eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه 👆👆👆 حضرت سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت درمقام افشاگری از ظلم و تعدی برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری های مستمر مردم را متوجه ظلم و بی لیاقتی حکام وقت می نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به رساندند. چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین سلام الله علیها نگاشته اند که بنی امیه همسر صلوات الله علیه، ام البنین سلام الله علیها را مسموم و به قتل رساندند. 📚وقایع الشیعه (وقایع سیزدهم جمادی الثانی) صفحه 85
═══✼🍃🌹🍃✼═══ کریمان همه مات ام البنین اند فقیر کرامات ام البنین اند نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ اسیر مناجات ام البنین اند همه ساقیانی که صاحب سبویند دخیل خرابات ام البنین اند مریدان عباسِ او در دو عالم به دنبال خیرات ام البنین اند پسرهای او یار خون خدایند دلیل مباهات ام البنین اند پسرهای نور و تجلی نورند تجلی آیات ام البنین اند به خورشید تابان قمرها می آید به ام البنین این پسرها می آید گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش عصایی ندارد دم پیری حالا نشانده زمانه به خاک سیاهش امان از صبوری... کشیده قبوری روی خاک و غم مانده در بین آهش خدای ادب شد، بصیر عرب شد ولی بوده هر جا به زینب نگاهش ندیده دو عالم، کسی جز یل او که دامان زهرا شود قتلگاهش بشیر از پسرهای او دم نزن تو بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟! دست برد زیر متکا،یه گردنبند بیرون آورد ... دستتو بیار ، دستشو آورد ... این گردنبند رو گذاشت توی دستش،علی یه نگاهی کرد،میخواد حال و هوارو عوض کنه ... فاطمه جان بارک الله ... این نُه سالی که باهم بودیم از هم چیزی مخفی نکردیم ... کجا بوده این ؟! ... شب عروسیمون دختر حمزه بهم هدیه داد ... منم نگه داشتم،من میمیرم ... بچه هام کوچیکند ... باید بری زن بگیری ... اما دم در خونه که اومد ، این گردنبندو به هرکس بود ، خواست قدم توی خونت بذاره ، این گردنبندو بهش بده بگو این گردنبندو مادر این بچه ها داده ... با بچه های من مهربون باشه ... بچه های من نازدونه هستند ،نازپرورده هستند ... اشکهای علی ریخت ... ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• همه به ما گفتند که ام البنین برگشت از دره خونه ؛ خب که چی برگشت ؟! .... چرا برگشت؟! ... گفت نمیام توی خونه ... چرا نمیای؟! ... تمام بنی کلاب پشت سرش هستند ... یه وقت دیدن برگشت ، گفت نمیرم توی خونه ... چرا نمیری؟! گفت اومده به من میگه اینو بگیر ، با بچه هام مهربون باش ... تا بچه هاش نیان دم در نمیرم داخل ... حسن بیاد ، حسین بیاد،زینب بیاد ، ام کلثوم بیاد ... بعضیا گفتن به قول ما ، همینجا محکم میخ رو میخواد بکوبه ... اومدن آقازاده ها ... ام البنین قدش بلندِ ... یه وقت دیدن خم شد،پاهای حسن رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای حسین رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای زینب رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای ام کلثوم رو بوسید ... ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• دستاشو روی سینش گذاشت ، گفت من نیومدم مادری کنم ... اگر کنیز میخواین بیام ... من کنیزی اومدم ... من کجا ، فاطمه کجا؟! ... من کجا ، خونه ی علی کجا؟! ... من اومدم کنیز باشم ... روزی که عقیل اومد توی قبیلشون ، مادرش دوید توی خیمه گفت میدونی اومدن خواستگاریت برای کی؟! ... اومدن خواستگاریت برای علی ... گفت خواب دیدم دیشب،از آسمان ماه به دامنم نشست ... تعبیر شد ... اما تعبیر غلط کرده بود ... وقتی اباالفضل بدنیا اومد،علی ابن ابی طالب گفت : هذا قمر العشیره ... این قرص ماه عشیره هست ... تازه فهمید کی اومده توی دامنش ... ماه اینه ... عباسه ... حالا تازه خوابش تعبیر شد ... ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• اولین کاری که کرد خودشو کنیز کرد ... دومین کاری که کرد از اسمش گذشت ... از اسم گذشتن سخته ... اونم اسم فاطمه ... به امیرالمؤمنین عرض کرد آقا به من نگید فاطمه ... وقتی میگید فاطمه ، بچه ها یه حالتی پیدا میکنند یادِ مادرشون میفتند ... به من بگید مادر بچه ها ... ام البنین ... (((بعد کربلا گفت دیگه به من ام البنین نگید ... من که دیگه پسری ندارم .... ))) سومین گذشت از خانوم ام البنین ، عباس که بدنیا اومد ... در دهنِ مردمو نمیشه بست ... سرها توی هم رفت ... از وقتی بچه ش بدنیا اومدِ دیگه محل به بچه های فاطمه نمیده یه سفره انداخت ... حسن ، حسین، زینبین نشستند ... امیرالمؤمنین نشسته ... رفت عباس رو از گهواره بلند کرد ، اومد دور سر حسن ، دور سر حسین ، دور سر زینب ، دور سَر ام کلثوم چرخوند چیکار داری میکنی؟! ... گفت خودم کنیزی اومدم ، میخوام بچم هم به غلامی قبول کنی ... میخوام بچم هم غلام شما باشه .... ••• ┄┅═══✼✨✼═ اُمُّ البَنین چون فاطمه ناموس عشق است چون کوکبی رخشنده در قاموس عشق است زهرای اَطهر مادر عشق است امّا... امّ البنین هم دایه یِ ملموس عشق است بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد. و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.🍁 🔺مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
352K
🏴 🏴 🏴سبک : یخلیب عباسیم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چاتوب روز ماتم، گلور هریردن غم گدوبدی دنیادن شهید آناسی گیوب قاره عالم، اولوب گوزلر پرنم گدوبدی دنیادن شهید آناسی واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا آه و واویلا (2) یری واردی قانیاش ، توکم گوزدن بیر باش گیینم اگنیمه، عزا لباسی سالام عرشه ناله، دوشم غملی حاله اولام دنیا بویی، غم آشناسی نجه آغلامیوم، سینه داغلامیوم اباالفضل آقا مون، اولوب آناسی ائدرم گوزیاشین، یوزه هردم شبنم گدوبدی دنیادن، شهید آناسی واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا آه و واویلا (2) بو غمده آغلارام، سینمی داغلارام ئوزوم یاس ساخلارام، ام البنینه وئردی فخر ناسین، اوجا بوی عباسین فدا کربلاده، دین مبینه اونا بنذر عورت، ائله بیر باعفت گوره هرگز بیرده، شهر مدینه آلوب دلدن طاقت، بو محنت اعظم گدوبدی دنیادن، شهید آناسی واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا آه و واویلا ✨اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
4_5870602462586477663.mp3
981.3K
اباالفضل ، دلم رو رها از غم و از محن کن اباالفضل ، با اون چشم زخمیت نگاهی به من کن اباالفضل ، بیا و تن مادرت رو کفن کن ، اباالفضل کجایی ، که دلتنگ اون روی ماهم کجایی ، به در مونده مادر نگاهم کجایی ، برا دیدنت چشم به راهم .............. شنیدم ، اومد کربلا فاطمه در بر تو شنیدم ، که خورده عمود بی هوا بر سر تو شنیدم ، زده حرمله تیر به چشم تر تو ، شنیدم شنیدم ، نموند دیگه واست امیدی شنیدم ، که خیلی خجالت کشیدی شنیدم ، که آخر تو زهرا رو دیدی .............. بمیرم ، برای غریبی که یاور نداره بمیرم ، برا کشته ای که به تن سر نداره بمیرم ، برا اون شهیدی که مادر نداره ، بمیرم شنیدم ، حسینم لب تشنه جون داد شنیدم ، می زد زینب از غصه فریاد شنیدم ، که با صورت از مرکب افتاد
vafat omolbanin006.mp3
14.76M
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه گشته رها بر سر نی زلف سیاه قمرم شعله کشید آتش غم در جگر شعله ورم از داغ تو جان آسمان می سوزد با غربت این اشک روان می سوزد بعد از گذر سه سال قلب تو هنوز از شرم گلوی کودکان می سوزد ای ام بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد **** از اثر ناله تو گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان بر سر این صورت قبر تا هلهله در لشکر کفار افتاد پیش تن او شاه به اصرار افتاد دست حرم خون خدا را بستند وقتی به زمین دست علمدار افتاد ای ام بنین یاد علی آب نمیخورد سقای حرم بود ولی آب نمیخورد **** تا به زمین خورد و شکست غرق به خون بال و پرش فاطمه آمد بکشد دست نوازش به سرش بر سینه داغ دشت افتاده علم جاری شده خون جگر از چشم حرم هرچند که علقمه نبودی اما زهرا عوش تو ناله میزد پسرم ای ام بنین پهلوی آن یار شکسته دست و دل و ابروی علمدار شکسته
3243435 (2).mp3
3.91M
