20.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸ویدیو آموزش نقاشی میوه
🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ماجراهای نخودی تولد نخودی.pdf
7.33M
#قصه_کودکانه 👆
#عنوان_قصه :
🌸ماجراهای نخودی
(تولد نخودی)
#توضیحات:پی دی اف(کیفیت بالا)
(کتاب قصه تصویری)
🌼🍃🌸🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
عروسک خندان_صدای اصلی_51130-mc.mp3
12.21M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
#قصه_شب 🌃
🌸 عروسک خندان
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌸ســـــــلام
🌾صبحتون سرشار مهربانی
🌸ان شالله امروز پراز
🌾خیر و برکت باشه
🌸دلتون به پاکی صبح
🌾زندگیتون پر از آرامش
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
درخانواده #فرزند_سالاری نداریم. کودک نبایدبرای زندگی تصمیم بگیرد باید مشارکت داده شوند، از آنها نظر پرسیده شود، ولی همیشه نظر آنها نباید محور قرار گیرد.
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔶شعر
﴿ حجاب ﴾
🌸🌼🍃🌼🌸
🌸هست امروز جشنِ تکلیفم
🍃تاجِ نوری نهادهام به سر
🌸تا شود شاد حضرتِ زهرا
🌱آن گلِ بوستانِ پیغمبر
🌸🔸
🌸تاجِ نور است چادرِ زهرا
🍃پر غرور است چادرِ زهرا
🌸روزِمحشربهپیشِچشمِجهان
🌱در عبور است چادرِ زهرا
🌸🍃
🌸باحجابیکه من به سر گیرم
🍃جلویِ صدمه و ضرر گیرم
🌸باهمین تار و پودِ چادرِ خود
🌱جلویِ دشمنان سپر گیرم
🌸🔸
🌸طبقِ فرمایشِ رسولِ خدا
🍃هم به حکمِ وصیتِ شهدا
🌸عاشق چادریم و میگوییم
🌱تا ابد فاطمهستالگویِ ما
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعر سلمان آتشی
#شعر_حجاب
#کودک_نوجوان
#عاشقان_حضرت_زهراء
🍃درانتشار این شعر
با فوروارد مطلب،لطفا همه بکوشیم
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت ایوب علیه السلام
#قسمت_ششم
-ای وای بر من، بیچاره شدم. هفت پسر و تنها دخترم مردند. دختر مهربونم... حالا چه کنم!
حضرت ایوب به شدت گریه کرد و قلبش شکست و گفت:
-خدایا، خدا اون قدر گریه میکنم تا خون از چشمام بیاد، چه طور باور کنم، چه وحشتناک...
همه ی مردم جمع شده بودند و با ناراحتی به حضرت ایوب نگاه میکردند.
رحیمه همسر حضرت ایوب هم داشت گریه میکرد، حضرت ایوب گفت:
-مردن عزیرهام رو چه طور تحمل کنم... روز و شبم را چه طور بدون عزیرهام بگذرونم. دیگه با کی حرف بزنم و چه طور زندگی کنم. خدا دیگه تحمل ندارم. یکی از مردم جلو آمد و گفت:
-ایوب حق داری این قدر گریه کنی، آخه چرا خدا عزیرات رو ازت گرفت؟ از این به بعد چه طور میخوایی زندگی کنی؟
حضرت ایوب داشت گریه میکرد که صدای خنده ی شیطان را شنید. حضرت ایوب از این که شیطان خوشحال شده بود ناراحت شد و اشکهایش را پاک کرد و گفت:
-خدایا، من دارم چی میگم! این بچههایی که تو به من دادی امانت خودت بودن و حق داری هر وقت دوست داری آنها را از من بگیری، خدایا منو ببخش مرگ و زندگی همه ی ما دست توست. خدایا تو که این قدر مهربانی منو ببخش و توبه میکنم.
مردم با تعجب به حضرت ایوب نگاه کردند آنها باور نمی کردند که حضرت ایوب این قدر صبرش بالا باشد. حضرت ایوب هیچ وقت شیطان را دوست نداشت او آن قدر خدا را دوست داشت که حاضر بود همه چیزش را برای خدا بدهد، اما مردم این چیزها را نمی فهمیدند و حضرت ایوب را باور نمی کردند.
تا این که حضرت ایوب مریض شده بود. او در عرض این چند سال هم ثروت خود را از دست داده و هم خانواده اش همگی مرده بودند.
حضرت ایوب حتی در مریضی هم خدا را دوست داشت و صبوری میکرد و دست از عبادت بر نمی داشت.
مردم صبوری حضرت ایوب را میدیدند و این که چه قدر خدا را دوست دارد اما هنوز به حرفهای زشت خود ادامه میدادند. یک روز همه دور هم جمع شده بودند و داشتند پشت سر حضرت ایوب حرف میزدند، یکی از آنها عصبانی شده بود گفت:
-من موندم چرا داره تو این شهر زندگی میکنه.
