چنان زدند به هم روز و روزگار مرا
گرفته دست خودش گریه اختیار مرا
زن جوان که نباید عصا بدست شود
گرفت جور فلک لذت بهار مرا
شکسته است غرورم میان این خانه
شکسته اند سر یار خانه دار مرا
نفس نداشت ولیکن به من نفس میداد
و باز کرد گره های سخت کار مرا
لباسها به تنش زار میزند دیگر
که آب کرده جراحت تن نگار مرا
قرار بود که باهم دوباره حج برویم
به هم زدند حسودان من قرار مرا
عجیب نیست که شب دیر میروم خانه
برای آنکه نبینند حال زار مرا
#سید_پوریا_هاشمی
#فاطمیه #دنیای_علی #گریه
@FERDOSART_IR
عشقِ زهرا آخرش کارِ خودش را می کند
مهرِ او ..اسبابِ رحمت را مهیّا می کند
عشقِ زهرا تکیه گاهِ محکمی باشد یقین
هر ز پا افتاده ای را زود احیا می کند
عشقِ زهر می برد دل را به سمتِ آسمان
عشقِ این بانو عجیب است و چه غوغا می کند
بی ولای فاطمه راهی نداری هیچ جا
حُبّ ِ او هر نوکری را مثلِ آقا می کند
#محسن_راحت_حق
#فاطمیه #عشق #مادر #استوری
@FERDOSART_IR
آن میوه ای که فاطمه(س) آن را طلب نمود
چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار
#شب_یلدا #حضرت_زهرا
#فاطمیه
@FERDOSART_IR