هدایت شده از 📌تقویم شیعه📜
١.
🖤 دفن بدن مطهر پيامبر (ص)
در نيمه شب اول ربيع الاول بدن مطهر خاتم الانبياء و المرسلين صلىاللهعليهوآله را اميرالمؤمنين على بن أبیطالب عليهالسّلام دفن فرمودند.
📚 طبقات ابن سعد: ج۲، ص۷۸
مصيبت و فاجعه رحلت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله از يك طرف و بىاحترامى به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و كفن و دفن حضرت از طرف ديگر، داغهائى بود كه بر دل مبارك اميرالمؤمنين عليهالسّلام سنگينى مى كرد.
📚خصال: ص۳۷۲
چنانكه با ياد تلخ آن روزها فرموده اند: «آيا بدن شريف پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله را رها مىكردم و او را دفن ننموده براى خلافت و سلطنت بعد از او نزاع مىكردم»؟
📚 احتجاج: ص۷۴
شيخ مفيد مى فرمايد: «اكثر مردم در دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اينكه بين انصار و مهاجرين مشاجره در امر خلافت بود.
📚 ارشاد مفيد: ج۱، ص۱۸۹
اعمش مىگويد: پيامبرشان از دنيا رفت و مردم هم و غمى نداشتند جز آنكه عدهاى بگويند: «امير از ماست» و طايفه ديگرى بگويند: «امير از ماست».
📚 تقريب المعارف: ص۲۵۶
هنگام رحلت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله مغيره خطاب به ابوبكر و عمر گفت: اگر بعداً با مردم كارى داريد آنها را دريابيد. لذا ابوبكر و عمر هنگام دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله حاضر نبودند، بلكه ميان ديگران بودند كه در سقيفه براى خود امير انتخاب مىكردند، و قبل از آنكه كنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد.
📚 المنصف: ص۱۴ و۵۶۸
عبداللَّه بن حسن مىگويد: به خدا قسم ابوبكر و عمر بر پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارك آن حضرت دفن نشد، ولى با اين همه اهل سقيفه مشغول كار خود بودند.
📚 تقريب المعارف: ص۲۵۱
حضرت باقر عليهالسّلام مىفرمايند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز مى خواندند، و عموم مردم حتّى خواص و نزديكان حضرت بر بدن مبارك نماز خواندند، اما هيچيك از اهل سقيفه بر غسل و كفن و دفن حضرت حاضر نشدند. اميرالمؤمنين عليهالسّلام، بريده اسلمى را براى خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولى اعتنائى نكردند و بعد
از دفن آن حضرت بيعت آنان هم تمام شد.
📚 مناقب ابن شهر آشوب: ج۱، ص۲۹۷
عايشه در اين باره اقرارى دارد كه جالب توجه است. او گفته است: «بخدا قسم ما از دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله با خبر نشديم تا اينكه صداى بيل و كلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنيديم»، يعنى بعد از دفن متوجه شديم.
📚 تاريخ الاسلام (ذهبى): ج۱، ص۵۸۲
بايد از اينان كه بر سر غصب خلافت همه چيز را فراموش كرده بودند پرسيد: آيا سقيفه در حضور پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله و به سفارش حضرت بود يا غدير؟
آيا براى تشكيل شوراى سقيفه دستورى از طرف خداوند آمده بود يا درباره غدير؟
آيا در سقيفه از اكثر بلاد مسلمين حضور داشتند يا در غدير؟ آيا در سقيفه همه مردم حاضر بودند يا در غدير كه حتّى زنها هم بيعت كردند؟
#ربیع_الاول #پيامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
هدایت شده از 📌تقویم شیعه📜
۴.
🔥 هجوم به خانه وحى
در اين روز اولين هجوم به خانه اميرالمؤمنين عليهالسّلام صورت گرفت.
هنگامى كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام متوجه غسل و كفن و دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله شد و غاصبين خلافت در سقيفه بودند، در شب چهارشنبه كه اول ربيع الاول بود بدن مبارك آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصيت پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله متوجه جمع آورى قرآن شد.
