eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
111 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡•• ‌ ❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• برای کسب رضایت دیگران آنچه را خدا حلال کرده، بر خود حرام نکن. 📖 سوره تحریم آیه ۱ 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
🌕⃢☀شعر و زندگیꕥ به نسیـمی همه‌ی راه به هم می ریزد کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد سنگ در برکه می‌اندازم و می‌پندارم باهمین‌سنگ‌زدن، ماه به هم می ریزد عشق‌برشانه‌ی‌هم‌چیدن‌چندین‌سنگ‌است گـاه مـی مـاند و نا گـاه به هم می ریزد آنچه‌راعقل‌به‌یک‌عمر به‌دست‌آورده‌است دل به یک‌لحظه‌ی کوتاه به هم می ریزد آه یک روز همـین آه تو را می گـیرد گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد «فاضل نظری» 🌻 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌📜 شعر انتظار 💛🦋💛 سـر ارادت مـا و آسـتان حضرت دوست که‌هرچه بر سر ما می‌رود ارادت اوست نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر نِهـادم آیـنه‌هـا در مقـابل رخ دوست صبـا ز حــال دل تنگ مـا چه شـرح دهد که‌چون‌شکنج‌ورق‌های‌غنچه‌تو بر توست نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس بسا سرا که‌در این‌کارخانه‌سنگ‌وسبوست مگـر تو شـانه زدی زلـف عنـبرافشـان را؟ که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست زبان ناطـقه در وصفِ شـوق نالان است چه جـای کلک بریده زبان بیهده گوست رخ تو در دلـم آمد مـراد خواهـم یافت چرا که حال نکو در قفای فال نکوست نه‌این زمان دل‌حافظ درآتش‌هوس‌است که داغـدار ازل همـچو لاله خودروست «حافظ» 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...🏔مروّت و مـردانگی🏔... درویشِ توانگر صفت آن است که به دیده همّت در مال و نعمت پادشاهان ننگرد و سلطانِ گداطبع آن که طمع در مال رعیّت درویش کند. مـروّت نباشـد بر افتاده زور برد مرغ دون دانه از پیش مور وقتی بازرگانی یک طبله جواهر داشت و سلطانِ آن دور، کس فرستاد و آن بازرگان را طلب کرد. چون بازرگان برفت، سلطان استدعای جواهر فرمود. بازرگان گفت ای سلطان مدت یک سال از خان و مان برون آمده‌ام از شهر خویش، کدبانوی خانه با من وصیت کرد که معاملت مکن الا با آن که او را ترس خدای و دیانت و امانت باشد. آورده اند که سلطان او را دلداری و تعهد فرمود و گفت برو تا وقتی که من ترس خدای و امانت و دیانت خود بینم و آنگه خریداری کنم. ✍️ «سعدی، رساله نصیحه الملوک» 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
من کیستم؟ نَمی که فتاده به روی گل مسـتـم ولی نه قـدرِ خوش‌آیندِ بوی گل آن عشوه‌ای که چشم تو در یک نظر نمود کرد آن چه لازم است برای سبوی گل اغفـال خـار با دلِ مفتونِ گل چه کرد؟ زخمی نشـاند، دستِ مرا جستجوی گل با شوق وصل، حرف دلم جان به لب رساند خونِ جـگــر ببین چـکــد از آرزوی گل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌ ••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡•• ‌ ❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• آیا مردم را به نیکی دعوت می‌کنید و خود را فراموش می‌کنید. 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』