eitaa logo
رضا حیدری
602 دنبال‌کننده
172 عکس
52 ویدیو
36 فایل
https://eitaa.com/H878787 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مرجع اصول لفظیه 🔍 پرسش : نظر استاد در بحث 《مرجع اصول لفظیه 》 را چگونه میتوانیم بدانیم؟ ✍ پاسخ استاد : حقیر بحث را به تبع عبارت‌های شیخ انصاری، شرح داده ام و در جلد دوم از "شرح نوین رسائل "، در دسترس است هرچند مختار حقیر در آنجا مذکور نیست. شیخ انصاری در رسائل، مرجع همه اصول لفظیه حتی أصالة الظهور را أصالة عدم القرینه معرفی می کند و محقق خراسانی در کفایه، مرجع همه اصول لفظیه حتی أصالة عدم القرینه را أصالة الظهور می داند البته با توضیحات و دقایقی که مستحضرید و ارباب حواشی هم به نقض و ابرام و تقسیم و تجمیع پرداخته اند و گاهی در صدد ترجیح یکی بر دیگری و گاهی توفیق! بر آمده اند... اما به نظر می رسد توجه به چند نکته ما را به نتیجه می رساند ؛ ۱- آنچه به عنوان اصول وجودیه ( الحقیقه، العموم، الاطلاق...) و اصول عدمیه ( عدم مجاز، تخصیص، تقیید) مصطلح است، عبارت دیگری از یکدیگر هستند. ۲- می توان به گونه ای تقریر کرد که همه آن اصول وجودی به أصالة الظهور و همه آن اصول عدمیه حتی عدم تقدیر، عدم نقل، عدم اشتراک....به أصالة عدم القرینه برگردند. ۳- خاستگاه همه این اصول و مدرک اعتبار آنها چیزی جز بناء عقلا در محاورات عرفی نیست. ۴- عقلا بنائشان بر این است که هرگونه احتمال خلاف ظاهر را کنار می گذارند (الغاء کل احتمال ینافی الظهور من احتمال الغفله او الخطا او وجود القرینة او قرینیة الموجود...) حتی اگر آن احتمال خلاف ظاهر، احتمال اراده معنای حقیقی باشد یا احتمال اراده عموم باشد... اینجا هم بنا می گذارند بر ظاهر که مجاز است یا تخصیص است یا... ۵- غیر از أصالة الظهور، بناء عقلا بر هیچیک از آن اصول اعم از وجودی و عدمی، به صورت مستقل و علیحده، محرز نیست حتی أصالة عدم القرینه چیز مستقلی نیست. ۶- أصالة الظهور در جاهای مختلف اجرا می شود مثلا در جایی که احتمال تخصیص میرود، اجرا میشود و از آن به أصالة العموم یا أصالة عدم التخصیص تعبیر میشود و از اجرای أصالة الظهور در جایی که احتمال غفلت میرود به أصالة عدم الغفله تعبیر میشود.... پس این تعابیر تسامحی و به حسب مورد اجرا هستند. نتیجه: ، یگانه اصل لفظی برای است و سایر اصول وجودیه لفظیه، تجلیات آن است در شکوک مختلف، همانطور که اصول عدمیه لفظیه که به اصاله العدم برمی گردند تجلیات آنند. نامگذاری های متعدد به حسب مورد، نباید ما را به اشتباه بیندازد و گمان کنیم اصول لفظیه متعددند تا رسد به اینکه بخواهیم مرجع آن اصول متعدد را بجوییم و معرفی کنیم. ۱۳۹۹/۰۳/۰۸ 📌کانال حجت الاسلام و المسلمين استاد رضا حیدری http://eitaa.com/Heydari_org
💠شهدای هویزه امسال هم توفیق زیارت این خاک پاک نصیب شد. وقتی رسیدیم فرشها را تقریبا جمع کرده بودند. فاصله فرش تا عرش نزدیک است اینجا. اگر سهروردی بود شاید آواز پرجبرئیل را می شنید. و شاید از قربت شرقی میگفت بعد از و شاید از اشراق شرقی. 📝از دفتر یادداشت های روزانه حجت الاسلام استاد رضا حیدری ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ 🔻انتشار به مناسبت ۱۶ دی سالروز حماسه شهدای هویزه @Heydari_org
