eitaa logo
قهرمان من
794 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
707 ویدیو
0 فایل
🇮🇷یه کانال خاص با اعضای خاصتر ✅هدف معرفی شهدا، سبک زندگیشان، کرامات خاص و.. ✅سرگرمی مذهبی، تربیتی و پرورشی اجرای پویش های مذهبی و اهدا جوایز لینک کانال🤝👇 https://eitaa.com/joinchat/2889941063Cdb10755b04
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه پست قبلی ماجرای اصلی بازگشت پیکر «حاج حیدر» از فیلم دعوت فرزندان شهید برای حضور مردم در مراسم وداع پدرشان آغاز شد. فاطمه زهرا، امیرعباس و زینب از مردم خواستند تا برای وداع با پیکر پدرشان در الشهدا حاضر شوند. روز موعود فرا رسید، داخل معراج جای سوزن انداختن نبود، به غیر دوستان و نزدیکان شهید اکثر جمعیت به واسطه دعوت فرزندان شهید آمده بودند، این را یکی از خانم‌ها زمانی که فرزندان شهید کنار مادرشان جمع شدند خطاب به بچه‌ها گفت: «دعوت که کردید با پای دل آمدیم» و اشک از چشمانش جاری شد. همسر شهید محمد جنتی بود، به داشت و با روی باز از مهمانان استقبال می‌کرد، تا کسی به او تبریک و تسلیت می‌گفت پاسخ می‌داد «فقط تبریک بگویید» در قامت کسی که عزیزترین دارایی‌اش را از دست داده این برخورد شاید کمی عجیب باشد ولی در قاموس زینب گونه یک زن مسلمان، شهادت همسر چیزی جز زیبایی نیست. همین روحیه قوی و آرامش به فرزندانش نیز منتقل شده و مادر و سه فرزند با گرمی و متانت از پیکر شهیدشان بعد از 2 سال دوری استقبال کردند. -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
شهادت استوار دوم مرزبانی در سردشت 🔹فرماندهی مرزبانی آذربایجان غربی: دیشب استوار دوم مهدی برزگری حین پایش رصد و انسداد نوار مرزی منطقه بیوران شهرستان سردشت به درجه شهادت رسید. -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج‌احمدآرام، دستش‌رابالاآورد وبه‌انتھاےافق، اشاره‌ڪردوگفت: بسیجے! آنجاانتهای‌افق‌هست!" منوتوبایدپرچمِ‌خودرا‌آنجادرانتهای افق‌برافرازیم! هروقت‌پرچم‌راآنجازدی زمین، آن‌وقت‌بگیروراحت‌بخواب! ولےتاآن‌وقت‌نه! ------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
سلام صبح زیبای همتون بخیر -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
📸 تشییع پیکر شهید «محمد عبدوس» در سمنان -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
روبرت لازار متولد تهران، پس از ناتمام ماندن تحصیلات مدرسه، به خدمت سربازی اعزام شده و دوران آموزشی را در لشکر هشتاد و چهار لرستان گذراند. با پایان دوره آموزشی، وی به جبهه غرب منتقل شد و در مناطقی همچون سومار و مهران به پاسداری از وطن پرداخت. فرمانده ی روبرت به برادرش گفته بود: «به روبرت بگویید: بیش از چند روز به پایان خدمتش باقی نمانده و لازم نیست، اینجا بماند و می‌تواند به پشت خط بازگردد، لیکن وی نپذیرفت». او گفت: «تا آخرین روزی که اینجا هستم، این مسلسل مال من است و نمی‌گذارم تپه به دست عراقی‌ها بیفتد. همین کار را هم کرد و سرانجام کشته [شهید]شد». شهید لازار در زمان حضور در منطقه عملیاتی دو بار مجروح شد، اما به محض مختصر استراحتی دوباره به آغوش جبهه و جنگ باز می‌گشت تا همرزمان خود را تنها نگذارد و در نهایت در تاریخ سی تیر سال شصت و هفت زمانی که دشمن به خود جرأت داده بود که از منطقه عملیاتی میمک (تپه شهدا) به سمت خاک میهن عزیزمان یورش ببرد، با ایستادگی و رشادت خود همراه با دیگر رزمندگان مانع پیشروی دشمن شد و به شهادت رسید. غیرت ایرانی در خون روبرت او گفته بود: «من تا آخرین قطره خونم با عراقی‌ها می‌جنگم». آلفرد برادر شهید نقل می‌کند که: «سال ۷۵ بود. داشتم از کاشان می‌اومدم تهران که تصادف کردم. مدارکم رو بردن قم. رفتم قم، گفتن افسر مربوطه رفته جمکران. ماه رمضان بود. دو راه داشتم. یا ول کنم بیام تهران و چند روز بعد دوباره برگردم یا برم جمکران. ادامه در پست بعدی... -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3
