8⃣9⃣1⃣📌چطور قرآن خود را کتاب مبین و روشن مینامد(مائده،۱۵) در حالیکه بسیاری از آیات آن برای عموم مردم روشن نیست و میان خود مفسران مورد اختلاف است؟
✍ پاسخ
1⃣قرآن به زبان عربی نازل شده و کتاب هدایت است، بنابراین باید روشن باشد. مبین و روشن بودن قرآن به این معنا نیست که هر کسی از هر قومی به قرآن مراجعه کند، آن را متوجه شود. این قاعده مخصوص قرآن هم نیست.
2⃣برای نمونه، عبارت This is a book برای کسی که انگلیسی میداند، کاملا روشن است. ولی کسی که انگلیسی نمیداند، آن را متوجه نمیشود.
3⃣قرآن کریم یک معنای واقعی دارد که کاملاً مبین و روشن بوده و هیچ ابهامی ندارد. ازاین جهت، قرآن کتاب مبین است.
4⃣اما آیا همگان میتوانند به آن معنای واقعی برسند؟ پاسخ منفی است. ازاینرو است که یکی از وظایف پیامبر و امام تبیین قرآن است: لتبین للناس (نحل، ۴۴)
البته هر کسی به قدر تدبر و فهم خود، به مقصود قرآن میرسد و پیامبر و امام معصوم به طور کامل آن را درک میکند.
5⃣ بنابراین اگر امام معصوم معنای واقعی قرآن را بگوید، دانسته میشود که در آن هیچ ابهامی نیست و کاملاً مبین و روشن است.
#قرآن
#کتاب_مبین
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید:
🆔@faryab110
1⃣1⃣2⃣📌قرآن کریم در یک آیه وعده خدا با موسی علیه السلام را وعده ای سی شبه و در آیۀ دیگری، وعده ای چهل شبه اعلام می کند. آیا این دو آیه با هم سازگارند؟
✍️پاسخ
1⃣قرآن کریم درباره مدت وعدهی خداوند با حضرت موسی علیه السلام دو گونه سخن فرموده:
الف: «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ» (بقره، 51)
ب. «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً» (اعراف، 142)
2⃣بر اساس آیۀ اول، خداوند وعدۀ چهل شبه با موسی علیه السلام داشته، حال آنکه، بر اساس آیۀ دوم، این وعده، سی شبه بوده است. از طرفی، به نظر می رسد که طبق آیۀ دوم، موسی علیه السلام نیز، نمی دانسته که وعده اش چهل شبه است؛ ازاین رو، به قومش نیز اعلام کرده که سی شبه برمیگردد، و چون برنگشت قومش منحرف شدند.
3⃣در پاسخ به اختلاف ظاهری میان این دو آیه باید گفت که خداوند متعال دو وعده با حضرت موسی علیه السلام در یک واقعه داشته است. وعدهای سی شبه که موسی علیه السلام از آن آگاه بوده و یک وعدهی ده شبه که پس از پایان سی شب اول با حضرت موسی علیه السلام بسته شد و در مجموع چهل شب میشود. یعنی همان چیزی که در سوره بقره به آن تصریح شده است.
4⃣نکتهی مهم اینکه بنای خدا از ابتدا همان وعدهی چهل شبه بوده، ولی آن را به مصالحی، در دو مرحله بیان کرده و انجام داده. چنین نبوده که او ابتدا سی شب برای این میقات، در نظر گرفته باشد، سپس نظرش را تغییر داده و ده شب دیگر به آن افزوده باشد؛ چراکه اگر چنین باشد، به معنای نقص علم خداوند متعال است.
5⃣بله، مردم تصور میکردند که این وعده، فقط سی شب بوده، ولی برایشان آشکار شد که چهل شب بوده است.
#وعده_خدا_با_موسی_علیه_السلام
#میقات
#قرآن
✅با ما در کانال یادداشتهای اعتقادی همراه شوید.
🆔@faryab110
4⃣3⃣2⃣📌معنای آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» چیست؟
✍️ پاسخ
1️⃣در این آیه به اطاعت کامل و مطلق از خدا، پیامبر و صاحبان امر دستور داده شده است.
2️⃣اطاعت از خدا، یعنی اطاعت از دستورات عملی خدا که در دین آمده و پذیرش دیگر معارف نظری و حقایق عینی. وقتی نماز میخوانیم و روزه میگیریم، از خدا اطاعت کردهایم نه از پیامبر یا امام. زیرا این احکام از سوی خدا صادر شده اند.
3️⃣اطاعت از پیامبر، یعنی اطاعت از او در دستورات سیاسی و اجتماعی. خداوند به او حق دستور در این امور را داده. اطاعت از ایشان در این دستورات مانند دستورات خدا واجب است و ترک آنها گناه بوده و عقاب اخروی را به دنبال دارد.
4️⃣صاحبان امر، در ردیف پیامبر ذکر شده اند و کسانی هستند که اطاعت از آنها همچون پیامبر در امور سیاسی و اجتماعی به طور مطلق واجب است. بر اساس روایات شیعی، آنها امامان معصوم علیهم السلام هستند.
5️⃣اگر امام معصوم، فردی را به عنوان جانشین خود بر مردم منصوب کرد، امر و نهی سیاسی او مانند خود امام علیهالسلام واجب و نافرمانی از آن، گناه است.
6️⃣بر این اساس، دستور سیاسی مالک اشتر و مسلم بن عقیل همچون دستور امام علی و امام حسین علیهالسلام از نظر شرعی واجب است.
ولی فقیه نیز، جانشین و نایب عام امام زمان علیهالسلام است. دستورات سیاسی و اجتماعی او بر دینداران به لحاظ شرعی واجب و ترک آنها گناه است.
7️⃣بنابراین، تنها ترک نماز، روزه، حج و زکات نیست که انسان را مستحق عقاب میکند، نافرمانی از دستورات سیاسی و اجتماعی ولی فقیه نیز انسان را مستحق عقاب میکند.
8️⃣سوال: ما از وضع معیشتی راضی نیستیم. در کشور فساد وجود دارد، به همین دلیل، به نشانه اعتراض، دستورات ولی فقیه را اطاعت نمیکنیم.
جواب: چنانکه اگر فرزند شما به دلیل بیماری به اتاق عمل رفت و با وجود دعاهای فراوان شما، خدا او را نجات نداد و موجب ناراحتی شما شد، از نظر شرعی، نمیتوانید نماز را ترک کنید، به همین سان، به دلیل نارضایتی از وضع معیشتی که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، نمیتوان از دستورات سیاسی و اجتماعی ولی فقیه سرپیچی کرد. بعلاوه، چگونه است که به هنگام عید فطر، با وجود نارضایتی از وضع معیشتی، نظر ولی فقیه درباره رؤیت هلال ماه شوال، را کاملاً قبول میکنیم ولی وقتی دستور به شرکت در انتخابات میدهد، اطاعت نمیکنیم؟
#قرآن
#اطاعت_از_خدا
✅کانال یادداشتهای اعتقادی
🆔@faryab110
7️⃣9️⃣2️⃣📌چگونه میتوان ثابت کرد که در قرآن هیچگونه تحریفی رخ نداده است؟
✍️ پاسخ
1️⃣تحریف قرآن دست کم به دو شکل قابل تصویر است: تحریف به زیاده (یعنی چیزی به قرآن اضافه شده باشد) و تحریف به نقصان (یعنی چیزی از قرآن کم شده باشد).
2️⃣تحریف به زیاده در قرآن منتفی است؛ زیرا قرنها می گذرد و بشر از آوردن قرآن کنونی ناتوان است، اگر بشر چیزی به قرآن افزوده بود، این قرآن از الهی بودن میافتاد و آوردن مانند آن امکان پذیر می شد؛ ازاینکه بشر نتوانسته مانند قرآن بیاورد، روشن می شود که چیزی به قرآن اضافه نشده و ازاینرو تحریف به زیاده منتفی میشود.
