eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
91.9هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی تبلیغاتــــ ما🤍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1016528955C6f8ce47ae9
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅بعد از مرگ ✍حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود : هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است : ❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛ ❷ به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛ ❸ را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛ ❹ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛ ❺ بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛ ❻ ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛ ❼ از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید . 📔‍ نهج الفصاحة ، ص 366 . @Ganje_arsh
💙🍃 🍃🍁 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه 👈(( دستخط)) ◆✍تمام وجودم می لرزید. ساڪی ڪه بیشتر از ۲۰ سال درش بسته مونده بود، رفتم دوباره گرفتم. وسایل بود.دو دست پیراهن قدیمی، ڪه بوے خاڪ ڪهنه گرفته بود. اما هنوز سالم مونده بود و روے اون ها یه و جیبی، با یه دفتر!تا اون موقع دستخطی از پدربزرگم ندیده بودم. بازش ڪه ڪردم، تازه فهمیدم چرا مادربزرگ گفت باید به یڪی می دادم ڪه قدرش رو بدونه. ◆✍ڪل دفتر، برنامه عبادے و تهذیبی بود، از ذڪرهاے ساده، تا برنامه ، ، و .ریز ریز همه اش رو شرح داده بود، حتی دعاهاے مختلف ◆✍چشم هام برق می زد و محو دفتر بودم، ڪه بی بی صدام ڪرد. – غیر از اون ساڪ، اینم مال تو و دستش رو جلو آورد و رو گذاشت توے دستم این رو از برام آورده بود، داده و . می گفت ڪه آزاد بشه، اونجا هم واست تبرڪش می ڪنم.خم شدم و دست بی بی رو بوسیدم. دلم ریخت، تازه به خودم اومدم و حواسم جمع شد، داره می کنه. گریه ام گرفته بود. ◆✍ بی بی جان، این حرف ها چیه؟ دلت میاد حرف از جدایی میزنی؟مرگ حقه پسرم ! خدا رو شڪر ڪه بی خبر سراغم نیومد. امان از روزے ڪه بی خبر بیاد و فرصت و جبران رو از آدم بگیره.دیگه آب و غذا هم نمی تونست بخوره. سرم هم توے دستش نمی موند. می نشستم بالاے سرش و قطره قطره آب رو می ریختم توے دهنش، لب هاش رو تر می ڪردم، اما بازم دهانش خشڪ خشڪ ◆✍ادامه دارد...... ➢ @Ganje_aarsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃
✍️ و إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ... 💠 و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم!... 📚 آیه ۱۸۶ سوره بقره ڪلیڪ ↩️ @Ganje_arsh
🚫 غیبت یکی از آفات زیان بار زبان که از گناهان بزرگ به شمار می‌رود غیبت است. «غیبت» یعنی پشت سر دیگران بدگویی کردن و سخن ناخوشایند گفتن. 💠غیبت از نظر قرآن‌ شکی نیست که غیبت از گناهان کبیره است و مرتکب کبیره مستحقّ دوزخ است. کریم در چند مورد شدیداً از غیبت نکوهش نموده، مانند: «... وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ... » (حجرات/12) ... هیچ یک از شما از دیگری غیبت نکند. آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت مردار برادر خود را بخورد؟ [به یقین] همه شما از این کار کراهت دارید [پس بدانید که غیبت کردن مانند خوردن گوشت مرده برادر دینی است، از آن سخت بپرهیزید] ... . 📚 برگرفته از کتاب اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی، ص 50 ڪلیڪ ↩️ @Ganje_arsh
