eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه بسیار ویژه 👤 سخنان دکتر امیر اشرفی با موضوع جهان پساکرونا 👈 شهر هوشمند، کنترل بشر با هوش مصنوعی 👈 فروپاشی اقتصادی و سلب مالکیت خصوصی 👈 پول مجازی 👈 مواد غذایی تراریخته 👈 و جایگزینی گوشت مصنوعی بجای گوشت طبیعی 👈 انسان تراریخته و پَست کردن نژاد انسانها با دستکاری ژنتیکی بجز نژاد خودشان، 👈 سیستم اعتبار اجتماعی 👈 برده داری مدرن 👈 تقویت ژن اطاعت 👈 کنترل افکار و عواطف و جسم 👈 اینترنت جی5 . 📚جهت اطلاعات بیشتر در مورد مطالب دکتر اشرفی در این ویس (شهر هوشمند) کلمه internet of things را سرچ کنید، همچنین میتوانید به لینکهای ذیل مراجعه کنید👇 1️⃣ https://b2n.ir/217685 2️⃣ https://b2n.ir/012011 3️⃣ https://b2n.ir/943898
داستان کوتاه 🤱 Anna the Babysitter Since her parents got a divorce, Anna has had to help her mother. In her mother’s absence, Anna takes care of Grace, the baby. At first, Anna thought it was an easy job. One afternoon, Anna played with Grace. She meowed like a cat and Grace imitated her. In fact, Grace reproduced every sound that Anna made. She took her sister outside. She put Grace in the wagon, but there was nowhere for them to go. So they went back inside. آنا پرستار بچه از زمانی که والدین آنا طلاق گرفتند، آنا مجبور شده به مادرش کمک کند. در غیاب مادرش، آنا از گریس، نوزاد، مراقبت می‌کند. در ابتدا، آنا فکر می‌کرد این کار آسانی است. یک بعد از ظهر، آنا با گریس بازی کرد. او مانند گربه میو میو کرد و گریس از او تقلید کرد. در واقع، گریس هر صدایی که آنا در می‌آورد را تکرار می‌کرد. او خواهرش را بیرون برد. گریس را در کالسکه گذاشت، اما جایی برای رفتن نداشتند. بنابراین دوباره به داخل برگشتند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_WordsAnna the Babysitter.mp3
زمان: حجم: 1.6M
Anna put the infant on the floor and went into her room. But when she came back, Grace had vanished! Anna looked everywhere, but she could not find her sister. Maybe the baby had been kidnapped! “ Where are you?” Anna called aloud. The situation was becoming urgent. She wanted to call her mom, but she didn’t want her to think Anna couldn’t do the job. Anna sat down. What was she going to do? آنا نوزاد را روی زمین گذاشت و به اتاقش رفت. اما وقتی برگشت، گریس ناپدید شده بود! آنا همه جا را گشت، اما نتوانست خواهرش را پیدا کند. شاید نوزاد ربوده شده بود! آنا با صدای بلند صدا زد: “کجایی؟” وضعیت داشت اضطراری می‌شد. او می‌خواست با مادرش تماس بگیرد، اما نمی‌خواست مادرش فکر کند آنا نتوانسته این کار را انجام دهد. آنا نشست. چه کار قرار بود بکند؟
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
#short_story #story #audio_story #word #vocabulary #english #pronunciation #لغت #کلمه #انگلیسی #زب
زمان: حجم: 1.06M
But then, Anna heard something. It was coming from her room. “ Grace?” She got down on her knees and looked under the bed. She could see Grace’s bald head. Grace had followed Anna into her room and crept under the bed. “ What a relief!” Anna cried. She picked up her sister and patted her on the head. Her head was soft and had no wrinkles. Grace was sucking on her thumb and looked tired. So, Anna wrapped her in a blanket and sang rhymes for her. Then she put Grace in bed for a nap. After that afternoon, Anna knew that taking care of Grace was not an easy job. It takes a lot of work to take care of a baby! اما بعد، آنا صدایی شنید. صدا از اتاقش می‌آمد. “گریس؟” او روی زانوهایش نشست و زیر تخت را نگاه کرد. سر کچل گریس را دید. گریس آنا را تا اتاقش دنبال کرده بود و زیر تخت خزیده بود. آنا فریاد زد: “چه (با خیال) راحت!” خواهرش را بغل کرد و سرش را نوازش کرد. سرش نرم بود و چین و چروکی نداشت. گریس انگشت شستش را می‌مکید و خسته به نظر می‌رسید. بنابراین، آنا او را در پتو پیچید و برایش لالایی خواند. سپس گریس را برای چرت زدن (خوابیدن) در تخت گذاشت. پس از آن بعد از ظهر، آنا فهمید که مراقبت از گریس کار آسانی نیست. مراقبت از نوزاد کار زیادی می‌برد! 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۱۰✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۱۰ سطح ۳ eitaa.com/Essential_English_Words/6849 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 🔄 میانبر به دروس سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/6558 اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
☘ In the name of God ☘ level3
abnormal ( adj. ) غیرعادی، غیر طبیعی، ناهنجار، خل ➖➖➖➖➖➖➖➖ bamboo ( n. ) بامبو، چوب خیزران، نی هندی 🌸 @Essential_English_Words 🌸
blossom ( n. ) گل، شکوفه ➖➖➖➖➖➖➖➖ compass ( n. ) قطب نما، پرگار 🌸 @Essential_English_Words 🌸
dialect ( n. ) گویش، لهجه، زبان محلی ➖➖➖➖➖➖➖➖ dishonest ( adj. ) ناصادق، فریبکار، متقلب، بی شرف 🌸 @Essential_English_Words 🌸
dwarf ( n. ) آدم کوتوله ➖➖➖➖➖➖➖➖ ecosystem ( n. ) زیست بوم 🌸 @Essential_English_Words 🌸
fatal ( adj. ) کشنده، مهلک، وخیم، مصیبت آمیز ➖➖➖➖➖➖➖➖ impatient ( adj. ) بی صبر، بی حوصله، بی تاب، ناشکیبا 🌸 @Essential_English_Words 🌸