من میتونم پرواز کنم - @mer30tv.mp3
3.43M
#قصه_کودکانه
هر شب
یه قصه خوب و شیرین
برای کودک دلبند شما🥰
بفرست واسه بچه دارها
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#قصه_کودکانه
🌰🐿نی نی و سنجاب کوچولو🐿🌰
چند روز پیش، نی نی سنجابها به دنیا آمد و سنجاب کوچولو صاحب یک برادر شد. نی نی سنجاب ها خیلی ریزه میزه و با نمک بود. سنجاب کوچولو از دیدن برادر کوچولوی خودش خیلی خوشحال شده بود. می خواست بغلش کند و با او بازی کند اما مامان سنجابه اجازه نمی داد و می گفت نی نی هنوز خیلی کوچک است. باید صبر کنی تا بزرگتر بشود و بتواند با تو بازی کند.
سنجاب کوچولو می خواست با مامان بازی کند اما مامان هم نمی توانست با سنجاب کوچولو بازی کند چون دائما نی نی را بغل کر ده بود. سنجاب کوچولو مدتی رفت توی اتاقش و با اسباب بازیهاش بازی کرد. اما زود حوصله اش سر رفت و خسته شد.
بابا سنجابه از راه رسید. سنجاب کوچولو دوید تو بغل بابا . اما بابا خسته بود و حوصله نداشت با سنجاب کوچولو بازی کند. ولی وقتی نشست نی نی سنجابه را بغل کرد و شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با نی نی سنجابه .
سنجاب کوچولو ناراحت شد. رفت توی اتاقش و روی تختخوابش خوابید و پتو را روی سرش کشید. مدتی گذشت . مامان سنجابه صدا زد سنجاب کوچولو غذا آماده است بیا.
سنجاب کوچولو جواب نداد.
بابا صدا زد "سنجاب بابا" بیا فندق پلو داریم.
سنجاب کوچولو باز هم جواب نداد.
مامان و بابا آمدند پیش سنجاب کوچولو ولی دیدند سنجاب کوچولو غصه می خورد.
بابا سرفه کرد... اوهوم ...اوهوم...
ولی سنجاب کوچولو تکان نخورد و به بابا نگاه نکرد.
مامان گفت عزیزکم سنجابکم.
لبهای سنجاب کوچولو گریه ای شد چشمهاش پر از آب شد و گفت شما من را دوست ندارید .فقط نی نی را دوست دارید.
مامان و بابا سرشان را انداختند پایین و یک کمی فکر کردند . بعد دوتایی باهم دستهای سنجاب کوچولو را گرفتند و از روی تختخوابش بلندش کردند و آن را حسابی تابش دادند. سنجاب کوچولو خنده اش گرفت. مامان و بابا سنجابه، بازهم سنجاب کوچولو را توی هوا تاب دادند. حالا دیگر سنجاب کوچولو بلند بلند می خندید.
یک دفعه، صدای گریه ی نی نی سنجابه بلند شد. مامان و بابا هنوز داشتند با سنجاب کوچولو بازی می کردند. سنجاب کوچولو دلش برای نی نی شان سوخت و گفت مگر صدای گریه ی نی نی را نمی شنوید؟ بیایید برویم ساکتش کنیم.
حالا مامان و بابا و سنجاب کوچولو سه تایی با هم رفتند نی نی سنجابه را ساکت کنند.