✍حجت الاسلام والمسلمین 🔴خدا غير از شرک هر گناهي را مي‌بخشد؛ اما براي کسي که بخواهد. آيه‌اي که در سوره‌ي نساء است از آيات کليدي است و يک اصل را بيان مي‌کند. بعضي از آيات مبيّن اصول هست. اصول حاکم بر و آن اصل اين است که ممکن است همه‌ي را ببخشد يعني اگر زمينه اش فراهم شود؛ اما يک را مطمئن باشيد قابل آمرزش نيست يعني اگر يک کسي با اين از دنيا رفت مطمئنا مي‌رود و هيچ شفاعتي پذيرفته نيست: 💠«إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ» خدا نمي‌آمرزد کسي به او بورزد البته اين به اين معني نيست که مشرک نمي‌تواند شود؛ ‌اين ديگر شرک نيست دارد اما اگر کسي در حال شرک از دنيا رفت قابل بخشش نيست آن نکته‌اي که خيلي اميدبخش است اين است که خدا غير از شرک هر گناهي را مي‌بخشد؛ اما براي کسي که بخواهد. يک وقتي استاد داشتيم خدا رحمتش بکند مي‌گفت لِمَن يَشاء يعني چه؟ پارتي بازي؟ نه يعني اين که براي کسي که ظرفيتش را داشته باشد، اظهار کرده باشد، توبه بکند، تکرار نکند، تمسخر نکند؛ و الا خدا با کسي قرابتي ندارد مگر حر را خدا نبخشيد؟ کسي که زمينه‌ي آمرزش در او باشد معني لِمَن يَشاء است. ‌‌مطالب مشابہ ↩️ @ganje_arsh
✍حجت الاسلام والمسلمین ما می دانیم همه جا هست ولی باز در مقابل خدا می کنیم . ما بعضی از را در مقابل بچه ی کوچک انجام نمی دهیم و می کنیم ولی در گناه می کنیم . ما همه می دانیم مرگی در راه است و آن طرف از ما حساب می کشند ولی جوری زندگی می کنیم مثل اینکه مرگی در کار نیست . مشکل ما این است که باورها و ایمان های ما ضعیف است . بقول آیت الله ما علم داریم ولی علم ما اثر نمی گذارد. بین باور و عمل نسبت مستقیم است ولی انسان می تواند علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد . می داند که خالق است . داریم که شیطان می گوید : تو من را از آتش خلق کردی و انسان را از خاک آفریدی . شیطان می داند که قیامتی هست و از خدا خواست که تا قیامت او را مهلت بدهد و به عزت خدا قسم خورد .پس صفات خدا را هم می دانست . اما شیطان ندارد . پس ما باید باورهای مان را تقویت کنیم . بعضی ها با اینکه علم شان کم بود ولی باورهای شان زیاد بود و توانستند به برسند . اگر ما همان دانسته های دینی کم خود را باور بکنیم و به آن تسلیم باشیم و بر آن عمل کنیم کافی است .اگر یک آیه ی بر جان انسانها بنشیند او را به رشدها می رساند . ‌‌‌‌ ■⇨ @Ganje_arsh
🔴چرا انسان براي انجام بدي ها تمایل بيشتري دارد؟ ✍️هر انساني، فطرتاً خواهان و پاكي و است و از كفر و بيزار است. مي خواهد همة انسان ها ، با ميل و ارادة خود راه حق را بپويند، از اين رو انبيا را با كتاب هاي آسماني مي فرستد. از سوي ديگر ، ايمان را محبوب انسان ها قرار مي دهد. چنان كه مجيد مي فرمايد:" خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هايتان زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است".(1) اما متأسفانه در مراحل بعد، آب زلالي كه از آسمان آفرينش در وجود انسان ها ريخته شده، بر اثر تماس با محيط هاي آلوده و زرق و برق هاي ظاهري دنيا صفاي خود را از دست مي دهد و بوي نفرت انگيز گناه و كفر و عصيان گيرد.(2) قرآن مجيد دليل گرايش انسان به گناه را در گريز از مسئوليت و محدوديت مي داند و مي فرمايد: انسان مي خواهد آزاد باشد و همه عمر را به گناه بگذراند".(3) امور ناپسند با طبيعت غريزي و جسماني انسان موافقت دارد و نفس انسان خواهان انجام آن است. آدمي از كردن ، به نمودن، گفتن ، خوردن و غيره لذت مي برد، چون آن را آسان مي بيند و محدوديتي براي او ايجاد نمي كند اما تقوا و عمل صالح و پاكدامني، حفظ زبان و گوش و چشم و بالاخره گناه نكردن با رحمت توأم است. طبيعي است كه هر كس زير بار زحمت و رياضت نمي رود مگر افرادي كه ايمان به آخرت داشته باشند و به اميد ثواب اخروي و نعمت هاي بهشتي، از خوشي مقطعي و گذراي گناه صرف نظر نمايند. به عبارت ديگر: و لذت هاي شهواني و نفساني، با جنبه جسماني و مادي انسان سر و كار دارد اما امور معنوي و خوبي ها با جنبه روحاني و بعد غير مادي انسان ارتباط دارد. جنبه مادي و جسماني وجود آدمي ، ملموس تر است و انسان ها غالباً با آن سر و كار دارند و راحت تر و نزديك تر است، اما جنبه روحاني و معنوي ، هميشه براي انسان محسوب و ملموس نيست، در عين حال براي رسيدن به لذت ها و امور معنوي ، بايد انسان از برخي امور و لذت هاي شهواني و مادي و خواهش هاي نفساني دست بكشد و آنها را از خود دور نمايد، براي انسان سخت تر و مشكل تر است. اما اگر انسان واقعاً به مراحل بالاي كمال دست يابد و لذت واقعي معنويات و با خدا بودن را احساس كند، و به فطرت پاك خود برگردد، به سوي گناهان و معاصي نمي رود و حتي براي او سخت خواهد بود كه به دنبال اين امور برود. 📚پي نوشت ها : 1 - حجرات (49) آيه 7. 2 - تفسير نمونه، ج22، ص 159. 3 - قيامت (75) آيه 5. ♥️ همراه ماباشید⇩⇩ 💠 ■⇨ @Ganje_arsh ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💙🍃 🍃🍁 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ((وحشت)) 💠✍🏻چند روز از اون ماجرا و خواب گذشته بود. هر بار ڪه می رفتم سر یاد اون خواب می افتادم و ترس وجودم رو پر می ڪرد. ـ “به ڪافران بگو خداست ڪه هر ڪس را بخواهد در گمراهی می گذارد و هر ڪس را ڪه (به سوے او) بازگردد به سمت خودش هدایت میڪند”تمام این آیات و آیات شبیه شون از توے ذهنم رد می شد:یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ … و ترس بیشترے وجودم رو پر می ڪرد. 💠✍🏻 مهران! اون هایی ڪه بدون علم و معرفت و فهم حقیقی دین، وارد چنین حیطه و امورے شدن، ڪارشون به گمراهی ڪشید. اگه خواب صادقه نبوده باشه چی؟ تو چی می فهمی؟ ڪجا می خوای برے؟ اگه ڪارت به گمراهی بڪشه و با سر سقوط ڪنی، چی؟ امثال شمر و ابوموسی اشعرے، ادعاے علم و دیانت شون می شد. نڪنه سرانجامت بشه مثل اون ها؟وحشت عجیبی وجودم رو پر ڪرده بود. نمی فهمیدم این افڪار حقیقیه و مال خودمه؟ یا شڪ و خطوات شیطانه؟ و شیطان باز داره حق و باطل رو با هم قاطی می ڪنه؟ 💠✍🏻تنها چیزے ڪه ڪمی آرومم می ڪرد یڪ چیز بود: من تا قبل از اون خواب، اصلا گرفتن رو بلد نبودم. یعنی، می تونست یه خواب صادقانه باشه؟هر چند، این افڪار، چند هفته مانع شد حتی دست به قرآن ببرم. صبح به صبح، تبرڪی، دستی روے قرآن می ڪشیدم و از خونه می زدم بیرون. تمام اون مدت، سهم من از قرآن همین شده بود.امتحانات پایان ترم دوم و سعید داشت دیپلم می گرفت.رابطه مون به افتضاحی قبل نبود. حالا ڪمتر با دوست هاش بیرون می رفت. امتحان نهایی هم مزید بر علت شده بود.شب ها هم ڪه توےخونه سیستم بود. 💠✍🏻می نشست پشت میز به بازے یا فیلم نگاه ڪردن. حواسم بهش بود، اما تا همین جا هم جلو اومدن، خودش خیلی بود.قبل از امتحان، توے حیاط دور هم بودیم. یڪی از بچه ها اعصابش خیلی خورد بود.ـ لعنت به امتحانات، قرار بود ، بریم * بد رقم دلم می خواست برم، فقط به خاطر این پیشنیاز مسخره نرفتم. و شروع ڪرد از گروه شون صحبت ڪردن و اینڪه افراد توے ڪوه به هم نزدیڪ تر میشن و … ایده فوق العاده اے به نظر می اومد. من، سعید، ڪوه، . . ✍ادامه دارد......   ➢ @Ganje_aarsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃
🔴چرا انسان براي انجام بدي ها تمایل بيشتري دارد؟ ✍️هر انساني، فطرتاً خواهان و پاكي و است و از كفر و بيزار است. مي خواهد همة انسان ها ، با ميل و ارادة خود راه حق را بپويند، از اين رو انبيا را با كتاب هاي آسماني مي فرستد. از سوي ديگر ، ايمان را محبوب انسان ها قرار مي دهد. 🔸چنان كه مجيد مي فرمايد:" خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هايتان زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است".(1) اما متأسفانه در مراحل بعد، آب زلالي كه از آسمان آفرينش در وجود انسان ها ريخته شده، بر اثر تماس با محيط هاي آلوده و زرق و برق هاي ظاهري دنيا صفاي خود را از دست مي دهد و بوي نفرت انگيز گناه و كفر و عصيان گيرد.(2) 💠قرآن مجيد دليل گرايش انسان به گناه را در گريز از مسئوليت و محدوديت مي داند و مي فرمايد: انسان مي خواهد آزاد باشد و همه عمر را به گناه بگذراند".(3) امور ناپسند با طبيعت غريزي و جسماني انسان موافقت دارد و نفس انسان خواهان انجام آن است. آدمي از كردن ، به نمودن، گفتن ، خوردن و غيره لذت مي برد، چون آن را آسان مي بيند و محدوديتي براي او ايجاد نمي كند اما تقوا و عمل صالح و پاكدامني، حفظ زبان و گوش و چشم و بالاخره گناه نكردن با رحمت توأم است. طبيعي است كه هر كس زير بار زحمت و رياضت نمي رود مگر افرادي كه ايمان به آخرت داشته باشند و به اميد ثواب اخروي و نعمت هاي بهشتي، از خوشي مقطعي و گذراي گناه صرف نظر نمايند. 🔹به عبارت ديگر: و لذت هاي شهواني و نفساني، با جنبه جسماني و مادي انسان سر و كار دارد اما امور معنوي و خوبي ها با جنبه روحاني و بعد غير مادي انسان ارتباط دارد. جنبه مادي و جسماني وجود آدمي ، ملموس تر است و انسان ها غالباً با آن سر و كار دارند و راحت تر و نزديك تر است، اما جنبه روحاني و معنوي ، هميشه براي انسان محسوب و ملموس نيست، در عين حال براي رسيدن به لذت ها و امور معنوي ، بايد انسان از برخي امور و لذت هاي شهواني و مادي و خواهش هاي نفساني دست بكشد و آنها را از خود دور نمايد، براي انسان سخت تر و مشكل تر است. اما اگر انسان واقعاً به مراحل بالاي كمال دست يابد و لذت واقعي معنويات و با خدا بودن را احساس كند، و به فطرت پاك خود برگردد، به سوي گناهان و معاصي نمي رود و حتي براي او سخت خواهد بود كه به دنبال اين امور برود. 📚پي نوشت ها : 1 - حجرات (49) آيه 7. 2 - تفسير نمونه، ج22، ص 159. 3 - قيامت (75) آيه 5. ‌‌‌‌♥️ همراه ماباشید⇩⇩ 💠 ■⇨ @Ganje_arsh ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#ضحی قسمت ۹۷ و ۹۸ _...بازم قبول نمیکنه بهونه بعدی رو میاره فقط میخواد اینکارو نکنه! میگه خدایا این
