【• #رزق_روزانه 🌻•】
.
.
+⚠️
.
.
•• مےگفت:
#بدی، هرچند کوچک رو #انجامنده!
شاید همین بدی تو رو از راه اصلی جدا کنه...
و
#خوبی، هرچند کوچک رو #ترکنکن!
شاید همین خوبی تو رو متصل کنھ...
#حجتالاسلامسرلک
+خوبیهرچندکوچکراترکمکن:)
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
•
♡• زودتࢪ ازدواج ڪنید💍 هیچ مهمونۍ، دوࢪ دوࢪ و خوشگذࢪونۍ هاۍ مجࢪدۍ نمیتونہ جایگزین دوࢪهمۍ شبانہ دو نفره همسࢪانہ بشہ🌸✨ ✍🏻|مهدی صفدرزاده . 👤|#خــــــــــادم_الحـســـــــــــــــیـن #عاشقانہ_مذهبے😍 ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@hadidelhaa⃟♥️
Γ🌿🌻🔗°○
#سݪاماࢪبـابـم✋🏻
بـنویسید
بہروےڪفنم
منحسـینےشدھ...
دستامامحسنم😌💚
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
❤️😌
بیخود برایم دلیل و مدرڪ نیاورید
من دخترم🧕
میدانم ڪہ صلاح من
در«#حجاب»اسٺ☺️
براي من
دلیلي بزرگتراز
سخن خدايم نیسٺ✋❤️
من حجاب میڪنم
چون خداے من اینگونہ مے خواهد😊
#الهے_و_ربے_من_لے_غیرڪ
#مدافعان_چادر
#یازهـــــــرا
.
👤|#خــــــــــادم_الحـســـــــــــــــیـن
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
+اونوجودیکه
میتونهفداےحسینفاطمهشه...
حیفنیست
فدایخواستههاییهنفسطمعکارشه
کههیچوقتسیرنمیشه...؟!💔🚶🏻♂
#اربابرهایےازهوسبدہ...
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
『دخترانفاطمی|پسرانعلوی』
+اونوجودیکه میتونهفداےحسینفاطمهشه... حیفنیست فدایخواستههاییهنفسطمعکارشه کههیچوقتسی
+اونوجودیکه
میتونهفداےحسینفاطمهشه...
حیفنیست
فدایخواستههاییهنفسطمعکارشه
کههیچوقتسیرنمیشه...؟!💔🚶🏻♂
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
🌙⃢🌹
چهڪنمڪهبهعشق
تومبتلامحسینجانم...؟!ツ
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
『#در_سنگر_خامنهای✌️🏻』
من بہ شما جوانان امیدواࢪم☺️🙃
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
بسم رب العشق
#پارتچهلم
#علمدار_عشق 🌹
ساعت ۷ باید دانشگاه باشم
قراره امروز یه بار برنامه اجرا کنیم هر قسمتی که اشکالی داشت رفع کنیم
سوار ماشینم شدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم
بعداز یه مسیری متوجه شدم یه موتوری پشت سرمه
با خودم گفتم شاید هم مسیره هستیم
رسیدم دانشگاه ماشین پارک کردم
کیفم برداشتم
اومدم حرکت که کنم همون موتوریه با یه چاقو به سمتم اومد
پارکینگ دانشگاه یه جای کاملا پرت بود
شروع کردم به دویدن....
که بهم رسید
چاقو گرفت سمتم گذاشت رو بازوم
و گفت کیفت بده عمو ببینه
گوشیم تو کیفم بود پربود از عکسای بی حجاب
شروع کردم به کشیدن کیفم از دست
من بکش اون بکش آستین چادرم پاره شد
تو همین مرتضی رسید و ماشینش پارک کرد
انگار فرشته نجاتمو دیدم.. داد زدم
- کـــــــــمــــــــک
مرتضی سریع رسید
دزده در برابر مرتضی جوجه بود
وقتی دید نمیتونه کاری پیش ببره کیفم ول کرد
اما چاقو فرو کرد کف دست مرتضی فرار کرد
- وای خاک تو سرم... آقای کرمی چی شد... داره از دستتون خون میاد... باید بریم بیمارستان
+ آروم باشید... چیزی نشده
- توروخدا سواربشید
داشت از دستش خون میرفت الان همه لباسش خونی میشه
یادم افتاد دیروز یه شال سفید خریدم
دستم بردم سمت داشبورد
شال درآوردم
یه دقیقه ماشین پارک کردم
- دستون بدید اینو ببندم بهش
دستش بستم
چندقطره از خون روی چادر و شلوار لی منم ریخته شد
رسیدیم بیمارستان
پرستاره گفت
_کجا اینطوری شده؟چه نسبتی باهم دارید؟
داشت دست مرتضی بخیه میزد... گفتم _نامزدمه .. با دزد کیفم درگیرشد
گوشی مرتضی دست من بود زنگ خورد
شماره زهرا بود جواب دادم
- الو سلام زهرا
* نرگس سادات تویی
- آره
* گوشی داداشم دست تو چیکار میکنه
- بیاید بیمارستان.....
* باشه الان میایم
پرستار صدام کرد..
_خانم بیا سرم همسرت تموم شد برو صندوق حساب کن.. یه آبمیوه برای خودت بخر.. معلومه خیلی دوسش داری
رنگ به روت نمونده
- باشه ممنون
با رسیدن زهرا اینا مرتضی مرخص کردن
اما من ازش خجالت میکشیدم
چرا گفتم نامزدمه... حرف پرستارم شنیده
اونروز کار کنسل شد
#نویسنده:بانـــــــو...ش
#ڪپیبدونذکرنامنویسندهمجازنیست🔗🍃
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
بسم رب العشق
#پارتچهلویک
#علمدار_عشق 🌹
قراره ساعت ۶ غروب مرتضی اینا بیان خونمون
یه کت و شلوار مجلسی کرم رنگ پوشیدم
با یه روسری بلند سفید طلاکوب روسریم مدل لبنانی سرم کردم
چادر سفید رنگ سرکردم اومدم تو پذیرایی
عزیزجون : مادر فدات بشه ک مثل فرشته ها شدی
ساعت ۶ بود صدای زنگ در بلند شد
آقاجون در بازکرد
_سلام حاج کمیل خوش اومدی
همه نشسته بودند
عزیزجون: نرگس دخترم چای بیار
اول به حاج کمیل و خانمش گرفتم بعد مامان و بابام زهرا
به مرتضی رسیدم
یک کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید پوشیده بود
حاج کمیل : حاجی اگه اجازه میدید این دوتا جوان برن حرفاشون باهم بزنن
بابا: حاجی صاحب اختیاری نرگس بابا
با آقامرتضی برید حیاط حرفاتون بزنید
جلوتر از مرتضی رفتم توحیاط
+چه حیاط خوشگلی دارید
- ممنونم
+ خانم موسوی اینا ادعا نیست خودتون ۳ ترم بامن هم دانشگاهید.. زندگیم فدای حضرت علی.ع.و بچه هاش.. از لحاظ مالی هم خودتون میدونید که مشکلی ندارم
یه ۴۵ دقیقه حرف زدیم... وارد اتاق شدیم
مادر مرتضی : دخترم دهنمون شیرین کنیم
- هرچی آقاجونم بگه
آقاجون : مبارک باشه
حاج کمیل : حاجی محرمشون کنیم تا عقد تو محیط دانشگاه راحت باشند
آقاجون : بله... ان شاالله آزمایشهاشون انجام بدن... مبعث آقارسول الله. ص. صیغه شون کنیم... که میشه ۵ روز دیگه
حاج کمیل : تاریخش عالیه زندگیشون ان شاالله سیره رسول الله باشه
#نویسنده:بانـــــــو...ش
#ڪپیبدونذکرنامنویسندهمجازنیست🔗🍃
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸
بسم رب العشق
#پارتچهلودو
#علمدار_عشق 🌹
مرتضی اینا که رفتن...
دیدم گوشیم داره ویبره میره اس مس بود
باز کردم از طرف زهرا بود
زنداداش جونم... داداشم میگه
فردا ساعت ۸ حاضرباش خانم بیایم دنبالت بریم آزمایشگاه
- چشم خواهرشوهر جان
از خواب بیدارشدم
- مامان.... مامان... من کدوم مانتو و روسریم بپوشم
عزیزجون : الان میام کمکت... چی شده نرگس جان
- مامان الان میان... من چـــــــــــی بپوشم...
عزیزجون: اون مانتو صورتی آستین سه ربع با شلوار دمپا مشکی... با ساق دست سفید و روسری سفید
داشتم حاضر میشدم.. صدای زنگ دراومد
عزیزجون : پسرم بیاید بالا
+ ممنونم مادرجان.. به نرگس خانم میگید بیان
یهو رفتم بیرون.. باخجالت گفتم
_من حاضرم
قرار بود زهرا و همسرشم باما بیان
آزمایش دادیم
گفتن فردا جواب حاضره
قرارشد مرتضی بره جواب بگیره اگه مشکلی نبود با بچه ها بیان دنبالم بریم برای خرید حلقه
خیلی استرس داشتم
گوشی گرفته بودم دستم بهش زل زده بودم
شماره زهرا نمایان شد.
- جانم زهرا
حاضرباش میایم دنبالت
- باشه
وارد پاساژ شدیم...
زهراگفت : علی جان من اینجا یه لباس دیدم بریم اون ببین
بعد رو به ما گفت
_شماهم برید حلقه بخرید
با مرتضی آروم و خجول به حلقه ها نگاه میکردیم
+ نرگس خانم... اگه از حلقه ای خوشتون اومد... حتما بگید
- بریم داخل
دوتا رینگ ساده سفیدانتخاب کردیم
داشتم از مغازه میومدم بیرون
که مرتضی صدام کرد
+ نرگس خانم... یه لحظه بیا...این انگشتر زمرد ببین
انگشتر گرفت سمتم..
_قشنگه ؟
- بله قشنگه
+ مبارکت باشه
-آخه این خیلی گرون آقای کرمی
+ نه نیست... مبارکت باشه
#نویسنده:بانـــــــو...ش
#ڪپیبدونذکرنامنویسندهمجازنیست🔗🍃
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa⃟🌸