eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
😔😔😔
حال و روز مادرمون زهــرا چطوره😓
شام غریبانه
حضرت زهرا میاد بالا سر پسرش میگه پسرم بمن بگو اب بهت دادن یا تشنه لب کشتنت
😔😔😔
زهــرا جان امشب خیمه هارو سوزوندن زهراجان امشب گوشواره دردونه پسرتو از گوشش کشیدن
شام غریبان سحــر نداره سکینــه امشب پدر نداره
مثل همه چیزهایی که نفهمیدیم آخرش هم عقلِ دلِ ما نخواهد رسید به فهمیدنش ... غصه‌ی دلِ یک سه ساله را می گویم ...
گریه میکنم برای که گریه می کند برای چادر زینب ...
بنی امیه هـم با مشکل داشتند که شـد چادر از سر اهل حرم کشیدند
یـک روز حسـن(ع) را بـه جـنـگ ، و یـک روز هـم حسیـن(ع) را به صلـح دعـوت کـردنـد ... آری ... آنـان که بـرای رهبـرشان تعییـن تکلیـف کننـد ، از جنـس کـوفیـان انـد ... .
🍂 گوشهٔ گودال و تنے مانده رها وٙ سرے رو بہ تنور از بدنش مانده جدا شده و شام غریبان حسین نالهٔ وا ولدا مےرسد از
یا صاحب الزمان ما هرچے بگیم از هر درے بگیم نامردے این قوم بر سر اهل بیت اونقدرے زیاد هست ڪہ تمومے نداشتہ باشہ دلمون آتیش گرفتہ ولے امان از دل شما... امان از دل بے بے
آقاجان این ده روز نوڪرے رو از ما قبول ڪن میخوایم طورے باشیم ڪہ تا اخر عمر نوڪرت باشیم نه فقط ده روز....
مثل کوفیان نباشیم ... امشب به قدری سنگینه که دل اروم و قرار نداره ... از هر جا روضه میاد . قلب امام زمان سنگین هست برای سلامتیشون دعا و صدقه فراموش نشه ... ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید التماس دعای شهادت و بصیرت یاعلی مدد .
°| |° لطفا نظراتتون رو درخصوص هیئتامون ارسال کنید که باعث تجدید قوای خادمان بشه و همینطور نقاط قوت و ضعفمون رو بدونیم و بتونیم تقویت یا رفع کنیم. بسم الله... @Afsar_Velaee .
هیئت مجازی 🚩
🏴⚫️ ⚫️ ڪجائے صاحبِ‌ #عزا ... بہ #خیمہ‌گاه مےروے، و دل‌دارےِ طفلان پریشان؟ یا نـ‌هر #علقمہ و نزد آ
. . ✍| بسمهـ تعالے رفقایے ڪه از هیئت دیشب جامونـــدن👌 بفرمایید دل تڪونے🙂👇 دیشب حرفایے زده شــد کہ خوندنشون خالے از لطف نیستـ😞✋ ایـام ،ایام عــزادارے غریب ڪربــلاس اربابـــ نظــرلطفـے ڪردن ،ڪه بتــونیــم چنــدروزے خادمــے محبــانشــون رو بڪنیم شمــاهم دعـوت شدیــد به این محفل ان شاءالله بے نصیب نمونید و مارو هــم از دعاے خیرتون بے بهره نذارید پیشنهــادات‌وانتقادات‌وحس‌و حالے‌ڪه‌بدست‌اوردیــن‌ رو بامــا درمیــون بذاریــد 🆔: @afsar_velaee آخرین هیئت اجرا شده[👆👆👆] 🏴
°| (249) 😊✋ |° مهم خداست☝️ که حواسش بهت باشه👌😍 که دوستت داشته باشه❤️🍃 🔺اول خدا••• ▫️دوم خدا••• 🔻آخر خدا••• 〰🔹خدایا ببخش🙏 اگر اینقدرکه نگران نظر مردم بودیم •😔•نگران نظر تو نبودیم/❌/اما تو همیشه🎈••| حواست به ما بوده و هست°{🙂💚}° . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°⏳| (248) |⌛️° ✨امام حسیــن (ع)✨ براے هر غم و دردے درمانے است و درمان گناه ؛ طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خـــــداوند مے باشد . وسائل الشیعه،ج۱۶،ص۶۵ . . . پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| (740) 😎💪 |° ✍ نمےدونم دقــت ڪــردین⚫️ توے ایـــن ده شب محرم به اطرافتـون به همـه ے آدمــایے ڪه انــدوهگیـن بــودن براے اربـــاب🏴🏴 یه وقتـــایے یه آدمــایے ڪه اسمــشون آدم نـــزاریم خیلے سنگـــین تــره👊👊 به هر درے میـــزنند ڪه یه اعتــقاداتے رو توے مـــا بچــه شیــعه ها ڪمــرنگ ڪنند😏 همیــن امســال اول اومــدن 👊 یه سرے شــایعه درست ڪـردن ڪه مشهد اینجــورے و اونجــورے شــده دوم اومــدن ڪنســولگرے👊 ایـــران و توے عــراق✊ آتیش زدن ڪه بگــن بـــابــا مـــا هستیــم همـــه ے اینــا تمــوم شد محـــرم اومـــد ده روز عزادارے ڪــردیم پُـــر شورتــر از همیشه یه خانمے ڪه به قـــول خــودشون زیـــاد پایبنــد اصول دینے نبــودن صحبــت مےڪــردن ڪه اصــلا اسم امام حسین علیه السلام میــاد ناخودآگـاه اشڪم در میــاد 😭😭 یا یه بنــده خدایے میگــفت آره من جـــوونم مشڪل ازدواج دارم مشڪل اقتصـادے دارم توے این شرایط سخت، امــا از امام حسین علیه السلام یاد گــرفتم تا آخـــر پاے اعتــقادم بایستــم حتے،اگــه شده به خاطــرش ڪلے سختے بڪشــم بعضے وقتــا ما میگیــم بـابا اینجـا بالا شهــر ڪسے امام حسین نمیشنـاسه امـا خــودم شـاهد بودم سیــل جمعیت توے مــیدونه شهـید تهرانے مقدم👈 سـعادت آباد تهران👇 یه عالمـه جــــوون انقلابے جــورے فــریاد هَل مِن ناصــراً یَنصُـرُنے میزدن ڪه پشت دشمــن از نجــواشون مےلرزید👊👊👊 15 قـــرن از نهضـــت امام حسین علیه السلام مےگذره بـــزرگتــر از شمــاها نتونستند ڪارے انجــام بدن شمــا ڪه انگشت کوچیڪشون هم نیستین مــا یــه ســـردار سلیمــانے نه 80 میلیـــون ســردار سلیمـانے داریـــم ڪه حاظـــرن براے یه نگــاه آقـــا جــــون بـــدن👊👊👊 40 ســـال نتونستیـــد مـــردم ایــرانو از صحــنه خارج ڪنــید از،این به بعدم نمےتونیــد مــا 8 ســـال جنــگیـدیم خون دادیــم جـــوون دادیــم مـــا به ایــن راحتےا پا پس نمےڪشیــم پــس باز زبــــونه خوش پــاتونو از توے ڪفشه مـا بڪشیــد بیرون تـــا اون رگ غیـــرت یه جـــوون ایرانیـو نـــدیدیـــــن👊👊👊👊 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
هدایت شده از نوحه خوانی
1_27171351.mp3
4.72M
🎧🍃 🍃 |° (79)🙏°| داره مےسوزه چـادر بچـه ها😭😭 مثـــل ستــاره ها روشنـے شبـــم😭😭 اسـارت قُل و زنجـیر، بےحـرمتے😭😭 🎤 🍃 @Heiyat_Majazi 🎧🍃
° (ع)☀️📖 [27] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ▪️|° شهادت امام حسین(ع) تسلیت باد°|▪️ ✨بہ نام خـــداے علے✨ 👆|• فتنه چیه؟🤔 😎 رویداد های مبهم که اول و آخرش معلوم نیست. 👆|• چرا فتنه ها یه دفعه ای سربر می دارند؟ 😎 یه دفعه ای نیستند. آشکار شدنش یه باره است. 👆|• یعنی چند مرحله داره؟🤔 😎 بله دومرحله است. پنهان و آشکار 👆|• یعنی رُشدم می کنه و بزرگ می شه؟ 😳 😎 بله مثل یه نوجوان رشدش سریع وپویاست. 👆|•در مقابلش چی کار کنیم؟ 😎 جواب سؤالت باشه برای جلسه بعدی!😁 😎 جلسه بعد همه حاضر باشن چون بحث مهمیِ! 😎 این👇خطبه امام علی رو هم پیش مطالعه بفرمایین: 📚|• نهج البلاغه. خطبه ۱۵۱ 🍃▪️🍃▪️🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
°| #نوستالژے(64) 📺🎈 |° دلـ💕ـ‌ها همـ به سادگے وسایل بود👌 خانمـ‌‌ها میفهمن چقدر آبمیـ🍹ـوه گرفتن با این وسیله سختـ بود نصفـ پوستـ دستـ همـ باهاش گرفته میشد😣 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
°| (741) 😎💪 |° دشمــن از هر راهے ڪه وارد مےشه به بــن بست مےرسه👊 تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 0⃣2⃣ معاویه دستش را جلو آورد
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 1⃣2⃣ وقتی خندیدم، نخست اخم کرد سپس با صدای بلند خندید و گفت: هنوز همان هستی که بودی... روزگار عوض شده اما تو هرگز! گفتم: اما من استادی چون تو دارم، بگویم کاغذ و دوات را بیاورند؟ گفت: تعجیلی نیست، حکمت را خواهم نوشت، اما نخست بگو میخواهی با علی چه کنی؟ چه ای در سر داری؟ گفتم: من یک هفته فرصت می خواهم تا درباره ی مردم شام کنم؛ باید دید مردم تا چه اندازه در کنار تو خواهند ماند. گفت: خیالت از جانب مردم شام آسوده باشد؛ آنها با ما دارند. گفتم: من تا خود این نکته را نیازمایم، باور نمی کنم. گفت: می پذیرم؛ یک هفته فرصت داری، سپس بگو چه باید کرد. بیست سال است که خاندان بر شام حکومت می کنند. مردم این سرزمین چون از مرکز حکومت دورند، علی را به خوبی نمی شناسند و با گذشته ی درخشان او ناآشنایند. پس می توان به راحتی علی را عثمان معرفی کرد. جنگ علی با عایشه همسر پیامبر در بصره و کشته شدن طلحه و زبیر دو تن از صحابه ی پیامبر نیز مزید بر علت است تا شامیان بر عليه على شورانیده شوند. ما دلایل کافی برای قاتل نمایاندن علی داریم؛ کافی است گسترده بر عليه على راه بیفتد، در این صورت مردم شام برای حفظ دین خود مقابل على خواهند ایستاد. امروز عصر من و معاویه خلوت کرده بودیم. همین نکات را به او گفتم و گفتم که اولین گام را باید او بردارد و امروز عصر پس از اقامه ی نماز، برای مردم سخنرانی کند؛ بگوید علی از دین خارج شده و او قاتل عثمان است. گفتم: به دنبال سخنرانی تو، ما عده ای را اجیر می کنیم و آنها را بین مردم خواهیم فرستاد تا بر علیه علی تبلیغ کنند، او را لعن نموده و اش بخوانند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ باید هر روز، بلکه هر ساعت ضد على را گسترش دهیم. امامان جماعت مساجد شام را جمع کن و از آنان بخواه که از لعن و ناسزا و نفرين على . باید از علی ای وحشتناک در بین مردم بسازیم. معاویه سرش را تکان داد و گفت: خوب! دیگر چه؟ گفتم: دیگر این که به بزرگانی چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامة بن یزید در مدینه نامه هایی بنویس. شنیده ام آنها با علی بیعت نکرده اند و راضی به جنگیدن علی در بصره نبوده اند. به آنها بنویس که على قاتل عثمان و برخی صحابه ی پیامبر اسلام است. اگر آنها با تو همراه شوند، خواهند توانست علی را در مدینه و مکه و سایر بلاد حجاز، تضعیف کنند. ایجاد شکاف در باران علی، قدم بعدی است که باید با جدیت پیگیری شود. معاویه با تبسم و نگاهی مشکوک که نمی توانستم بفهمم پشت آن چه نهفته است، پرسید: خوب! قدم بعدی؟ گفتم: باید به کوفه بفرستیم. آنها وظیفه خواهند داشت آنچه را در کوفه اتفاق می افتد مو به مو به ما گزارش کنند. ما باید بدانیم در جبهه ی علی چه می گذرد. معاویه گفت: خوب! بعد؟ گفتم: خودت را آماده کن؛ وقت نماز عصر نزدیک است، باید به مسجد برویم. با کنایه گفت: هم باید بگیریم. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 1⃣2⃣ وقتی خندیدم، نخست اخم کر
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 2⃣2⃣ گفتم: برای لعن و نفرين على، وضو واجب است، اما برای نماز، تو بهتر می دانی... گفت: حالا خبری از من بشنو؛ عبيدالله از مدینه به شام آمده است. او اینک در نزد ماست. با تعجب پرسیدم: عبیدالله بن عمر؟ گفت: بله؛ عبيدالله بن عمر که در زمان عثمان سه نفر را به قتل رسانده بود. او از ترس على که گفته بود باید شود، فرار را بر قرار ترجیح داده است. گفتم: بهتر از این نمی شودا عبیدالله پسر خلیفه ی دوم است. نقشه هایمان با وجود او به خوبی پیش خواهد رفت. مردم خواهند دید که علی حتی قصد جان فرزند خلیفه ی متوفی را دارد. دقایقی بعد، با هم به طرف مسجد به راه افتادیم. نماز عصر به امامت او خوانده شد. بعد از نماز، به منبر رفت. فکر نمی کردم بتواند سخن به نکویی بگوید، اما الحق که بر اریکه ی سخن سوار بود. ای از علی ساخت که من هم باورم شده بود علی کافر شده است! بعد از سخنرانی، دوش به دوش هم از مسجد بیرون آمدیم و در حالی که در محاصره ی مأموران حفاظتی بودیم، به طرف کاخش که فاصله ی زیادی با مسجد نداشت به راه افتادیم. در بین راه، جوانی مقابلمان ایستاد و با صدای بلند گفت: عرضی دارم یا امیرا مأموران خواستند او را از سر راهمان کنار بزنند، من مانع شدم و گفتم: بگو ! چه میخواهی بگویی؟ جوان جلوتر آمد و گستاخانه گفت: یا امیرا این دروغ ها و تهمت هایی که به على روا داشتی چه بود؟ از خدا نمیترسی که پاک ترین مرد خدا در روی زمین را دشنام می دهی و او را قاتل و کافر می نامی؟! نگاهی به معاویه انداختم؛ چهره اش سرخ شده بود و زود هنگام او را در بر گرفته بود. فرماندهی محافظان جلو آمد و شمش و از غلاف بیرون کشید. مانع انجام کاری از سوی او شدم و گفتم: عقب بروید! بگذارید این جوان حرفش را بزند. معاویه گفت: چگونه اجازه بدهم او به من کند؟! دستور می دهم سرش را از بدنش کنند! گفتم: صبور باشید قربان، بگذارید حرفدهایش را بزند. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ جوان گفت: على قاتل عثمان نیست؛ اگر چنین بود، بسیاری از صحابه و همه ی مردم حجاز و عراق با علی بیعت نمی کردند. علی خلیفه ی مسلمین و جانشین رسول خداست و سر پیچی از او یعنی پشت و نمودن به دین خدا و سنت رسول الله ! جوان همچنان داشت یاوه سرایی می کرد که نفهمیدم چگونه معاویه به فرماندهی محافظان اشاره کرد و او با شمشیر چنان ضربتی بر گردن جوان زد که سرش مقابل پاهای معاویه بر زمین افتاد. هنوز لب های جوان تكان می خورد. ترجیح دادم سکوت کنم. معاویه چنان به خشم آمده بود که نمی توانست نگاه های خشم آلود مردمی را که در اطراف ما ایستاده بودند و نظاره مان می کردند حس کند. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
▪️🍃 🍃 •دَهہ ے اول مــ🌙ـاه •غَمتان رفت حسین_ع✋ •من همان آدم قبلم😞 •بہ بُزرگیت ببخـــش😢 💚 🍃 @heiyat_majazi ▪️🍃
°| (250) 😊✋ |° •|💕➰همه مےگویند: خوش بحال فلانے 〰شهید🌹🍃〰شد اما هیچڪس☝️ 🚫|•حواسش نیست‼️ڪه فلانے🙃 در زندگے شهید°|💚|°بود. . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi