#بازی بازی ، یادگیری رده سنی : ۴+ 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#شعر 💚خادم حرم 💚 ایستاده در حرم خادمی نزدیک در💚 بر سرش دارد کلاه توی دستش چوب پر💚 گنبدی ریز و قشنگ بر لباس فرم اوست💚 خادم خوب حرم مهربان و خنده روست💚 می‌کند تعریف او از حجاب و چادرم💚 من خوشم می‌آید از خادم خوب حرم💚 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#قصه_کودکانه #قصه_صوتی 🍎عنوان قصه :درخت سیب خوشحال 🌸باغی بود پر از دختان میوه. درخت سیب مهربانی در بین درخت ها زندگی می کرد. درخت سیب هر روز صبح به درختان و پرنده ها، ابرها و گل ها سلام می کرد. پرنده ها لای شاخ و برگ های درخت سیب لانه درست می کردند. درخت سیب مهربان هم هر روز سیب هایش را به همه تعارف می کرد اما باد از این همه مهربانی تعجب کرده بود ... 🌸بهتره ادامه قصه را خودتون بشنوید. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#بازی #پازل یک بازی خلاق که میشه درست کرد و تصاویر را پازل گونه پیدا کرد. 🟡قوه ی توجه و تمرکز 🟣تقویت عضلات ظریف 🟢تقویت ذهن خلاق 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#بازی_آموزشی 🥳بازی ریاضی آموزش جمع➕➖ 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#نکته #شب_ادراری سوال? با بچه ی پنج ساله ای که شب ها بعضا ً ادرار می کند، چه کنیم؟ پاسخ: شب ادراری یک استانداری دارد با هفته ای یک شب که نمی شود گفت: شب ادراری؟ یا هندوانه خورده، یا آب زیاد خورده، یا خسته بوده یا کلیه هایش چاییده است. هفته ای یک شب، ده شب یک بار اشکالی ندارد. این بچه هم پنج سالش است جیش بچه تا هفت سالگی اشکالی ندارد فقط زمانی که بچه ی شما این حالات را پیدا می کند، سرزنشش نکنید، حتی وقتی که به عنوان یک تیک عصبی، شب ادراری دارد. دو دست لباس بالای سرش بگذارید، به محض اینکه جایش را خیس کرد، « عزیزم عیبی ندارد، من هستم بیا لباست را عوض کنم، خشک کنم، جایت را عوض کنم، قربون قدت برم بخواب. اگر دوباره هم خیس کردی، مامان را صدا کن من درستش می کنم» بگذارید بچه حمایت بگیرد احساس بکند که حامی دارد این خیلی مهم است. سرزنش کردن، عصبانی شدن کار را بدتر می کند و این عارضه را تشدید می کند. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#قصه_کودکانه 🌼آهو و لاکپشت #قسمت_اول در جنگلی سبز لاکپشت و زاغ و موشی در کنار هم زندگی می کردند. این سه دوستان خوبی بودند و در سختی و گرفتاری به یکدیگر کمک می کردند. یک روز زاغ روی درختی نشسته بود و با موشی و لاکپشت از فایده دوستی خودشان صحبت می کرد و خدای بزرگ را به خاطر این دوستی شکر میکرد،ناگهان چشمش به آهویی افتاد که دوان دوان از راه دور به طرف آنها می آمد. آنها که تا به حال او را ندیده بودند و نمـی شناخـتنـد هـر کدام در محلی مخفی شدند و منتظر ماندند. دوستان او که خیالشان راحت شده بود از مخفی گاه بیرون آمده و به دور آهو جمع شدند و با هم سلام و احوالپرسی کردند و علت ترس او را پرسیدند. آهو گفت: در این جنگل تیراندازان زیادی قصد شکار مرا دارند. امروز وقتی از خانه خارج شدم از دور سایه شکارچی را دیدم که به طرف من می آمد، ترسیدم و به این محل فرارکردم، از اینکه شما را اینجا می بینم خوشحالم. لاکپشت و زاغ و موشی از آهو خوششان آمد و از او خواستند که در آنجا بماند و با آنها زندگی کند، آهو که خیلی خیلی تنها بود خوشحال شد و پیشنهاد آنها را قبول کرد. آهو که خیلی هراسان و تشنه بود به کنار آب آمد و شروع به آب خوردن کرد. در همین حال زاغ که در بالای درخت خود را مخفی کرده بود از فـرصت اسـتفـاده کـرد و به هـوا پرواز کرد و اطراف را خوب نگاه کرد و فهمید او تنهاست، و خطری آنها را تهدید نمی کند. روزها به سرعت می گذشت آنها در کنار هم شاد و راحت زندگی می کردند تا اینکه یک روز که لاکپشت و موشی و زاغ ازخانه بیرون آمدند، هرچه صبر کردند از آهو خبری نشد. زاغ که خیلی نگران شده بودبه هوا پرواز کرده اطراف خود را خوب نگاه کرد، ناگهان چشمش به آهو افتاد که در دام صیادی گرفتار شده بود . به سرعت پایین آمدوماجرا را برای دوستانش تعریف کردو به موشی گفت: دوسـت عزیزم عجـله کن و خـود را به آهـو برسـان و با دندانهای تیزت دام را پاره کن و تا صیاد نیامده او را نجات بده. موشی هم به سرعت خود را به آهو رساند و بندهای او را پاره کرد و او را نجات داد. لاکپشت هم آهسته،آهسته خودرا به دوستانش رساند. آهو تا چشمانش به او افتاد گفت: دوست عزیزم شما چرا آمدی اگر صیاد بیاید شما که نمی توانی مثل ما سریع فرارکنی. لاکپشت گفت: دوست خوب در سختی ها باید در کنار دوستانش باشد. هنوز صحبت لاکپشت تمام نشده بود که سر و کله صیاد از دور پیدا شد. موشی و آهو که خیلی ترسیده بودند پا به فرار گذاشتند، زاغی هم سریع به آسمان پرواز کرد. #ادامه_دارد 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#نکته با تیک‌های فرزندم چه کنم؟ تیک‌ها نوعی عادت عصبی است که به صورت پلک زدن، شانه بالا انداختن، دهن‌کجی، تاب دادن گردن، گلو صاف کردن، عطسه یا سرفه خشک دیده می‌شود. این حرکات سریع هستند و به طور دائم تکرار می‌شوند و هنگامی بیشتر دیده می‌شوند که کودک تحت فشار عصبی قرار بگیرد. ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشند. علت اصلی تیک در رشد مغزی نهفته است و در کودکانی که والدین سختگیری دارند، بیشتر دیده می‌شود. هیچ کودکی را نباید به خاطر تیک مسخره کنیم. کاری که باید انجام دهیم، این است که محیط خانه سرشار از آرامش و شادی باشد و در آن نشانی از سختگیری، نق نق و گلایه وجود نداشته باشد. شرایط مدرسه و تحصیلی کودک را هم در شرایط مطلوبی کنترل کنیم. بیشتر تیک‌ها اگر به آنها بی‌اعتنایی شود، کم‌کم از بین می‌رود. شاید یک درصد بچه‌ها دچار تیک‌هایی باشند که بیشتر از یک سال درمان آن طول بکشد. این کودکان باید توسط متخصص مورد معاینه قرار بگیرند. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