#قصه
🐿
🌰🐿
🐿🌰🐿
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر_کودکانه
#امام_رضا
#شفا_یافتن
🔸🌿🔸🌿🔸
🌸یه سوغاتِ تبرک
برایِ دختر خاله
عروسکِ قشنگی
که خیلیام باحاله
🌿
🌼خریدم اونو واسش
از مشهدِ رضاجان
تا که توو بازیاش او
یاد کنه ازآقاجان
🌿
🌸دختر خالهی نازم
وقتی عروسکو دید
خوشحال شدو با گریه
بغل گرفت و بوسید
🌿
🌼بعدشمیگفتبا لبخند
با تعارف و خوشامد
قبول باشه زیارت
که اومدی زِ مشهد
🌿
🌸اونو گذاشت رو پاهاش
که بود بی حس و حرْکت
میگفت الٰهی خوب شه
به خاطرِ تو برْکت
🌿
🌼گفت که عروسکِ من
کی باشه خوب شه این پا
عروسکم تو آیا
خواستی شفام از آقا؟
🌿
🌸عروسکش رو پاش بود
که کردن اون دو لالا
یهو که بیدار شدن
تکون میخورد هردو پا
🌿
🌼گفت که دیدم توو مشهد
امام رضا شفام داد
باید بِرَم به مشهد
به مسجدِگوهرشاد
🌿
🌸نمازِ شکر بخونم
بعدش برم زیارت
امام رضا فداتشم
که دادی این لیاقت
🌸🍂🍃🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
⚜🎲انار🎲⚜
میوه خوشمزه منم
یه تاج دارم روی سرم
مثل صدف توی دلم
هزار تا مروارید دارم
با مزه ای ترش و شیرین
نمونه هستم رو زمین
منم میوه سرما
قرمز و سرخ و زیبا
#شعر_آموزشی
🎲
⚜🎲
🎲⚜🎲
⚜🎲⚜🎲
🎲⚜🎲⚜🎲
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
پولهای سفید و کاغذی_صدای اصلی_440559-mc.mp3
9.06M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
💸 پولهای سفید کاغذی
🌸🍂🍃🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر_کودکانه
📚 کتاب
یک روز در اتاقم
تنها نشسته بودم
بی حال و کم حوصله
غمگین و خسته بودم
برادرم به من داد
چند کتاب قصه
گفت بخوان ای خواهر
دوری بکن ز غصه
من آن کتاب ها را
خوشحال و شاد خواندم
با قصه غصه ها را
از قلب خویش راندم
شد باز در به رویم
درهای روشنایی
می یافتم از آن پس
رفیق آشنایی
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🐴🐠🦀🐱🐭🐹🐰🦊🐼🦁🐌🦋
#شعر_کودکانه
حیوونای رنگارنگ
حیوونا خیلی هستن
وحشی و اهلی هستن
گاو، بچه اش گوساله
بز، بچه اش بزغاله
گوسفند و میش و بره
می چرند توی دره
اسب و شتر تو صحرا
بار می برند به هر جا
روباه و شیر و پلنگ
حیوونای رنگارنگ
تو دشت و کوه و بیشه
پیدا می شه همیشه
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
تولد امام حسن.mp3
6.12M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹قابل توجه دختر خانم ها: یکم از کارهای حضرت زهرا (س) توی خونه🏡 بشنوین😁
🔸 چه کسی اسم امام حسن(ع) را انتخاب کرد؟! 🤔😉
🔺رده سنی ۹ سال به بالا
#قسمت_هفتم
#حضرت_فاطمه_زهرا
🔹قصه قهرمان ها🔸
#قصه_شب
#صوتی
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
لونه ی من کجاست؟_صدای اصلی_235813-mc.mp3
10.45M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🐌 لونه من کجاست؟
🌸🍂🍃🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
27.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن ناسور
💔امام حسین (ع)
قسمت هفتم
#نوجوان
#انیمیشن
#آشنایی_باامامان_و_پیامبران
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌿🐮فایده های گاو🐮🌿
توی کوچه ای در یک روستا گردش می کردیم.
گاوی ایستاده بود و با چشم های درشتش به ما نگاه می کرد. من از گاو می ترسیدم.
مامان گفت: « گاو که ترس ندارد.»
بعد شروع کرد به ناز کردن گاو. گاو ما را نگاه می کرد و همین طور یک چیزی می جوید.
گفتم : « مامان دارد آدامس می خورد؟»
مامان خندید و گفت : « نه دارد نشخوار می کند.»
گاو که فهمیده بود ما داریم از او حرف می زنیم، خوشحال شده بود و مرتب دمش را تکان می داد.
مامان از فایده های شیر و گوشت و پوست گاو تعریف می کرد.
من کم کم ترسم ریخت. نمی دانم چطور شد که یک مرتبه هوس کردم ، دم گاو را بکشم.
گاو هم که دردش گرفته بود ، با لگد محکم به من زد و من به هوا پرتاب شدم! مامان نگران به طرفم آمد و گفت : « تا تو باشی حیوان های بی آزار را اذیت نکنی.»
گفتم : « غیر از فایده هائی که گفتی ، بازی فوتبال هم بلد است.»
#قصه_آموزشی
🐮
🌿🐮
🐮🌿🐮
🌸🍂🍃🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🐜💥مورچه و دوستش💥🐜
مورچه داره می بافه
با نخ زرد و یشمی
برای دوستِ خوبش
یه شالِ گرمِ پشمی
ریخته کنارِ دستش
صد تا کلافِ کاموا
مورچه می گه: «خدایا!
تموم می شه تا فردا؟»
زرافه دوستِ مورچه
فردا می شه سه سالش
هر چی براش می بافه
تموم نمی شه شا لش
#شعر
💥
🐜💥
💥🐜💥
🐜💥🐜💥
💥🐜💥🐜💥
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6