قسمت ۹۹ و ۱۰۰ _... وقتی خودش مقام بالاتری داره؟ الا اینکه در این جمله، ملَک استعاره باشه به جزئی از ملک یعنی یک صفت خاص از فرشتگان که در انسان نیست و براش مهمه که داشته باشه و اون چیه؟ انسان ها دائم در حال نوسان بین خوب و بد هستن و میزان فضائل و رذائلشون بالا پایین میشه ولی فرشته ها همیشه کامل ان شیطان گفت میخواید یه راهنمایی بهتون بکنم انسان کامل بشید؟ طمع بزرگ انسان همینه انسان وقتی به کمال خودش برسه سعادتمند میشه و در آغوش خدا قرار میگیره و به جاودانگی میرسه خب پیشنهاد وسوسه کننده ای بوده میگن راهنمایی کن ببینیم اونم میگه ایناها همین شجره! _اصلا ماهیت این درخت چیه که آزمون انسانه چرا نباید بهش نزدیک بشه _شجره همیشه درخت مادی نیست درباره ماهیتش هم بعدا مفصل بحث میکنیم حالا وقتی به آدم و حوا گفت راهش اینه اونا فوری گارد گرفتن گفتن عدلی دست گذاشتی رو همون چیزی که خدا منع کرده خدا راست میگفت تو دشمن مایی برو پی کارت اما شیطان که ناامید نشد نشست زیر پاشون اونقدر قسم خورد که حرفش رو باور کردن جالبه قرآن میگه آنان را فریفت حرفی از مقصر بودن حوا به میون نمیاد اصلا... وقتی آدم و حوا اون ترک اولا رو انجام دادن اینطوری نبود که تازه بفهمن عریانن اینا از اولش هم شعور داشتن بلکه عریان شدن یعنی اولین جریمه ی ترک اولا شون گرفتن پوشش بهشتی شون بود برای اینکه زشتی کارشون براشون مجسم بشه ببین خدا تا لحظه انتخاب ساکته ولی بلافاصله بعد از وقوع جرم واکنش نشون میده یعنی طبعا ناظره میبینه و واکنش نشون میده اینطوری نیس که اصلا متوجه نباشه چه خبره تازه بیاد برا قدم زدن تو باغ و بفهمه چی به چیه. احاطه کامل! میبینی تعریف و از قدرت و ماهیت خدا چقدر متفاوته؟ یه مسلمان که با نگاه قرآن بزرگ شده و اون عظمت و هیبت و قدرت بی نهایت خدا توی ذهنش نشسته وقتی تورات میخونه اصلا گیج میشه میگه خدای اینا چرا اینجوریه! تعریف ما از خدا یه چیز دیگه ست... کاملا متفاوت! حالا شمایی که میفرمایید پیامبر ما قرآن رو با اقتباس از تورات نوشته بگو ببینم این چه مدل کپی زدنه که منطق کلی کتاب، نگاهش، روایتش، همه چیزش فرق میکنه؟ همون داستان رو یکبار دیگه تعریف کرده ولی کاملا متفاوت! در واقع از دروغ هایی که بهش نسبت دادن اعلام برائت کرده بگذریم... حالا بعد از اون ترک اولا برخورد خدا با کار آدم و حوا چیه؟ باز هم مثل همیشه فرصت توضیح رو میده با اینکه بی نیازه ناظره خودش. و توانا به دادن هر نوع عقوبتی میپرسه: چرا حرفش رو گوش کردید مگه نگفتم او دشمن آشکار شماست؟ اون اصلا از شما متنفره قسم خورده همتونو گمراه کنه آدم چه جوابی میده؟ میگه "خدایا من نمیدونستم اینجا میشه قسم دروغ خورد!" دقیقا ضربه رو از خوش خیالی و عدم اگاهی خورد چون بلد نبود حالا تنبیه چیه؟ شما با نسلتون برید روی زمین وارد زندگی در عالم ماده میشید مورد قرار میگیرید میکنید بعضیا هم متاسفانه میکنن اونم خودشون انتخاب میکنن و در نهایت دوباره به سمت من برمیگردید و درباره این فرصت پاسخگو خواهید بود آدم و حوا به زمین میان و حیات بشر روی زمین آغاز میشه حالا اینکه بعد از حیات بشر روی زمین چه اتفاقی میفته و منطق این روایات عجیب کتاب مقدس چیه و "اینایی" که ژانت میپرسه کیا هستن رو الان عرض میکنم خدمتتون فقط یکم پیش مقدمه نیاز داره؛ هدفم قصه گفتن نیست نمیخوام وقتتونو پر کنم هر چیزی که میگم در توضیح دقیق ریشه های ایدئولوژیک نقطه عطفه یعنی پیش زمینه ایه برای اینکه وقتی روی اون موضوع اصلی مون بحث میکنیم حرفایی که میزنم درست درک بشه خب... بعد از اینکه انسان روی زمین اومد چه اتفاقی افتاد؟ در طول تاریخ خدایان مختلفی در بین مردم پرستیده میشدن الهه های مختلفی بودن، اجرام و اجسام مختلفی بودن، حالا مثلا معروف ترینش همینی که تو مثال زدی خورشید! خورشید در همه ی تمدن ها پرستیده شده. در تمدن مصر خدای "را" بوده، در ایران "میترا" بوده در یونان "هلن" بوده خلاصه همه جا بوده کتایون_خب این طبیعیه در همه جای کره زمین بزرگترین و موثرترین چیزی که مردم در اطراف خودشون میدیدن همین خورشید بوده... _درسته این دلیل در اقناع بشر برای پرستش خورشید موثره اما در کافی بودنش شکه با توجه به اون جامعیتی که داره ضمنا نکات جالبی در موضوعِ پرستش خورشید هست مثلا وقتی شواهد و به جا مانده های تاریخی رو بررسی میکنی می بینی تمثال هایی که همه تمدن ها برای خدای خورشید ساختن نشانه های مشابهی با هم داره* یا مثلا این خدای خورشید همه جای دنیا دستورات مشابهی به پیروانش میداده... _منظورت چیه؟ ادامه دارد..... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#ضحی قسمت ۲۶۹ و ۲۷۰ _آره الحمدلله خوبه حالا تو بگو سفرت چطور بود اون چیزی که میخواستی شد؟ لبخندی ز
قسمت ۲۷۱ و ۲۷۲ _الگوهایی که خدا معرفی کرد رو بپذیری و تلاش کنی با تبعیت بهشون نزدیک بشی انسان ها در نزدیک شدن به ولی خدا مثل مفهوم حد عمل میکنن یک نمودار بی نهایت بار به شاخص خودش میل میکنه ولی هیچ وقت بهش نمیرسه! ولی بی نهایت بار میتونه بهش نزدیک بشه پس ما در برخورد با ولی خدا دو تا دستور داریم یکی اینکه رفتارش رو الگو قرار بدیم و خودمون رو باهاش بسنجیم و سعی کنیم حتی المقدور بهش نزدیک بشیم و یکی اینکه اون رو در هدف اجتماعی تمدن سازی جبهه حق در مرجعیت قرار بدیم تا نصرت الهی نصیبمون بشه چون انسان کامل معصومه و حلقه وصل امت با خداست میدونی چرا؟ چون تو وقتی اون رو میپذیری و به دستورش عمل میکنی به دو صورت خدا رو اطاعت میکنی یکی اینکه چون اون منصوب خداست در حقیقت میشه زبان خدا و دست خدا در زمین و تو داری خود خود خدا رو یاری میکنی به این وسیله و دوم اینکه وقتی تو خصوصیات مثبت اون رو تصدیق میکنی معنیش اینه که خوبی ها رو شناختی و داری بهشون نزدیک میشی برای همینم مردم در همه ادوار ولی خدا رو درک میکنن مهمترین آزمون همینه چون حیاتی ترین مسئله خلقته یکی از القاب ولی خدا باب الله گفته میشه یعنی در ورودی به سمت خدا خدا دوست داره ما از این در وارد شیم چون عامل سعادت فردی و اجتماعیه عامل رشدته _پس نقش قرآن چیه؟ _هر چی قرآن گفته ولی رفتار کرده در ولی متجلی شده برای همینم بهش میگن قرآن ناطق پس ولی و قرآن با هم تفاوتی ندارن اون صورت انسانیشه این صورت مصحفش هر دوشون هم برای تربیت و آموزش و پرورش لازمن حالا میخوای بشناسیمشون؟ دستهاش رو روی سینه جمع کرد: _بفرمایید _گفتم که برنامه رشد بشر از ابتدای خلقت بشر تا زمان نزول اسلام سیر تکاملی داشته بنابراین متناسب برنامه ولی خدا هم هربار کاملتر شده یه زمانی بیشتر از اینکه یک پیامبری بیاد و خوب و بد رو تذکر بده از بشر نمیشد انتظار داشت ولی بعد ها به جایی رسیدن که مثلا موسی به عنوان ولی خدا قیام کنه و بره به سمت اون هدف بزرگ ساخت تمدن الهی هرچند موفق نبود کاملا چون امتش به حد کافی آماده و همراه نبودن ولی انسان ها این مسیرِ رو به تکامل رو در طول تاریخ طی کردن تا جایی که اسلام بروز و ظهور پیدا کرد پس خدا همواره آماده تحقق اون هدف و ایجاد مدینه فاضله هست و فقط انسان ها باید آماده بشن و رشد کنن و این رشد بزرگترین امتحان و چالش بشره این هدف متعالی مثل میوه ای که روی شاخه برسه کم کم به شکل مطلوبش نزدیک شد و در اسلام به صورت نظری و تئوریک صد در صد ارائه شد در قرآن حالا مونده وجه عملی ماجرا! پذیرش ولایت عملی که اسمش امامته! و اتفاق حولش و امت سازی پیغمبر ما امام بود هر کس که به شریعت ایمان آورد ایشون رو تصدیق کرد اما بُعد پیامبری رو نه امامت رو برای همینم هست که هر حرفی که میزنه بازار نداره و فقط وحی رو میخوان حسبنا کتاب الله از این خلا معرفتی میاد وگرنه طبق الگوی امامت پیامبر مسیر بعد از خودش رو پیش روی امت ترسیم کرده بود حتی هم تصدیقش کرده بود الا الموده فی القربی، آیه زکات در رکوع، آیه تطهیر، آیه غدیر، سوره انسان، نوری که با قرآن میاد... همه اینا رو به یاد بیارید خداوند ولی مشخص کرده بود ولی امت اسلامی در پذیرشش موفق نبود برای همینم اوضاع جهان هنوز همینه بعد از 1400 سال یادته گفتی دستاورد اسلام چیه؟ اسلام تماما اجرا نشد ما بزرگترین و کلیدی ترین چرخ دنده این سیستم رو برداشتیم گذاشتیم کنار و انتظار داریم خوب کار کن هرچند اسلام متناسب اینکه هیچ وقت کامل بهش عمل نشده باز از بقیه مکاتب جلوتره ولی میخوام بگم اگر کامل پیاده میشد خدا چه برنامه ای برای بشر داشت! همون مدینه فاضله همون همون اتوپیا که بشر قرن هاست به دنبالش دور باطل میزنه! آب در کوزه و ما... اگر مقام امامت پیامبر درست درک بشه پیامبر خودش ولی بعد از خودش رو معرفی کرده "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" این جمله به لحاظ سندی ردخور نداره! ژانت دستی به چونه ش کشید: _همون صاحب نهج البلاغه! _بله همونی که حتی با تحلیل رفتاری هم شایسته ترین فرد امته چه برسه به اینکه قرآن و پیامبر هم تصدیقش کردن خانواده پیامبر همون الگوها هستن پیامبر اسلام و 12 امام که اولینش داماد ایشون و بقیه فرزندان دختر و داماد ایشون هستن* کتایون_فامیل بازیه؟ خانواده پیامبر میشن الگو؟ _بحث فامیل بازی نیست اصلا دقیقا شایسته سالاریه اگر تاریخ هم بخونی از روی نقل ها میشه فهمید که این افراد در همه ادوار از هم نسلای خودشون خیلی جلوتر بودن کسی نمیتونه ادعا کنه بین صحابه کسی از امیرالمومنین بهتره اولین مرد مسلمانه کسی که هیچ وقت بتی رو نپرستیده کسی که همواره دست راست پیغمبر بوده و هیچ جا تنهاش تگذاشته خصوصا در.... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#ضحی قسمت ۲۷۷ و ۲۷۸ _....از صحابه در رو شکستن و آتیش زدن و به زور وارد شدن و امیر المومنین رو دست ب
قسمت ۲۷۹ و ۲۸۰ _هیچوقت از ذهن پاک نمیشه خود امیرالمومنین در نهج البلاغه خوندید احتمالا درباره اون اتفاق میفرماید بعد از اون اتفاق سالهاست خار در چشم و استخوان در گلو روزگار میگذرونم یعنی دردی که هر لحظه همراهته! تصور کن یه خار 25 سال توی چشمت باشه و نتونی درش بیاری! ژانت_خب آخه چرا؟ _بخاطر اینکه اونجا شمشیر کشیدن و جنگیدن میشد شورش و اونوقت این توجیه وجود داشت که کل خانواده و پنج شش نفر از صحابه پیامبر که اونجا بودن قتل عام بشن و این قضیه الی الابد دفن بشه ولی مصلحت این بود که همه زنده بمونن و سالها بعد تک به تک سهم خودشون رو بردارن و نقش خودشون رو بازی کنن هم خود امیرالمومنین(ع) و هم فرزندانشون حسن و حسین(ع) درسته دل با انتقام و کتک کاری خنک میشه ولی مصلحت این نیست همونطور که مصلحت بود فاطمه خودش رو قربانی کنه تا یک حقیقت رو ثبت کنه مصلحت بود بقیه اعضای خانواده بمونن تا این مسیر به اون شکلی که برنامه ریزی شده پیش بره سخته ولی لازمه... برای همین میگم سخت ترین سهم سهم امیرالمومنینه این آدم همه چیزش برای خداست از خودش و برای خودش چیزی نمیخواد امام یعنی همین تسلیم محض... وقت برداشتن جسم داغ، همه که انگشت سبابه نمیشن که بسوزن و دم نزنن برای همینه که انقدر عزیزن چون بخاطر بقای اون هدف مقدس و نشونه گذاشتن برای ما ها هزینه های سنگینی پرداختن جملاتی روایت هست از امیرالمومنین در زمان دفن شبانه و مخفی فاطمه، که بیانگر حجم شرمندگی ایه که مولا توی دلش پنهان میکرد ایشون رو به پیامبر عرضه میدارند: یارسول الله امانتیت رو از من تحویل بگیر فقط بدون که من مقصر بلایی که سرش اومد نیستم امت تو اراده کرد برای هضم کردن فاطمه! عین عبارتی که استفاده میکنه همینه: "لـهضمها"...! و باز عرض میکنن: یا رسول الله تو ازخودش سوال کن استخبرهاالحال یعنی سوال پیچش کن چون خودش حرفی نمیزنه! مجبورش کن بهت بگه چه بلایی به سرش آوردن این مکالمات اگر چه تشریفاتیه اما بیانگر همون غم بزرگیه که توی دل ایشونه کتایون بی مقدمه گفت: _چرا پنهانی؟ چرا قبر دختر پیامبرتون جاش مشخص نیست؟ _ایشون در مدت زمان بیماری کسی رو به ملاقات نپذیرفت و وصیت کرد شبانه و تنها به خاک سپرده بشه و کسی برای نماز خوندن به پیکرش نیاد چون باید مشخص میشد که فاطمه به قهر از میان امت رفت اینهم در ادامه ی همون بود پیامبر در روزهای آخر عمر شریف حدیثی دارن به نام حدیث ثقلین که در اون میفرمایند تمام ماترک و ارث من برای امت دو چیزه کتاب خدا و و این دو هیچ وقت از هم جدا نمیشن تا وقتی که در روز قیامت در کنار حوض کوثر که یک حوض بهشتیه به من وارد بشن و این یعنی خط مشی قرآن هیچ گاه از خط مشی این خانواده جدا نیست و اونها در میان امت عاملان حقیقی به قرآن و سنت من هستن میبینید... پیامبر تمام کد ها رو داده بود به اندازه کافی حتی قرآن هم همینطور یادته حین مطالعه به یه آیه ای رسیدیدم که با تاکید از مسلمانها میخواست بدون اجازه وارد خانه کسی نشید یا اگر بهتون گفته شد برگردید برگردید؟! و گفتم این تاکید یکم عجیبه؟!! ژانت ناباور گفت: _اینایی که داری میگی واقعیت تاریخیه؟ _هر چی که گفتم با سند توی کتب تاریخی صحیح و مرجع هست!* آهی کشید: _خیلی دردناکه واقعا قلبم به درد اومد عجییه چرا حالم انقدر بد شد! کاش یکم آب بخورم... از جا بلند شد و برای خودش آب ریخت کتایون تمام مدت ساکت و صامت به دستهایی که روی پاهاش جمع کرده بود زل زده بود و از چهره اش جز بی تفاوتی و سکوت برداشت دیگه ای نمیشد کرد بلند شدم و چراغ پذیرایی رو روشن کردم جلوی آینه نم چشمهایی که کمی خیس شده بود رو گرفتم و چند بار پی در پی نفس کشیدم تا لرزش صدام رو مهار کنم بعد رو به بچه ها گفتم: _الان دیگه اذان میگن من میرم نماز بخونم اگر زحمتی نیست کنسرو گرم کنید بعد شام ادامه میدیم ژانت گرفته گفت: _باشه لبخندی زدم: _مرسی مهربون! خداخیرت بده شام که صرف شد کتایون پرسید: _حرفات تموم نشد درسته؟ _نه... هنوز حرف دارم اگر حوصله دارید _بحث حوصله نیست بحث باید تموم بشه دیگه نمیخوام آخرش بگی نذاشتید بحثمو کامل کنم و... لبخندی زدم: _بااشهه...حالا بگم؟ ژانت لبخندی زد: _آره بگو _خب در ادامه همون توضیحاتی که درباره ماهیت امام دادم سهم بیشتر و هزینه رشد و انسان سازی و امت سازی و تلاش امام برای حفظ امت و قربانی شدن بخاطر خدا و هدف در مواقع لزوم، بقیه ائمه هم همین مسیر و همین روال رو متناسب موقعیت و شرایط جامعه و تصمیمات انسانی طی کردن برگردیم به صدر اسلام بعد از این پس زدگی در پوشش خلافت اسلامی همون رویای صادقه پیامبر در مورد شجره خبیثه تعبیر شد و بنی امیه... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh