کانون طه آبپخش
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 #نذر_کرده_امام_رضا(ع) 🌟فوق العاده خوش برخورد و شوخ بود. خیلی با قناعت بود. همیشه مواظ
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
🌹🕊🍃
🍃
#نذر_کرده_امام_رضا(ع)
▪️امروز روز تاسوعا است. الآن توی حیاط مدرسه نشسته ام. یکی از ماشین ها دارد روضه می خواند. من دارم می نویسم و سینه می زنم.
❤️خدا را شکر که بالاخره یک تاسوعا و عاشورا توانستم در دفاع از حریم ولایت انجام وظیفه کنم.
✨از بابت اینکه در هیئت نیستم ناراحتم، اما اینجا همه ی صحنه هایش هیئت است، اگر خود آدم دلش را صاف کند و نیتش خالص باشد.
😔 یا اباالفضل العباس(ع) اگر در روز تاسوعا نبودم اما حالا با تمام وجود آمدم تا از حریم ولایت دفاع کنم. اِن شاءالله که مورد قبول حق تعالی قرار بگیرد.
#دست_نوشته شهید #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_محمدجواد_قربانی
🔻قسمت نوزدهم🔺
@Fahma_KanoonTaha
🍃
🌹🕊🍃
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
کانون طه آبپخش
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 #نذر_کرده_امام_رضا(ع) ▪️امروز روز تاسوعا است. الآن توی حیاط مدرسه نشسته ام. یکی از ما
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
🌹🕊🍃
🍃
#نذر_کرده_امام_رضا(ع)
🌹روزهای آخر همواره می گفت:
پایگاه دست من امانت است، خوب به صحبت هایم گوش کن، سعی کن امانتدار خوبی باشی و کارهایی که به شما محول می کنم را حتما انجام بده تا من مدیون پایگاه و بیت المال نباشم.
👌در ادامه سفارش و تاکیدات فراوان به بسیجیان برای فعالیت همیشگی پایگاه بسیج دو سفارش نیز برای من داشت و می گفت:
❤️از شما می خواهم که بعد از من، انجام این دو کار را هرگز فراموش نکنید؛ اول اینکه مراسم جزء خوانی قرآن در شبهای ماه مبارک رمضان طبق سالهای گذشته در منزل برگزار شود و دوم، فعالیت صندوق قرض الحسنه خانوادگی ادامه داشته باشد.
✍ دست نوشته شهید:
هرکس ولو به لحظه ای فکر کند کسی شده است، همان لحظه لحظه ی سقوط اوست.
شهید #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_محمدجواد_قربانی به روایت همسر
🔻قسمت بیستم - آخر🔺
@Fahma_KanoonTaha
🍃
🌹🕊🍃
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سه ویژگی یک مرد شایسته از گفتار امام صادق علیه السلام
#استاد_رفیعی
@Fahma_KanoonTaha
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا امام صادق (ع) را رئیس مذهب شیعه مینامند؟
🔹حجتالاسلام میرباقری پاسخ میدهد.
@Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقف پول برای رفع دعواها!
🎧 گفتاری بشنوید از دکتر ناصر رفیعی درباره سیره امام صادق(ع)
@Fahma_KanoonTaha
#مناظره_امام_صادق علیه السلام با شخص مُنکر خدا درباره قدرت خدا
هشام بن حَكم از شاگردان زبردست و هوشمند امام صادق(علیه السلام) بود، روزی یكی از منكران خدا به نام «عبدالله دَیصانی» با هشام ملاقات كرد و پرسید:
آیا تو خدا داری؟
هشام: آری
عبدالله: آیا خدای تو قادر است؟
هشام: آری، هم توانا است و هم بر همه چیز مسلّط است.
عبدالله: آیا خدای تو میتواند همه دنیا را در میان تخم مرغ بگنجاند، بیآنكه دنیا كوچك شود، و درون تخممرغ، وسیع گردد؟
هشام: برای پاسخ به این سؤال به من مهلت بده
عبدالله: یك سال به تو مهلت میدهم.
هشام، سوار شد و به حضور امام صادق(علیه السلام) رسید، و عرض كرد: «ای فرزند رسول خدا، عبدالله دَیصانی نزد من آمد و سؤالی از من كرد كه برای پاسخ به آن، تكیهگاهی جز خدا و شما كسی نیست».
امام: او چه سؤالی كرد؟
هشام: او گفت، آیا خدا قدرت دارد كه دنیا با آن وسعت را در درون تخم مرغ قرار دهد، بیآنكه دنیا را كوچك كند و تخم مرغ را بزرگ نماید؟
امام: ای هشام! تو دارای چند حسّ هستی؟
هشام: داری پنج حسّ هستم (بینائی، چشائی، شنوائی، بویائی و بساوائی (لامسه)
امام: كدام یك از این پنج حسّ، كوچكتر است؟
هشام: حسّ بینائی.
امام: اندازه وسیله بینائی (عدسی چشم) چقدر است؟
هشام: به اندازه یك عدس، یا كوچكتر از آن است.
امام: ای هشام! جلو و بالای سرت را نگاه كن، به من بگو چه میبینی؟
هشام نگاه كرد و گفت: «آسمان، زمین، خانهها، كاخها، بیابانها، كوهها و نهرها را مینگرم».