🔰 مقام علی بن مهزیار اهوازی نزد امام جواد (ع) می‌فرماید:... اگر بگویم مانند تو را در میان اصحاب ندیده‌ام، امیدوارم راستگو باشم.... همان‌طور که نجاشی در رجالش ذکر کرده است: آن حضرت در بزرگداشت عنایت ویژه‌‌ای داشته‌‌اند.  📌بخشی از سخنرانی سال ۱۳۹۹ حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری که در قالب یادداشت در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. 🔍 در خبرگزاری قرآن( ایکنا ) بیشتر بخوانید؛ https://iqna.ir/00HHUw
رضا حیدری
🔰 مقام علی بن مهزیار اهوازی نزد امام جواد (ع) #امام_جواد می‌فرماید:... اگر بگویم مانند تو را در میا
🔰 مقام علی بن مهزیار اهوازی نزد امام جواد(ع) امام جواد عليه السلام از جهت امکان ارتباطی در تنگنای شدید بودند لذا ارتباط ایشان با شیعیان، بیشتر از طریق وکلا (نماینده و کارگزار ) و به شکل نامه‌نگاری انجام می‌گرفت. سازمان وکالت امام در نقاط مختلف گسترده بود؛ در اهواز، همدان، سیستان، رى، بصره، واسط، بغداد...و مراکز شیعیان؛ کوفه و قم. شمار راویان و اصحاب امام جواد(ع) کم نیستند به طوری که محققان، عدد آنها را از صد و چند نفر تا دویست و چند نفر ذکر کرده‌اند. افراد بزرگی مثل؛ بزنطی و برقی و صفوان بن یحیی و عبدالعظیم حسنی و حسین بن سعید اهوازی و یعقوب بن اسحاق اهوازی معروف به ابن سکیت و اهوازی‌های دیگر از جمله آن راویان و اصحاب هستند. در میان آن وکیلان، علی بن مهزیار اهوازی جایگاه ویژه‌ای نزد امام داشته است. امام در نامه‌ای خطاب به علی بن مهزیار تعابیری دارند که نشان دهنده منزلت و علوّ مقام این راوی است. متن این نامه در کتاب الغيبة شيخ طوسی آمده است و مرحوم مجلسی هم در کتاب بحار الأنوار آن را ذکر کرده است: یا علیّ! أحسنَ الله جزاک و أسکَنک جنّته و منعک من الخزي في الدنیا و الآخرة و حشرک الله معنا. یا علیّ قد بَلوتک و خیرتک فی النصیحة و الطاعة و الخدمة و التوقیر و القیام بما یجب علیک. فلو قلت اني لم أر مثلک لرجوت أن أکون صادقاً فجزاک الله جنان الفردوس نزلاً فما خفي علی مقامک و لا خدمتک فی الحَرّ و البَرد، في اللیل و النهار فأسأل الله إذا جمع الخلائق للقیامة أن یحبوک برحمته تغتبط بها انّه سمیع الدعاء.  امام می‌فرماید: تو را به خیرخواهی و نُصح و اطاعت و خدمت و وقار و انجام آنچه واجب است آزمودم، اگر بگویم مانند تو را در میان اصحاب ندیده‌ام، امیدوارم راستگو باشم. دعای امام برای او این است که خداوند جزای اعمال نیک او را بهشت برین قرار دهد. در ابتدا و وسط و انتهای نامه، این دعا را دارد. امام در ادامه‌ نامه می‌فرماید؛ البته مقام تو بر ما پنهان نیست و خدمت تو هم پوشیده نیست که در سرما و گرما و شب و روز به واجبات قیام کردی. لذا همان‌طور که نجاشی در رجالش ذکر کرده است: آن حضرت در بزرگداشت علی بن مهزیار عنایت ویژه‌‌ای داشته‌‌اند.  📌بخشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری در سال ۱۳۹۹
🔴حکومت و مسئولیت آلودگی هوا هوا و فضا از ثروت های عمومى است و اختيار آن با حكومت و مديريت است. برخى فقيهان معاصر تصريح كرده اند كه هوا و فضا در شمار « انفال» است لذا نقش حاكميت، در حفظ آن جدى است و بايد براى فضا و هوا و همه‌ی آنچه ناميده ميشود برنامه ريزی كند و در برابر متجاوزان به طبيعت از حقوق مردم صيانت و حفاظت كند البته اين منافات با مسئوليت آحاد مردم ندارد كه بايد علاوه بر اينكه خودشان به آلودگی هوا دامن نزنند، متخلفان را نيز نهى از منكر كنند اما به هر حال اين قدرت هاى مديريتي هستند كه بايد مسئوليت امور را بپذيرند و مسئول، در فرهنگ دينی يعنی كسی كه در مقابل مردم و خدا پاسخگوست. 📌بخشی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری درباره آلودگی هوا در مصاحبه با خوزنا؛ ۱۴۰۰/۱۲/۰۲ 🔍بیشتر بخوانید: http://www.khoozna.ir/view-131795-.html
هدایت شده از رضا حیدری
🔹اسمهای مرکب با علی در بختیاری 🔍پرسش: من برای تبلیغ به مناطق کوهستانی خوزستان رفته بودم ویکی از اهالی که تحصیلات جامعه شناسی داشت گفت اسمهای مرکب مانند گرگعلی نشانه اعتقاد دیرین مردم این منطقه به الهه ها بوده و احتمالا گرگ از سمبلهای مقدس بوده است که پس از تشرف به اسلام هم همراه آن ها مانده و به شکل دیگری بروز کرده است.در این بحث چه جوابی باید بدهیم؟ ✍پاسخ استاد حیدری: همانطور که در مصاحبه ای در سال ۱۳۸۷ شرح داده ام و به چاپ هم رسیده است؛ این تحلیل از برخی روشنفکران و کسانی که در جامعه شناسی و نظائر آن مطالعه می کنند از جمله مرحوم در کتاب "اسلام شناسی" در بحث توتم که به معنی خدای طبیعی واولیه اقوام است صادر شده است و چندان که گوینده اش می نماید صحیح نیست و به راحتی قابل جواب است: 🔹پاسخ نقضی: این تحلیل درباره برفعلی و بردعلی و مانند آن صدق نمی کند چون هیچگاه برف و برد و ... در شمار قداست های برگرفته از طبیعت نبوده اند پس یقینا چنین رابطه و اعتقاد عبودیتی وجود نداشته است. 🔹پاسخ های حلی: پاسخ ۱- طبیعت برای مردم بختیاری عین زندگی بوده است و طبیعت گرایی در نامگذاری های آنان وجود داشته است ولی بعد از آشنایی با آیین زندگی بخش اسلام همان نامهای زلال و ساده را با افزودن نام پاک علی متبرک کرده اند مثلا فرزندی که هنگام کوچ در کنار سنگ بزرگی به دنیا می آمد بردی یا کودکی که در سربالایی هنگان کوچ به دنیا آمده باشد بنداری و بچه ای که درروز بارانی به دنیا می آمد بارانی می نامیدند. پس در مناسبت آن مولود با وضع طبیعت در آن زمان و مکان دخیل بوده است و بعد از اسلام به قصد تبرک، ترکیبات اسمی بوجود آمد. پاسخ۲- اینکه بختیاری ها به سمت ساختن ترکیبات متعدد با علی رفتند نشانگر این واقعیت است که هر خانواده ای دوست داشت نه تنها یک فرزند بلکه فرندانی یا همه فرزندان را به این نام بنامد. و روی آوردن به ترکیبات اسمی جدید و بعضا غریب به یکی از این دلائل بوده است: الف) وجه تمایز بین این علی ها برای