#قصه_متنی
#نوجوانان
🍐باغ گلابی
حامد در حالیکه بشدت خسته و گرسنه بود به کنار باغ مشنعمت رسید.
از شکاف دیوار نگاهی به داخل باغ انداخت.
گلابیهای رسیده و آبدار از شاخهها آویزان بودند و هر رهگذر خستهای را بسوی خود میخواندند.
حامد با دقت داخل باغ را نگاه کرد، هیچکس آنجا نبود.
با زحمت خود را از شکاف دیوار به داخل باغ کشاند.
به سراغ یکی از درختهای گلابی رفت و آن را تکان داد.
چند گلابی درشت و رسیده بر زمین افتاد.
حامد دیگر معطل نکرد و با اشتهای فراوان شروع به خوردن گلابیها کرد.
او آنقدر مشغول خوردن شده بود که صدای پای مشنعمت را نشنید.
در حالیکه دهانش پر از گلابی بود،
ناگهان مشنعمت را در مقابل خود دید که با چوبدستیاش روبروی او ایستاده و با خشم نگاهش میکند.
حامد به زحمت گلابیها را فرو داد و قبل از آنکه مشنعمت چیزی بگوید،
گفت:
این باغ، باغ خداست.
این میوهها هم از آن خداست.
من هم بندهی خدا هستم.
حالا تو بگو آیا اشکالی دارد که بندهی خدا، از باغ خدا، میوهی خدا را بخورد؟
مشنعمت که از شدت عصبانیت سرخ شده بود،
چوبدستیاش را بلند کرد و محکم بر پهلوی حامد کوبید.
حامد فریادی از درد کشید و گفت:
مگر من برایت توضیح ندادم؟ پس چرا میزنی؟
مشنعمت در حالیکه با یک دست چوبدستیاش را بر کف دست دیگرش میزد،
گفت:
این چوبدستی را میبینی؟
این چوب خداست.
دست مرا هم میبینی؟
یک بندهی خداست.
خودت هم که گفتی بندهی خدا هستی. حالا بگو ببینم آیا اشکالی دارد که بندهی خدا با چوب خدا،
بندهی دیگر خدا را کتک بزند؟
آنگاه دوباره چوبدستیاش را بلند کرد و بر پشت حامد کوبید.
حامد از جا بلند شد و در حالیکه از درد به خود میپیچید گفت:
از آنچه گفتم معذرت میخواهم.
باغ، باغ خداست ولی من نباید دزدانه داخل آن میشدم.
چوب هم چوب خداست ولی تو را به خدا دیگر مرا با آن نزن!
مشنعمت با شنیدن این سخنان چوبدستیاش را بر زمین انداخت و گفت:
زود از باغ من بیرون برو و سپس از آنجا دور شد.
🍐🌼🍐🌸🍐🌼🍐🌸🍐🌼🍐
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودکانه
🍃انارم
انارم و انارم
سلامتی میارم
هزارتا دونه دارم
تو باغ بیشمارم
برایِ پوستت خوبم ،
خون به رگت می یارم
وقتی که کم مو بشی
رو سرت مو می کارم
قلبو قوی می کنم
از خاصیت سرشارم
منو بخور با هسته
همیشه و پیوسته
رنگین گلشن آرا (قاصدک)
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودکانه
🌼«یلدای مهدوی»
🌷امشب توو برف سرما
🍃یلدای خوب و زیبا 💕
🌷آورده مهر وگرما
🍃به به که شاده دلها 💕
🌷مادر بزرگِ خوبم
🍃گردوها رو شکسته 💕
🌷ریخته توو ظرفِ آجیل
🍃تخمه نخود با پسته 💕
🌷انارِسرخ وشیرین
🍃توویِ سبد نشسته 💕
🌷مهر ومحبت وعشق
🍃درهایِ غم رو بسته 💕
🌷لطفی نما خدایا
🍃بر ما بده مُرادی 💕
🌷تبدیل کن غمِ ما
🍃امشب به صبحِ شادی💕
🌷ما عاشقِ ظهوریم
🍃ازآن امام دوریم 💕
🌷امضا نما فَرَج را
🍃خواهانِ جشن و سوریم💕
جشنِ حقیقیِ ما
صبحِ ظهورِ آقاست 💕
یلدا شبی است زیبا
امیدمان به فرداست💕
شاعر: «سید صادق آتشی»
🌷🌼🍃🌼🌷
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
یلدایی ها_صدای اصلی_411356-mc.mp3
11.71M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🌼 یلدایی ها
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
چادر حجاب زهرا
💕🍃🌷🍃💕🍃🌷
فرزندانِ ایرانیم
ما یارانِ قرآنیم
ما چادر زهرا را
مانند جان میدانیم
باید با زهرا باشیم
تا یارِ مولا باشیم
باشد حجابِ زهرا
پاینده تا ما باشیم
هوشیار باش ای ایران
بیدار باش ای ایران
از دشمنانِ قرآن
بیزار باش ای ایران
شاعر: آتشی
💕🍃🌷🍃💕🍃🌷
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
🌿🦎مارمولک پرنده🦎🌿
روزی روزگاری در یک حیاط كوچک كه دیوارهای آجری و یک درخت صنوبر زیبا داشت، یک مارمولک شیطون زندگی میكرد و همیشه تنها بود. شب كه میشد از خانهاش كه در زیر خاکها ساخته بود بیرون میآمد و گوشهای كمین میكرد و هر وقت پشهای یا سوسكی و یا حشرهای كه قصد گذر داشت را خیلی سریع شكار میكرد.
در آن حیاط كوچک یک پرنده آوازه خوان هم رفت و آمد میكرد و مارمولک كوچولو هم هر وقت كه آن پرنده را میدید آرزو میكرد كه ای كاش یک پرنده بود و میتوانست با بالهایش تمام آسمان را پرواز كند و هرجا كه دلش میخواهد برود، ولی با دیدن خودش در آب حوض تمام رویاهایش نابود میشد. تا اینكه یک روز از این روزها كه مارمولک در فكر فرو رفته بود و در گوشهای نشسته بود و به آسمان آبی نگاه میكرد و پرنده آوازه خوان هم متوجه مارمولک شده بود، به او گفت: مارمولک دوست داری من تو را به آسمان ببرم؟
مارمولک فكری كرد و گفت: مگه میتوانی؟
پرنده گفت: بله... تو میتوانی پشت من سوار شوی و با هم به آسمان برویم.
مارمولک كه خیلی خوشحال شده بود قبول كرد و پرنده روی زمین نشست و مارمولک هم خیلی آرام رفت روی پشت پرنده و با دو دستش گردن پرنده زیبا را گرفت و پرنده بالهایش را باز كرد و به هم زد و از روی زمین بلند شد و اوج گرفت و رفت به آسمان. مارمولک چشمانش را بسته بود . چون اولین بار بود، خیلی ترسیده بود ولی كم كم چشمهایش را باز كرد و دید در آسمان آبی در حال پرواز است.
مارمولک كه خیلی خوشحال شده بود فریاد زد و گفت: من شدم یك مارمولک پرنده... هورا...
ولی در همین موقع بود كه بادی وزید و مارمولک كه دستهایش را باز كرده بود، كنترلش را از دست داد و از روی پشت پرنده پرت شد و در زمین و آسمان معلق ماند و در نهایت به زمین سقوط كرد.
شلپی افتاد در دریاچه كوچكی كه در آن نزدیكی بود ولی خوشبختانه ماهی مهربانی كه در آن دریاچه زندگی میكرد به داد مارمولک رسید و مارمولک را در حال دست و پا زدن روی پشتش سوار كرد و به خشكی برد. مارمولک كوچولو نجات پیدا كرد و در آن موقع بود كه متوجه شد او باید همانجا كنار دیوار زندگیاش را بگذراند و آرزوهای بزرگتر نكند.
#قصه_متنی
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_آموزشی_والدین
این قسمت : شش رفتار موثر در تربیت کودکان
🌼در هر سن لازم است برای تربیت کودکان، محیطشیوه🔻منحصر به فردی🔺 را به کار گیرید.
🌸🍃🌸🌼🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیو آموزش نقاشی گل آفتابگردان
🎨همراه با رنگ آمیزی
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4