هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
☫﷽☫
#تحریر_حم
#مصدق؛ عامل اصلی #کودتای_مرداد!
با نضجگیری نهضت #علمای_شیعه برای #ملی کردن #نفت، #انگلیس ناچار به عقبنشینی بود ولیکن عقبنشینی خود را #مدیریت کرد که فوقالعاده #مکارانه بود.
فلذا یکی از نفوذیهای جنجالی خود را وارد صحنه کرد و ملی شدن نفت را بنام او تمام کرد تا با یک تیر چند نشان بزند:
- #محمد_مصدق را به اولین مدرک #دکترای_حقوق رسانید. (#مستوفی سابق را به #دکتر_حقوقدان تبدیل کرد)
- #مصدق_السلطنة #قجری را به #نمایندگی_مجلس و سپس به #نخست_وزیری رسانید.
- طی یک #دادگاه_فرمایشی البته دارای سناریوئی هوشمندانه، دکتر مصدق را به سکوی #قهرمان_ملی رسانید تا برای توسعه #ملی_گرایی #شیطانی، بستر و عقبه پیشروتری را فراهم نماید.
تا اینکه نهایتاً به #اهداف_شوم این رسانیدنها برسد که دو پیامد مهم آنها عبارت بودند از:
۱) آثار #نهضت_مشروطه - مشارکت روزافزون #ملت در #قدرت و #حکومت - را در قالب کودتائی نابود سازد که زمینههای حقوقی #کودتا توسط خود دکتر مصدق انجام گرفت و #خیانت_بزرگ وی را پولخوردهها و گولخوردههای رسانههای #صهیونیزم_انگلیسی در حد یک #اشتباه کوچک تنزل دادند! (که از آن با عنوان #اشتباه_تاریخی یاد میشود)
۲) #قدرت_مطلقه در ایران، مجدداً به #رژیم شاهی واگذار شد که اجازه داد #سلطانی #استعمار_سیاه #انگلستان کماکان بر #نفت_ایران و سایر معادن و منابع آن #پایدار بماند. فلذا #اوضاع_سیاسی #ایران نه تنها به اوضاع قبل از ملی شدن نفت که به اوضاع قبل از نهضت مشروطه برگشت!
طرز رفتار #دکتر_نفوذی در #لاهه هم از سناریوهای انگلیسیهای همیشه #مکار و خبیث بود که خیلی ماهرانه به #نمایش درآمد.
در مسئله نفت این نکته را هم نباید فراموش کرد که قبل از نفت در ایران عمده درآمد #رژیم_سلطنتی از محل مالیاتها بود که تحصیل آنها بر عهده مستوفیها بود و مصدق از ۹ سالگی #مستوفی شد در #خراسان و سپس #فارس و...
با ارزش یافتن نفت بعنوان تارکنشین منابع مالی حکومت، بساط مستوفیان و مالیاتها تقریبا جمع شد و به #تاریخ پیوست! و آنها را به بیکارالدولهها ملحق نمود.
ولیکن بعد از نهضت مشروطه ملت به رهبری#علمای_اعلام و تشکیل #عدالتخانه و #مجلس، مسئله اینجا بود که #درآمد_نفت در اختیار #دربار_سلطنتی قرار بگیرد یا در اختیار #دولت منتخب #مجلس؟
بنظر میرسید مصدق با #فرصت_طلبی و #موج_سواری خود در نهضت و طرح ملی کردن نفت دنبال آن بود که نفت در اختیار دولت باشد و لذا #رژیم_شاهنشاهی #قدرت_اقتصادی خود را از کف میداد و بستری جهت بازگشت قدرت به قاجار!
از طرفی #اجانب (#غرب_صنعتی) دنبال چپاول #نفت_ایران بودند.
آنها ترجیح میدادند که نفت در اختیار #شاه باشد نه دولت و مجلس.
لذا مصدق (با #انحلال_مجلس که موجب بیاعتبار شدن دولت خودش شد و شاه را مجاز به #انحلال_دولت کرد ولو با #کودتای_قانونی!) قطعهای از پازل اجانب را بازی کرد تا قدرت مطلقه مجددا به #سلطنت منحوس برگردد.
بنابراین نفت در ایران صرفا یک ابزار سیاسی بود.
#مأموریت (خیانت) مصدق فراتر از مسئله نفت بود.
وی که فرزند پیشکار #ناصرالدین_شاه #قاجار بود و از ۹ سالگی #مستوفی_خراسان شده بود بعد از اخذ اولین مدرک دکترای حقوق، از طرف #صهیونیزم_جهانی مأموریت یافت تا با نقشه کاملا حسابشدهای، کلیه دستاوردهای نهضت مشروطه را نابود کند و ۱۰۰٪ #قدرت_سیاسی #جامعه را به رژیم سلطنتی برگرداند که با حمایت مشترک انگلیس و #آمریکا موفق هم شد. زیرا رژیم سلطنتی بمراتب راحتتر به سلطه #دشمنان در میآمد و میآید تا #نظامات_مردمی متمایل به #علمای_اسلام.
بنابراین؛ ملی شدن نفت خواست #ملت بود و سکهای دارای دو طرف:
_ «ممانعت از غارت آن توسط اجانب» و
_ «ممانعت از چنگاندازی سلطنت بر آن».
کودتای ۲۸ مرداد هر دو طرف این سکه ملی را نابود کرد.
و مصدق هم #مقصر_اصلی بود که با انحلال مجلس، وجاهت و اعتبار دولت خود را از کف داد و بهانه به شاه و #حامیان_شاه برای کودتا.
«ساقط شدن اعتبار دولت با انحلال مجلس» یک مقوله کاملا حقوقی بود و چیزی نبود که مصدق آنرا نداند یا به سادگی بتواند از آن #غفلت بورزد!
اگر نمیدانست و توجه نداشت، حقوقدانی و دکترایش پوچ بوده است. و اگر میدانسته که بالتبع بخشی از #نقشه_کودتا بوده است.
اگرچه تلاش برای بازداشت حامل #نامه_شاه را هم نباید نادیده گرفت که احتمالا نشانگر توجه دیرهنگام مصدق به #خبط_حقوقی بزرگ خود بوده اما بیثمر بود. شاید هم برای واقعنمائی #نمایش حیلهگرانهاش صرفاً بازی کرد تا تمام حلقات دغلکارانهاش را پوشش فریبکارانه بدهد.
«الا لعنة الله علی القوم الظالمین»
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
مرداد ۱۴۰۰
این را هم ببینید 👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2004
💠کانال اطلاعرسانی
چلچراغ معارف و احکام حم 👇
eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۲):
«ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکلیافته گفته میشود. به طوری که میتوان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل میدهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده میشود.»
این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالشهای امام در تشکیل نظام» در اینجا، تابع الگوی #تنظیم_خطی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکهای (متناسب با امکانات پیامرسان ایتا در فضای مجازی) استفاده میکنیم که همان لینکهای ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده میشد)
و اما بعد؛
جغرافیای طرح مبحث؛
۱) رویداد #خیزش_مقاومت #غرب_آسیا
۲) سالگرد #دهه_مبارکه_فجر
۳) #انتخابات_مجالس #شورای_اسلامی و #خبرگان_رهبری
بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال میخواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای #تثبیت_نظام دارد یا از رویکردی به #استمرار_نهضت هم برخوردار است؟
هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در #اذهان_جامعه، میتواند در موفقیت و کارآمدی #انتخابات_ملی مذکور، مؤثر و بلکه تعیینکننده باشد.
نهضت و نظام، اگر #اسلامی باشند از همدیگر تفکیکناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانیها و مقالاتم از عبارت #نظام_ولایی استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالصتر و رساتر است.)
جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت.
قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد.
وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است.
بنابراین باید دید، «نهضتگرائی انتخابات» و «نظامگرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟
شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانهای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است.
تنها راه #حفظ_نظام بعنوان #اوجب_واجبات و پیشگیری از #سقوط_نظام و دفاع از #بقای_نظام، #حفاظت_اصولی از #بقای_نهضت در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دستیازی نیست.
همچنانکه #اسلامیت در تحقق خود، رهین جمهوریت است، #جمهوریت هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و #انتخابات_اسلامی هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد.
گرامیداشت #دهه_فجر، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوقهای آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. #تظاهرات_میدانی بدون #انتخابات_پنهانی (رأینویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از #میدان، مرتعی #شیطانی و #نفسانی بیش نخواهد بود.
یکی از بزرگترین چالشهای «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیشبرد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالیترین مزیّت بینظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضتها و نظامات جهانیان است.
آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟!
#امامین_انقلاب، «بیمه کردن #سلامت_نظام از میل آن به #استبداد و #دیکتاتوری و انواع #مفاسد_حاکمیتی» را در مردمیسازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابیگری آنان است و بس.
بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد #شهادت_طلبی (که #رمز_پیروزی است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه میتوان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، #استحاله خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت.
انتخابات رقم خواهد زد که #نظام_ملت، ولایی باشد یا ویلایی!
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
صفحات مجازی حسینی منتظر:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