eitaa logo
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
2.7هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
100 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
سحر یازدهم🌙 قسمت یازدهم: کوچ پرستوها.... أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا* و قافله آدمیزادها در دست هیاهوی دنیا کاهی بود در برابر کوهی و اگر نبود مدد مردان مقرب الهی شاید نسل بشر پیش از طوفان نوح یا قبل از آتش ابراهیم فاتحه‌اش خوانده می‌شد و قافله سرگردان بشر راهنمایی می‌خواست و مرادی و مقتدایی و آیینی واحد برای هم رای شدن در مسیر رستگاری و آیین ما مردمان درمانده آیین عشق است و رسول عاشقی رهبر و سرور ما و این نهال نورسیده را باغبانی لازم بود برای رشد و آفتابی و بارانی🌱 مهر خدیجه‌ای می‌‌خواست و شمشیر حیدری می‌خواست و جگر حمزه‌ای و صلابت ابوطالبی و ..... و دست روزگار نامرد وحدت را برای قافله سالار این داستان به ارمغان آورد و آنگاه در میانه خفقان نور امید تابید و و بر هر کسی که مرید خورشید بود واجب شد تا هجرت کند به سمت آسمان و آدمی را هجرتی باید هجرتی از اعماق خود زنگار گرفته تا آنجا که فقط اوست و جز او چیزی نیست و زمین گردید و زمان به دور آن چرخی زد و آن روی دیگر سکه بازی زمانه بود که قطار پر شکوه اسلام را در ریل فتح قرار داد و سرعتی افزون بخشید برای رسیدن به تکامل و آنان که کویر نشین ظلمت منش بودند و هستند قطار در حرکت را سنگ می‌زدند و سنگ‌ها در میانه شلوغی دندانی را شکست و صورتی را شکست و پیشانی‌ای را.....💔😭 اما قطار از حرکت بازنماند و رفت و رفت و رفت تا یک قدمی ایستگاه اخر یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد و مقصود آن ایستگاه اخر شما بودی که بر فراز قله‌ی ظهور دنیای آشفته ما را نگاهی می‌اندازی و تلخ لبخندی میزنی و برای آنان که به یادت نیستند و یا نام تو را دکان نان و آب کرده‌اند طلب مغفرت می‌کنی و از کیسه ثواب‌های بی‌نهایت خودت چندتایی برای آنان کنار می‌گذاری هجرت رمز رسیدن به توست رمز سفر من از من به سمت تو به تویی که به جای من برای من گناهکار استغفار می‌کنی و امان از من...... و امان از من..... و امان ...از من.... برگرفته از سوره نساء آیه ۹۷
افطار سیزدهم🌱 اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ* و جهان پر از صداست صدای عاشق‌هایی که از تو طلب عفو می‌کنند و هراسانند از تادیب معشوق وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ* و اگر تو نبودی نسل آدمیزادها بی تو در طوفان گمراهی هلاک می‌شدند و نمی‌شناختند تو را وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي لا اَرْجُو غَيرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَيرَهُ لاََخْلَفَ رَجآئي و تو همان کسی هستی که تنها امید و تمنای عاشقانه تمام انسان‌هایی و هر کس که به غیر تو امید بست چیزی جز حسرت نصیبش نشد.... وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَيكَ مُتْرَعَةً* و هر چه امید است از چشمه رحمت تو غلیان می‌کند يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً و من همانم هراسان از شدت آتش گناه بر سر من نالایق آلوده بی‌مقدار و امیدوار به رحمت بی‌کران تو و من راهی‌ام به سوی مقصد عشق به سوی تو در سیزدهمین ایستگاه در غروب همان روزی که به نام حضرت باران است و سلام بر تو ای حضرت سلام زندگی💚 سلام عشق من❤️ سلام علیک حجة بن الحسن(عج)💛 برگرفته از دعای ابوحمزه ثمالی