🌼نقاشی زیبا با اعداد ۱ تا ۵ انگلیسی 🌸ویدیو آموزش در مطلب بعدی👇 🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

🌼ویدیو آموزش نقاشی زیبا با اعداد ۱ تا ۵ انگلیسی 🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#قصه_کودکانه 🌼آهو و لاکپشت #قسمت_پایانی لاکپشت در لاک خود فرو رفت، وقتی صیاد رسید دید دام پاره شده است و از شکار خبری نیست.اطراف را خوب نگاه کرد، چشمش به لاکپشت افتاد که در لاک خـود فــرو رفــتـه بـود، بـه طـرف او رفـت و او را برداشت و داخل کیسه انداخت و به طرف رودخانه حرکت کرد. دوستان لاکپشت که خیلی خیلی از این ماجرا ناراحت بودند، به دنبال صیاد به راه افتادند و در فکر بودند که چگونه دوست خود را نجات بدهند. ناگهان فکری به ذهن موشی رسید رو کرد به آهو و گفت: دوست عزیز تو خود را به نزدیکی صیاد برسان و وانمود کن که پایت مجروح شده و نمی توانی خوب بدوی. صیاد هم که برای خوردن آب به کنار رودخانه رفته بود، تا چشمش به آهو افتاد کیسه را رها کرد و به طرف آهو دوید تا او را بگیرد. در همین حال موشی از فرصت استفاد کرد و کیسه را سوراخ کرد و لاکپشت را نجات داد. لاک پشت هم سریع خود را داخل آب پنهان کرد،آهو هم صیاد را به طرف جنگل سبز برد و کم کم سرعت خود را زیاد کرد و فرارکردو رفت، صیاد که از گرفتن آهو ناامید شده بود برگشت، وقتی دید کیسه سوراخ شده و از لاکپشت خبری نـیست، خـیلـی ترسید، با خود گفت: امروز هرکس را شکار کردم از دستم فرار کرده است، این جنگل خیلی مرموز و عجیب است. بهتراست تا اتفاق دیگری نیافتاده اینجا را ترک کنم و به سرعت از جنگل بیرون رفت. لاکپشت و آهو و زاغ و موشی که از دست صیاد راحت شده بودند، خیلی شاد و خوشحال شدند و خدا را شکر کردند و قدر دوستی خود را دانستند و سالیان سال در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی کردند. #پایان 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4

#قصه_کودکانه #قصه_صوتی 🌼عنوان قصه :آقا حامد 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4