#english
His pale brown hooves were hard, so they were not sensitive to rough rocks. However, his horns got caught in branches, slowing him down. His large chest could not fit between thick trees.
The deer estimated that he ran for an hour. He felt like he was running a marathon. In the end, the deer escaped the threat of the dog. He sat in the shade of a tree. “That was almost a disaster! I almost did not escape because of my chest and horns. My legs and hooves saved me.” As a consequence, the deer learned to honor his fast legs and have confidence in his strong hooves. “Pretty things only supplement important things,” he thought.
*hooves - the feet of animals like deer and horses
سمهای قهوهای کمرنگ او سخت بودند، بنابراین به سنگها و صخره های زبر و ناهموار حساس نبودند. با این حال، شاخهایش در شاخهها گیر میکرد و او را کند میکرد. سینه بزرگش نمیتوانست بین درختان انبوه جا شود.
گوزن تخمین زد که به مدت یک ساعت دویده. او احساس میکرد که در حال دویدن در یک ماراتن است. در نهایت، گوزن از تهدید سگ فرار کرد. او در سایه یک درخت نشست. «این تقریبا یک فاجعه بود! من به دلیل سینه و شاخهام تقریباً نتوانستم فرار نکردم. پاها و سمهایم مرا نجات دادند.» در نتیجه، گوزن یاد گرفت که به پاهای سریعش افتخار کند و به سمهای قویاش اعتماد داشته باشد. او فکر کرد «چیزهای زیبا فقط مکمل چیزهای مهم هستند».
* سم - پای حیواناتی مانند اسب و آهو
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۴✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۴ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/4902
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
ir.eitaa.messenger.apk
حجم:
19.22M
بروزرسانی پیام رسان ایتا
✅🔴 پیامرسان #ایتا، نسخه جدید اندروید خود را با #چهل قابلیت تازه روانه فروشگاههای اندرویدی کرد.
♦️ قابلیت چنداکانتی، ارسال لوکیشن، زیبانویسی و درج لینک در متن، مدیا استریمینگ، درج آلبوم و... از جمله این قابلیتهای نسخه ۴.۱ است.
#noun #unit5 #level2
ancestor [ˈænsɛstə] n.
An ancestor is a family member from the past.
→ My ancestors came from Germany.
جد، نیا(جمع: اجداد، نیاکان)
یک ancestor عضوی از خانواده از گذشته است.
→ نیاکانم از آلمان آمدهاند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
angle [æŋgl] n.
An angle is the direction from which you look at something.
→ The giraffe turned its head to see from another angle.
زاویه ، گوشه، طرف، کنج
یک angle جهتی است که شما چیزی را از آن میبینید.
→ زرافه سرش را چرخاند تا از زاویه دیگری ببیند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
boot [buːt] n.
A boot is a heavy shoe that goes over your ankle.
→ He wore boots so that his feet wouldn’t get wet.
بوت ، پوتین
یک boot کفش سنگینی است که تا بالای قوزک پا میرود.
→ او بوت پوشید تا پاهایش خیس نشود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
border [ˈbɔːrdər] n.
A border is the edge of an area.
→ The postcard had a pretty green border of pine needles.
مرز، لبه ، حاشیه
یک border لبه یک منطقه است.
→ کارت پستال یک حاشیه زیبای سبز از سوزنهای کاج داشت.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit5 #level2
congratulate [kənˈgrætʃəleɪt] v.
To congratulate someone is to tell them that you are happy for them.
→ Bill and Angela congratulated each other on a job well done.
تبریک گفتن ، شادباش گفتن
کلمه congratulate به کسی به معنی گفتن به او است که شما برای او خوشحال هستید.
→ بیل و آنجلا به خاطر کار خوبی که انجام دادهاند به یکدیگر تبریک گفتند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit5 #level2
frame [freɪm] n.
A frame is a border for a picture or mirror.
→ I have to get a frame for my friend’s picture.
قاب ، چهارچوب ، اسکلت
یک frame حاشیه ای برای عکس یا آینه است.
→ من باید برای عکس دوستم یک قاب بخرم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