eitaa logo
قصه های خوب🌸
5.8هزار دنبال‌کننده
765 عکس
964 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
منجی می آید: 🌹👈 حتما بخونید:🌹👇 فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند... که ناگهان نامش خوانده شد... "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟ دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند... او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد... نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و... التماس میکرد ولی بی فایده بود. او را به درون آتش انداختند. ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید. پیرمردی را دید و پرسید: "کیستی؟" پیرمرد گفت: "من نمازهای توام". مرد گفت: "چرا اینقدر دیر آمدی؟ چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟ پیرمرد گفت: چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی! آیا فراموش کرده ای؟ در این لحظه از خواب پرید. تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد. *نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی. خدا ميفرماید: من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم. 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
💌 🌹 بهتر و مفیدتر و جذاب تر و تاثیرگذارتر از این داستان تو عمرم نخوندم مطمئن باش شما هم بخونی ب همین نتیجه میرسی پس یاعلی👌 📂 روزی 👨 مردی از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای⁉️ 🧕همسرش گفت: نه❌ 👨شوهر پرسید: چرا؟ 🧕همسر گفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم. 👨شوهر گفت: درست است خسته ای اما نمازت را بخوان قبل از اینکه بخوابی! 🚗فردای آن روز شوهر به قصد یک بازرگانی شهر را ترک کرد 📞همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهر اش تماس گرفت تا احوال اش را جویا شود اما شوهر به تماس اش پاسخ نداد چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد. اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد.چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟🤔 💢خیلی ترسیده بود📞 گوشی را برداشت ودوباره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهر اش را بشنود، اما این بارشوهر پاسخ داد و شوهر اش گوشی را برداشت. 🧕همسر اش با صدای لرزان پرسید: رسیدی؟ 👨شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم. 🧕همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟ 👨 شوهر گفت: چهار ساعت قبل، 🧕 همسر با عصابنیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟😡 👨شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم. 🧕 همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟مگه من برایت نیستم؟😞 👨شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی. 🧕همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟ 👨شوهر گفت: میشنیدم. 🧕زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟🤔 👨شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی، به یاد داری؟ که تماس پروردگار(اذان) را بی پاسخ گذاشتی؟😳 🧕چشمان همسر از اشک حلقه زد😭 و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم استممنون که به این موضوع اشاره کردی......معذرت میخواهم! 👨شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن، برو از پروردگار طلب کن.... 📖《بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَی》 شما دنیا را ترجیح می دهید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است. 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
4.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشن گرافی قسمت (5) ویژه والدین عزیز 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرافی قسمت (6) ویژه والدین عزیز 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
52.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧚‍♀✨امیدوارم کودک دلبندتون از دیدن این لذت ببره. 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
@mer30tvتولد پشمالو - @mer30tv.mp3
زمان: حجم: 3.89M
🍃 تولد پشمالو 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
⚜مجموعه قصه‌های:⚜ ♦️قسمت ششم♦️ 🧡شهید حسین خرازی🧡 👌مخصوص کودکان 5 تا 12 سال👦🏻👧🏻 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
علی ظهریبانشهید حسین خرازی.mp3
زمان: حجم: 18.21M
. ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⚜قصه های: ⚜ 🔹قسمت ششم🔹 🧡شهید حسین خرازی🧡 (ماجرای گرفتن سنگرهای دشمن) 🔴 حاج حسین به فرمانده عراقی گفت: من یه پات رو قطع کردم، می‌خوام بیام پای دیگه‌ت رو هم قطع کنم... 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
@amooketabi عموکتابی224-LivaneBiDaste-www.MaryamNashiba.Com.mp3
زمان: حجم: 1.92M
🍃 لیوان بی‌دسته 🔻موضوع: مسخره کردن 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧚‍♀✨امیدوارم کودک دلبندتون از دیدن این لذت ببره. 📒 قصه های خوب 🌸👇 🆔 @GhesehayeKhoob