✍🏻فرازی از وصیت نامه
◽️بدانید من برای هیچ چیز به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم. راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و رأس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید.
◽️کینههای انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم؛ شیعه علی (علیه السلام) ذلت نمیپذیرد.
➕آقا و مولای ما حسین ابن علی (علیه السلام) هم تن به ذلت نداد.
#روحانی_مبارز_مدافع_حرم
#شهید_محمد_پورهنگ🕊⚘
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
⚘تازه میخواست ازدواج کنه. به شوخی بهش گفتم: خیلی دیر جنبیدی. تا بخوای ازدواج کنی و اِنشاءالله بچهدار بشی و بعد بچه بعدی دیگه سنت خیلی میره بالا!
یه نگاه بهم کرد. این دفعه هم دوباره مثل همیشه یه حرف زد که کلی رفتم تو فکر. گفت: سید، خدا جبران کنندس.
⚘گفتم: یعنی چی؟
گفت: فکر میکنی برای خدا کاری داره بهم دوقلو بده؟ سیدجان، اگه نیت خدایی باشه خدا جبران کنندس.
وقتی خدا بهش دوقلو عنایت کرد تازه فهمیدم چی گفته بود...
#شهید_محمد_پورهنگ♥️🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
حاج محمد با آنکه خودش یک روحانی مورد اعتماد بود ولی باافراد نااهل دوستی میکرد .
گاهی به او اعتراض میکردم و میگفتم : حاج محمد این آدم های شر وناباب رو چرا دور خودت جمع کردی؟
میخندید و میگفت : هنر روحانی به همینه که زبان چنین آدم هایی رو بفهمه و به اونها کمک کنه .
با هرکدام یک جور رفاقت میکرد. توی دوستی ها سنگ تمام میگذاشت آنقدر به آنها نزدیک میشد و برادرانه به آنها محبت می کرد که مجذوبش میشدند و نمیتوانستند از اول دل بکنند. کم کم و در دوستی با او پایشان به مسجد و هیئت باز می شد و فرسنگ ها از رفتار و شخصیت گذشته خود فاصله می گرفتند.
#شهید_محمد_پورهنگ
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada