🟢 #خاطرات_تبلیغی
🔻 اسمش #رضاعلی است؛ ده ساله.
پدرش روبرویم، داستان تولدش را می گوید؛ به چندین پزشک مراجعه میکنند تا صاحب #فرزند شوند و نمی شود.
سال ۲۰۰۷ قصد سفر #مشهد میکنند شاید #امام_غریب، پاسخی دهد. اما خبری نمی شود.
🔹 سالهای بعد باز به قصد #شهرطوس، از #سیدنی پرواز می کنند؛ اما خودش می گوید اینبار نه به قصد خواستن حاجب بلکه برای #گله از امام رضا.
می گوید: به امام گفتم تو غریب هستی و من هم در کشوری غریب و...😭
عجیب است کار #ائمه، گاه حاجت را دقیقه نود می دهند؛ نمیدانم چرا؟ و چه حکمتی است؟ شاید میخواهند خلوص ما را تست کنند.☺️
🔸 می گوید برگشتیم روزهایی نگذشته بود،
#همسرم احساس درد و ... ادامه داستان..
و متولد شد این گل پسر..
حالا اسم را رضاعلی گذاشته؛ #هر_دو اسم امام هشتم سلطان علی بن موسی الرضا است.
👌 هر سال به #اربعین کربلا می آیند و از آنجا در ایام شهادت، مهمان حضرت رضا.
🔹 آقاجان؛ چه مشتری ها داری؛ مشتری ها تو نه فقط #ایران؛ از قاره ای دیگر؛ عاشق تو اند.
رضاعلی خودش، کیف میکند وقتی میداند و می گوید: اگر امام رضا نبود، او پایش روی این کره خاکی نبود.
🔻 به عشق امام رضا گوشه مغازه اش، تابلوی از حرم حضرت سلطان سریر دارد.
خاطره را می گوید و بغض در چشمانش جمع می شود.
🔸 خیلی حسرت خوردم؛ هیچ سوغاتی از حرم مولا برایش ندارم. باشد برای بعد.
آمدم ای شاه پناهم بده...
به عشق آقا به عشاق آقا بفرستیم
@yahyajahangiri
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
🌍 موسسه بین المللی فطرت
🆔 @Fitra_Institute