eitaa logo
قهرمان من
800 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
707 ویدیو
0 فایل
🇮🇷یه کانال خاص با اعضای خاصتر ✅هدف معرفی شهدا، سبک زندگیشان، کرامات خاص و.. ✅سرگرمی مذهبی، تربیتی و پرورشی اجرای پویش های مذهبی و اهدا جوایز لینک کانال🤝👇 https://eitaa.com/joinchat/2889941063Cdb10755b04
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای توبه حمیدرضا_میرافضلی معروف به جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد، هـای محله کلی ازش حساب می بردنـد. خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش. یه روز ایـن آقـا حمید، ایـشون رو از خونه بیرون انداخت و گفت: بـرو دیگه مـن نیستـی، خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ...همه ی هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ...تا اینکه برادرش شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ... روزی از روزهـا یـک راننـده ی بهش می گه حمیـد تـو نمی خوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم ، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه، به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ... سید حمید ما مدتی بعد بر می گرده ، اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر بودن !! می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! شماها هم بیائیـد!! می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا؛ پاشیم بریم مـون در خطـره...! اومد خونـه از مادر طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ... بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی  و دیگـه تو جبهه کسی اونـو با کفش نـدیـد، می گفت: اینجا جایی که شهدامـون ریخته شده. معروف شــد به « » اونقدر مونـد تـا آخـر با دو تایی سـوار موتـور، هدف قرار گرفتن و رفتن پیش ... عملیات خیبر سال شصت و دو *** ادامه در پست بعدی @ghahremane_man3