💫🌺🍃
🌺
❇️ دعای حضرت زهرا سلام الله علیها
💠 در روز دوشنبه
اَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ قُوَةً فی عِبادَتِکَ
وَ تَبَصُّرَاً فی کِتابِکَ، وَ فَهْمَاً فِی حُکْمِکَ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ لاتَجْعَلِ الْقُرآنَ بِنا ماحِلاً و الصِّراطَ زائِلاً
وَ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیَاً
خداوندا، نیرویی برای بندگی در محضر تو، و دقت اندیشیدن در کتاب تو و شناخت صحیح برای فهم احکام الهی تو را خواستارم، خداوندا بر محمد و آل او درود بفرست، و ما را از معارف والای قرآن، محروم مگردان، و همیشه ما را در راه راست، ثابت قدم بدار، و روح مطهر پیامبر بزرگوارمان را، از ما راضی و خشنود گردان
📚 بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۳۳۸
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🏴〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🏴〰💠
باسلام
⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید!
▶️ رهبر معظم انقلاب:
یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
🌷شادی روح همه شهیدان صلوات
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🏴〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🏴〰💠
پیرشدن به سن نیس...!
به اینه ڪه:
ورزش نڪنی،ڪتاب نخونی..
عاشق نشی،هدیه ندی..
محبت نڪنی،مهمونی نری..
پیری به سن نیست،
به ڪیفیتِ دل...
امیدوارم همیشه دلتون
شاد و جوون باشه
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🏴〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🏴〰💠
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
باسلام ⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
باسلام ⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت: ۹۷
چند دست لباس برای خودم و فاطمه برداشتم و زدم بیرون. از همان روز حال من بد شد و حال فاطمه بدتر. تب کرده و تهوع داشت، اما ازمایشها هیچ ویروس یا میکروبی را نشان نمیداد. به دکتر گفتم: «پدرش مأموریته. میتونه علت بیماریش همین باشه؟» گفت:
چراکه نه؟ ولی باهاش مدارا کنین.» او را می بردم خرید، پارک، شهربازی، اما فاطمه فقط تو را می خواست، مثل دل من. پدرت، پدرم و دایی هایش می آمدند کمک حال فاطمه باشند، حالی که خراب بود و او که جیغ می زد و گریه می کرد. گاه مجبور بودم مسافتی طولانی را بغلش کنم و این به قلبم فشار می آورد. کافی بود به
دلش راه نیایم، ساعتها گریه می کرد، جان سوز و بی امان و من هم پا به پای او.
روزی پدرت ما را به حضرت عبدالعظیم (ع) برد. چون فاطمه توانسته بود آیت الکرسی را حفظ کند، برایش چادرخرید.
از آنجا ما را به دریاچه چیتگر برد تا قایق سواری کنیم.
فاطمه می خندید و شاد بود و من به خورشید در حال غروب نگاه می کردم و آبی که به رنگ خون درآمده بود.
اشکهایم می آمدند.
یادم افتاد که یک بار فاطمه از روی چهارپایه افتاد و گل سری که به موهایش زده بودم در سرش فرورفت و خون پیشانی اش را پوشاند. دست و صورتش را شستم و سرش را چسب زدم و او را خواباندم و رویش را پوشاندم.
وقتی آمدی با مقدمه چینی و دلهره گفتم: «شرمنده، حواسم به فاطمه بود، فقط یک لحظه از او غافل شدم که از روی چارپایه افتاد و سرش شکست!»
⬅️#ادامه_دارد...
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