هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتبیستوسوم اکنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را ! بگذار عاقالن ما ر
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتبیستوچهارم
موکب عشق بپیوندند و با آن دو ، نامه ای که در آن نوشته بود :» شما را به خدا سوگند می دهم که ازاین
سفر بازگردی. از آن بیم دارم که در این راه جان دهی و نور زمین خاموش شود . مگرنه اینكه تو سراج مُنیر
راه یافتگانی ؟«... و خود از عمروبن سعید بن عاص درخواست کرد تا امان نامه ای برای حسین بنویسد و او
نوشت.
راوی
عجبا! امام مأمن کره ارض است و اگر نباشد ،خاك اهل خویش را یكسره فرو می بلعد ، و اینان برای او امان
نامه می فرستند ... و مگر جز در پناه حق نیز مأمنی هست ؟ عقل را ببین که چگونه در دام جهل افتاده
است! و عشق را ببین که چگونه پاسخ می گوید :» آن که مردم را به طاعت خداوند و رسول او دعوت می
کند هرگز تفرقه افكن نیست و مخالفت خدا و رسول نكرده است . بهترین امان ، امان خداست .و آنكس که
در دنیا از خدا نترسد ، آنگاه که قیامت برپا شود در امان او نخواهد بود . و من از خدا می خواهم که در دنیا
از او بترسم تا آخرت را در امان او باشم« ...
عبداهلل بن جعفرطیار بازگشت ، اگرچه زینب کبری)س (و دو فرزند خویش ـ عون و محمد ـ را در قافله
عشق باقی گذاشت.
راوی
یاران ! این قافله ، قافله عشق است و این راه که به سرزمین طف در کرانه فرات می رسد ، راه تاریخ است و
هر بامداد این بانگ از آسمان می رسد که :الرحیل ، الرحیل . از رحمت خدا دور است که این باب شیدایی
را بر مشتاقان لقای خویش ببندد. ای دعوت فیضانی است که علی الدوام ، زمینیان را به سوی آسمان می
کشد و ... بدان که سینه تو نیز آسمانی الیتناهی است با قلبی که در آن ، چشمه خورشید می جوشد و
گوش کن که چه خوش ترنمی دارد در تپیدن ؛ حسین ، حسین ، حسین ،حسین . نمی تپد ، حسین
حسین می کند . یاران ! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن ، که گذرگاه است ... گذر از نفس به سوی
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هدایت شده از - هَمقرار'
امشبان،
به نماز در محرابِ دݪ
عشق را بخشیدهام..
+بهوقتنمازشب :)🍃
#تمناۍدعاۍشہادت..
【• #ازخالق_بہمخلوق☎️ •】
سوره 👈 مومنون
آیه 👈 45
خالقے با |؏شق|
مےخواند ٺو را😇👇
《🍃🖤》@heiyat_majazi
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
.🖤
در كلاس عاشقی
عباس غوغا می كند
در دل هر عاشقی
عباس مأوا می كند
هر كسی خواهد رود
در مكتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط
عباس #امضا می كند
🏴🥀🖤
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
Ghalbe Ashegh.wav
348.1K
【• #ڪد_عاشقے☎️ •】
.
.
💞🍃 ترانہ قلب عاشـــــق
فقط یہ یا حســـــین . . .
همــراه اول ⬅️
ارسال ڪد 26707 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال ڪد 44122473 بہ شماره۷۵۷۵
رایتــل⬅️
ارسال ڪد on40010908 بہ شماره ۲۰۳۰
#امام_حسین
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
.
.
پـیشوازِ صـداتـو
حسینےڪن🙃👇
[•📱🍃•] @heiyat_majazi
🏴🍃🏴🍃🏴
🍃🏴
🏴
🍃
🏴
#چله_ترک_گناه
#من_توبه_کرده_ام | #روز_دوازدهم
تقویــــ💪🏼ـت اراده در ترک گناه، وفادار بودن به توبه اس
اکثر علما این عقیده رو دارن که زیاد گوش دادن موسیقی باعث کم شدن اراده میشه.🎵🎵
یاد مرگ و یاد قولی که به خدا دادیم و خواندن مداوم قرآن هم باعث تقویت اراده در این راه میشه
و این حدیث امام سجاد(ع) رو به خاطر داشته باشین که مضمونش اینه👈🏼مومن اگر امروزش مثل دیروز باشه وپیشرفتی نداشته باشه باخته‼
((در مسیر پاڪ شدن یکدیگر قدمے برداریم))
💥بازنشر حداکثری⬅️باقیات صالحات💥
🏴
🍃
🏴 @heiyat_majazi
🍃🏴
🏴🍃🏴🍃🏴
••🍃📿••
#ختم_صلوات
|ختم صلوات امروز بہ نیت:
شهیددکتر مصطفے چمران
|ارسال صلواتها بھ نشونےِ:
♡ @BanoyDameshgh ♡
|جمع صلـوات گذشتہ:
• 414 •
ڪولھبارتࢪا
پروپیموننگھدار☺️👇
@heiyat_majazi
••📿🍃••
🕊🍃
[• #شـبهاے_بلھبرون🌙 •]
.
