پایان درس ۴✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۴ سطح ۳
eitaa.com/Essential_English_Words/6664
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
🔄 میانبر به دروس سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/6558
اصطلاحات ، پادکست 👇
🌺 @English_House
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
23.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ امام عشق
🌹 تقدیم به ساحت مقدس حضرت مهدی (عج)
🏡 @English_House 🏡
🔰ماتریکس #سیستم_آموزشی #کنترل_ذهن #شستشوی_مغزی
📌"اگر به ما آموزش داده نمی شود كه چگونه غذای خودمان را پرورش دهیم، چگونه از خود و خانواده خود مراقبت كنیم و بدون نیاز به دولتها، بانكها و شركتهای بزرگ زندگی كنیم (همانطور كه اجداد ما قبلاً این كار را می كردند) پس ما آموزش نمیبینیم؛ بلکه در حال شستشوی مغزی شدن، وابستگی و تبعیت از سیستم هستیم."
گاوین ناسیمنتو
📌"If we aren't being taught how to grow our own food, how to take care of ourselves and our families, and how to live without the need for huge governments, banks and corporations (as our ancestors once did) then we aren't being educated; we're being indoctrinated to be dependent and subservient to the system." - Gavin Nascimento
🔗 DnaMatrix
🏡 @English_House 🏡
20.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مستند تاریخ - 22
شرح ویدیو :
راهآهن معلق و پرتال در سال 1902 در آلمان وجود داشته است؛ یعنی 120 سال قبل. ویدیو رنگی شده است.
نوآوریها و تکنولوژیهایی را که کلاهبردارها بهعنوان «پیشبینی آینده!» مطرح میکنند، در روزگار باستان و یا سدههای گذشته وجود داشته است اما آنها را مدتی از دید و دسترس جوامع دور ساختند تا بعدها بازآوری کنند و دوباره از آنها پول بسازند و همچنان بر انسانها سوار باشند.
[این تصویر را دوباره ببینید]
تمدن کنونی هنوز موفق به اختراع و ابتکار هیچچیز نشده است. هر آنچه در روزگار امروز وجود دارد، در واقع احیا و یا کپیبرداری از نمونهی قدیمی و باستانی آن است. تمدن کنونی تا امروز هیچگونه پیشرفت نداشته و بلکه بسیار ابتداییتر و عقبتر از تمدنهای باستانی و دیرین است. تاریخ را دوباره باید نوشت؛ زیرا تاریخ، بزرگترین دروغی است که به شما گفتهاند. تاریخ بسی تاریک است.
🏡 @English_House 🏡
acquaint [əˈkweɪnt] v. #verb #unit5 #level3
To acquaint is to get to know something or someone.
→ Nancy acquainted herself with the new computer.
خو گرفتن، آشنا شدن / کردن، آگاه شدن/کردن، مطلع شدن/ کردن
کلمه acquaint یعنی با چیزی یا کسی آشنایی پیدا کردن.
→ نانسی با کامپیوتر جدید خود آشنا شد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
cemetery [ˈseməteri] n. #noun #unit5 #level3
A cemetery is where people are buried when they die.
→ Some people are scared of cemeteries.
گورستان، قبرستان، آرامگاه
یک cemetery جایی است که افراد پس از مرگ به خاک سپرده میشوند.
→ بعضی افراد از گورستانها میترسند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
curse [kə:rs] v. #verb #unit5 #level3
To curse someone or something is to hope that bad things happen to them.
→ The witch cursed the village.
نفرین کردن، لعنت کردن، ناسزا گفتن، فحش دادن، عاق کردن
کلمه curse یعنی آرزو کردن که اتفاقات بدی برای کسی یا چیزی بیفتد.
→ جادوگر روستا را نفرین کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
disguise [dɪsˈgaɪz] n. #noun #unit5 #level3
A disguise is something you wear so people cannot tell who you are.
→ Everyone knew that it was Dad in the Santa disguise.
مبدل، لباس مبدل، پنهانسازی، تغییر قیافه
یک disguise چیزی است که میپوشید تا مردم نتوانند شما را بشناسند.
→ همه میدانستند که بابا در لباس مبدل بابانوئل است.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
fancy [ˈfænsɪ] adj. #adjective #unit5 #level3
If something is fancy, it is nicer than normal.
→ Their table was all set for a fancy dinner.
شیک، مجلل، فانتزی، تخیلی، تفننی، پر نقش و نگار
اگر چیزی fancy باشد، یعنی زیباتر و خاصتر از حد معمول است.
→ میزشان کاملاً برای یک شام مجلل آماده شده بود.
➖➖➖➖➖➖➖➖
flashlight [ˈflæʃlaɪt] n. #noun #unit5 #level3
A flashlight is a small electric light that you carry in your hand.
→ We took a flashlight when we went camping.
چراغ قوه
یک flashlight یک چراغ برقی کوچک است که در دست نگه میدارید.
→ وقتی به کمپینگ رفتیم، یک چراغ قوه با خود بردیم.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
hood [hʊd] n. #noun #unit5 #level3
A hood is part of a coat that goes over your head.
→ She put on her hood to keep her head warm.
کلاه لباس، هود، روسری
یک hood بخشی از یک کت است که روی سر شما قرار میگیرد.
→ او کلاه لباسش را پوشید تا سرش گرم بماند.
➖➖➖➖➖➖➖➖
inhabitant [ɪnˈhæbətənt] n. #noun #unit5 #level3
An inhabitant is a person who lives in a certain place.
→ The number of inhabitants in the countryside is increasing.
ساکن، بومی، اهالی، مقیم، اهل
یک inhabitant شخصی است که در یک مکان خاص زندگی میکند.
→ تعداد ساکنان روستا در حال افزایش است.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
nourish ( v. ) #verb #unit5 #level3
nourish [ˈnə:rɪʃ] v.
To nourish something is to give it food that it needs to live.
→ A good mother will nourish her baby every day.
تغذیه کردن، پروراندن، تقویت کردن، خوراندن، غذا دادن
کلمه nourish یعنی به چیزی غذایی بدهید که برای زنده ماندن نیاز دارد.
→ یک مادر خوب هر روز نوزادش را تغذیه خواهد کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
pirate [ˈpaɪərət] n. #noun #unit5 #level3 #english
A pirate is a sailor who steals things from other boats.
→ Pirates are very scary characters.
دزد دریایی
یک pirate یک دریانورد است که چیزها را از قایقهای دیگر میدزدد.
→ دزدان دریایی شخصیتهای بسیار ترسناکی هستند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