eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
116 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات لیسانس مهندسی کامپیوتر ۴ سال تو کانون ایران زبان خوندم دانشجوی مترجمی زبان اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
differ [ˈdɪfər] v. To differ is to not be the same as another person or thing. → I differ from my brother: he is short, while I am tall. فرق داشتن ، تفاوت داشتن، متفاوت بودن کلمه differ به معنی این است که مانند شخص یا چیز دیگری نباشید. → من با برادرم متفاوت هستم: او کوتاه است، در حالی که من بلند هستم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
expense [ɪksˈpens] n. An expense is the money that people spend on something. → She wrote down all the expenses for her trip. هزینه ، خرج ، مصرف یک expense پولی است که مردم برای چیزی خرج می‌کنند. → او تمام هزینه‌های سفرش را یادداشت کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
formal [ˈfɔːrməl] adj. If something is formal, it is done in an official way. → It was a formal dinner, so we wore our best clothes. رسمی اگر چیزی formal باشد، به شیوه‌ای رسمی انجام می‌شود. → آن یک مهمانی رسمی بود، بنابراین ما بهترین لباس‌هایمان را پوشیدیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
height [haɪt] n. Height is how tall someone or something is. → My height is 168 centimeters. قد ، ارتفاع کلمه height میزان بلندی یک شخص یا چیزی است. → قد من 168 سانتی‌متر است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
invent [ɪnˈvent] v. To invent something is to create something that never existed before. → My grandfather has invented some interesting things. اختراع کردن ، از خود درآوردن کلمه invent چیزی به معنی ایجاد چیزی است که قبلاً هرگز وجود نداشته است. → پدربزرگم چیزهای جالبی اختراع کرده است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
junior [ˈdʒuːnjər] adj. If someone is junior in their job, they do not have a lot of power. → When she started at the company, she was only a junior manager. تازه کار ، کم سابقه ، دون پایه ، خرده پا، مبتدی اگر کسی در شغلش junior باشد، قدرت زیادی ندارد. → زمانی که او در شرکت شروع به کار کرد، فقط یک مدیر دون پایه بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
labor [ˈleɪbər] n. Labor is the act of doing or making something. → Building the house took a lot of labor. کار ، زحمت ، سعی ، کوشش کلمه labor عمل انجام دادن یا ساختن چیزی است. → ساختن خانه نیاز به کار زیادی داشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mechanic [məˈkænɪk] n. A mechanic is someone who fixes vehicles or machines. → We took the car to the mechanic to be fixed. مکانیک یک mechanic کسی است که وسایل نقلیه یا ماشین‌ها را تعمیر می‌کند. → ما اتومبیل را پیش یک مکانیک بردیم تا تعمیر شود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
prime [praɪm] adj. If something is prime, it is the most important one. → Dirty air is a prime cause of illness. اصلی ، عمده اگر چیزی prime باشد، از همه مهم‌تر است. → هوای آلوده علت اصلی بیماری است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
shift [ʃɪft] v. To shift to something is to move into a new place or direction. → He shifted to the other side of the table to eat his breakfast. تغییر مکان دادن ، انتقال دادن کلمه shift به چیزی به معنی حرکت به مکان یا جهت جدیدی است. → او به سمت دیگر میز رفت تا صبحانه‌اش را بخورد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
signal [ˈsignəl] n. A signal is a sound or action that tells someone to do something. → The coach blew his whistle as a signal to begin the game. علامت ، نشان ، اخطار، سیگنال یک signal صدا یا عملی است که به کسی می‌گوید کاری را انجام دهد. → مربی سوت خود را به نشانه شروع بازی به صدا درآورد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
sincere [sɪnˈsɪər] adj. When people are sincere, they tell the truth. → He sounded sincere when he apologized to me. مخلص ، بی ریا ، صمیمی ، صادق وقتی افراد sincere باشند، حقیقت را می‌گویند. → وقتی او از من عذرخواهی کرد، واقعاً صادق به نظر می‌رسید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