سحر چهاردهم🌙 قسمت چهاردهم : آنجا جهنم است....🔥 أَجِرْنا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* و امان از آتش و امان از اهل آتش و امان از دیاری که در آن مردمی که میهمان سفره هستند پیرو آیین آتش شوند تا قلب دریا را همنشین خاکستر کنند  وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ* و انگار همه جهنم و اهلش شده بودند در زمین انسان‌ها و همه بهشت در خانه‌ای در بن بست کوچه بنی هاشم إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم* و امت طوفان زده ناخدا را نمیخواست و از اقیانوس آرام بر حذر بود🌊 و به سوی آبشار تباهی حرکت می‌کرد در چند قدمی سقوط... و چند صباحی که گذشت جهنمیان ساکن زمین بعد از گذشت بیست و پنج سال خانه نشینی آفتاب دوباره او را طلب کردند تا ناجی شود شود برای آنها او را نه به خاطر خودش بلکه به خاطر خودشان طلب کردند در حالی که او بی رغبت‌ترین افراد به دنیا و اهل دنیا بود و پس از آنکه آفتاب بعد از سال‌های متمادی خانه نشین شدن طلوع کرد☀️ مردم ظلمت نشین روی از نور برگرداندند و همان‌هایی که او را طلب می‌کردند طالب نبودن او شدند و از دل آنان زبیری بیرون آمد و طلحه‌ای و خوارجی....🗡 و سرانجام آن شکافتن فرق آفتاب در شب سیاه شد🖤 و امان از دنیا که او را نخواست و امان از دنیا و امان از آنجایی که تو را نخواهند💔 و هر جایی که یاد و نام تو نباشد آنجا است و امان از دنیای امروز ما و امان از ما که اهل جهنم گناه شدیم🔥 مولا جان ادرکنی سوختیم از گناه و آتش دنیا ادرکنی.......💚 برگرفته از ۱.سوره حجر آیه ۴۳ ۲.سوره رعد آیه ۱۱ ۳.دعای مجیر
سحر پانزدهم🌙 قسمت پانزدهم : سلام🤚 خْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ* و آسمان را خورشیدی است و مهتابی و دریا را مرواریدی در بر است و یاقوتی و جهان روشن شد از طللع نور دو جواهر تابنده آن دو نور پر فروغ آن دو سرو سر به فلک کشیده و آن باغ بهشتی که شاخه‌سار آنها در هم تنیده بود و سایه افکنده بود بر سر تمام انسانهای سرگردان و متحیر و مگر می‌شود شما را دید و از شما شنید و متحیر نماند که شما را هر کس نظاره کرد مجنون شد و آواره دیار عشق و عاشق فنا شود در وجود معشوق💝 و دنیا امام می‌خواست یاری می‌خواست و هدایتگری و خدا دو برابر تمنای اهل زمین را اجابت نمود و از دامان حضرت کرامت متولد شد💚 و شجاعت فرصت وجود یافت❤️ و سلام بر او که آقای کرامت است و او که نابود کننده فتنه هاست و علمدار بوتراب است به وقت نبرد و او که او فتحی کرد فراتر از خیبر و خندق و حنین و او است و او دریاست و ما همگی چون ماهیان تشنه غرق شده‌ایم در دریای و سلام بر او آن هنگام که کرد و شهر شب را با نور وجود خود بهم ریخت و او که نامش مثل عسل شیرین است و او است همان که اندوه او جواز بهشت می‌دهد و سلام بر عشق سلام بر جگر مرتضی 🧡 و سلام بر پاره تن فاطمه💙 و.... السلام علیک یا اهل البیت النبوه الهی بالحسن و بالحسین ع
افطار پانزدهم💙 يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ* و من زرد و زار و شکسته بودم🍂 و باد سرد پاییزی گناه برگ‌های سبز ثواب درخت زندگانیم را بر باد داد و شما خدایی که حضورت پایانی بخش هر پاییز و سرمایی است و من خسران دیده از طوفان گناه تو را صدا می‌کنم و تو را می‌خوانم يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ ای تویی که وقتی عبد غارت زده آلوده دامن را در آغوش می‌گیری انقدر مهربان و بزرگوارانه که حتی به یاد من هم نمی‌آوری انگار که شتر دیدی ندیدی و شما جلوه کرم خدایی و در مهمانخانه خدا سفره دار و صاحب کرامت شمایی همان قدر بزرگ که حتی گوشی برای شنیدن دشنام مرد شامی نداشتی و شما امام کرامتی که حتی بهشت نیز گدای کرامت شماست و من گدا هیچ گاه دست خالی از کرم خانه‌ات نخواهم رفت یا امام کریم دلم را آرام کن به زیبایی نام و شیرینی یادت و کرم بی کران خود را نصیب من بی مقدار کن یاکریم.... هر جا که سائلیست بود خانه کریم این یک نشانه ایست ز کاشانه کریم روح کرم همیشه گدا را صدا زند بی وقت و وقت باز بود خانه کریم برگرفته از فراز ۳۴ دعای جوشن کبیر ع💚
سحر شانزدهم🌙 قسمت شانزدهم : شب ستاره باران⭐️ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ* و انسان در شبی تاریک در میانه راه فانوس هدایت خویش را گم کرد و خودش نیز در کور‌ه‌راه‌های دنیا گم شد و اگر نبودند ستاره ها او نمی‌توانست مسیر خویش را باز جوید و ستارگان انبیاء هدایت بودند جانشین ماه فرق شکافته شدند تا در شب ظلمانی غفلت فرزند آدم راه گم نکند و دنیا تاریک و تاریک تر می‌شد تا آنجا که ابلیس مست میمون باز بر مسند خلافت نشت و مملکتی روزی حضرت بر آن حکم می‌کرد جولانگاهی شد برای گرگ باطل و دریدن گلوی حق و مردم بی وجود خورشید و ماه کور بودند و سرگردان چشم‌هایشان را غبار گرفته بود و آبی باید تا بشوید چشم جهان را و جهان خفته بیدار نشد الا به صدای چکاچک شمشیرها و چشم غبار گرفته خویش پاک نکرد جز به سیل و ابلیس نیت کرد برای انتقام از نسل ابراهیم اسماعیل زمان را با خنجر جهل مردمان سر ببرد غافل از اینکه او سیلی بود که جهان را در می‌نوردید و خانه خراب کن بود برای اهل کویر و آسمان گلگون شده ستارگانی می‌خواست تا امت تازه از خواب برخاسته را هادی باشند و 💔 زینبی می‌خواست و ربابی و سکینه‌ای تا رسول عشق باشند و فریاد برآورند در گوش کر شده‌ی عالم ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا* و به جهانیان بگویند هر چه هست در این راه زیبایی است و جز راه عشق راهی نیست و هر کس عاشق شد فدا خواهد شد در راه معشوق ❤️ و چه چیزی زیباتر از این فدا شدن؟ و سلام بر ستارگان 💫 آن هنگام که در شب تاریک دنیا درخشیدند و راهنمای بشر شدند تا ابدیت در کربلا می‌ماند اگر نبود الهی به حق عمه سادات برگرفته از سوره نحل آیه ۱۶ س