3️⃣با منتفی شدن تحریف به زیاده، ثابت میشود که تمام آیات کنونی قرآن، همگی از سوی خدا هستند، بنابراین، میتوان به آنها برای مسئلۀ تحریف ناپذیری قرآن استناد کرد. قرآن با تأکید فراوان می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ بى ترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.» (حجر، 9) این آیه آشکارا، همۀ انواع تحریف، از جمله تحریف به نقصان را رد میکند.
4️⃣تعداد اندکی از عالمان شیعه معتقدند که تمام آیات قرآن کنونی، از سوی خداوند متعال است؛ اما به استناد برخی روایات مدعی هستند که بخشی از قرآنی که نازل شده، در قرآن کنونی وجود ندارد و عملاً معتقد به تحریف به نقصان شده اند.
5️⃣اعتقاد به وقوع تحریف در قرآن کریم نقض آشکار سخن خداوند در قرآن است که وعده حفظ قرآن از تحریف را داده است. بنابراین روایات موردنظر معتقدان به تحریف، چون با قرآن ناسازگار است، قابل اعتنا نیست.
#قرآن
#اثبات_تحریف_ناپذیری_قرآن
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
0️⃣0️⃣3️⃣📌آیا در قرآن همه چیز آمده است؟
✍️ پاسخ
1️⃣ظاهر برخی آیات قرآن چنان است که گویا همه چیز در قرآن است: « و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است» (نحل، 89)
2️⃣در عین حال، به روشنی میبینیم که همه چیز در قرآن نیست. مثلاً وزن، قد، سن، تعداد فرزندان شما، بسیاری از مشاغل، نام موشک ها و ... در قرآن نیست.
3️⃣از سوی دیگر، خداوند هدف از نزول قرآن را هدایت انسان به سوی سعادت معرفی میکند، (بقره، 185) بنابراین لازم نیست هر چیزی در قرآن بیاید، بلکه آنچه در هدایت انسان به سوی سعادت تاثیر دارد، باید در قرآن بیاید.
4️⃣گاه گفته میشود که در قرآن، کلیات مربوط به هدایت انسان آمده ولی جزییات آنها نیامده است. این سخن نیز صحیح نیست، چراکه مثلاً جزییات وضو آمده (مائده، 6) ولی اصل نماز آیات در قرآن نیامده.
5️⃣صحیح آن است که بگوییم خداوند آنچه از کلیات و جزییات لازم دانسته را در قرآن آورده و سایر معارف تاثیرگذار در سعادت انسان را به پیامبر واگذار کرده و از انسانها خواسته که دستورات پیامبر را اطاعت کنند. (حشر، 7)
6️⃣نکتۀ دیگر آنکه، علم به اینکه چه چیزی باید در قرآن بیاید و چه چیزی نیاید، نزد خداوند است و اوست که تشخیص می دهد چه چیزی باید در قرآن بیاید.
#قرآن
#آیا_همه_چیز_در_قرآن_آمده_است؟
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
1️⃣0️⃣3️⃣📌آیا ممکن است که جنیان توانسته باشند مانند قرآن را بیاورند، ولی به ما نرسیده باشد؟
✍️پاسخ
1️⃣قرآن کریم برای اثبات اعجاز و الهی بودن خود، چنین می فرماید: «بگو: «اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند.» (اسرا، 88) اینک این سوال مطرح است که از کجا می توان گفت که جنیان نتوانسته اند مانند قرآن را بیاورند؟
2️⃣یک مثال: تصور کنید انسانی دروغگو وارد یکی از دانشکده های یک دانشگاه میشود و اعلام میکند که رییس دانشگاه به او مأموریت داده که به عنوان رییس دانشکده انجام وظیفه کند. آنگاه به عنوان مدرک، دستخط رییس دانشگاه را که با مهر و امضای اوست، نشان میدهد. کسی هم نمیتواند دروغگو بودن او را کشف کند. وقتی رییس دانشگاه از این موضوع آگاه شود، اگر حکیم باشد باید او را رسوا کند و گرنه ادعای آن دروغگو ثابت میشود.