.
•/• الإمام زَينُ العَابِدين عَلیهالسّلام :
"أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ کَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ"
ڪشته شـدن عادت ما،
و #شهـادت ڪرامت ماست✋
.
.
🌷سربازِ آقا
نمےمـــونھ تــــــــا
ظهور رو ببینھ!
بلڪھ|شهید| مےشھ
تـ⇜ـا ظهور نزدیڪ شھ
@heiyat_majazi
🍃🕊
Clip-Panahian-AgarYekMoharamKhoobDashteBasheem-64k.mp3
1.55M
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
اگر یک مُحرم خیلی خوب داشته باشیم ...
#استاد_پناهیان
.
.
رسیدهبھگوشِجهان؛
صداۍاذانحسین👇
[•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
شهید محمد بلباسے:
اینها رو که مےنویسم بده نیروها تهیهکنند،
بعد بیان برای اعزام به جبههفرهنگے!
توکل، توسل، غیرت، تهذیب نفس،
فرمایشات حضرت آقا و از همه مهمتر،
اخلاص..💚
از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
°| #فتوا_جاتے👳 |°
📲آیا دانلود کردن بازیهای اینترنتی و فیلم و سریالهای خانگی اشکال دارد⁉️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
.
اینجآ هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
【• #دخترانِ_حاج_قاسم✌️ •】
💝 همسر شهید نعمائي :
۲۷ بهمن بود که پیکر شهید رو
آوردند معراج شهدا .
آنجا درخواست کردم چند دقیقه با
مهدی تنها باشم و برای این کار بیست
دقیقه فرصت دادند...
به ریحانه گفته بودیم رفیق بابا شهید
شده💔 ، وقتی پیکر آقا مهدی رو
آوردند ، عکس آقا مهدی روش بود!😔
ریحانه که عکس باباش رو دید به
من نگاه کرد و گفت :
مامان اگه رفیق بابا شهید شده ،
چرا عکس بابا روشه ⁉️
خیلی سوال میپرسید ، گریه میکرد ،
همه میخواستند ریحانه رو از من بگیرند
ولی میگفت نه! میخوام بغل مامانم
باشم☝️....
مهرانه خب کوچیک تر بود ، بغل
بقیه بود .
من همیشه گفته بودم دوست دارم
پای مهدی رو ببوسم☺️ .
کنار تابوت مهدی که نشستیم ، وقتی
پرچم رو باز کردند ، دیدم دقیقا کنار
پای مهدی نشستیم ...😍😳
ریحانه که بغل من نشسته بود گفت
عکس بابا روشه❗️
گفتم آره مامان جون ، من رو ببخش
که این رو بهت میگم ، الان بدونی
بهتره مامان ، این خود باباست 😔😭
وقتی گفتم خود باباست .
نگاهم کرد ، شروع کرد به گریه کردن😭😭
به ریحانه گفتم، پاشو اول پای بابا
رو ناز کن بعد هم ببوس .😘
گفت : چرا پای بابا رو ببوسم ؟
گفتم آخه پای بابا خسته ست😔😢
بابا همش میرفت سوریه قدم بر میداشت
تو راه #حضرت_رقیه ...
ریحانه گفت نمیخوام.
گفتم هر جور تو دوست داری ، ولی
اگه پا میشدی بوس میکردی ، یک
بوسم از طرف مامان میکردی ،
منم آروم میشدم💔....
گفت خب خودت ببوس .☺️
گفتم آخه اینجا همه هستند ،
من خجالت میکشم ...😔
ریحانه بخاطر این حرف من ،
بلند شد پای باباشو ناز کرد .
بعد از طرف دو تامون پای پدرشو
بوس کرد و اومد کنارم نشست گفت: خیالت راحت مامان بوس کردم ❤️💔
•• درمڪتب؏شق،
زینبےخواهیمشد😌👇••
{•🇮🇷•} @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
.
.
|شاه ڪڵید عاقبټ بخیرێ🔑|
احترام بھ والدین:)👌
#استادعالے
#ببینیم؟!
.
.
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتبیستوچهارم موکب عشق بپیوندند و با آن دو ، نامه ای که در آن نوشته
【• #قصه_دلبرے📚 •
#فتحخون
#قسمتبیستوپنجم
رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفكند ؟... و مرگ نیز در اینجا همان همه با
تو نزدیك است که در کربال ، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر ؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را
از مرگ معاف دارد ، حسین که از من و تو شایسته تر است . الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب کنید .
فصل چهارم: قافله عشق درسفرتاریخ
راوی
قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربال...
این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.