ادامه پست قبلی با خودم گفتم این همه مدت تو این مسیر رفت و آمد کردم، تا حالا جمکران نرفتم. برم اونجا. شب چهارشنبه بود و ماه رمضان. جمکران غلغله بود. گفتم یا صاحب‌الزمان! خبر برادرم رو برام بیار؛ زنده یا شهید. من که صاحب‌الزمان رو نمی‌شناختم. اما دیدم همه‌ی مردم دارند دعا می‌کنند، به دلم افتاد برای برادر مفقودالاثرم دعا کنم. همون موقع بود که یه نفر اومد یه کاسه آش تعارف کرد. یه نفر هم یه تیکه نون بهم داد. خلاصه، کارم با افسر تموم شد و اومدم تهران. چهارشنبه تهران بودم. پنجشنبه بود که از معراج خبر آوردند برادرم برگشته و فردا با هزار شهید تشییع میشه. فرداش روز قدس بود. مادرم از هیچی خبر نداشت. به دلش الهام شده بود. رفته بود نماز جمعه برای تشییع. مادر شهید می‌گوید: «به همه گفتم کاش می‌شد آقا بیان دیدن ما. یا ما بریم دیدن ایشون». مقام معظم رهبری در ایام ولادت حضرت مسیح (ع) سال نود چهار، با حضور در منزل این شهید با خانواده این شهید دیدار و گفتگو کرد. -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
نگاه به نگاهم که می‌شوی هوای باغ‌های سیب از سرم می‌افتد جاذبه قانون چشم‌های تو بود ... عکاس نوشت : "خردادماه سال ۱۳۶۱ بود که برای بچه‌های خط مقدم یک وانت سیب آورده بودند. چهره‌ٔخاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاهِ یکی از رزمنده‌ های جـوان و حالتی که دست‌هایش با گرفتن سیب‌ها پیدا کرده بود، من را تحت تأثیر قرار داد و علاقه‌مند شدم که از او عکس بگیرم این عکس مرا یاد پرتره های نقاشی دوران کلاسیک می‌اندازد انگار کسی به او گفته بود چگونه در مقابل دوربین ژست بگیرد! گویا اینجا استودیوی عکاسی است نه عملیات بیت‌المقدس، آرام و راحت به دوربین نگاه می‌ کند و می‌توانیم از عمق چشمانش داستان های زیادی را بخوانیم" عکاس : مجید دوخته‌چی زاده -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
رفقـا تـو انتخـاب دوستـاتون دقت ڪنید! ڪلے احـادیث و روایـات از اهل‌بیت داریم ڪہ نشـون میـدھ رفیـق مےتونـہ ما رو بـہ عـرش اعلاء بـرسونـہ و یـا بـہ قعـر جہنـم بڪشونہ…!! رفیقے انتخـاب ڪنید مثـل شھیداحمـد ڪہ رفیـق صمیمے شھید مےگفتـن: اڪثـرا فڪر مےڪردن ما دوست نیستیـم و بـرادریم :) مےگفتـن: احمـد من و خیلے شیفتـہ و مجـذوب خـودش ڪرده بـود♥️🌱 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
: شمایۍڪه مۍگویید ڪاراشتباهۍاست، علیه السلام درمدینه زندگۍمۍڪرد ولۍدر عـراق ۹۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
روی لبخندت مکث کن.. چند ثانیه ای فقط بجای من بیا و زل بزن به خودت¡ میبینی¿¡ عجب دیوانه میکند آدم را.. ♥️ سلام_بر_شهدا🌷 اللَّهمَّﷺصَلِّﷺعَلَىﷺمُحمَّـدٍﷺوآلﷺِمُحَمَّد 🦋🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @ghahremane_man3 ╰─┅🍃🦋🍃
✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه یه صندوق🗳 درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود ، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می‌دادند😉 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
تعداد زیادی از شهدای غواص با دستان بسته به داخل اروندرود انداخته شده و اینگونه به شهادت رسیده بودند».💔 تعداد قابل توجهی از شهدای غواصی که تفحص شده بودند مربوط به عملیات کربلای ۴ در دی‌ماه سال ۱۳۶۵ بودند. آن زمان سردار باقرزاده گفته بود: «وقتی ما برخی از شهدای دفاع مقدس را پیدا می‌کنیم، چیزی جز معجزه الهی را مشاهده نمی‌کنیم. این را در ۱۷۵ شهید هم غواص دیدیم چرا که پیکر‌های پاک آن‌ها جایی پیدا شدند که تصور آن را هم نمی‌کردیم».😔 سالروز تشییع باشکوه شهدای غواص🌹 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
ایتا هم ما رو محدود میکنه. واقعا نمیدونم چرا یه سری ها ما رو گزارش کردند
بخندید ڪه بهترین ها درانتظارتان ست ❣به آرامش ابد رسیدید ازخوشے هاےڪوتاه دنیاچشم پوشیدید ❣به فوض عظیم رسیدید عندَربهم یُرزقون -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
نام محله‌ای در شهر رِی است. اما این عنوان، نام یا شهرت چه کسی است؟ مردی با محاسن سیاه، قدی رشید و قامتی زیبا، اهل شهر ، نامش معروف به و کسانی که این جوانمرد را می شناسند می‌گویند که اگر مبلغ کمی می خواست، او دریغ نمی کرد. وقتی که می شناخت که مشتری است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد دو برابر پولش، گوشت می داد. پول نقد یا به افرادی امانت می‌داد و سفارش می‌کرد هر زمان که مشکل‌شان حل شد، آن پول را پس دهند. عبدالحسین بدون قید و شرط پول قرض می‌داد. در وصف او می گویند هر زمان که از او می پرسیدند عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از راضی هستیم، او از ما راضی باشد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی ، دوباره بر می گرداند به مشتری. گاهی هم پول را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما ما بقی پولت قبل از چندین بار توسط دستگیر و شدیدا شد. بعد از انقلاب در ثبت نام کرد. ادامه در پست بعدی... -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
ادامه از پست قبلی او صبح‌ها در کار می‌کرد و شب‌ها در یا خیابان به همراه دو پسرش نگهبانی می‌داد. از آن موقعی که (ره) سفارش کرد بروید به تا ها خسته نشوند گفت که من هم باید برای عملیات‌های اصلی بروم و بعد از آن دیگر به جبهه‌های پدافندی بسنده نکرد. او با داشتن هشت و کار زیاد در دامداری و مغازه قصابی، همه را رها کرد و به جبهه رفت. روز دوشنبه دوم سال شصت و یک در جبهه جنوبی، در منطقه غرب شهرهای و در استان انجام شد. عبدالحسین کیانی یا همان جوانمرد قصاب ما در عملیات فتح‌المبین پس اصابت دوازده شهید و سپس به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد. عبدالحسین انقدر محبوبیت داشت که بعد از شهادتش، چند نفر از قصابی‌های دزفول فامیلی‌شان را تغییر دادند و کیانی کردند. آن‌ها سر در مغازه‌هایشان نوشته‌اند «قصابی کیانی». -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
گفتم: محمداین لباس جدیدت خیلی بهت میاد... گفت: لباس شهـادتہ! گفتم : زده بہ سرت! گفت: مےزنہ ان شااللّٰـہ چندثانیہ بعدازانفجار رفتم بالاے سرش نانداشت فقط آروم گفت: دیدے زد! یادش با صلوات -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
هرکی‌آࢪزوداشته‌باشه خیلے‌خدمت‌کنه میشه...!🕊 یه‌گوشه‌دلت‌پا👣بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...❤️ • ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌ایناࢪو... ـ ازاین‌شهــدا‌مدد‌بگیرید،🖐🏼 ـ مدد‌گرفتن‌از ࢪسمه... • دست‌بذاࢪࢪوخاک‌قبر‌شهیدبگو... حُسین‌به‌حق‌این‌شهید،🥀 یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن..💔 📪|• -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
با پا برهنگان دوستی کن ، چون کفشی ندارند ، که در آن ریگی باشد ! بایـد حنـا کرد ... شما را باید حنـا کرد گذاشت بر جــان که بمـانیـد ... -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
هدایت شده از قهرمان من
این عکس مربوط است به عملیات کربلای یک است. «سنگرسازان بی سنگر جهاد تهران به فرماندهی شهید ملاآقایی و شهید مهدی عاصی تهرانی اومدند کمک رزمندگان لشکر حضرت رسول(ص). لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها برای زدن خاکریز حرکت می‌کردند. هوا روشن و پاتک دشمن شروع شده بود. فاصله تانک‌ها با دستگاه‌های مهندسی شاید صد متر بیشتر نبود که باد شدید هم شروع شد و تانک ها هم مستقیم به سمت لودر و بلدوزرها شلیک می‌کردند. با هر جابجایی خاک گرد و غبار بلندی ایجاد می‌شد. شهید خسرو صبوری روی لودر سینه به سینه تانک‌ها خاکریز می‌زد که ناگهان گلوله مستقیم تانک، لودر او رو نشانه رفت و به لودر اصابت و همزمان ترکشی، لوله