3️⃣انسانی به نام «محمد» بیش از 1400 سال قبل متنی را برای اثبات پیامبری خود بر انسانها و جنیان آورده و ادعا کرده که از جانب خداوند است. آنگاه اعلام کرده که اگر جنیان و انسانها با هم جمع شوند، نمیتوانند مانند آن را بیاورند.
4️⃣انسانها که نتوانسته اند مانند آن را بیاورند. اگر او در ادعای خود دروغگو باشد، و خداوند ببیند که انسان ها نمی توانند ادعای او را باطل سازند، یا اینکه جنیان نزد خودشان مثل قرآن را آورده ولی نتوانستهاند آن را به انسانها برسانند، بر خداوند لازم است که به نحوی فرد دروغگو را رسوا سازد. یا مستقیماً خودش ورود کند یا اینکه علم به ابطال آن را به کسی دهد یا آنکه زمینهی ارتباط جنیان با انسانها برای نشان دادن قرآن مورد ادعا را فراهم سازد.
5️⃣از اینکه میبینیم چنین اتفاقی نیفتاده، روشن میشود که حضرت محمد (ص) در ادعای پیامبری خود و الهی بودن قرآن، راستگو است و جنیان هم نتوانستهاند مانند قرآن را بیاورند.
6️⃣امروزه در دنیا مکاتب و فرقههای انحرافی فراوانی است که انسان با عقل خود میتواند به بطلان آنها پی ببرد، ازاینرو نیاز به دخالت خداوند نیست.
#قرآن
#اعجاز_و_الهی_بودن_قرآن
#آیا_جنیان_توانستهاند_مانند_قرآن_را_بیاورند؟
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
3️⃣0️⃣3️⃣📌معنای آیۀ «نفخت فیه من روحی» چیست؟ آیا واقعاً خداوند از روح خود در انسان می دمد؟
✍️پاسخ
1️⃣قرآن کریم گاه برای رساندن مقصود خود از زبان کنایه بهره برده است. برای نمونه، در زبان عربی کلمۀ «ید» به معنای دست است، ولی در آیۀ «ید الله فوق ایدیهم»(فتح، 10) اگر فقط به معنای تحت اللفظی تمرکز شود، باید گفته شود که خداوند متعال دست دارد که مستلزم مادی انگاری خداوند متعال می شود که محال است. ازاینرو، می گوییم که «ید» به معنای قدرت و رحمت الهی است.
2️⃣معنای ظاهری آیۀ «نفخت فیه من روحی» آن است که خداوند متعال می فرماید: «از روح خودم در انسان دمیدم.» حال آنکه، «دمیدن» مستلزم مادی انگاری خداوند می شود. بعلاوه آنکه خداوند روح ندارد تا بخواهد در انسان بدمد.
3️⃣انسان دارای دو بُعد است: جسم و روح. جسم انسان از نطفۀ او شکل می گیرد؛ مایعی بدبو و مادی. اما روح موجودی باعظمت است؛ به گونه ای که خداوند آن را به خود نسبت می دهد و می فرماید: «روحی»؛ همچنان که می فرماید: «قل الروح من امر ربی» همانطور که کعبه را به خود نسبت داده است: «بیتی». (بقره، 125)
4️⃣ارزشمند بودن روح به این دلیل است که در خود اموری باارزش مانند عقل ورزی، اختیار و گرایش به خدا را دارد، نیز اینکه توانایی رسیدن به خدا را دارد.
5️⃣از سوی دیگر، روح چون یک موجود غیرمادی است، نمیتواند مکان داشته باشد، بنابراین نمیتواند در بدن باشد.
6️⃣خداوند متعال پس از آنکه، جسم انسان را آفرید، سپس میان روح با جسم رابطه برقرار کرد. ازاینرو روح به بدن تعلق دارد. قرآن کریم از این حقیقت با تعبیر کنایه ای یاد کرده است: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» (حجر، 29)
#قرآن
#روح
#نَفَخْتُ_فيهِ_مِنْ_رُوحي
#دمیدن_خداوند_از_روح_خود_در_انسان_کنایه_از_چیست
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌بنا بر آیات قرآن، هنگام مرگ، روح از بدن خارج می شود. آیا این برداشت صحیح است؟
✍️پاسخ
1⃣در برخی آیات قرآن کریم از رسیدن جان به گلو سخن به میان آمده است: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ؛ پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مى رسد (توانايى بازگرداندن آن را نداريد)؟» (83)
2⃣از سوی دیگر، روح چون یک موجود غیرمادی است، نمیتواند مکان مادی داشته باشد، پس نمیتواند درون بدن باشد تا بخواهد هنگام مرگ از آن خارج شود. بنابراین چنین نیست که روح به حلقوم برسد و آنگاه از دهان یا بینی بیرون بپرد.
3⃣چنانکه قبلا گفتیم، رابطه روح و بدن بدین صورت است که روح به بدن تعلق دارد و مدبر بدن است و بدن نیز ابزار روح است.
4⃣آنچه هنگام مرگ اتفاق میافتد آن است که رابطه روح و بدن تدریجا قطع میشود و وقتی کاملاً قطع شد، مرگ حاصل میگردد. بنابراین وقتی قرآن به زبان استعاره میفرماید که جان یا روح به حلقوم میرسد، بدین معناست که روح در حال قطع ارتباط کامل خود با بدن است.
#قرآن
#روح
#مرگ
#خروج_روح_از_بدن_هنگام_مرگ
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌تحریف و دستکاری در قرآن مشکل تر است یا نگهداری آن از تحریف؟
✍️پاسخ
1️⃣تصور کنید که پدر یک خانواده به زحمت یک شجره نامه از خاندان خود تهیه میکند. به تعداد فرزندان از آن تکثیر، سپس آنها را جمع و ضمن توصیه اکید به حفظ این شجره نامه، می گوید که اصالت خانوادگی شما به این شجره نامه ربط دارد. آنگاه به هر کدام هم یک نسخه میدهد.
2️⃣فرزندان که متوجه اهمیت موضوع میشوند، نسخه ای از آن را در خانه نصب می کنند. آنها هم موقع مرگ، همین وصایا را به فرزندان می کنند و خلاصه همین وضعیت در تمام نسلها که جمعیت آنها رو به گسترش است، اتفاق می افتد.
3️⃣در این حالت، ممکن است یک یا چند نفر از این خاندان بخواهند شجره نامه را تغییر دهند. آنها وقتی موفق به این کار می شوند که بتوانند شجره نامه هایی را که دست تمام اعضای خاندان ـ که جمعیت آنها فراوان شده ـ است، دستکاری کنند. در سوی مقابل، دیگر اعضای این خاندان هستند که همگی می خواهند این میراث خانوادگی حفظ شود. روشن است که سالم ماندن این شجره نامه بسیار طبیعی تر از ایجاد تغییر در آن است.
4️⃣داستان قرآن کریم، شبیه آن چیزی است که گفتیم. یعنی اصالت مسلمانان به آن وابسته است، همچنین پیامبر بر حفظ آن تأکید فراوان کرده، به همین دلیل توصیه به حفظ قرآن نیز از ابتدا وجود داشته و در میان مسلمانان، حافظان قرآن فراوانی وجود داشته. نیز، حکومتها در حفظ آن کوشا بوده اند.
5️⃣در این شرایط، دستکاری و تحریف در قرآنی که همگان آن را دارند و با آن آشنا هستند، در برابر حفظ و نگهداری آن از تحریف، امری بسیار دشوار است. در حقیقت کسی که می خواسته تحریف ایجاد کند، باید بتواند در برابر تمام مسلمانان ایستاده و قرآن را طوری تغییر دهد که هیچ کس متوجه نشود.
6️⃣روشن است که محفوظ ماندن قرآن از تحریف در این فضا، امری طبیعی است.
#قرآن
#تحریف_قرآن
#نگهداری_قرآن_از_تحریف
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌معنای اینکه پیامبر فرمود «من بشری مثل شما هستم» چیست؟
✍️ پاسخ
1️⃣خداوند متعال به پیامبرش فرمان می دهد تا چنین گوید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ؛ بگو: «من هم مثل شما بشرى هستم [ولى] به من وحى مى شود». (کهف، 110) بر این پایه ممکن است، برخی بگویند که پیامبر مانند ماست و امتیازی نسبت به ما ندارد.
2️⃣در پاسخ باید گفت که در فهم سخن خدا در یک مسئلۀ خاص، هرگز نباید یک جای قرآن را دید و دیگر مواضع قرآن را ندید؛ هرچند همین آیه 110 سورۀ کهف هم بیانگر تفاوت میان پیامبران و دیگر انسانهاست. به راستی، اگر واقعاً بین ما و پیامبران تفاوتی نیست، پس چرا فقط به آنها وحی می شود؟
3️⃣قرآن کریم میگوید که میان انسانها تفاوت است و برتری آنها به عبودیت بیشتر آنهاست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات، 13) پیامبران چون باتقواترند، خداوند آنها را بر دیگران برتری داده است: «و اسماعيل و يسع و يونس و لوط، كه آنها را بر جهانيان برترى داديم.» (انعام، 86)
4️⃣پیامبران نیز، با تأکید بر بشر بودن خود، به این نکته اشاره کرده اند که مورد لطف خداوند متعال قرار گرفته اند: «ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى بخشد» (ابراهیم، 11)
5️⃣عدل الهی اقتضا می کند که پیامبران چون از همگان برترند، شایستۀ برخی نعمتهای خاص باشند. برای نمونه، آنها شایستۀ دریافت وحی مخصوص (وحی شریعت) میشوند. (کهف، 110)
6️⃣نیز قدرت تشخیص حق از باطل به آنها داده میشود: «اگر تقوای الهی پیشه کنید، براى شما [نيروى] تشخيص [حقّ از باطل] قرار مى دهد». (انفال، 29) پیامبران از همه باتقواترند.
7️⃣همچنین، قدرت انجام کار خارق العاده را به آنها میدهد که به اذن او انجام دهند. این قدرت به انسانهای خاص داده میشود؛ چنانکه آصف بن برخیا توانست ملک بلقیس را در کمتر از پلک زدنی، از منطقۀ سبأ نزد حضرت سلیمان (ع) حاضر کند. آنگاه فرمود: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» (نمل، 40) او وصی پیامبر بود؛ بنابراین پیامبران که باتقواترند، بیشتر از آصف چنین قدرتهایی دارند؛ چنانکه حضرت عیسی (ع) به اذن خدا، مرده زنده می کرد. (آل عمران، 49)
8️⃣بنابراین، «مثل»بودن پیامبر با انسانها به معنای نفی فضائل و توانایی خاص آنها نیست؛ بلکه به معنای نفی خدایی پیامبران است؛ ازاینرو، برای انکار انگارۀ خدابودن خود، می فرماید من بشری مانند شما هستم که ویژگیهای مشترک انسانی را دارم. روح و جسم دارم، می خورم، می خوابم، ازدواج می کنم و ... . نه آنکه بین من و شما هیچ فرقی نیست؛ چراکه اساساً هیچ دو نفری نیستند که دقیقاً در همه چیز مثل هم باشند؛ در عین حال، ویژگیهای مشترکی نیز دارند.
#قرآن
#مبعث
#قل_انما_انا_بشر_مثلکم
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌در قرآن آمده که به معبودهای مشرکان ناسزا نگویید(انعام، 108) ولی پیامبر وقتی مکه را فتح کرد، بت های آن را منهدم کرد. آیا عمل پیامبر بر خلاف منطق قرآن نیست که حتی از ناسزاگویی نسبت به بتها نهی میکرد؟
✍️ پاسخ
1️⃣منع از ناسزاگویی به بتها از این جهت است که اولاً ناسزاگویی به خودی خود عملی زشت است، ضمن آنکه مسلمانان وقتی دلیل منطقی بر عقایدشان دارند، نباید از فحش استفاده کنند؛ بعلاوه این کار می تواند منجر به ناسزاگویی مشرکان به خداوند متعال شود. بنابراین، ناسزاگویی نه لازم است و نه شایسته.
2️⃣کار پیامبر ـ یعنی شکستن بتها ـ به نحوی مبتنی بر سیره عقلاست. هرگاه یک نظام سیاسی، نظام سیاسی دیگری را ساقط می کند و خود روی کار می آید، نمادهای آن نظام پیشین را که تقابل ذاتی با خود دارند، از میان بر میدارد. چنانکه وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، مردم مجسمه شاه پهلوی را به زیر کشیدند، سرود ملی و حتی ترکیب پرچم را نیز تغییر دادند.
3️⃣پیامبر، منادی توحید است و باید تمام تلاش خود را معطوف به گسترش اندیشهی توحیدی در جامعه اسلامی سازد. اندیشهی توحیدی در تقابل کامل با اندیشهی شرک محوری است.
4️⃣روشن است که نگهداری بتها در جامعهای که بر محور توحید شکل میگیرد، امری غیر منطقی است و با توحید محور بودن آن ناسازگار است. ازاینرو منهدم ساختن این بتها که در کعبه بودند، بسیار طبیعی و منطقی است. بنابراین، این کار هم لازم است و هم شایسته، به خلاف ناسزاگویی که نه لازم است و نه شایسته.
#قرآن
#سوره_انعام_آیه_۱۰۸
#به_معبودهای_مشرکان_ناسزا_نگویید
#آیا_شکستن_بتها_توسط_پیامبر_مخالف_منطق_قرآن_است
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110
📌اگر کار حرام، چیزی است که دارای مفسده واقعی است، پس چگونه حضرت عیسی علیه السلام برخی از آنچه را بر یهود حرام بود، حلال کرد؟
✍️پاسخ
1️⃣قرآن کریم از قول حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: «و [مى گويد: «آمده ام تا] تورات را كه پيش از من [نازل شده] است تصديق كننده باشم، و تا پاره اى از آنچه را كه بر شما حرام گرديده، براى شما حلال كنم» (آل عمران، 50)
2️⃣اگر چیزی حرام باشد، به این معناست که دارای مفسدۀ ذاتی و واقعی بوده است. اگر آنچه بر قوم یهود حرام بوده، ذاتاً و واقعاً دارای مفسده بوده، چگونه حضرت عیسی علیه السلام توانسته آن چیز مفسده دار را حلال کند؟
3️⃣در پاسخ باید گفت، گاهی استفاده از چیزی که دارای مفسده نیست، به دلیلی خاص و به طور موقت برای کسانی ممنوع اعلام می شود. مانند اینکه در ایام امتحان، استفاده از گوشی را برای فرزندانمان محدود یا ممنوع می کنیم.
4️⃣ آنچه بر قوم یهود حرام شده بود، ذاتاً دارای مفسده نبوده، بلکه به دلیل ظلمی که یهود انجام دادند، به طور موقت بر آنها حرام شد. شاهد این ادعا آیۀ 160 سورۀ نساء است که می فرماید: : «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ:" به خاطر ظلم و ستم يهود، پاره اى از نعمتهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال شده بود تحريم كرديم». پس از سپری شدن دوران محرومیت، حضرت عیسی علیه السلام این منع را از آنها برداشت.
5️⃣افزون بر این، مانعی ندارد که چیزی تا دورانی مفسده داشته باشد و حرام باشد، ولی با تغییر شرایط آن مفسده برداشته و آن چیز هم حلال شود. مثلاً برای انسانی که سرما خورده، خوردن ترشیجات ضرر و مفسده دارد، ولی با برطرف شدن بیماری، خوردن ترشیجات ضرر ندارد.
#قرآن
#سوره_آل_عمران_آیه_۵۰
#دلیل_حلال_کردن_برخی_محرمات_بر_یهود_توسط_حضرت_عیسی_ع
✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید:
🆔@faryab110