#noun #unit10 #level2
impression [ɪmˈpreʃən] n.
An impression is the way of thinking about someone or something.
→ Most people’s first impression of Dr. Giani is that he is mean.
برداشت، احساس ، گمان ، خیال ،عقیده
یک impression نحوه فکر کردن در مورد کسی یا چیزی است.
→ برداشت اکثر مردم از دکتر جیانی این است که او بد اخلاق است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit10 #level2
income [ˈɪnkʌm] n.
Income is how much money a person or business makes.
→ Her company pays her a fairly good income.
درآمد ، عایدی
کلمه income مقدار پولی است که یک فرد یا کسبوکار به دست میآورد.
→ شرکت او به او درآمد نسبتاً خوبی (منصفانه ای) میپردازد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit10 #level2
mad [mæd] adj.
When someone is mad, they are angry.
→ Mother got mad when I didn’t listen to her.
عصبانی ، خشمگین ، آتشی
وقتی کسی mad است، خشمگین است.
→ مادرم وقتی که به حرفش گوش نمیکردم، عصبانی می شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
ought [ɔːt] aux. v.
If someone ought to do something, then it is the right thing to do.
→ I ought to take my library books back.
باید ، بایستی
اگر کسی ought کاری را انجام دهد، آن کار درست است.
→ من باید کتابهای کتابخانهام را برگردانم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
resist [rɪˈzɪst] v.
To resist something is to fight against it.
→ He resisted the treatment at the hospital.
مقاومت کردن ، مخالفت کردن ، مانع شدن
کلمه resist در برابر چیزی به معنی مبارزه با آن است.
→ او در برابر درمان در بیمارستان مقاومت کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
reveal [rɪˈviːl] v.
To reveal is to show something.
→ I will reveal where I hid the candy bar.
فاش کردن ، آشکار کردن
کلمه reveal به معنی نشان دادن چیزی است.
→ من مکانی که شکلات را پنهان کردم را افشا خواهم کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
rid [rɪd] v.
To rid is to make a place free from something or someone.
→ We rid our home of mice by using traps.
خلاص شدن از شر ، رهانیدن از
کلمه rid به معنی آزاد کردن مکانی از چیزی یا کسی است.
→ ما با استفاده از تلهها خانهمان را از شر موشها خلاص کردیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit10 #level2
sword [sɔːrd] n.
A sword is a long sharp weapon.
→ They used to use swords in battles in ancient times.
شمشیر
یک sword سلاحی بلند و تیز است.
→ در زمانهای باستان در جنگها از شمشیر استفاده میکردند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit10 #level2
tale [teɪl] n.
A tale is a story.
→ She told her two friends about the wild tale of her day.
داستان ، قصه ، افسانه ، حکایت
یک tale یک داستان است.
→ او داستان هیجان انگیز روز خود را به دو دوستش بازگو کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
trap [træp] v.
To trap people or animals is to capture them so they cannot get away.
→ We trapped butterflies in a net.
به دام انداختن ، در تله انداختن
کلمه trap افراد یا حیوانات به معنی گرفتن آنها به گونهای است که نتوانند فرار کنند.
→ ما پروانهها را در یک تور به دام انداختیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit10 #level2
trial [ˈtraiəl] n.
A trial is the way a court discovers if a person is guilty or innocent.
→ He went on trial for robbing the bank.
محاکمه، دادرسی
یک trial روشی است که دادگاه کشف میکند که آیا شخصی مقصر است یا بیگناه.
→ او به اتهام سرقت از بانک محاکمه شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit10 #level2
violent [ˈvaɪələnt] adj.
When people are violent, they want to hurt someone.
→ The man was put into jail because he was violent.
خشن ، تند
وقتی افراد violent هستند، میخواهند به کسی آسیب برسانند.
→ مرد به زندان افتاد چون خشن بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