eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
shift [ʃɪft] v. To shift to something is to move into a new place or direction. → He shifted to the other side of the table to eat his breakfast. تغییر مکان دادن ، انتقال دادن کلمه shift به چیزی به معنی حرکت به مکان یا جهت جدیدی است. → او به سمت دیگر میز رفت تا صبحانه‌اش را بخورد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
signal [ˈsignəl] n. A signal is a sound or action that tells someone to do something. → The coach blew his whistle as a signal to begin the game. علامت ، نشان ، اخطار، سیگنال یک signal صدا یا عملی است که به کسی می‌گوید کاری را انجام دهد. → مربی سوت خود را به نشانه شروع بازی به صدا درآورد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
sincere [sɪnˈsɪər] adj. When people are sincere, they tell the truth. → He sounded sincere when he apologized to me. مخلص ، بی ریا ، صمیمی ، صادق وقتی افراد sincere باشند، حقیقت را می‌گویند. → وقتی او از من عذرخواهی کرد، واقعاً صادق به نظر می‌رسید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
داستان کوتاه Henry Ford’s Famous Car My name is Henry Ford, and I invented a car called the Model T. I used to watch carriages on the streets. They fascinated me. Then I got a job as a junior mechanic. My father criticized me. He wanted me to run the farm. But I did not shift my plans. Then I worked for the Detroit Auto Company. But I wanted to make cars using less labor. That way, there would be fewer expenses. I started the Ford Motor Company in 1903. At first, the company did not do well. But many people were betting on my success. ماشین معروف هنری فورد نام من هنری فورد است و من یک ماشین به نام مدل T اختراع کردم. من همیشه در خیابان‌ها به تماشای کالسکه‌ها می‌نشستم. آن‌ها مرا شیفته خود می‌کردند. سپس من شغلی به عنوان یک مکانیک جوان پیدا کردم. پدرم به من انتقاد می‌کرد. او می‌خواست من مزرعه را اداره کنم. اما من برنامه‌هایم را تغییر ندادم. سپس من برای شرکت خودروسازی دیترویت کار کردم. اما من می‌خواستم ماشین‌هایی بسازم که نیاز به کار کمتری داشته باشند. به این ترتیب، هزینه‌ها کمتر می‌شد. من شرکت فورد موتور را در سال 1903 تأسیس کردم. در ابتدا، شرکت به خوبی پیش نمی‌رفت. اما بسیاری از مردم روی موفقیت من شرط می‌بستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_WordsHenry_Ford’s_Famous_Car.mp3
زمان: حجم: 592.7K
I also had a sincere aim to make a car that anybody could buy. Then, in 1908,1 introduced the Model-T in a formal ceremony. It confirmed that I was right: it was possible to build a car my way! The Model T differed from other vehicles. Workers could attach different parts for cars or trucks. This saved time. One Model T could be put together in 93 minutes. All of them had the same classic design. They were all the same size and height. The prime reason for doing this was to save money. Over 19 years, I sold over 15 million Model Ts. This sent a signal to other companies. People would buy cars to commute to work if the price was low enough. من همچنین هدف صادقانه‌ای داشتم که ماشینی بسازم که هر کسی بتواند آن را بخرد. سپس، در سال 1908، من مدل T را در یک مراسم رسمی معرفی کردم. این تأیید کرد که من درست می‌گفتم: امکان ساخت ماشین به روش من وامکان پذیر بود! مدل T با سایر وسایل نقلیه متفاوت بود. کارگران می‌توانستند قطعات مختلف ماشین‌ها یا کامیون‌ها را به هم وصل کنند. این باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شد. یک مدل T می‌توانست در 93 دقیقه مونتاژ شود. همه آن‌ها دارای طراحی معمول یکسانی بودند. همه آن‌ها دارای اندازه و ارتفاع یکسانی بودند. دلیل اصلی انجام این کار، صرفه‌جویی در هزینه‌ها بود. بیش از 19 سال، من بیش از 15 میلیون مدل T فروختم. این به شرکت‌های دیگر سیگنالی فرستاد. اگر قیمت به اندازه کافی پایین بود، مردم برای رفت و آمد به محل کار خودرو می خریدند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
پایان درس ۱۷✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۱۷ سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/5798 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House
☘ In the name of Allah ☘ level2
ability [əˈbiləti] n. Ability is the quality of a person being able to do something well. → His swimming abilities let him cross the entire lake. توانایی ، قابلیت کلمه ability کیفیتی است که فرد را قادر می‌سازد کاری را به خوبی انجام دهد. → توانایی‌های شنای او به او اجازه داد که تمام دریاچه را طی کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
agriculture [ˈægrɪkʌltʃər] n. Agriculture is the growing of food and animals. → The farmer studied agriculture in college. کشاورزی ، زراعت کلمه *agriculture** به معنی رشد غذا و حیوانات است. → کشاورز در دانشگاه کشاورزی را مطالعه کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
ceiling [ˈsiːlɪŋ] n. The ceiling is the top of a room. → He painted the ceiling with a special roller. سقف کلمه ceiling بالای یک اتاق است. → او با یک غلتک مخصوص سقف را رنگ کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
convince [kənˈvɪns] v. To convince someone means to make them sure of something. → She convinced me to buy the house. متقاعد کردن ، قانع کردن کلمه convince کسی به معنی این است که آن‌ها را در مورد چیزی مطمئن کرد. → او مرا متقاعد کرد که خانه را بخرم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