هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۱):
مزیت #انقلاب_اسلامی و #نظام_اسلامی ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که #اسلامیت هر دو عنوان مذکور، اجازه نمیدهد بین #انقلاب و #نظام، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آنها برقرار باشد.
بزرگترین #انحراف دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» #ایران از جانب کسانی بر #ملت_ایران، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتیناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید میکنند!
در این #سلسله_مقالات بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از #بزرگان و #انقلابیون را به کام خود کشیده است، مورد #آسیب_شناسی قرار دهیم.
نگارنده این سطور بلحاظ #وضعیت_سیاسی خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتیزدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیتهای #مطالعات_سیاسی گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین #مسئله بود که بدنبال مطالعه مقالهای از #دکتر_شریعتی! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟!
توصیه میکنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذیربط کتاب #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی آن #شهید (در ذیل سلسله مباحث #اسلام_شناسی وی) مطالعه بفرمائید.
(گلچینی از متن و صدای ذیربط، ضمیمه این مقاله است)
بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار #حکومت_اسلامی بود که بعداً با #هدایت #امام_خمینی به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت.
ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟!
اشارهای به جغرافیای زمانی این دغدغه:
در سال ۱۳۵۱ از روستا به #تهران مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی #پایانه_جنوب، ساکن بودیم و بنده در #مدرسه_راهنمائی شهاب (واقع در ضلع جنوبی #بوستان_بعثت که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابیگری خود، اقدام به تشکیل سرّی #گروه_انقلابی #سلحشوران_علوی نمودم.
در آن دوران، شیفته داستانهای #حماسی، #مذهبی #محمود_حکیمی بودم که عنوان #گروه_سیاسی خود را از نام یکی از کتابهای وی اقتباس کرده بودم.
#وضعیت_اقتصادی #خانواده ایجاب میکرد که با اتمام #سیکل_راهنمائی، #ترک_تحصیل کرده و در #بازار_تهران به #کارگری (شاگردبازاری) بپردازم و اولین #حقوق_ماهیانه من زیر یکهزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر #استقلال_اقتصادی قرار بگیرم.
در بازار تهران (#صنف_قماش) فعالیتهای سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی #انجمن_توحیدی #مستضعفین بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابیتر از دانشآموزان سلحشوری بودند!
میرزای حجره ما از اعضای #حزب_ایران بود که به #داریوش_فروهر قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایشهای مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف #جبهه_ملی و وفاداران به #دکتر_مصدق به شمار میرفت.
بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آنها مرزبندی داشته و نمیتوانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم #طشت_رسوائی همه آنها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد!
گروه (و بتعبیری دقیقتر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در #اعتصابات_بازار از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت.
لازم به ذکر است که #بازار_سنتی تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛
۱) اربابها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده میشدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر میزدند و هنگام ناهار هم میرفتند.
۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل میدادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک میکردند.
۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامهبری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند.
بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که #فرصت_مطالعاتی و #فعالیت_تشکیلاتی نداشته باشم.
(حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به #انقلاب_اسلامی ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود.
در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای #صدور_انقلاب به همه جهان، قدم در راه #سینما و #تلویزیون گذاشتم که با وقوع #جنگ_تحمیلی به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهههای#دفاع_مقدس شدم. غرض از ...
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار ۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
♣️ ابعاد وجودی سهگانه ما
(بخش اول):
👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سالها قبل برای اولینبار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کمرونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم میکنم:
بنظر این حقیر؛ ریشه در #ثقالت و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد!
#قرآن، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ #بشریتی، #انسانیتی و #آدمیتی خلاصه میکند.
(کلمه #بشر را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه #آدم را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه #انسان را بیشتر از مجموع آندو به کار برده است)
رفع #نیازهای_بشریتی (کاملا #مادی و #دنیوی و بعبارتی #حیوانی) در اولویت اول این موجود است.
تأمین #نیازهای_انسانیتی (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد.
تهیه #نیازهای_آدمیتی (کاملا #معنوی و #ملکوتی) در اولویت آخر این موجود است!
مگر آنکه #تربیت شده باشد به #تربیت_أحسن_الهی» که آنگاه این اولویتها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد.
معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه #مذهبی و حتی #حزب_اللهی و باصطلاح #ارزشی بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند!
#نماز_جماعت، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست.
البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار میدهد.