هیدرولیک بازوهای لودر را پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت. لودر شد یک پارچه آتش. خسرو هم پشت فرمان لودر؛ روضه رو باز نکنم . تا بچه ها رسیدند خسرو دیگر پشت فرمان نبود. فقط پاهای خسرو بود که روی پدالها قرار داشت. دو همسنگر بهت زده به باقی مانده رفیقشون نگاه می‌کنند. از سنگرساز بی سنگر شهید صبوری دو تا پای سوخته ماند که در گلزار شهدای امام زاده عقیل(ع) اسلامشهر به خاک سپرده شد.» این هشتگ ها مربوط به این پست نیست   -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش حضار و نمایندگان 51 کشور جهان در ونزوئلا وقتی که نام حاج قاسم توسط مجری برده میشه ایرانی نیستی اگر احساس غرور نکنی -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
مراقب باشید. به شهدا تمسک کنید! بصیرتتون را بالا ببرید که ترکش نخورید. رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید... با اهل بیت(ع) یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید... بچه ها خط به خطی که تو فضای مجازی می نویسین رو همه شهدا می بینن!!! در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید باید تا دیوار نیویورک و کاخ‌سفید پیش رفت... 🍃🍃🍃 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
به کجا می‌نگرد نمی‌دانم ... به چه فکر می‌کند نمی‌دانم ... فقط می‌دانم که راه را گُم نکرده است -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
صبحتون بخیر قهرمان من: -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
شھادٺ ...💔 مقصد نیست، راه است. مقصد و شھادت، بھترین راه رسیدن بہ خداست -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
رفتی حاجی اما ظهور منتظرتیم ولله علم نمی‌افتد..🇮🇷 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
♦️۳ راننده، حریف پرکاری حاج قاسم نمی‌شدند ✍«گاهی اوقات، ۳ راننده برای حاج قاسم عوض می‌کردیم. راننده‌ها خسته می‌شدند، اما او همچنان می‌دوید و کار می‌کرد. خودش می‌گفت: "از ابتدای صبح که هنوز هوا تاریک است، از خانه بیرون می‌آیم و شب، وقتی به خانه برمی‌گردم که بچه‌هایم خوابند و نمی‌توانم آن‌ها را ببینم. "» روایت سردار حسنی به دیدار آخر می‌رسد. نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید: «آخرین بار، ۳ روز قبل از شهادتش به کرمان آمد. سه‌شنبه، کرمان بود. چهارشنبه رفت تهران. پنجشنبه در لبنان و سوریه بود و سحرگاه جمعه، در عراق به شهادت رسید. ببینید! اینقدر پرکار بود. یکی از دوستان به سردار گفته‌بود: اینقدر ندو. اینقدر خودت را خسته و اذیت نکن. حاج قاسم در جوابش گفته‌بود: "من اگر ندوم، نیروهایم راه نمی‌روند. من باید بدوم تا نیروهایم راه بروند"... می‌گفتند در آخرین جلسه‌ای که پنجشنبه در سوریه برگزار کرد، از ساعت ۸ صبح شروع کرده‌بود و به غیر از زمان محدود نماز و ناهار، تا ساعت ۳ بعدازظهر برایشان صحبت کرده‌بود. تاکید کرده‌بود: "همه بنویسند. هرچه می‌گویم، بنویسید. منشور ۵ سال آینده را دارم برایتان می‌گویم." حاج قاسم گفت و نیرو‌ها نوشتند؛ از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با همدیگر و... بعد از جلسه سوریه، برای دیدار با سید حسن نصرالله به لبنان رفت و بعد از آن هم، پرواز به سمت عراق و ترور و شهادت... ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3
آخرین دست‌نوشته حاج قاسم، همانی بود که در آن نوشته‌بود: "خداوندا مرا پاکیزه بپذیر. خداوندا عاشق دیدارتم... " نیروهایش در سوریه بعد از شنیدن خبر شهادتش، آن دست‌نوشته را جلوی آینه محل استراحت سردار در مقرشان در سوریه پیدا کردند. تاریخ آن دست‌نوشته، ۱۲ دی‌ماه، یعنی همان چند ساعت قبل از پرواز به سمت عراق بود.» ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @ghahremane_man3 لینک گروه شهدایی ما https://eitaa.com/joinchat/2941255791Gc20d436cc3