eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
ingredient [ɪnˈgriːdɪənt] n. An ingredient is something that is part of a food dish. → The main ingredients in cake are eggs, sugar and flour. اجزاء سازنده ، ماده اولیه ، ماده لازم، ماده‌ی تشکیل‌دهنده یک ingredient چیزی است که بخشی از یک غذا را تشکیل می دهد. → مواد اصلی تشکیل‌دهنده کیک تخم‌مرغ، شکر و آرد هستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
insist [ɪnˈsɪst] v. To insist means to be firm in telling people what to do. → I insist that you try some of these cookies. اصرار کردن ، پافشاری کردن ، سماجت کردن کلمه insist به معنی این است که در اینکه به مردم بگویید چه کاری انجام دهند، مصمم باشید. → من اصرار می‌کنم که شما از این شیرینی ها امتحان کنید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mess [mes] n. A mess is a condition that is not clean or neat. → Heather’s room was a complete mess. بهم ریختگی ، شلختگی، آشفتگی یک**mess ** شرایطی است که تمیز یا مرتب نیست. → اتاق هیتر کاملا به هم ریخته بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
metal [ˈmetl] n. Metal is a strong material people use to build things. → Steel is a common metal that is used to build buildings. فلز کلمه metal ماده‌ای قوی است که مردم برای ساختن چیزها از آن استفاده می‌کنند. → فولاد یک فلز رایج است که برای ساختن ساختمان‌ها استفاده می‌شود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
monitor [ˈmɒnɪtər] v. To monitor people or things is to watch them closely. → The teacher monitors the students when they take tests. کنترل کردن ، رصد کردن ، بررسی کردن، نظارت کردن کلمه monitor بر افراد یا اشیا به معنی مراقب بودن دقیق آن‌ها است. → معلم وقتی دانش‌آموزان امتحان می‌دهند، آنها را تحت نظر دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
oppose [əˈpəʊz] v. To oppose something means to dislike it or act against it. → I want to be a police officer because I oppose crime. مخالفت کردن ، ضدیت کردن کلمه oppose با چیزی به معنی دوست نداشتن آن یا برخلاف آن عمل کردن است. → من می‌خواهم پلیس شوم چون با جرم مخالفم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
passive [ˈpæsɪv] adj. If a person is passive, they do not take action to solve problems. → Marcie is so passive that she never solves her own problems. منفعل ، غیرفعال ، بی حال اگر شخصی passive باشد، برای حل مشکلات اقدامی نمی‌کند. → مرسی آنقدر منفعل است که هرگز مشکلات خود را حل نمی‌کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