آن حضرت فرموده بودند: «على جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آورى كن...».
📚 تفسير فرات: ص۳۹۸؛ در توحيد صدوق: ص۷۳ ،هفت روز؛ و در أمالى طوسى: ج۱، ص۲۶۳، نه روز آمده است.
در اين ايام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند:
بار اول در روز اول ربيع بود كه براى بيعت آمدند و آن حضرت فرمود كه قسم ياد كردهام كه تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بيرون نيايم و آنان بازگشتند.
پس از آن اميرالمؤمنين شبها صديقه طاهره و حسنين عليهمالسّلام را بر در منازل اصحاب مىبردند و طلب يارى مىنمودند.
📚 كتاب سليم بن قیس: ص۱۲۸
بار دوم هفت روز بعد از دفن پيامبر صلّىاللَّهعليهوآله بود كه زبير و عدهاى ديگر در منزل اميرالمؤمنين عليهالسّلام جمع شده بودند. آن روز زبير شمشير كشيد تا عمر را بكشد.
📚 توحيد صدوق: ص۷۳
بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن درب منزل و ضرب و جرح صديقه طاهره سلام اللَّه عليها و كشتن حضرت محسن عليهالسّلام، اميرالمؤمنين عليهالسّلام را با دست بسته بيرون بردند.
📚 كتاب سليم بن قیس: ص٨٢ و٢۴٩؛ تاريخ طبرى: ج۳، ص۲۰۳
#ربیع_الاول #پيامبر #امام_علی #حضرت_زهرا
🆔 @TaghvimShia1
🍃 ﷽ 🍃
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»
مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
🌺
📗 سوره أحزاب، آیه ٢١
#قرآن #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
١.
🍃 پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله،
چون داخل خانه میشد، وقت خود را سه قسمت مىنمود:
يك قسمت را براى خداوند متعال،
يك قسمت را براى اهل خانه،
و يك قسمت را براى كارهاى شخصى اختصاص میداد.
وقت اختصاصى خود را نیز دو قسمت كرده بود: براى خود، و براى مردم كه صرف امور همه مردم از عام و خاص مىنمود و هيچ چيز را از ايشان دريغ نمىكرد.
🌹
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
٢.
🌿 پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله
جز در سخنان سودمند دهان فرو مىبست،
و بين مردم الفت ايجاد مىنمود و از ايجاد تفرقه پرهيز مىنمود و مردم را (از فتنهها) بر حذر مىداشت،
و از اينكه با مردم جز با خلق نيك و خوشروئى برخورد و معاشرت داشته باشد، احتراز مىفرمود،
و از حال اصحابش جستجو و تفقد مىنمود.
🌸
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
٣.
☘️ بهترين مردم در نزد آن حضرت (ص)
آن كس بود كه خير خواهيش بيشتر بود،
و كسى نزد او منزلتى بزرگتر داشت كه مواساة (ديگرى را با خود يكسان قرار دادن يا بر خود برترى دادن)،
و موازرتش (يارى و همكارى) زيادتر مىنمود.
🌷
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
۴.
🍀 پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله،
نمىنشست و بر نمىخاست مگر با ذكر نام خداى متعال،
و براى خود جايگاه مخصوصى (كه نشانه تشخص و برترى باشد) قرار نمیداد و ديگران را هم از اين كار نهى مىفرمود،
و چون به مجلسى وارد مىشد هر جا كه خالى بود، همان جا مىنشست و ديگران را هم به اين عمل امر مینمود.
🌻
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
۵.
🌾 پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله،
همواره خوشرو، سهل گير و نرمخو بود و خشونت و تندخوئى نداشت؛
پرخاشجوئى و دشنامگوئى نمىنمود، و عيبجوئى و يا مداحى (مدح کسی را گفتن) نمیكرد؛
از آنچه نمىپسنديد، تغافل مىفرمود و در عين حال، كسى را که به آن چیز مایل بود، مأيوس و نااميد نمىساخت.
💐
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
۶.
🍂 آن حضرت (ص) خود را از سه چيز محفوظ مىداشت:
مراء (جدال) و پرگوئى و از كارهاى بيهوده؛
و درباره مردم سه چيز را هميشه ترك مىنمود:
بدگوئى، سرزنش و تجسس از كارهاى خصوصى و پنهانى.
🌼
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
٧.
🌴 پيغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله،
در سكوت يكى از چهار حالت را داشت:
يا حلم، يا حَذَر، یا تقدير، و یا تفكر؛
١) اما تقدير و اندازه نگهداریاش در اين بود كه توجه و نگاههاى خود را به همه حاضران در مجلس، يكسان تقسيم مىكرد، و همچنين در استماع به سخنان آنان؛
٢) و اما تفكر او در باره جهان فانى و عالم باقى بود؛
٣) و حلم و صبر بر او جمع آمده بود كه نه چيزى او را خشمگين مىنمود و نه او را از حالتش خارج میساخت.
👇
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
٨.
۴) حذر (و پرهيز) او در چهار چيز براى او جمع شده بود:
دنبال كردن كارهاى نيك تا ديگران به او اقتدا كنند،
و ترك زشتىها تا ديگران آن را ترك نمايند،
و كوشش در كارهائى كه موجب اصلاح امت بود،
و اقدام بر آنچه كه خير دنيا و آخرت ايشان را فراهم مىآورد.
🌺
📚 مکارم الأخلاق، ص١٢-١۵
#حدیث #پيامبر
💢 @Hadis_Shia 💢
✨
"سیرهٔ پيامبر (ص)"
تمام شد ...
مسابقه هفتگی از این
بحث، فردا انشاءالله..
برای هدایت به اول مطالب امروز 👇
https://eitaa.com/Hadis_Shia/3975
#مسابقه #هفتگی #پيامبر
✨
هدایت شده از 📌تقویم شیعه📜
🔻
٢.
🔹 بانوئى به نام نسيبه در جنگ احد:
در اين روز يكى از كسانى كه جانفشانى كرد فرار نكرد، بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد، بانوئى به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او امّ عماره مى گفتند. او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند.
نسيبه مشك آبى به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مى نمود. هنگامى كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند، مشك را به كنارى انداخت و خود را پيش روى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله سپر كرد، به گونهاى كه جراحات زيادى
بر او وارد شد، كه مداواى يكى از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.
اين زن فداكار دست به شمشير برد، و چنان ضربهاى بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد.
عبداللَّه فرزند نسيبه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمود و او قبول كرد.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به نسيبه فرمود: «بارك اللَّه عليك يا نسيبه». در اين حال پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ديد يكى از مهاجرين فرار مى كند در حالى كه سپرش را به پشتش بسته است.
آن حضرت فرمودند: «اى صاحب سپر، سپرت را بيانداز و خودت به جهنّم برو». سپس آن حضرت به نسيبه فرمود: «سپر او را بردار». او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد.
در اين هنگام حضرت فرمود: «مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چه اينكه آنان فرار كردند».
🔘 شهادت حضرت حمزه (ع):
در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السّلام عموى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند.
آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد.
هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را داشت، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند.
اين بود كه او وحشى را با وعده هائى به كشتن پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله يا على مرتضى عليه السّلام و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت: «از كشتن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و پسر عمويش على عليه السّلام عاجزم، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم».
او در ميدان جنگ با نيزهاى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد.
وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت.
پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: «يا عم رسول اللَّه و اسداللَّه و اسد رسوله... يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات...».
أمير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسّلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند. پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فوراً خون جارى شد!
حضرت رضا عليه السّلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «بهترين برادران من على عليه السّلام و بهترين عموهاى من حمزه است.
📚 بحار الأنوار: ج١۵، ص٢٨١ و ج٢٠، ص١٨ و ۵٣-۵۵؛ عيون اخبار الرضا عليه السّلام: ج۲، ص۶۱؛ اثبات الهداة: ج۲، ص ۳۶۴-۳۶۵
#ماه_شوال #پیامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1