eitaa logo
قرارگاه منتظران
468 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3هزار ویدیو
71 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 دعا برای حضرت ؛ راه خلاصی از گرفتاری ها... راه خلاص از گرفتاری ها منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولی عصر (عج) نه دعای همیشگی و لقلقه زبان و صرف گفتن «عَجَلْ فَرَجَه» در فرج او تعجیل فرما، بلکه دعای با خلوص و صدق نیت و همراه با توبه.... 🍃🌹🍃 📚منبع: بیانات حجت‌الاسلام والمسلمین آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) در کتاب حضرت حجت(عج) 🍃🌹🍃 برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، صلواتی قرائت بفرمایید 🙏 🍃🌹🍃 (س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 سروده‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آستانه عملیات خواندند ➕ لحظه اعلام رمز عملیات وعده صادق ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
📚 📕 🍃📚 ✍️نویسنده: سید اصغر علوی/ محمد حسین فلاح 📝ناشر:بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) 🍃📚 📕 معرفی کتاب: از میان همه نقش های دشمن، «شمر» ایفاگر نقشی خاص است. شمری که فرستاده و نماینده «عبیدالله بن زیاد» است. اما وقتی نام فرستاده و نماینده ابن زیاد آورده می شود ذهن ها به طور ناخودآگاه به یک شخصیت دیگر متمایل می شود: «حر بن یزید ریاحی» چه شد که یکی شمر شد و دیگری حر؟! این دو که در بخشی از داستان از یک نفر یعنی ابن زیاد خط می گرفتند؟ اما چه شد که یکی ذلیل عالم شد و دیگری عزیز؟ چه شد که یکی مشمول لعن هر روزه عاشوراخوانان تاریخ است و دیگری لایق سلام؟! 🍃📚 ✂️ برشی از کتاب: تا آب پیدا نشود ، مشخص نمی شود چه کسی شناگر خوبی است ! به عبارت دیگر بعضی آب پیدا نکرده اند والا شناگر خوبی هستند . به بعضی باید فرصت داد و البته خدا کند برای بعضی ها ترجیها آب پیدا نشود ! خدا کند خدا به بعضی فرصت ندهد تا خودی نشان دهند که اگر خودی نشان بدهند و ضمیر خود را بروز دهند ، شاید عالم را شرمنده کنند و روی شمر را سپید ! چرا که آن ها هم شمر های خوبی هستند ! 📚🍃📚 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 (س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ( مجادله/۷ ) {سید حسن مسقطی} می کند و دریا دریا و کوه هایی سرافراز از آتش موانع سیر را از سر راه او بر می دارد. سید محمد حسین که لبخند کم رنگی بر لبانش نقش بسته بود گفت: «خیلی امیدوارم به لطف و عنایت خدای متعال و وعده شما. استاد در حالی که دستش را روی دستان سید محمد حسین می گذاشت گفت:همین طور است شما مورد عنایت ویژه ساحت مولی الموحدین علی هستید. ان شاء الله به مدد توجه به ایشان قلب شما و علویه تان آرام خواهد شد. ان شاء الله بنده برای تسلیت خدمت علویه هم خواهم رسید؛ اما شما پیوسته مراقب ایشان باشید تا ان شاء الله به حال عادی برگردند. سید محمد حسین اشکش را از روی صورت پاک کرد و گفت: «از شما ممنونم سید آقا همینکه سایه تان بالای سر ماست خیلی مایه قوت قلب بنده و علویه است.» استاد او را در آغوش گرفت و در گوش سید محمد حسن چیزی گفت. سید محمد حسن برادرش را به آرامی بلند کرد. استاد و سید هاشم هم به احترام آنها برخاستند. من و علی محمد هم از جا برخاستیم و به سمت سید محمد حسین رفتیم و به او تسلیت عمیقی گفتیم.وقتی به چشمانش نگاه کردم افق بیکرانی را دیدم که سالیان بعد مردی کامل و عارف را در آن مردمکهای بی انتها به نمایش میگذاشت. او و برادرش را در آغوش گرفتم و محکم فشار دادم؛ چرا که میدانستم این دیدار به احتمال زیاد آخرین دیدار من با آنها در این دنیای خاکی خواهد بود. استاد با آرامش او را تا در مدرسه بدرقه کرد و پس از مدت کوتاهی به حجره بازگشت و به من و علی محمد و سید هاشم پیوست. استاد با وقار و سکوتی که برخاسته از توجهی بود که نسبت به مصیبت برای محمد حسین در وجودش شکل گرفته بود دوزانو روی زمین نشست چند دقیقه ای سرش را پایین انداخت و غرق تفکر و تأمل شد در حضور او که می نشستم، بارها خود را همچون کتابی احساس میکردم که او با احاطه عجیبش، صفحات وجودم را ورق می زند و به تقدیرها و گذشته ها و آینده های مکتوب در آن نظر می اندازد. پس از مدتی رو کرد به من و گفت: «آقا سید حسن باید تسلیم باشید؛ چاره ای نیست. در حالی که آخرین امیدهایم داشت نقش بر آب می شد گفتم: «آقا، اجازه بفرمایید به درس دادن ادامه دهم و به تحریم سید ابوالحسن اعتنایی نکنم و در راه توحید مبارزه و استقامت را به جان بخرم استاد با کلامی که حکمت و درایت در آن موج می زد گفت: «طبق فرمان سید. از نجف به سوی مسقط رهسپار شوید. خداوند با شماست و هر کجا که باشید، شما را رهبری خواهد کرد. او خود شما را به مطلوب غایی و نهایت راه سلوک و اعلی ذروه از قله توحید و معرفت خواهد رساند. با اینکه وعده شیرینی داده بود و می دانستم که او حرفی آن هم از این جنس را از پیش خود نمی گوید. اشک های چشمانم روی صورتم جاری شد. استاد ساکت و با قدرت و قوت سر جایش نشسته بود و تکان نمی خورد. این صدای علی محمد یار و رفیق قدیمی ام بود که مرا به خود آورد هایهای میگریست او را در آغوش گرفتم و از شدت دردی که گلوگیرم شده بود شروع کردم بلند بلند گریه کردن؛ به گونه ای که صدایمان به بیرون حجره میرسید. استاد سرش را به زیر انداخته بود و در سکوتی سهمگین در حال ذکر گفتن بود. پس از آنکه گریه مان در آغوش یکدیگر به درازا کشید، ناگهان استاد سرش را بالا آورد و با لهجه فارسی آمیخته به ترکی گفت: «شما را چه شده؟ ولی خدا در هر مکانی که باشد اهل ولایت است؛ زمان و مکان حصار اهل توحید نیست. در حالی که اشک از محاسن پاک میکردیم به استاد چشم دوختم و به کلامش که همچون آب بر آتش دلم را آرام میکرد گوش سپردم آقا سید حسن نگران نباشید خداوند شما را به آن مقصدی که طالبش هستید خواهد رساند و توشه ای که سالها در نجف برداشته اید بی نتیجه نخواهد ماند؛ علاوه بر اینکه در مسقط و هند طالبان مستعدی به دست شما در این مسیر قرار خواهند گرفت. نمی دانستم با آتش دلم چه کنم اما سرم را به زیر انداختم و گفتم: «دلم برای این شهر برای حرم برای شما تنگ خواهد شد. امیرالمؤمنین همچون خورشید پشت سر شما هستند و شما را تنها نخواهند گذاشت. ما با هم بوده ایم و با هم خواهیم بود. راست میگفت. برای من یقینی شده بود که او قدرت انشاء بدن دارد و می تواند در مکانهای مختلف حاضر شود؛ از این رو گفتم: «سایه شما بر سر ما مستدام باشد. جناب استاد ما را تنها نگذارید... ادامه دارد... 🔖 قسمت: چهل و نهم 👈قسمت : پنجاه 📚 برای رفتن به قسمت اول کتاب روی لینک👈 قسمت_اول بزنید. 🍃 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 (س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَسُلالَةَ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِى الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ، ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نیکی به 🔸 پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم): هر کس متعهد باشد که به پدر و مادرش نیکی کند و انجام دهد، من نیز متعهد می‌شوم که مالش زیاد، عمرش طولانی و محبتش در دل خویشاوندانش استوار گردد. 📚مستدرک الوسائل/ج15/ص176/ح12 ✍🏼 صله رحم، برقراری ارتباط با خویشاوندان و زمینه ساز حل مشکلات یکدیگر است. از نشانه های و عامل نزول است. 🍃🍃🍃🍃 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 (س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️چقدر شکرگزار هستیم؟!! 🔰🎥 دیدید تا حالِ بعضیا رو میپرسی شروع می‌کنن به فاز منفی دادن و پمپاژ ناامیدی؟! 🔻سخنان شیرین حاج آقا رو در این باره بشنوید. ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
📢 هر روز بخوانیم 🔹️امروز؛ صفحه هفده قرآن کریم سوره مبارکه البقرة ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک کرد نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran
Quran-page-017.mp3
3.51M
📢 هر روز بخوانیم 🔹️صفحه هفده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran