『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_چهل_و_هشت #محمد € خانم محرابیان؟! این لیست متهمین ای
به نام خدا
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_دویست_و_چهل_و_نه
#رسول
€ رسول .. میدونم اصلا شرائط خوب نیست..
ولی .. یه چند تا سوال هست که .. باید از رها بپرسم!!
$ آقا الان.. آخه..
€ رسول.. چاره ای نیست
وارد اتاق شدیم...
رها خودش رو جمع و جور کرد..
€ چطوری رها خانم... بهتری؟؟؟
٪ سلام آقا محمد.. بهترم..
€ چند تا سوال ازت دارم... البته اگه حالش رو داری!!
٪ بپرسید..
€ آخرین باری که شهرزاد رئوف رو دیدی کی بود..
دقیقا برام بگو چی یادته...
از شنیدن اسم شهرزاد رئوف...
رفت توی فکر..
محمد نگاهی به من کرد...
اروم داشت میرفت بیرون که..
٪ کجا آقا محمد؟؟
€ من درکت میکنم..
شرائط طوریه که.. فک کردم شاید بتونی..
٪ مگه جواب سوالتونو نمیخواید؟؟
€ رها خانم من نمیخوام اذیت بشی!!
٪ ن.... آخرین باری که شهرزاد رئوف رو دیدم...
یه ... از آخرین بار.. یه چیزایی یادم میاد...
که...
$ اروم باش رها...
٪ آخرین تصویر نحسی که ازش یادم میاد...
منو زیر مشت و لگد گرفت...
بهش التماس کردم... که داود رو نجات بده..
دستش رو....ه..
وقتی ما رو انداختن توی اتاق..
از یه دریچه زیر زمینی فرار کرد...
خیره شد به در..
¤ چطوری آبجی کوچیکه😁؟!
€ علی 🧐
¤ چیه.. خوب دلم واسش تنگ شده...
خبر دارم... اوم.. توپ😁
آقا داوودتون به هوش اومده...
چقدر هم که سراغتو گرفت😘...
٪ راست میگی علی؟؟؟؟؟ حالش خوبه؟!
¤ البته تو که حالت بده .. نمیتونی بری😅😁
٪ من خوبم...
رها پاشد...
$ کجا؟؟😐😨
٪ دریا.... دریا..
$ هیسسسس.. رها بیمارستانه ها..
دریا خانم اومد تو...
اول همدیگه رو بغل کردن...
بعد هم رها سوار ویلچر شد...
باهم ب طرف اتاق داوود رفتیم...
داوود تا رها رو دید..
از خوشحالی گل از گلش شکفت...
از دیدنش کلی ذوق کردم..
جلو رفتم محکم بغلش کردم..
$ خیلی مردی آقا داوود ... الان دیگه مطمئنم هیچ کس بهتر از تو نمیتونه آینده خوشبختش کنه...🙂... مردونگی کردی داداشم...
¤ بهتری شاه داماد؟؟؟
& خدا رو شکر... رها؟؟
رها رو آوردن نزدیک تر...
& حالت خوبه؟؟؟ چیزیت نشد؟؟؟
€ آقا داوود😅 بزار واسه بعد😉😁..
این آقا رسول ما کلی منتظرت بوده!!!!
نمی دونی چه خوابی برات دیده!😂
نذر کرد اگه شما دوتا سالم برگشتید کل هزینه عروسی رو بده!!!😄
آقا داوود ... دیگه ب فکر لباس دامادی باش😁
¤ عجب نذری هم کردی شیطون😂...
خوب خودتو از شر رها خلاص کردی...
آقا داوود تسلیت میگم...
٪ 😟عه... علی...😢من کجام شر.....
ساکت و اروم یه گوشه نشستم🙁
¤ همین دیگه... مشکل همینجاست....
این آرامش قبل از توفان...😂😌
$ حالا.. خارج از شوخی...🙂 خوشحالم که هر دوتا تون برگشتید....
& دریا تو خوبی؟؟؟
* من با شما حرفی ندارم😒🙂
& 🙁چرا اخه؟؟؟
* به خاطر اینکه همینجوری هرکاری دلت خواست میکنی... فقط به رها فک کردی!! نگفتی یه خواهریم دارم..😐
٪ خدا به خیر کنه... این از همین الان داره خواهرشوهر بازی درمیاره😂!!
& مامان کجاست؟؟ خبر داره...
گوشی محمد زنگ خورد...
€ بچه ها ... من دیگه برم.... شما هم اینجا رو خلوت کنید.... بچه ها استراحت کنن..
با دکتر حرف زدم...
ایشالا تا ۴۸ ساعت آینده اگه حال عمومی تون خوب باشه مرخصید.....
۹ آبان ۱۴۰۰