حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
🌼✨🌼 ✨🌼 🌼 #شب_رمان #خاطرات_یک_انتخاب #قسمت_دوازدهم حسین آقا با دوستانش هماهنگ کرده بود که هوای همسر
🌼✨🌼
✨🌼
🌼
#شب_رمان
#خاطرات_یک_انتخاب
#قسمت_سیزدهم
در راه تحصیل علم مانند کسی بود که گمشدهای دارد. میگفت دروس دانشگاه مرا إغنا نمیکند. به قم که آمد گمشدهاش پیدا شد. با شرکت در دروس عمومی علما کمکم تصمیم خود را گرفت. ۳۰ ساله بود که رسماً وارد حوزه شد و دو سال بعد در سال ۱۳۵۴ همزمان با تولّد فرزندش زهرا در شام میلاد حضرت زینب(س) عمامهگذاری کرد. ایشان با استعداد بالا و در طی ۳ تا ۴ سال به سرعت دروس سطح حوزه را خواندند. در آن خانۀ محقّرشان، همسر شریک جدید، خیلی ناسازگار بود، خیلی! حسین آقا به فاطمه خانم گفته بود اگر صبر نکنی این خانواده تهران میروند و پسرشان طلبه نمیشود. تحمّل ایـن اوضـاع خیلـی سـخت بـود ولـی فاطمـه خانـم نـوۀ کبـل زهـرا بـود و حـالا نوبـت او بـود که سـربازی بـه یاران امام زمـان(عج) اضافـه کنـد. صبرشـان نتیجـه داد و به لطف خـدا از آن خانواده، دو پسـر، طلبـه شـدند و یکـی از آن دو، در یکـی از معاونتهای حـوزۀ علمیـۀ قـم خدمتگـذار طلاّب میباشد. حــالا وقتـش رسـیده بـود کـه حـاج آقـای طیّبیـان بـه دنبـال مسـکنی مناسـب بـرای خانـوادۀ شـش نفرهشـان باشد. دوست داشتند خانهای نزدیک حرم داشته باشند. زندگیشان از صفر شروع شده بود. حالا قصد خرید خانهای ۲۰۰ متری نزدیک حرم را داشتند. حسین آقا متوسّل به امام زمان(عج) شد و تصمیم گرفت هر هفته به جمکران برود تا حضرت عنایت کند. هفتۀ دوّم پولِ خرید خانه معجزهوار تأمین شد! بله او میدانست: «من یتّق الله یجعل له مخرجاً-و یرزقه من حیث لا یحتسب»
#اکیپ_حاجی💛🌱
🆔 @Ekip_haji739 🔷🔸
🌼
✨🌼
🌼✨🌼
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
🌼✨🌼 ✨🌼 🌼 #شب_رمان #خاطرات_یک_انتخاب #قسمت_سیزدهم در راه تحصیل علم مانند کسی بود که گمشدهای دارد. م
🌼✨🌼
✨🌼
🌼
#شب_رمان
#خاطرات_یک_انتخاب
#قسمت_چهاردهم
فرزند چهارمشان یک ماهه بود که آمدند نزدیک حرم. الحمدالله خانه محقّر نبود، ولی درودیوارش از ترَک پُر بود! خانهای قدیمی و باصفا. حیاط بزرگی داشت با چند باغچه و حوضی در وسط آن که فضای مناسبی برای بازی بچّهها فراهم شده بود. هوا که گرم میشد، شبها در حیاط میخوابیدند و صبحها با نوازش آفتاب، سرحال و شاداب بیدار میشدند. آن خانۀ قدیمی پر بود از خاطرهها...