تشخیص آنها از یکدیگر مردم را واداشت تا پسوند یا پیشوندی به عنوان قید برای قرار دهند و آن قید را معمولا از طبیعت اخذ می کردند. ب) اعتقادی وجود داشت که یک نام در هر خانواده به یک نفر اختصاص دارد و معتقد بودند نام مثل "فره" اختصاصی فرد است بنابراین نباید یک نام در یک خانواده و نسل دوبار تکرار شود. ✍رضاحیدری ۹۹/۵/۱۴ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ پی نوشت: متن مصاحبه حجت الاسلام رضا حیدری درسال ۱۳۸۷ همراه با مصاحبه هایی از سایر علما و فضلا در کتاب ع اولین بار در سال ۱۳۸۸توسط نشر سروش هدایت چاپ شده است. در چاپ سوم کتاب، متن کامل مصاحبه در صفحات۹۵ تا۱۱۹ قابل مطالعه است. http://eitaa.com/Heydari_org
🔰گاهی به سکوت 🎙 گاهی عبادت به رفتن است، گاهی به ماندن است. گاهی به فعل و رفتار و سعی و چرخش و رَمی است و هیاهو، گاهی به ترک فعل و تنهایی و گوشه نشینی و نظر در خم ابرو. به قول عرفی شیرازی؛ 《ما گوشه‌ی تنهایی خویشیم/ آن کعبه روانند که رفتار فروشند》 گاهی در جَلوَت است، گاهی در خَلوَت است. گاهی آشکار است و علنی، گاهی سرّی است و پنهانی. گاهی جمعی است، گاهی فردی است. گاهی به فریاد است، گاهی به . مهم این است که این‌ 《گاه》را تشخیص دهیم... . 📌سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری در مسجد امام حسین ع/ اهواز ۱۴۰۲/۱۱/۰۶ @Heydari_org
📣 استاد حیدری در بهمن سال ۱۳۹۹ بحثی در تبیین و بررسی و نقد داشتند که مود استقبال طلاب و فضلا قرار گرفت. ان شاءالله تقریر آن بحث، در قالب شش متن تقدیم علاقه مندان به مباحث فقه معاصر خواهد شد.🔻
🔸فقه استنطاقی ۱ 🎙اخیرا گاهی در برخی جلسات علمی قم، اصطلاح 《فقه استنطاقی》 بکار می رود در مقابل فقه استظهاری و فقه استنباطی. به بیان دیگر آنها تفقه را در سه سطح صورت بندی می کنند: استظهار، استنباط، استنطاق. و این سه سطح را مترتّب بر یکدیگر می دانند نه در عرض. مرادشان از ؛ آن چیزی است که مدلول مطابقی یک آیه و روایت است یا آنچه مدلول مطابقی آیات و روایات است و گاهی سخاوتمندانه مدلول التزامی را هم داخل می کنند. مرادشان از ؛ بررسی ظهورات بدست آمده از مجموعه نصوص برای بدست آوردن مدلول نهایی است. یعنی آنچه از آیات و روایات استظهار شده است، در یک فرایندی منجر به قاعده سازی می شود و کلیات و اصول بدست می آید آنگاه وقتی فقیه با یک مصداق خارجی مواجه شد بررسی می کند که آیا این مصداق کدامیک از آن کلیات و اصولی است که سابقا آن را استظهار کرده تا حکمش را بدست آورد و این را همان « ردّ الفروع إلی الاُصول» می دانند. به بیان دیگر: در مرحله استنباط، فقیه پس از بدست آوردن آن کلیات و اصول و قاعده سازی، مدالیل التزامی بیّن بالمعنی الأعم را هم از آیات و روایات بدست می آورد بخلاف مرحله استظهار که فقط مدالیل تطابقی و التزامی بیّن بالمعنی الأخص را شامل بود. مرادشان از ؛ الفت میان ادله و بدست آوردن روابط حاکم بر مجموعه نصوص است. می گویند فقیه علاوه بر مباحثی که در استظهار و استنباط نیاز دارد باید به چگونگی تجمیع متون و نصوص برای تبیین حکم یک موضوع کلان که جوانب متعدد دارد هم بپردازد و پرسشهای مربوط به موضوعات جدید را پاسخ دهد موضوعاتی که در زمان ائمه هيچگاه مورد سوال و جواب نبوده اند. از حیث تطور و روند شکل گیری می گویند؛ استظهار کار فقهای صدر اول بوده و گاهی بی مهابا میگویند اخباریها چنین بودند. استنباط کار اصولیها و مجتهدان دیروز تا امروز است و استنطاق کار اصولیها و مجتهدان از امروز به بعد است...(ادامه دارد) 🔍تبین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
🔹فقه استنطاقی ۲ 🎙...از حیث تطور و روند شکل گیری می گویند؛ استظهار کار فقهای صدر اول بوده و گاهی بی مهابا می گویند اخباریها چنین بودند. استنباط کار اصولیها و مجتهدان دیروز تا امروز است و استنطاق کار اصولیها و مجتهدان از امروز به بعد است. البته این نظریه پردازان معترفند که ما ابزاری برای آنچه آن را استنطاقِ شریعت می نامند نداریم یعنی ما برای مرحله استظهار و استنباط طراحی شده و لذا برخی نامش را نهاده اند اما اصول فقهی که متکفّل استنطاق باشد نداریم. ما اصول فقهی نداریم که نصوص را به نطق بیاورد لذا باید آن را طراحی و ایجاد کنیم لذا از ضرورت تدوینِ دفترِ دومِ اصول فقه، سخن می گویند...اصول فقه موجود را با اذعان به فاخربودن و عظمت آن، تنها بیان کننده «وظیفه فهمنده ی نص» میدانند که به تعهدات شارع و مبیّنان معصوم نپرداخته است لذا دفتر دومی می خواهد با موضوع « وظيفه مبیّنان شریعت». دانستن تعهدات ائمه هدى كه مبيّنان شرع هستند ما را مسلط و مجهز میکند به نوعی اجتهاد کلی نگر. در این میان، برخی منهجِ استنطاق را ماهیتاً متفاوت از استنباط می بینند ولی برخی، تفاوت را صرفا در پیچیدگیِ فرایند می دانند نه بیشتر، و معتقدند کافی است نصوص ادلّه مبین را حلاجی کنیم و از دل آنها یک دستگاهی بسازیم که فهم ما را از آیات و روایات بروز رسانی کند و راه حل مسائل جدید و مستحدثه را بدست دهد. به بیان دیگر، آنها به دنبال فقه استنطاقی اند یعنی فقهی روشمند. روشمند است یعنی برپایه روش اجتهادی استنطاق نصوص است. مرادشان از فقه، توضیح المسائل یا مجموعه فتاوای یک فقیه نیست بلکه مقصود، یک دانش مدلَّل احکام شرعی است. پس فقه استنطاقی یعنی؛ دانش استدلالی احکام شرعی بر پایه روش اجتهادی استنطاق نصوص. آنچه باعث شده این نظریه پردازی شکل بگیرد نیازهای جدید است. نیازهای جدید برآمده از دنیای مدرن، مساله هایی ایجاد می کنند که هیچگاه در دوره مبیّنان شریعت مورد پرسش نبوده اند...(ادامه دارد) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org
رضا حیدری
⭕️بحران آلودگی آلوده کردن هوا و تخریب محیط زیست، حرام شرعی و ممنوع عقلی است. کاش آمار بیماری های نا
📩 پیام رسیده آمار بیماری ها و مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در کشور طی سال ۱۴۰۲ : به طور میانگین ۱۲.۵۶ درصد از کل مرگ‌های طبیعی کشور در سال گذشته منتسب به آلودگی هوا در کشور بوده و به عبارت بهتر در سال ۱۴۰۲ حدود ۵۲ هزار و ۵۰۰ مورد مرگ منتسب به آلودگی هوا داشته‌ایم. خبرگزاری میزان https://www.mizanonline.ir/00KCp3
💠 فقه استنطاقی ۳ 🎙...آنچه باعث شده این نظریه پردازی شکل بگیرد است. نیازهای جدید برآمده از دنیای مدرن، مسأله هایی ایجاد می کنند که هیچگاه در دوره مُبیّنان شریعت مورد پرسش نبوده اند و لذا یافتن جواب برای آنها کار می طلبد. فقه پویا و زنده باید بتواند پاسخ دهد و گرنه ایستا و فرسوده است. به هرحال پدیده های جدید، واقعیت هستند. تغییر از اقتضائات دنیاست از زمانهای دور تا امروز. تغییرِ سریع و سرعتِ تغییر هر دو از لوازم دنیای جدید است. از سویی، آیات و روایات که سرمایه فقیه برای پاسخگویی به نیازها و سوالهاست، حقیقت اند و البته قدیمی اند. پس ما یک حقیقت با قدمت و سابقه داریم و یک واقعیت نو و بی سابقه. حالا نمیخواهم بحث مان به "بحث حقیقت و واقعیت" بغلتد. بهتر است بگویم؛ ما یک چیزِ با قدمت و با سابقه داریم و یک چیزِ جدید و بی سابقه. رابطه اینها چگونه است؟ آیا باید گفت که آنچه قدیمی است کهنه و مندرس و فرسوده است و لذا تسلیم اقتضائاتِ جدیدِ شد؟ یا باید گفت آنچه که قدیمی است باید به همان شکل بماند چون است لذا به تقابل با اقتضائاتِ جدید دنیای مدرن پرداخت؟ تعامل دینداران با دنیای مدرن باید چگونه باشد تقابل یا تسلیم؟ کدامیک عاقلانه است؟ هیچکدام. چون هر دو برخاسته از جاهلیت است. جاهلیت در برابر عقلانیت، نه جهالت در برابر عِلمانیت...البته آن گروهِ جاهلِ مقدس نما که تقابل می کند با دنیای جدید، روزی رسوا و نادم میشود. آن دسته ی جاهلِ واداده به طمطراق دنیای جدید، که ستیزه میکند با دین و تا میتواند تقدس ستیزی میکند روزی به پوچی می رسد و سرش به سنگ میخورد... آیا راه سومی هست؟ که مقتضای عقلانیت باشد؟ چگونه باید با حفظ قداستِ دین در دنیای جدید زیست؟ چگونه مسلمان می تواند هم با پیشرفت های زندگی، هم راه و هم آهنگ باشد، و هم متدین بماند؟...چطور می شود به نام دین، فراگیری علم در شؤون زندگی را نفی نکرد و به نام مدنیّت و عِلمانیت، دین را کنار نگذاشت؟ اینها سوالهایی است فرعی برای یک سوال اصلی که باید پاسخ داده شود و آن عبارتست از؛ « چیستی رابطه دین و مدرنیته». سوالهای فرعی تر هم وجود دارد که در میدانهای سیاسی؛ حکمرانی بر مردم، روابط بین الملل، و در میدانهای اقتصادی؛ پول، بانک، سرمایه، تورم، بورس... اینها، «هل من مبارز» می طلبد. پاسخی باید داد بدون ، بدون خیانت به ارزشهای بنیادین دین، بدون ایستادگی در برابر نوشدن زندگی... ممکن است بگویید خب این چیزهایی که شما می گویید فراتر از فقه است. حوزه های پنداری و رفتاری، جهان بینی و ایدئولوژی هر دو را شامل است. اینها به علم کلام، کلام جدید، فلسفه علم، تفسیر و علوم قرآن و علم حدیث ألیَق است تا فقه. عرض میکنم بله! از قضا ایده استنطاقِ نصوص از علوم قرآنی برخاسته و به علوم فقهی رسیده است... (ادامه دارد) 🔍تبیین و نقد 🔺برشی از تقریرات درس حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری. ۹۹/۱۱/۱۴ http://eitaa.com/Heydari_org