#حضرت_علی_ع
باده گاهی ز عنب هست و گهی از رطب است
این همان است که در روی تو لب روی لب است
دم کشیدند همه سبزدلان در هیئت
چای سادات اگر سبز نباشد عجب است
جام من هست کنون مثل دو تا عاشق مست
چشمم از باده رخساره تو لببهلب است
زلف در زلف و نگه در نگهند اهل نظر
رفتن و آمدن ما به برت شب به شب است
ابرویت حامی فرمان نگاهت شدهاند
قتل ما را سر کویت سبب اندر سبب است
شکر فارس چو تجار برم سوی حجاز
فارسی شعر بخوانید که یارم عرب است
خم ابروی تو انگار خم وارونه است
فتحه و ضمه تماما طرب اندر طرب است
بوسه از دور دهم نیست اگر پای سفر
لب ارادت برساند چو قدم بیادب است
تاک بنشان سر قبرم که مرا روز جزا
چشم امید شفاعت به دخیل عنب است
رنگ افشاندن ما فرصت ابراز نداشت
گرچه هر دیده که عاشق شده فرصتطلب است
ذوالفقار تو دو دم دارد و عیسی یک دم
پس اولوالعزم ز شمشیر تو یک دم عقب است
✍ #محمد_سهرابی
@Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_امام_حسن_مجتبی_ع
یک چشم من از حادثه ی کوچه؛ تَر است
چشم دگرم ز روضه ها خونجگر است
یکروز به خاک مادرت می افتم
در سجده دلم به دوست نزدیکتر است
#حسین_جعفری
@Hoseinie_Shoara
#حضرت_علی_ع
گفتم: علی مدد قلمم ذوالفقار شد
مضمون اسیر لشکر زلف نگار شد
حرف از نجف که شد دل پیمانهام گرفت
آهی کشید و قافیه دیدم خمار شد
من پای آن یمت یرنی رگ گذاشتم
تیغت کجاست؟ وقت قرار و مدار شد
اثبات این جنون به قیامت نمیرسد
پروندهام به خال لبت واگذار شد
کفران نعمت است اگر کم طلب کنم
قنبر به لطف بندگیات شهریار شد
اجداد ایل من همه معشوق مذهباند
سلمان اگر نشد نسبم مهزیار شد
میثم به چین زلف تو تبعید دار شد
مالک که چین ندید سیاستمدار شد
از بس که وصلههای عبایت شکوه داشت
سلطانی از مقام خودش بر کنار شد
رنگ احد پرید همین که نگاه کرد
تیغی دو دم به گرده طوفان سوار شد
گاهی مرا به چوب محبت بزن علی
دل سر به راه ترکه آموزگار شد
فکر رفوی پیرهن کهنهات نباش
پیراهن تو پرچم پروردگار شد
با اینکه پای درد تو صفین گریه کرد
دامان کوفه تا به ابد لکهدار شد
وقتی کلون در پر شال تو را گرفت
عالم دچار گریه بیاختیار شد
رفتی و تا قیام قیامت امام عشق
پیراهنی سیاه تن روزگار شد
✍ #وحید_قاسمی
@Hoseinie_Shoara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍《 #شعر 》
▪️ #عرفان
➕من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه | ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
🎤 سالروز درگذشت #علامه_طباطبایی (ره)
@Hoseinie_Shoara
#مهر_خوبان
مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سمک تا به سماکش کشش لیلا برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
جام صهبا زکجا بود مگر دست که بود
که به یک جلوه دل و دین زهمه یکجا برد
خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که درین بزم بگردید و دل شیدا برد
خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام
با برافروخته رویی که قرار از ما برد
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
غم روی تو مرا دید و ز من یغما برد
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد
✍ #علامه_طباطبایی
@Hoseinie_Shoara
▪️ #شهادت_امام_حسن_عسگری_ع
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
دم عیساییات کفر شیاطین را در آورده
که سلمان میکند لبخند تو هر نامسلمان را
قنوتت عطر حُسن یوسف آوردهست و آغوشت
اسیر مهر تو کردهست زندانبان و زندان را
ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان!
سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را
تویی من عنده علم الکتاب و گوشهٔ چشمت
فقاهت یاد داد امثال فضل و اِبن ریّان را
حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب میداند
به جام زهر میخواهد بگیرد از تو میدان را
کبوترهای صحنت میشویم ابن الرضا هر شب
پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را
✍ #حسین_مؤدب
@Hoseinie_Shoara
#یمن_مظلوم
گر خمیده رسیده ام از راه
«آه مظلوم»، روی دوش من است
این زیارت اگر اجازه دهی
به نیابت ز «مردم یمن» است
حک شده بر عقیق: «یا مظلوم»!