یکی دیگر گفت:
-خب میگی چی کار کنیم. این جا خونه و زندگیشه.
مرد دیگری از جا بلند شد و گفت:
-او باید از این جا بره دیگه از دستش خسته شدیم.
یک زن که دلش برای حضرت ایوب میسوخت گفت:
-اون داره توی خونه ی خودش زندگی میکنه و کاری با ما نداره. چه کارش دارین. او پیامبر است. گناه داره. همه عصبانی شدند و هر کدام چیزی میگفتند:
- نه او باید از این شهر بره وگرنه همه ی ما رو مثل خودش بدبخت میکنه. از شهر بیرونش کنین.
حضرت ایوب مریض گوشه ی خانه نشسته بود. مردم همه به خانه ی حضرت ایوب آمدند. حضرت ایوب و همسرش رحیمه خوشحال شدند و فکر میکردند مردم برای عیادت آمده بودند.
رحیمه با خوشحالی آنها را به خانه دعوت کرد.
مردم هر کدام توی حیاط خانه ی حضرت ایوب نشستند.
یکی از آنها گفت:
-ایوب حالت چه طوره؟
حضرت ایوب با همان حال بد خود گفت:
-شکر خدا. خدا را شکر.
یکی دیگر گفت:
دکترها چه گفتن؟
حضرت ایوب گفت:
-دکتر من خداست هر چه او بخواهد. من راضی هستم.
مردی که از همه پیرتر بود گفت:...
#این_قصه_ادامه_دارد...
🔹دسترسی سریع به قسمت های قبل👇
👈قسمت اول
👈قسمت دوم
👈قسمت سوم
👈قسمت چهارم
👈قسمت پنجم
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کمک کردن به دیگران_صدای اصلی_229204-mc.mp3
10.93M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
#قصه_شب 🌃
🌸 کمک کردن به دیگران
🦆مرغابی ای بود که به بداخلاقی معروف بود.
مرغابی یک روز تصمیم گرفت که برای دوست پیدا کردن به دیگران، به آنها کمک کند. اما مرغابی نمی دانست که چطور به بقیه کمک کند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
برای بهبود پیوند عاطفی با فرزند
خود در روز وقتی را برای بازی با او اختصاص دهید.
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر
« نانِ خوب و تازه »
🌸🌼🍃🌼🌸
🌸 ای نانِ خوب و تازه
🌱 عطرِخوشت چه نازه
🌸 هستیهمیشه اینان
🍃 نیرو و قوَّتِ جان
🌸 در درگهِ الهی
🌱 داری چه جایگاهی
🌸 در نزدِ دین و ملت
🍃 واجب شد احترامت
🌸 اما بدان که ای نان
🍃 رنجت کشیده دهقان
🌸 تو بذرِ پاک بودی
🌱 در زیرِ خاک بودی
🌸 دهقانِ سالخورده
🍃 بهرِ تو رنج برده
🌸 تا گندمت رسیده
🌱 پس خوشهخوشه چیده
🌸 گندم ز کاه جدا شد
🌱 راهیِ آسیا شد
🌸 پس آسیا بچرخید
🌱 تا گندم آرد گردید
🌸 نانوایِ مهربان هم
🌱 کردش خمیر و کمکم
🌸 شد واردِ تنور آن
🍃 تا پخته گشتو شد نان
🌸 هفتاد مردِ کاری
🌱 دادند دستِ یاری
🌸 اکنون نشسته اینجا
🍃 نان رویِ سفرهیِ ما
🌸 شد شاملِ تو ایران
🌱 لطفِ خدایِ رحمان
🌸 زیرا که سفرهها مان
🍃 هر روز پر شد از نان
🌸 نانْ پُر ز احترام است
🌱 اسرافِ آن حرام است
🌸 توفیق دِه خدایا
🍃 دانیم قدرِ نان را
🌸 با احترام آن را
🌱 مصرف کنیم هرجا
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعر :سلمان آتشی
#نان_خوب_و_تازه
#اسراف_نان_حرام_است
#توفیق_ده_خدایا
#دانیم_قدر_نان_را
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
دانستنی هایی درباره راسو( چگونه یک راسو باشیم).pdf
7.31M
#قصه_متنی_و_تصویر
#قصه_کودکانه
🌼پی دی اف
🌸عنوان: دانستنی هایی درباره راسو
🍃 مترجم: زهرا سلیمانی کاریزمه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ســـــ🌸ـــــلام
روزتون قشنگـــــ🌸
لحظه هاتون با یاد خدا زیبا و زیباتر🌸
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4