یک روز بچّهها دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند از این پس پدر و مادر را باباجون و مادرجون صدا بزنند. طرحشان تصویب شد و همه قبول کردند. آن سالها اوضاع جبههها طوری نبود که امثال باباجون توی خانه بنشینند. باباجون از طرف تیپ روحانیون سپاه عازم جبههها میشد. مادرجون هم مثل همۀ زنان صبور آن دوران، مراقب زندگی و بچّهها بود، با بازوی استقامت. آقاجون هم با پسرهایش جبهه میرفتند و چند بار هم عزیز را با خود برده بودند پشت خطّ مقدّم. طی سالهای ۶۰ تا ۶۷ سه نفر از برادرهای مادرجون شهید شدند: شهید علیاصغر، شهید مهدی و سوّمین شهید حاج حسن رحیمیان امیری که با آخرین داماد خانواده باهم یکجا شهید شده بودند. یعنی یک خانواده چهار شهید. (سال ۹۸ شهید پنجم نیز اضافه شد که جانباز شیمیایی بود و جانشین داماد شهید خانواده)
#اکیپ_حاجی💛🌱
🆔 @Ekip_haji739 🔷🔸
🌼
✨🌼
🌼✨🌼
سوالاتی که حرص آدمو درمیاره😂😂😂😂
1- از حموم اومدی حوله دورته ، میپرسن : حموم بودی ؟
نه حوله پیچیدم دورم برم مکه لبیک بگم 😂😂
2- صبح از خواب بیدار شدی ، میپرسن : بیدار شدی ؟!
نه مشکل روحی دارم توخواب راه میرم 😂😂
3-دارم تاریخ انقضای روی تن ماهی رونگاه میکنم ، فروشنده میگه : داری تاریخ انقضاشو میبینی ؟!
گفتم نه میخوام ببینم تولد ماهیه کیه واسش اکواریوم بخرم 😂😂
.
4-یارو معتاده کنارخیابون نشسته کله اش چسبیده کف اسفالت ، دوستم میگه معتاده ؟!
میگم نه ژیمناستیک کاره داره انعطاف بدنیشو به رخ ملت میکشه... 😂😂😂
5-به دوستم میگم تب کردم... ! میگه : مریض شدی ؟!!!
میگم نه دمای بدنمو بردم بالا ببینم فَنش کارمیکنه یا نه 😂😂😂
6- صف نونوایی بودم یارو اومد، گفت: ببخشید صفه؟ منم گفتم: نه دیوار دفاعی بستیم شاطر میخواد کاشته بزنه
🇮🇷
7- رفتم داروخانه عصا بگیرم
میگه عصا برای راه رفتن میخوای ؟
گفتم نه ،
حضرت موسی کلاسای تبدیل اژدها گذاشته دارم میرم سرکلاس...😂😂
8- امروز ۵۰ متر دنبال تاکسی دویدم
بعد راننده نگه داشت گفت میخوای سوار بشی ؟؟😳
گفتم نه داداش فقط میخواستم که سفر خوشی رو برات آرزو کنم !😂😂
۹- بچه تازه به دنیا اومده، ازبیمارستان اوردیم خونه خوابیده
فامیلمون اومده میگه اخیییی خوابه؟؟
میگم نه زدیمش تو شارژ، دکتر گفته ۷، ۸ ساعت اول خوب بذارین شارژ بشه😂😂😆😆
😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁
AUD-20220404-WA0006.m4a
2.53M
#هوایگلهایمراداشتهباش
-قسمت¹⁸: خواستههایِ دوست!🎈
خدا در قرآن 8⁴بار مؤمنان را به اسم صدا زده است😍
یا أیُهَا الَّذینَ آمَنواْ...♥️🌻
اڪیپحاجۍ
#جـانمحسن♥️
اِمْشـَب دُعـٰاےِ مُـجیرْ هـَمْ بِـه شـُوقِ تـوْ
فَـریٰـادْ مـیزَنَـدْ " تـَعـٰالَـیْتَ یـٰا ڪـَریْـمْ "
#میلاد_امام_حسن(ع)
@Ekip_haji739
18.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من گدای حسنم، مبتلای حسنم
#آسید_رضا_نریمانی
#میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
#اکیپ_حاجی ❤️🌱
🆔 @Ekip_haji739 🔷🔸
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
خدمت شما بنر رو برای دوستاتون و گروه ها و کانالاتون بفرستید تا بازدیدش بره بالا تا یکشنبه آینده چال
خب خب خب
شب عیدی دو تا هدیه بدیم؟😍