... و تو ، ای آن که در سال شصت و یكم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران
جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و
کربالیی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و
دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ الزمان و المكان والیت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان ،
خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید
، قافله در راه است . می گویند که گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست
... اما پشیمانان را می پذیرند . آدم نیز در این قافله مالزم رکاب حسین است ، که او سرسلسله خیل
پشیمانان است ، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است ، آدم
نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان ، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند . » زهیر بن قَین بَجلی « را که
می شناسید ! مردانی از قبیله » بنی فزاره و « » بجیله « گویند : » آنگاه که ما همراه با زهیربن قین بجلی از
مكه بیرون آمدیم... در راه ناگزیر با کاروان حسین بن علی همسفر شدیم .« آنها می گویند که : » ما را
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 • #فتحخون #قسمتبیستوپنجم رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتبیستوششم
ناگوارتر از آنكه با او در جایی هم منزل شویم ، هیچ چیز نبود... چرا که زهیر از هواداران عثمان بن عفان
خلیفه سوم بود .« » ما در این سو و حسین در آن سو اردو زدیم . برسفره غذا نشسته بودیم که فرستاده ای
از جانب حسین)ع( آمد و سالم کرد و با زهیرگفت :ابا عبداهلل الحسین مرا فرستاده است تا تو را به نزد او
دعوت کنم و ما هر آنچه را که در دست داشتیم ،انداختیم و خموش نشستیم ، آنچنان که گویا پرنده ای بر
سر ما النه ساخته است . « » ابی مخنف « گوید : از » دَلهم « دختر » عمرو« که همسر زهیر بود ،
اینچنین روایت شده است : » من به زهیر گفتم :آیا فرزند رسول)ص( خدا تو را دعوت می کند و تو از رفتن
امتناع می ورزی ؟ سبحان اهلل ! بهتر نیست که به خدمتش بروی ، سخنش را بشنوی و سپس بازگردی ؟
زهیر با ناخشنودی پذیرفت و رفت ، اما دیری نگذشت که با چهره ای درخشان بازگشت و فرمود تا خیمه
اش را بكنند و راحله اش را نزدیك امام حسین)ع( برند . آنگاه مرا گفت که تو را طالق می گویم ؛ ازاین پس
آزادی و مرا حقی بر گردن تو نیست ،چرا که نمی خواهم تو نیز به سبب من گرفتار شوی. من عزم کرده ام
که به حسین)ع( بپیوندم و با دشمنانش نبرد کنم و جان در راهش ببازم . سپس مَهر مرا پرداخت و به یكی
از عموزاده هایش واگذاشت تا مرا به خانواده ام برساند ... آنگاه به یارانش گفت : از شما هر که می خواهد ،
مرا پیروی کند ،و اگر نه ، این آخرین دیدار ماست . بگذارید تا حدیثی را از سال ها پیش ، آنگاه که در
سرزمین» بَلَنجَر « از بالد خزر نبرد می کردیم برای شما نقل کنم ... از سلمان فارسی ،که چون ما را از
کثرت غنایمی که به چنگ آورده بودیم خشنود دید ، فرمود : اگر امروز اینچنین خشنود شده ای ، آن روز
که سرور جوانان آل محمد)ص( را درك کنی و در رکاب او شمشیر زنی ، تا کجا خشنود خواهی شد ؟ یاران
! اکنون آن تقدیر محتومی که انتظار می کشیدم مرا دریافته است و باید شما را وداع گویم .« و از آن پس ،
زهیر بن قین بجلی نیز به خیل عاشوراییان پیوست . » عبداهلل « پسر » سلیم « و » مذری « پسر » مشمعل
« که هر د و از طایفه » بنی اسد « بوده اند، گفته اند که ما چون از مناسك حج فارغ شدیم در این اندیشه
بودیم که هر چه سریع تر خود را به کاروان حسین برسانیم و بنگریم که سرانجام کارش به کجا خواهد
کشید . شتاب کردیم و چون در منزل » زَرود« خود را به آن حضرت رساندیم ، مردی از اهالی کوفه را
دیدیم که با دیدن کاروان حسین بن علی)ع( به بیراهه زد تا با او رودر رو نشود . امام که ایستاده بود تا او را
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
1477928587.mp3
10.41M
سلاملِیݪےِقَلبـ❤️ـم
ࢪسیــدھوقتِجنونَم...
ترجیحا با هندزفری🎧😉
امشب میخوام یه سوال بپرسم
از اونایی که آنلاین هستن
و الان سین میکنند:)
خوشحال میشم جوابمو بدین..💞
هیئت مجازی 🚩
جایگاه امام حسین(ع) تو زندگیت کجاست؟!
شده تا حالا تو اوجِ مشکلات
بهش پناه ببرید؟!
اگه بردید نتیجهای هم گرفتین؟
به عبارتی..پناه خوبی بودن؟!:)
هیئت مجازی 🚩
جوابتونو بفرستین به این نشونے: @Gomnan_313
سپاس از نظردهےتون:)🌹
یکم حرف بزنیم؟!
و بعد زیارت عاشورا بخونیم
اخه امشب شبِ جمعهس...
شبِ زیارتی آقا:)💔
با یه مثال اصلِ حرفمو میگم..
دیدین وقتی بارون میاد
برخی یه کاسه میزارن زیر بارون
تا آب بارون جم شه توش و بعد ازش
استفاده کنند،چون برکت خداس:)
حالا فرض کنید این کاسه برعکسه
و پشتش به برکت خداست...
نتیجه؟!
آب بارون توی کاسه نمیریزه
و از برکت خدا بیبهره میمونه