سحر بیستم🌙 قسمت بیستم : و امان از اهل دنیا... لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَ الصَّلاهِ و آنان که دین خدا لقلقه زبانشان است و پیشانی‌هایشان از زیادت سجده بر تربت ریا پینه بسته است بسیارند و نه به زیادت است و نه به غلظت تلاوت🚫 و محک نخواهد خورد مگر با آزمون و معرفت معیاری دارد و معیار خلوص ایمان و عیار معرفت خط کش وجود است و امان از اهل دنیا که نه تنها بر اساس معیار معرفت راه بندگی خویش را طی نکردند بلکه برای آن که خودش را آزاد نکند و تا می‌تواند سوار بر مرکب نفس بتازد سعی در خاموش نمودن چراغ داشته و دارند و غافل از اینکه این آزادی عین اسارت است و این سوار شدن عین سواری دادن به نفس است و چراغ خاموش نخواهد شد الا اینکه خود انسان در تاریکی فرو می‌رفت🖤 آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست✨ و اهل نادان تاریکی دور چراغ‌ها حصار کشید تا لااقل پروانه‌های عاشق نتوانند بال و پر بسوزانند در شعله عشق🕯 و جهان تاریک چشم بست بر سخاوت 💛 هدایت 🧡 و حلم 💙 همان گونه که چشم بر دیگر چراغ‌ها بسته بود و انسان فانوس به دست در کوچه‌ها به دنبال چراغی می‌گشت که خودش روزی او را به زور زندان و زهر و شمشیر و تحریف🥀 خودش را از او دور کرده بود و من غافل بودم که هر چه بیشتر از تو دور شوم نور تو در قلبم بیشتر می‌شود❤️ تا همدم و راهنمایم باشد تا نجات‌گر باشد برای من مولایم کجا قرآن به سر گرفته‌ای این شب‌ها در آغوش گرم و یا در بهشت و یا در آسمان ...💔 است و من هنوز انتظار صدای انتقام تو را می‌کشم که فریاد بزنی أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً* برگرفته از ۱‌.حدیث امام حسن عسکری ع مستدرک‌الوسائل/ج۱۱/ص۱۸۳/ح۱۲۶۹۰ ۲.الزام الناصب/ج۲/ص۲۸۲
سحر بیست و یکم🌙 قسمت بیست و یکم : ما‌ و او...... بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ* و عالم را خزانه‌ای است پر از گنج‌های حکمت و معرفت که خداوند بر آن نگهبانانی گمارد ‌که وجودشان برای جهان برکت است و برای اهل زمین مایه رحمت و امنیت و سپاهان سیاهی به فریب فتنه و به زور زر و تزویر و با توسل به دشنه‌های برهنه ظلم و زهر جهل مردمان یازده بار خون‌ها ریختند و باغ بهشت را لگدمال کردند و رد هدایتگر مسیر شد در ظلمات شب رد خونی که سرآغازیش از دیوار کوچه‌‌ای تاریک بود🕯 و ادامه‌اش از محراب گلگون و گودالی که.....🥀 و از تمام تنها تک درختی ماند که تمام کبوترهای عاشق دل‌خسته بر شانه‌های او🕊 لانه کردند صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما* و قصه ما و او قصه‌ای است پر از دردهایی که خون گریستن بر آنان هم کم است💔 و او تنها ببینده‌ای است که صبح و شام خون می‌گرید و ناله می‌کند😭 بر داغ و و و سلام بر وارث تمام دردهای عالم🖤 و سلام بر غریب ترین بازمانده نسل خورشید و سلام بر حقیقت ✨ و سلام بر که در این هیاهوی دنیا جز او کسی را نداریم💔 و سالهاست که از درون هزارتوی دنیا به او بازگردیم یعنی ما خودمان را پیدا کنیم و به نور وجود حضرت دلبر برسیم💚 و الا او هم اینک هم در میان ماست بر فرش‌های ما قدم می‌گذارد و گاهی در میان خیابان چشم در چشم ما می‌شود😭 الهی عشق را آن چنان در دلمان بیدار کن که زندگی ما بی او هیچ باشد و ما بیقرار و بی‌تاب او شویم❤️ آمین.... برگرفته از ۱.سوره هود آیه ۸۶ ۲.زیارت ناحیه مقدسه ع
افطار بیست و یکم🖤  یا عَالِمَة غَیرَ مُعَلّمَة وَ فَهمه غَیر مُفَهّمه گنجینه است که خدای عزوجل به بخشید تا آتش و گرما و نوری باشد در شب سرد زمستانی و پدر علم در نوزدهمین قدم از ماه عاشقی ضربتی خورد و از پا افتاد و پس از او نطق و منطق و کلام او🧡 ارثیه‌ای شد برای دختر این خانواده و سینه او مخزن اسرار غم‌های آل پیمبر شد و آن هنگام که روح از تن رسول آسمانی مفارقت کرد🥀 همدم گریه‌های بی امان مادر بود و آن هنگام که آتش فتنه 🔥 گلستان یاس نبوی را خاکستر کرد بود که با آب برای گل‌های تشنه مادری کرد😭 و آن هنگام که زهر تلخ و جگر کریم آل طاها را درید تنها مرهم درد بی درمان او بود💔 و آن هنگام که بر پا شد و تمامیت برای کشتن ستاره‌های آسمان قد علم کرد و سیاهی ظلمت تمام جهان را پوشاند تنها شکافنده شب و رسول روشنایی در فتنه‌ها بود🏴 و همچنان هم است که روضه‌هایش تجمیع روضه محراب و گودال و در است در شام غریبان پدر به دختر باید تسلی داد خصوصا دختری که تازه اول دردهایش است به حق عمه سادات
سحر بیست و دوم🌙 قسمت بیست و دوم : و جهان در انتظار است‌.... اِنتَظِروا الفَرَجَ وَ لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله و در این دنیای خسته و سرد در میان کوچه‌های غربت در ته بن بست دلتنگی و در کنج خرابه‌ی دربه‌دری با لباسی مندرس از جنس گناه و تنی زخمی از شدت تازیانه فتنه زمانه نشسته بود به آن‌که رهگذری به دادش برسد و 💙 تنها رمز بقای انسان است از پس قرن‌ها مصیبت و دلیل آسودگی است از طوفان بلاخیز🌊 رمز نجات است از آتش نمرود🔥 مایه صبر و استقامت است در مصیبت💥 و امدادگر است آن‌هنگام از فراغ جان به لبش رسیده بود💔 لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ* سنگ گرانبهایی است که خداوند در رکاب انگشتری وجود آدمی نهاد تا همیشه حتی از اعماق چاه گناه🔥 به منتهای آسمان برای پر شکستگان راهی باشد🕊 شیرین است و دوایی است که درد را تسکین می‌دهد و دردی است اگر درمان گردد دیگر دردی نخواهد ماند❤️ به نشستن و آه کشیدن نیست کار مردان خداست برای شدن باید شد باید به جای نشستن و حسرت خوردن🥀 تمام قد به احترام او ایستاد و به سویش دوید و من خسته و غم‌زده در مسیر عبور خورشید نشسته بودم🌤 که ندایی آمد که چه نشسته‌ای؟ و من پرسیدم پس چه کنم؟ و او گفت : به احترام او بایست و من ایستادم و چند قدم به سویش رفتم🚶‍♂ و هر قدم مرا به اندازه یک آسمان به نزدیک‌تر کرد و سلام بر کسی که تمام جاده‌های امید به او ختم می‌شود💚 برگرفته از ۱.حدیث امیرالمؤمنین علی ع بحارالانوار/ج۱۵/ص۱۲۳ ۲.سوره زمر آیه ۵۳
سحر بیست و سوم🌙 قسمت بیست و سوم : و من مگر کیستم؟..... سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ هدیه‌ای است بهشتی که خداوند آن را کادو پیچ‌ کرده بود و ملائک آن را از طاق آسمان تا فرش زمین دست به دست کردند و ✨ همان فرضیه‌ای است که معیار عاشقی آدم‌ها را می‌سنجد و انسان عاشق❤️ کسی است که به خاطر معشوق از گذر کند و آن کس که از دنیا بر حذر باشد و لباس تقوا بر تن کند دائم روزه است از هر آنچه رنگ تعلق است و آن کس که با تقواست به آسمان نزدیک‌تر است و من مگر کیستم؟؟؟ که خدا برایم سفره‌ای به وسعت جهان پهن کرده است و مرا از فضل خویش همدم عرش قرار داده و برای من به زمین دوخته شده آسمان را به پایین آورده است🌤 و من مگر کیستم؟ که مولای غریب مهربانم با آنکه از سیصد و شصت و پنج شب سال من در خوابم او تا سحر در قنوت و رکوع است و به جای من می‌ریزد و طلب مغفرت می‌کند و من مگر کیستم؟ که آنقدر پرونده‌ام سیاه شده که وقتی مولایم به آن نظر می‌افکند تنها آه حسرت است💔 که بر لبانش جاری است و من هر چه هستم با تمام خستگی و خمودگی و درماندگی آمده‌ام تا دوباره تا مثل همیشه جامه‌ی ترک برداشته دلم را از شربت عسل محبت او آکنده سازم🍯 مولای من این هم گذشت💔 و ما هنوز از آتش فراقتان خلاص نشده‌‌ایم برسان زودتر خودت را به بستر ما محتضران جان به لب رسیده یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ❤️ اَدْرِکْنى🧡 ‌ السّاعَةَ💛 الْعَجَلَ💙 یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ و ای کاش این آخرین شب قدر بدون شما باشد برگرفته از ۱.سوره یاسین آیه ۵۸ ۲.دعای فرج
سحر بیست و چهارم🌙 قسمت بیست و چهارم: فصل فراموشی..... إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ نیمه شب بود پیرمردی از پلکان سرداب آرام پایین می‌رفت و ناگاه صدای زیبایی به گوش رسید صدایی بغض آلود😭 دعا می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد و صدا در گوش جهان پیچید و تکثیر شد و صدا دل کوه و جگر دریا را آتش زد ولی از انسان چشم و گوش بسته دم بر نیامد و چه بسیار آتش‌هایی🔥 که من ناخواسته و یا ندانسته و یا حتی از سر جهل و دشمنی با خود به جان و زندگی خویش زده‌ام و او بدون آنکه حتی من متوجه بشم آتش جانم را خاموش کرده است وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ و اگر نبود نگاه مهربان او آسمان به جای قطرات باران سنگ بیابان بر سرمان می‌بارید و از زمین به جای خوشه‌های گندم تیغ و تیر می‌رویید🔪  وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ و اگر نبود خیمه مهربان عشق او مبارزان تاریکی چون گرگ‌ها و کفتارها جان ما را می‌دریدند و من در خواب زمستانی به سر می‌بردم درست همان وقتی که در قنوت نماز شب مرا یاد کردی🤲 و به فدای چشم‌هایت مولاجان😍 آن هنگام که در طلب استغفار برای من رو سیاه بارانی می‌شود مولای من چه بسیار عاشقانی که شب‌ها از شوق رویای تو✨ بارها از خواب برمی‌خیزند و در فراقت اشک می‌ریزند و وای بر من که در خواب غفلت خیال یاری تو را در سر می‌پروراندم و تنها ادا بودم و ادعا🔥 هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ و آیا آنان که چشمه چشم‌هایشان👁 پر است از آب اشک فراق شما و آنانی که چون من تمام وجودشان است با هم مساوی هستند؟ هیهات از آنکه بینا و نابینا با هم مساوی باشند🚫 مولای من💚 تو بهتر از من هزاران داری زیر بال و پرت ولی بدان من خسران زده تنها تو را دارم و سالهاست در دل کویر بی ثمر دلم 🍂 به دنبال چشمه وجودتان می‌گردم اما تمام حاضل عمرم سراب بود و حسرت مولایم خودت به دادم برس که دیگر حتی گرا توان داد زدن هم نیست🗣 برگرفته از ۱. حدیث امام زمان عج احتجاج/ج۲/ص۳۲۳ ۲.سوره رعد آیه ۱۶