#بشریت میل به #ثقالت دارد بر خلاف #آدمیت که عشق به #هدایت دارد.
لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛
۱- بالحکمة
۲- الموعظة الحسنة
۳- جدل أحسن
(جدل حسن هم #پیشرفت و #موفقیت پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط #جدل_أحسن، آنهم بعد از بیان #حکمت و انجام #موعظه_نیکو) ...
+ نقادی یک نماهنگ:
⁉️ فراتر از فروتر!
⁉️ نژاد = مذهب ؟!
⁉️ بشریت =/= مذهب؟!
👌 #شیطان که دشمن #انسان است در #قلوب انسانها به أشکال مختلفی #نفوذ پیدا میکند.
👌 یکی از کاربستهای شیطان، استفاده از برخی #جنود_باطنی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست!
👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در #قلب) را بر میانگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در #عقل) را تهی و فاسد نماید!
🌀 اخیرا فیلمی در #فضای_مجازی، منتشر میشود که مثال روشنی از این #تاکتیک_شیطانی است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور #اروپایی را میبینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامهای نوعدوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم میسازند. تا اینجای قصه، همهچیز خوب پیش رفته است ولیکن پایانبخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جملهای هست که بجز بهرهبرداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا میکند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»!
و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی):
الف) توجیه جمله اعوجاجی:
۱. #نژاد و #مذهب را همسان میپندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها #تعصب بر عدم همرنگی با دیگران است.
یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران میدانند و خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم #خدمت به دیگران میگردد.
همچنین #مذهبیون هم بلحاظ مراعات برخی #احکام_مذهبی قاعدتا دارای انضباطی در #روابط_اجتماعی خود هستند که اجازه نمیدهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند.
بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است.
۲. بشریت را در اینجا در مقابل #حیوانیت (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است.
در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است.
و در موارد دقیقتر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه #امام_حسین(ع) در روز #عاشورا هنگام تقاضای #آب برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت میکند؛
«إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمیترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱)
زیرا عربها ادعا داشتند که از #احرار هستند و لذا مرتکب رذالت نمیشوند!
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
✅ تبریک و اعلام آمادگی برای همکاری
با #تنفیذ_مشروعیت، امر #ریاست_جمهوری جناب آقای #مسعود_پزشکیان، برای دوره چهاردهم، تثبیت شد.
قاعدتاً از امروز #تخریب_پزشکیان، تخریب #جمهوری_اسلامی_ایران است و لذا بنده (ضمن حفظ #موضع_نقادی #بدون_تعارف همیشگی خود در قبال دولتها و صاحبان قدرتها)، بنا بر توصیه #مقام_معظم_رهبری مبنی بر ضرورت کمک به دولت ایشان و نظر به فراخوان ریاست محترم جمهوری از #نخبگان، اینجانب بعنوان مؤسس #انجمن_نخبگان_ایران (منجر به تشکیل #بنیاد_ملی_نخبگان ریاست جمهوری) و دارای دهها طرح فنی_مهندسی و صدها ایده #فرهنگی، #هنری، #علمی، #اجتماعی، #مذهبی، #اقتصادی، #نظامی، #کارآفرینی و... برای نیل به #ایران_قوی و صاحب سبک #نوآوری_فراگیر و با تقدیم رزومه مختصر خود (#تمبر_اختصاصی)!،
بدینوسیله اعلام میکنم که حاضرم، پلیدی شوم و پلشتی کهنه #بیسوادی را با استفاده از روش #سوادآموزی_جهشی خلاقانه خود، در دوران ریاست #دکتر_پزشکیان، از کلیه #مناطق_ایران، ریشهکن نمایم تا در افتخار یکی از دستاوردهای #دولت_مسعود (که پیامد آن، انحلال رسمی #سازمان_نهضت_سوادآموزی و بالتبع حذف یکی از ردیفهای #بودجه_ملی خواهد بود)، سهیم باشم انشاءالله
👌و نیز اعلام میکنم؛ اگر موفق به انجام این #وعده نشدم، قبل از اتمام قانونی ریاست جناب پزشکیان (حفظهالله)، حاضرم در ملأ عام #اعدام بشوم! تا درس عبرتی باشد برای همه «مهاجمین به مناصب نظام» که از #وعده_صادق بیبهرهاند!
لطفاً این پیام را بچرخانید تا برسد به دست رئیس جمهور محترم 🙏💐
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۷
🆔@chelcheraaqHM
🎲 چلچراغ
🙏