💠 نیکی به #والدین
🔸 پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس متعهد باشد که به پدر و مادرش نیکی کند و #صله_رحم انجام دهد، من نیز متعهد میشوم که مالش زیاد، عمرش طولانی و محبتش در دل خویشاوندانش استوار گردد.
📚مستدرک الوسائل/ج15/ص176/ح12
✍🏼 صله رحم، برقراری ارتباط با خویشاوندان و زمینه ساز حل مشکلات یکدیگر است. از نشانه های #متقین و عامل نزول #برکت است.
#افزایش_برکت_و_روزی
🍃🍃🍃🍃
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#برکت_روزی
#وعده_صادق
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️چقدر شکرگزار هستیم؟!!
🔰🎥 دیدید تا حالِ بعضیا رو میپرسی شروع میکنن به فاز منفی دادن و پمپاژ ناامیدی؟!
🔻سخنان شیرین حاج آقا #راشد_یزدی رو در این باره بشنوید.
#شکرگزاری
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه هفده قرآن کریم
سوره مبارکه البقرة
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک کرد نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
#تلاوت_قرآن
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
Quran-page-017.mp3
3.51M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه هفده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#تلاوت_قرآن
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
🕋﷽🕋
🔹 وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
🔸 و خدا گروه ستمگر را هدايت نمىكند...
🔸And Allah does not guide the wrongdoing lot
📗سوره بقره، آیه 258
🍃🌹🍃
📨پیام آیه:
🌹 کافر ظالم است، زیرا به خود و مقام انسانیّت ظلم کرده است. «لا یهدى القوم الظالمین»
📚 برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی در تفسیر سوره بقره
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#زندگی_با_آیه_ها
#وعده_صادق
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
🌱 برای من دعا کنید...
حضرت غایب را دارای بالاترین علوم است و اسم اعظم بیش از همه در نزد
خود آن حضرت است؛ با این همه به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش
مشرف شده فرموده است: «برای من دعا کنید!»
در حالی که مرده را زنده میکند خود در زندان وسیع عرصه گیتی به سر می برد، اما در مورد خود حق ندارد هر چند برای دیگران مخصوصاً در امور فردیه عنایت خاصی دارد اما امور اجتماعیه که مربوط به خود آن حضرت است خیر خدا کند ارتباط شیعه و اهل ایمان با امام زمان قوت بگیرد تا در جای صبر، صبر و تحمل کنند. این حدیث از طریق عامه نیز وارد شده است که حضرت رسول ﷺ فرمود:
أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج (برترین اعمال امت من انتظار فرج است.)
🍃🌹🍃
📚منبع: بیانات حجتالاسلام والمسلمین آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) در کتاب حضرت حجت(عج)
🍃🌹🍃
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، صلواتی قرائت بفرمایید 🙏
🍃🌹🍃
#حضرت_حجت_عج
#حجاب
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری #هندوانه رو تزئین و نوش جان کنید😘☺️
💚با #ترفندهای_خانه_داری ما همراه باشید ☺️
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
📚 #معرفی_کتاب_خوب
📕 #پاییز_پنجاه_سالگی
🍃📚
✍️نویسنده:فاطمه بهبودی
📝ناشر:خط مقدم
🍃📚
📕 معرفی کتاب:
پاییز پنجاه سالگی به قلم فاطمه بهبودی، روایت همسر شهید مدافع حرم شهید محمد جمالی است. شهید جمالی، از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله و از هم رزمان سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بوده که در ۱۳۴۲ در شهربابک کرمان به دنیا آمد و در آبان ۹۲ در حومه دمشق، شهد شیرین شهادت را نوشید.
🍃📚
✂️برشی از کتاب:
دهه ی فاطمیه ،فروردین 1392 ، بنا بر روال همه ی سالهای بعد از جنگ ، به مجلس عزاداری خانه ی سردار سلیمانی رفت . رسم حاج قاسم است که دم در می ایستد و خودش به مهمان ها خوشامد می گوید . شب که به خانه آمد ، گفتم : چه خبر شده که توی پوست خودت نیستی؟
گفت: حاج قاسم پرسید " چه کار میکنی گفتم هیچی ؛ بیکارم . گفت : میخوای بری سوریه گفتم : از خدامه.
میخوای بری سوریه چه کار کنی؟
گفت: منطقه نا امنه و غیر نظامی ها برای دفاع میرن .
تازه آن روز فهمیدم در سوریه جنگ است . گفتم : محمد تو وظیفه ات را انجام دادی ؛ کجا میخوای بری هشت سال جنگ کم بود مبارزه با اشرار حالا پاشی بری سوریه....
🍃📚
📚🍃📚
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#وعده_صادق
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
﷽
«الله إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (تغابن /۱۳)
{سید محمد حسن قاضی طباطبایی}
چشم که باز کردم خود را در خانه ای در میان چنگالهای فقر یافتم پدر مهربانی که او را در زمان حیاتش به درستی نشناختم؛ برادران و خواهرانی که تعدادشان به بیست و پنج نفر میرسید. مادرم اهل لاهیجان بود و سومین همسر پدرم پس از رخشنده؛ بانوی تبریزی جليل القدری که در ابتدای جوانی همراه پدرم مسافر نجف اشرف شده بود. پدر آن چنان رقیق القلب بود که اگر میدید زنی کم بضاعت است، او را زیر چتر حمایت خود در می آورد. در آن زمانها مردم برخلاف روزگار فعلی سخت نمی گرفتند: چند همسر با یک مرد زندگی و در کنار همدیگر با سختی های روزگار دست و پنجه نرم میکردند. او دلش برای زنهایی که خدمتش را کرده بودند میسوخت و آنها را همراه خویش
به نجف اشرف آورده بود.
اما روزگار قدیم طوری بود که فقر و نداری و سختی و با هم زیستن امری شگفت
نبود و البته ازدواج با زنی که نابینا یا خدمتکار یا فقیر و ندار باشد، بدون اینکه
جشنی گرفته شود یا اتفاق خاصی بیفتد امری عجیب جلوه نمی کرد و در خانه پدرم همه از این موضوع راضی بودند.
همسران پدرم پس از رخشنده یکی از دیگری افتاده تر و با صفاتر بودند. آن چنان با هم مهربان بودند که دلتنگ همدیگر میشدند و بسیار به دیدن هم می آمدند. گویا این عائله سنگین بیست و چند نفره را همه با هم به عهده داشتند. برای ما این طور جا افتاده بود که چهار مادر داریم مادری مشهدی که در گذشته در مشهد لباس های پدرو برادرانم را می شست و در نگهداری آنها کمکش میکرد مادری لاهیجی که بی بضاعت و از خانواده ای فقیر و بسیار ضعیف بود؛ مادری قزوینی که چشم هایش درست نمی دید و تقریباً نابینا بود؛ و مادری اهل کوفه که خواهر یک نانوای بی بضاعت بود. تمام عشقمان این بود که پدر ما را همراه خود به کوفه ببرد و ما در کنار او و فرزندانش بازی کنیم. هر کدام از اینها در گوشه ای از این شهر زندگی میکردند و پدر سعيی بلیغ در ضبط و ربط اموراتشان داشت. ما توکل پدر را در مدیریت این عائله بزرگ بارها به چشم خود میدیدیم زمین خانه ای که خود به خود فراهم میشد؛ بنایی که خود داوطلب میشد و آن را می ساخت و...
من سلوک پدر را در میان این مشکلات و سختیهای روزگار به خوبی دریافته بودم کوه توکل بود و میکوشید از وجوهات شرعی استفاده نکند تا کودکان و همسرانش روی پای خودشان بایستند
او مرد بود و احترام همسران و کودکانش را به بهترین شکل نگه میداشت و در تربیت کودکانش حساسیت عجیبی داشت. با اینکه بسیار ندار و فقیر بود وظایف همسری و پدری را به خوبی انجام می داد.
روزگار قدیم روزگاری بود که کودکان احترام پدر و مادرشان را حفظ میکردند. باید مشغول کار میشدند و سربار خانواده نمی شدند. البته پدرم تا میتوانست و در دست داشت به خانواده اش میرسید و غصه آنها را میخورد. کسی را مجبور به کاری نمی کرد؛ اما همچون مدیری خردمند او را از عواقب تصمیماتش آگاه می ساخت هیچ وقت به من نگفت که راه طلبگی را در پیش بگیرم میگفت: «طلبگی همین است که میبینی درس خواندن و زحمت کشیدن و به فکر مردم بودن معلوم نیست عاقبت دنیوی جذابی داشته باشد.من هم پس از مدت کوتاهی کار کردن به طلبگی رو آوردم چرا که شاگردانی را در محضر او میدیدم که هر کدام ستارگان درخشانی بودند که از چهره شان نور بر قلبم تابیده میشد و دوست داشتم همچون آنها از پدر استفاده کنم. در این میان برادران و خواهرانی داشتم که یادگار رخشنده بودند رقیه ،فاطمه، زینب، سید مهدی و سید تقی که هر دو برادران خوبی بودند اما سید مهدی در این میان مشغول آموختن علومی از جنس ریاضیات و علوم غریبه شده بود. پدرگاهی به او تذکر می داد که اگر کسی به توحید حق تعالی دست یابد این علوم را هم در آستین خویش خواهد داشت؛ اما سید مهدی به کار خویش ادامه میداد و گاهی به پدر برای فقری که گریبان گیرش بود اعتراض میکرد...
ادامه دارد...
🔖قسمت: پنجاه
👈 قسمت: پنجاه و یکم
📚 برای رفتن به قسمت اول کتاب #کهکشان_نیستی روی لینک👈 قسمت_اول بزنید.
🍃
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran