📌تحریف و دستکاری در قرآن مشکل تر است یا نگهداری آن از تحریف؟
✍️پاسخ
1️⃣تصور کنید که پدر یک خانواده به زحمت یک شجره نامه از خاندان خود تهیه میکند. به تعداد فرزندان از آن تکثیر، سپس آنها را جمع و ضمن توصیه اکید به حفظ این شجره نامه، می گوید که اصالت خانوادگی شما به این شجره نامه ربط دارد. آنگاه به هر کدام هم یک نسخه میدهد.
2️⃣فرزندان که متوجه اهمیت موضوع میشوند، نسخه ای از آن را در خانه نصب می کنند. آنها هم موقع مرگ، همین وصایا را به فرزندان می کنند و خلاصه همین وضعیت در تمام نسلها که جمعیت آنها رو به گسترش است، اتفاق می افتد.
3️⃣در این حالت، ممکن است یک یا چند نفر از این خاندان بخواهند شجره نامه را تغییر دهند. آنها وقتی موفق به این کار می شوند که بتوانند شجره نامه هایی را که دست تمام اعضای خاندان ـ که جمعیت آنها فراوان شده ـ است، دستکاری کنند. در سوی مقابل، دیگر اعضای این خاندان هستند که همگی می خواهند این میراث خانوادگی حفظ شود. روشن است که سالم ماندن این شجره نامه بسیار طبیعی تر از ایجاد تغییر در آن است.
4️⃣داستان قرآن کریم، شبیه آن چیزی است که گفتیم. یعنی اصالت مسلمانان به آن وابسته است، همچنین پیامبر بر حفظ آن تأکید فراوان کرده، به همین دلیل توصیه به حفظ قرآن نیز از ابتدا وجود داشته و در میان مسلمانان، حافظان قرآن فراوانی وجود داشته. نیز، حکومتها در حفظ آن کوشا بوده اند.
5️⃣در این شرایط، دستکاری و تحریف در قرآنی که همگان آن را دارند و با آن آشنا هستند، در برابر حفظ و نگهداری آن از تحریف، امری بسیار دشوار است. در حقیقت کسی که می خواسته تحریف ایجاد کند، باید بتواند در برابر تمام مسلمانان ایستاده و قرآن را طوری تغییر دهد که هیچ کس متوجه نشود.
6️⃣روشن است که محفوظ ماندن قرآن از تحریف در این فضا، امری طبیعی است.
#قرآن
#تحریف_قرآن
#نگهداری_قرآن_از_تحریف
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌وحی و الهام چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ آیا به امامان علیهم السلام هم «وحی» می شد؟
✍️پاسخ
1️⃣وحی و الهام آنگاه که دربارۀ انسان به کار می روند، دو روش برای دریافت برخی علوم هستند که گاهی به جای یکدیگر نیز به کار می روند. معنای مشترک هر دو، «انتقال مخفیانه» علوم به دیگران است.
2️⃣طبق این معنا، وحی و الهام مخصوص پیامبران نیستند، چنانکه قرآن کریم، کلمۀ «وحی» را دربارۀ مادر حضرت موسی علیه السلام هم به کار برده است. (یونس، 87) همچنین کلمۀ «الهام» را دربارۀ انتقال مطلبی خاص از خدا به همۀ انسان ها به کار برده است: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن الهام كرد». (شمس، 8)
3️⃣در عین حال، وحی و الهام در معنای خاص خود، تفاوت مهمی دارند. معنای خاص وحی، دربارۀ پیامبران و آن هم وقتی است که محتوای آن، دین و شریعت باشد. پس طبق این معنا، وحی مخصوص پیامبران بوده و پس از ایشان هم، وحی قطع شده است.
4️⃣با توجه به آنچه گذشت، هر چند از جانب خداوند متعال به امامان علیهم السلام، مطالب متعددی القا می شد، ولی چون محتوای آنها، دین و شریعت نبوده است، پس اصطلاحاً نمی توان آنها را «وحی» دانست، بلکه می توان آنها را «الهام» به شمار آورد که شامل علم به زبان حیوانات، علم به باطن انسانها و دیگر امور غیبی است.
#وحی
#الهام
#تفاوت_وحی_و_الهام
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌آیا می توان از دستاوردهای علوم تجربی برای اثبات حقانیت آموزههای دینی، استفاده کرد؟
✍️ پاسخ
1️⃣برخی پژوهشگران با استفاده از دستاوردهای علوم تجربی، در صدد اثبات حقانیت برخی آموزههای دین به ویژه در حوزه احکام بر می آیند یا آنکه با روش تجربی آموزه های قرآن را ثابت شده تلقی می کنند.
2️⃣حقانیت آموزههای دینی در عرصههای اعتقادات، اخلاق و احکام وابسته به حقانیت پیامبر است. حقانیت پیامبر هم وابسته به حقانیت معجزه اش است.
3️⃣بنابراین اگر اعجاز قرآن ثابت شود، حقانیت تمام آموزههای دینی ثابت میشود؛ خواه علوم تجربی آنها را ثابت کنند یا نتوانند آنها را ثابت کنند.
4️⃣استفاده از دستاوردهای علوم تجربی تنها برای «تأیید» آموزه های دینی مفید است نه اثبات قطعی آنها. چراکه روش تجربی، چون مبتنی بر استقرای ناقص است هیچگاه نمی توان از آنها به قطعیت رسید؛ به همین دلیل، چه بسا چیزی که امروز ثابت می شود، فردا انکار گردد!
5️⃣به همین دلیل اگر حقانیت آموزه های دین را وابسته به دستاوردهای علوم تجربی کنیم با ابطال یا تغییر در آنها، حقانیت دین نیز زیر سوال می رود.
#استفاده_از_دستاوردهای_علوم_تجربی_برای_اثبات_آموزههای_دین
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌آیا دیدن امام زمان علیهالسلام باید مهم باشد یا صرفاً انجام تکالیف و دستورات دین؟
✍ پاسخ
1⃣رابطه با امام زمان علیهالسلام گاهی مانند رابطهی فرمانده و سرباز است. در این نوع رابطه، سرباز موظف به انجام دستورات فرمانده است. ممکن است سرباز تمام دستورات فرمانده را انجام دهد، ولی رابطهی دلی و عاطفی میان آنها نباشد.
2⃣نوع دوم رابطه، چنان است که انسان افزون بر انجام وظایف، دلتنگ و بی قرار فرمانده است و برای دیدنش سر از پا نمیشناسد. روشن است که این نوع رابطه، ارزشمندتر از رابطهی نوع اول است و فرمانده نیز، سربازش را بیشتر دوست دارد.
3⃣توصیه نسبت به زیارت قبور امامان علیهمالسلام در راستای همین تقویت رابطه ی عاطفی قابل تبیین است.
4⃣در دعاها نیز، چنین آموزش داده میشود که انسان باید رابطهی دلی و عاطفی خود با امام عصر علیهالسلام را تقویت کند و مشتاق دیدارش باشد.
5⃣چنانکه در دعای عهد آمده است: «اللهم ارنی الطلعة الرشیدة؛ خدایا آن جمال نورانی هدایت کننده را به من نشان بده»
6⃣همچنین در دعای ندبه فرازهایی زیبا در همین رابطه آمده است: «تا کی سرگردان شما باشم ... بر من سخت است که همه را ببینم ولی شما را نبینم ... آیا راهی است که بتوان شما را دید ... خدایا سلام ما را به امام زمان علیهالسلام برسان» (دعای ندبه)
7⃣بنابراین، هرچند انجام دستورات و تکالیف یک ارزش غیرقابل انکار است، ولی افزون بر آن، داشتن رابطهی عاشقانه و بیقراری برای دیدار نیز یک ارزش بسیار والاست.
#مهدویت
#چگونگی_ارتباط_با_امام_زمان_علیهالسلام
#دیدن_امام_زمان
#انجام_تکالیف_دینی
✅ به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین نوشته های شهید شیخ صفی الدین خطاب به امام زمان در ساعات پایانی عمر مبارکشان
http://eitaa.com/joinchat/113508352Cdd1d77aefa
🆔@faryab110
📌خداباوری و اعتقاد به خدا معقول تر است یا عدم اعتقاد به خدا؟
✍️پاسخ
1️⃣ هرچند ادلۀ محکمی برای اثبات وجود خدا وجود دارد، اما اگر کسی این ادله را نپذیرفت، کسی که خداباور است به کسی که منکر وجود خداوند است، می تواند چنین گوید:
2️⃣اگر منکر وجود خدا شوی، در حالیکه خدا و آخرت واقعاً وجود داشته باشد، در این صورت تو که خدا را انکار کردهای، خیلی ضرر کرده ای. چون سعادت ابدی در یک زندگی جاودانه را از دست داده ای. اما من، سعادت ابدی را به دست آورده ام.
3️⃣ولی اگر من خدا و آخرت را بپذیرم، در حالیکه واقعاً خدا و آخرت وجود نداشته اند، در این صورت، چیزی را از دست نداده ام، بلکه حتی چون دستورات دین، دست کم زندگی سالم تری را به من توصیه کرده است، برای دنیا هم بهتر است.
4️⃣حال، اعتقاد به خدا معقول تر است یا اعتقاد به عدم وجود خدا؟ روشن است که خداباوری معقول تر از خداناباوری است.
این دلیل، را برهان شرط بندی نیز می گویند که به وسیله «پاسکال» ارایه شده است.
#خداباوری_یا_عدم_اعتقاد_به_خدا
#برهان_شرطبندی
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110