امام: خدائی كه قادر است همه آنچه را با آنهمه وسعت كه میبینی، در میان عدسی چشم تو قرار دهد، میتواند همه جهان را در درون تخممرغ قرار دهد، بیآنكه جهان كوچك گردد و تخم مرغ بزرگ شود. در این هنگام، هشام خم شد و دست و پای امام صادق(علیه السلام) را بوسید، و گفت: «ای پسر رسول خدا! همین پاسخ برای من بس است».
هشام به خانه خود بازگشت، فردای آن روز عبدالله نزد هشام آمد و گفت: من برای عرض سلام آمدهام نه برای گرفتن جواب آن سؤال.
هشام گفت: اگر جواب آن سؤال را میخواهی، این است جواب آن (سپس جواب امام را برای او بیان كرد)
عبدالله دیصانی (تصمیم گرفت شخصاً به حضور امام صادق(علیه السلام) برسد و سؤالاتی را مطرح كند) به خانه امام صادق(علیه السلام) رهسپار شد و اجازه ورود طلبید، به او اجازه داده شد، او به محضر آن حضرت رسید و نشست و گفت:
«ای جعفر بن محمّد! مرا به معبودم راهنمائی كن.
امام اشاره به جایی كردند و فرمودند: در آنجا بنشین.
عبدالله نشست، در همین هنگام، یكی از كودكان امام كه تخم مرغی در دست داشت، و با آن بازی میكرد، به آنجا آمد، امام به كودك فرمود: «آن تخم مرغ را به من بده» كودك، تخم مرغ را به امام داد.
امام، آن را بهدست گرفت و به عبدالله رو كرد و فرمود: «ای دَیصانی! این تخم را نگاه كن كه سنگری پوشیده است، دارای:
۱ـ پوست كلفتی است.
۲ـ زیر پوست كلفت، پوست نازكی قرار داد.
۳ـ زیر آن پوست نازك، (مانند) نقرهای است روان (سفیده)
۴ـ سپس طلائی است آب شده (زرده) كه نه طلای آب شده با آن نقره روان بیامیزد، و نه آن نقره روان با آن طلای روان مخلوط گردد، و به همین وضع باقی است، نه سامان دهندهای از میان آن بیرون آمده كه بگویید: من آن را آنگونه ساختهام، و نه تباه كنندهای از بیرون به درونش رفته، كه بگوید من آن را تباه ساختم، و روشن نیست كه برای تولید فرزند نر، درست شده یا برای تولید فرزند ماده، ناگاه پس از مدّتی شكافته میشود و پرندهای مانند طاووس رنگارنگ، از آن بیرون میآید، آیا به نظر تو چنین تشكیلات (ظریفی) دارای تدبیر كنندهای نیست؟
عبدالله دیصانی در برابر این سؤال، مدّتی سر به زیر افكند، سپس (در حالی كه نور ایمان بر قلبش تابیده بود) سر بلند كرد و گفت: «گواهی میدهم كه معبودی جز خدای یكتا نیست و او یكتا و بیهمتا است، و گواهی میدهم كه محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و رسول خداست، و تو امام و حجّت از طرف خدا بر مردم هستی، و من از عقیده باطل و كرده خود توبه كردم و پشیمان هستم».
منبع: اصول كافی، ج ۱، ص ۸۰ - ۷۹
@Fahma_KanoonTaha
🍃🌷
#همسرانه
#جان_دل_هادی...😍
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم...
میگفت:
"جااان دل هادی...؟😍
چیه فاطمه...؟❤"
چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...💔
فقط اشک میریختم و ناله میزدم...😭
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...
از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش...💕️
نوشتم "هادی...❤
فقط یه بار...
فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."😭
نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم...
بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...
دیدمش…❤
با محبت و #عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد...☺️
صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم...
"جاااان دل هادی...؟💕
چیه فاطمه…؟❤
چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟
تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...✨
همسر شهید مدافع حرم هادی شجاع
@Fahma_KanoonTaha
5cea7d6d33023dc1b5523e6a_-8595464523693019672.mp3
4.4M
#فضیلت
🌸 سه سوال راهب مسیحی
از امام علی(ع) و پاسخ آن
1⃣🔸اون چیه خدا نداره؟
2⃣🔸اون چیه خدا نمیدونه؟
3⃣🔸اون چیه نزد خدا نیست؟
جذاب و شنیدنی👌👌
حداقل برای یک نفر ☝️ ارسال کنید🌹
#غدیر_نزدیک_است
#رسانه_امیرالمومنین_باشید
@Fahma_KanoonTaha
#امام_صادق (علیه السلام):
وَ اللّه ِ لَو عَرَفَ النّاسُ فَضْلَ هذَا الْیَوْمِ بِحَقیقَتِهِ لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِکَةُ فِى کُلِّ یَوْمٍ عَشْرَ مَرّاتٍ... وَ مَا اَعْطَى اللّه ُ لِمَنْ عَرَفَهُ ما لایُحْصى بِعَدَدٍ.
به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعى «#روز_غدیر» را مى شناختند، فرشتگان روزى ده بار با آنان مصافحه مى کردند و بخشش هاى خدا به کسى که آن روز را شناخته، قابل شمارش نیست.
مصباح المتهجد: ۷۳۸
حداقل برای یک نفر ☝️ ارسال کنید🌹
#غدیر_نزدیک_است
#رسانه_غدیر_باشید
@Fahma_KanoonTaha