شد دلِ سنگ، سینه چاک یمن
موج زد بسکه خون دل، انگار
شده «دریای سرخ»، خاک یمن
حیرتی سُرمه نوش نازل شد
شعله بر بال جبرئیل زدند
«نعل تازه» به پای مَرکب جهل،
دل به نام «سپاه فیل» زدند
در خبر آمده ست: وقت ظهور،
یمن، آشفته رنگ خواهد شد
از «یمن»، زین عقیقِ پا به رکاب،
بی تفاوت، نمی توان رد شد
اُف به «کودک کُشِ» یهود پرست!
که به پای شکسته، سلسله بود
بپذیرید، بی قسم، از من
جدّ «آل سعود»، حرمله بود!
✍ #احمد_بابایی
@Hoseinie_Shoara
حسینیه ی شعرا
✍《 #شور 》 ▪️ #امام_حسین_ع ➕ قبله ی عاشقان بود ... 🎤 #محمود_کریمی @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین
عبد توام اگر ز کرم باورم کنی
پا بر سرم بنه که ز عالم سرم کنی
یا همچو شمع سوخته کن، قطره قطره آب
یا شعله ای ببخش که خاکسترم کنی
عمری به زخم های تنت گریه کرده ام
تا وقت مرگ، خنده به چشم ترم کنی
خار رهم، مگر به نگاه تو گل شوم
خاک در توام، تو مگر گوهرم کنی
یک عمر سائل در این خانه بوده ام
حاشا که وقت مرگ، جدا زین درم کنی
تنها شراب روح من از جام چشم توست
چشمی گشا که مست از این ساغرم کنی
یک عمر دوختم، به نگاه تو، چشم خویش
تا یک نگاه، در نگه آخرم کنی
از ذرّه کمترم، تو توانی به یک نگاه
برتر ز آفتاب جهان پرورم کنی
هرگز به جز در تو دری را نمی زنم
ای وای اگر گدای در دیگرم کنی!
من "میثمم" امید که محشور از کرم
با میثم علی به صف محشرم کنی
✍ #غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_صاحب_الواء
با تو در سینه مجنون هوس لیلی نیست
تا سر کوی تو باشد به جنان میلی نیست
همه قصه همین است که در مکتب خون
نیست عاشق به خدا هر که اباالفضلی نیست
@Hoseinie_Shoara
🌹 ۱۷ربیع میلاد حضرت ختمی مرتبت و میلاد امام جعفر صادق ع
سرمست شوی شراب را می بینی
شمع سحر و گلاب را می بینی
هم فجر طلوع صادق هم پیغمبر
یک ماه و دو آفتاب را می بینی
✍ #حسین_جعفری
@Hoseinie_Shoara
#ولادت_پیامبر_اعظم_ص
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
فرقی ندارد از چه نژاد و چه فرقهایم
با عشق تو همیشه دل ما مؤید است
جاریست سُکر واعتَصِمُوا... لا تَفَرَّقُوا...
بعد از تو این جنون دمادم که ممتد است
ای زندگی ما همه حال و هوای تو!
حال تو مبدأ است و هوای تو مقصد است
ماندهست رد پای تو بین زمین و عرش
باران بوسههاست که در رفت و آمد است
دل را سپردهایم به عشقش که قرنهاست
بنیانگذار وحدت دلها محمد است
✍ #رضا_نیکوکار
@Hoseinie_Shoara
1_35964062.mp3
8.38M
✍《 #سرود 》
🌹 سرود زیبا ویژۀ ایامِ میلاد پیامبرِ ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله علیه
🌹ای نقش ترنج آسمونها | #هفته_وحدت
🎤 #محمود_کریمی
@Hoseinie_Shoara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍《 #سرود 》
🌹 سرود زیبا ویژۀ ایامِ میلاد پیامبرِ ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله علیه
🌹ای فرعون زمان ما بر سر تو سجّیلیم
🎤 #مهدی_رسولی
@Hoseinie_Shoara
حسینیه ی شعرا
✍《 #تک 》 ▪️ #حضرت_عباس_ع ➕تـــو وجه الله را وجــــهى | #محرم۹۷ 🎤 #محمود_کریمی @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_عباس_بن_علی
تـو وجـهالله را وجـهـی تو ثارالله را جــانـی
تو در عین عطش دریای سر تـا پـا خروشانی
تو بـا زخـم تنـت سر تـا قـدم آیـات قـرآنی
تو هم سردار بیدستی و هم سقای عطشانی
تو باب حاجتی بابالمرادی اشجع الناسی
تو عباسی تـو عباسی تو عباسی تو عباسی
تـو مــانـنـد علی کــــرار امــا غیــر فـراری
تو با بیدستـــیات دسـت ولـی الله داداری
تو هم فرمانده هم سقای طفلان هم علمداری
علــم بـر شـانـهات بیـن علـمها شد علم آری
شهادت آبــرومندت ادب، ایثــار، فرزندت
رشادت سایۀ قامت شهامت طفل دلبندت
تو آن ماهی که در هر دل هزاران انجمن داری
تو آن شمعی که تا محشر هوای سوختن داری
تـو از سر تـا قدم قدر و جلال پنـج تــن داری
تـو آن شیـری که روح شیر حق را در بدن داری
تو خورشیـد سپهـر دامـن امالبنیـن استی
تو دست حق تو بازوی امیرالمؤمنین استی
به چون تو عبد صالح ذات ربالعالمین نازد
بـه آییـن علمـداریت ختــمالمـرسلین نازد
علی روز قیـامت هم بـه فرزندی چنین نازد
به دست از بــدن افتــادهات امالبنین نازد
سلامالله بر جسمت سلامالله بـر روحت
زیارت نـامه زهرا شده اندام مجروحت
تو در اوج عطش هم نـاز بـر آب روان کردی
تو در دریای خون سیر هزاران آسمـان کردی
تو صدها کـوه آتـش در دل دریا نهان کردی
تو هنگام جهـاد نفس خود را امتحان کردی
به دریا هم ادب هم استقامت را نشان دادی
سراپـا سـوختی امـا چه زیبـا امتحان دادی
تعالیالله چنـان سیلی زدی بـر صــورت دریا
کز آن سیلی به جوش آمد سراپا غیـرت دریا
نشد وصل لب خشک تـو آخـر قسمت دریا
در اینجا کاسۀ خون گشت چشم حیرت دریا
تو تا شام ابد از چشم دریا خواب را بردی
تو تا صبـح قیامت آبــروی آب را بردی
تو آن سقای بیدستی که شد دریا گرفتارت
بـه دور قبـر تـا روز جــزا آب اســت زوارت
بـه دریــا آب دادی از یـــم چشـم گهربارت
به روی آب مـانده تـا قیـامت نقـش ایثارت
نگاهت تا به آب افتـاد دیــدم تشنهتر گشتی
عطش را نوشجان کردی ز دریا تشنه برگشتی
ز نیش تیرها نـوش وجــودت زخم کاری شد
تنت سـر تا قدم چون باغ گلهای بهاری شد
علم افتاد و دست افتاد جان در بیقراری شد
برای غربتت بـر خاک اشک مشک جاری شد
تمام هست و بـود خــویـش تقـدیــم خـدا کردی
که در یک لحظه جان و چشم ودست و سرفدا کردی
تو در دریا نهـادی پا و دل بـر تشنگی بستی
تو سقایی و از جام عطش تا حشر سرمستی
تو با بیدستیات دست خدا را تا ابد دستی
تو تا روز قیامت همچنان بابالحسین استی
نه تنهـا روز عاشورا امیــر جیـش داداری
تو روز حشر هم پشت سر حیدر علمداری
تو عباسی که جبریل امین بوسیده دستت را
به یـاد کربلا امالبنیـن بـــوسیده دستـت را
چه میگویم امیرالمؤمنین بوسیده دستت را
به وقت دفن زینالعابدین بوسیده دستت را
ببــوسم پــای زوار حــریـم بـاصفـــایت را
کرم کن تا که«میثم»سجده آرد خاک پایت را
✍ #غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین_ع
چه کربلاست! که عالم به هوش می آید
هنوز ناله ی زینب به گوش می آید
چه موقفی ست؟ که برتر ز کعبه می دانند
ملائکند که اذن دخول می خوانند
چه کعبه ای ست؟ که حاجی شکسته است این جا
به سوی قبله اش احرام بسته است این جا
چه عرصه ای ست؟ که دل، تَرک خواب می گوید
هنوز، تشنه لبی آب آب می گوید
چه چشمه ای ست؟ که خون، جای اشک می جوشد
هنوز، اشک ز چشمان مشک می جوشد
چه محشری ست؟ که هر دل، ز سینه آواره ست
هنوز، مادر اصغر کنار گهواره ست
چه منزلی ست؟ که هر گوشه بیت الاحزان است
هنوز، موی همه نخل ها پریشان است
چه مضجعی ست؟ که آید ملَک به سوی زمین
هنوز، ناطق قرآن فتاده روی زمین
تو گویی اشک، ز چشمان ماه می آید
صدای مادری از قتلگاه می آید
ز خاک، لاله و از سینه ناله می آید
هنوز، خون ز دو پای سه ساله می آید
چه ساعتی ست؟ فلق با سپیده می گوید
چرا اذان، سرِ از تن بریده می گوید؟
سری به نیزه به خواهر نظاره ای دارد
به طفلِ مانده به صحرا اشاره ای دارد
✍ #علی_انسانی
@Hoseinie_Shoara