فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محله مهدوی
تهیه و توزیع بسته های فرهنگی مهدوی به همت خواهران مهدوی منطقه صدف
@Etr_Meshkat
محله مهدوی
مراسم سوگواری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حاج آقا خزایی به همت مهدی یاوران شورین
@Etr_Meshkat
AUD-20201002-WA0003.mp3
3.62M
دلم آشفتــه و غم بی امان است
که غم از دوری صاحب زمان است
سه شنبه شور و حالم فرق دارد
دلم مهمــــان صحن #جمکران است
#دعای_فرج
@Etr_Meshkat
#حدیث یاس
حضرت فاطمه علیهاالسلام: از بخل و خسّت برحذر باش، زیرا...
@Etr_Meshkat
تهیه و توزیع بسته فرهنگی و ماسک بین اقشار مختلف مردم به همت خواهران مهدوی منطقه سنگ شیر
@Etr_Meshkat
#مادر4⃣
🌺خدیجه که شده همسر یتیم قریش..
و محمد🍃ص🍃 شد پیامبر....
👤ابولهب عموی پیامبر بود، اما خارهای بیابان را جمع میکرد ومی ریخت درکوچه های تنگ، دقیقا سرراه پیامبر 🍃ص🍃.
خدیجه را هم در فشار تنهایی گذاشته بودند.نه میرفتند و نه او را در جمع هایشان می پذیرفتند.
📆سال پنجم بعثت نوزادش، فاطمه می خواست پا به دنیا بگذارد، کسی دل مهربان نداشت تا به خدیجه سر بزند و کمکش کند.تنها مانده بود
⭕️و خدا قول داده است که اگر دینش را، امامش را ،پیامبرش را یاری کنی یاری ات کند .
🕛ساعت موعود که رسید،خدیجه چشم به در دوخت تا کسی او را یاری کند .و خدا بهترین یاری دهنده ی دوستان و مومنان است ؛ چند زن وارد اتاق شدند؛#ساره بود همسر ابراهیم، #آسیه دختر مزاحم، #مریم دختر عمران ومادر عیسی و چهارمی #کلثوم، خواهر موسی.
🌸 فاطمه🍃 س🍃 به دنیا آمد با آب کوثر غسلش دادند و او آرام زمزمه کرد
✨اشهدُ اَن لا اله الا الله وَ اَن اَبی رَسُولُ اللهِ سَیِدُالاَنبِیَاءِ وَ انَّ بعلِی سَیِّدُالاَوصِیَاءِ وَ وُلدِی سادهُ الاسبَاطِ.✨
و بعد به همه زنان بهشتی سلام کرد .
⭕️خیلی وقت ها ذهنمان پر از پرسش می شود چرا اهل بیت، این همه درجات دارند؟ خوشا به حالشان! خدا از اول آنها را انتخاب کرده اما ما...؟
➖دنیای آنها با ما متفاوت است پس...؟ چه کسی می داند عمق سختیهای آنها را ؟چه کسی طاقت رنج های بی نظیر آنها را دارد ؟چه کسی .
📚برگرفته از کتاب:مادر🍃نرجس شکوریان🍃
🦋🌼🦋🌼🦋🌼🦋🌼🦋🌼🦋🌼
🏴 @Etr_Meshkat
▫️مهمان شده بود، در محضر آیت الله بهاء الدّینی.
شنید از ایشان که:
«نامی از آقا فخر تهرانی برده شد؛ همین امسال؛
در موسوم حج؛ در محضر حضرت صاحب الزمان علیه السلام؛
حجت خدا، به نیکی یاد کرد از او.»
می خواست رمز و راز این توفیق و توجه را بداند.
شخصاً خدمتش رسید.
آنچه را از آیت الله بهاءالدینی شنیده بود، گفت.
اشک حلقه زد؛ در چشم های آقا فخر تهرانی.
باورش نمیشد امام زمانش نام او را آورده باشد.
گفت: «در خودم لیاقت ویژه ای نمی بینم.
ولی مادری دارم، سالخورده.
سال هاست زمینگیر است. شخصاً خادمش شده ام.
لطف و عنایتی اگر شده، به خاطر اوست.»
📚 میر مهر ص۱۵.
#داستانک_مهدوی
@Etr_Meshkat