🏴 امام زمان 🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری پر از حاجتم حاجتم را روا کن گره های کوره مرا باز وا کن دلی بی قرارم قرار دلم شو غبارم مرا خاک پا کن میان قنوتت میان نمازت مرا هم دعا کن مراهم دعا کن فقط خوب ها نه کمی مال من باش بد و خوب را کم تر از هم سوا کن دو دست پر از خواهشم را بگیر و اگر که دلت امد ان دم رها کن شبی بین روضه بگو وای مادر شبی بین ما مادرت را صدا کن همان جا جدا کن ز تن روح ما را و این جسم را خاک در کربلا کن
باب الحرم _ حسن شالبافان-Segment 1.mp3
17.1M
|⇦•ای روشنای خانه حیدر .. و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ حاج حسن شالبافان
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•ای روشنای خانه حیدر .. #روضه و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ حاج حسن شالبافا
ای روشنای خانه حیدر پس از زهرا کامل ترین و بهترین همسر پس از زهرا ایثار از رفتار و الطاف تو می جوشد مهر و محبت از دل صاف تو می جوشد هر چند در عالم علی را کفو و همتا نیست هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست اما علی گمگشته اش را در تو پیدا کرد آری خدا پایِ تو را در خانه اش وا کرد در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید در قلبِ تو یک آسمان عزم و شهامت دید پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب دستِ توسل می زنم بر ساحتت امشب دست تو لبریز از کرم سرشار از بذل است هر کس گدایت هست کارش با اباالفضل است بانو تو را در عالم خلقت شبیهی نیست هم رتبۀ علمت در این دنیا فقیهی نیست بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی عمری تسلای امیرالمومنین بودی روزی که سوی خانۀ مولا سفر کردی آن روز که رخت عروسی را به بر کردی برداشتی آرام سوی خانه گامت را کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را قبل از ورودت لحظه‌ای در پشت در ماندی با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی بردی به سمت آسمان دست دعایت را گفتی خدایا من کجا و خانه زهرا؟ گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن اول کلامی با حسین و با حسن گفتی زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست باور بفرما، نیتم غیر از کنیزی نیست من آمدم اینجا برایت خادمه باشم عمری کنیزِ بچه های فاطمه باشم بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی الحق که در بیت علی حق را ادا کردی در تو خدا ظرفیت بسیار را می دید فانی شدن در حیدر کرار را می دید آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد چون لیلۀ قدر از هزاران ماه بهتر داد مولا که دید از شوق داری در بغل عباس فرمود با گریه و ما ادراک ماالعباس بانو علم در مشت عباس تو می چرخد عالم سر انگشت عباس تو می چرخد بانو گره خورده به کار ما گشایش کن امشب بیا ما را به عباست سفارش کن شاعر : مجتبی شکریان همدانی دو سه جمله روضه و از همه التماسِ دعا .. خدا به شما خیر بده روضۀ مادر رو برپا کردید .. ان شالله خانم ام البنین دعاگوتون باشه .. تو مدینه روضه خوان و میاندارِ گریۀ بر ابی عبدالله این خانم بود گریه سلاحِ .. این گریه از ضعف نبوده! من یه گریه کن دیگه ام سراغ دارم که علم گریه رو برداشت .. نگفتی من دل دارم، رفتی نگفتی دختر داری، رفتی بدونِ این که بارِ غم رو از رو دلم برداری رفتی حالا من بدونِ تو کجا برم؟! حالا من بدونِ تو چی کار کنم؟! انقدر گریه میکنم که نیمه شب از خوابِ ناز سرتُ بیدار کنم وای وای وای .. سرم بابا وای وای وای .. از بس زدنم، کمرم بابا خدا رحمت کنه همه مدافعانِ حرم زینبی رو .. (هم کاخ یزید ملعون هست هم حرم خانم رقیه همون خرابه ای که این نازدانه همونجا به شهادت رسید)؛ چی جوری این دختر گریه کرد، این صدا از تو خرابه رسید تو کاخ .. طاهر ابن عبدالله دمشقی (1) میگه نیمه‌های شب بود، سرِ یزید ملعون رو پای من خوابش برده بود. سرِ مبارکِ ابی عبدالله هم تو تشت .. میگه یهو دیدم چشمای سر داره میچرخه هی میگه خواهرم دخترمُ ساکتش کن .. میگه دیدم آروم از گوشه چشم سر، داره اشک میاد .. صدای این دختر رسید یزید از خواب نحسش بیدار شد .. یه نگاه کرد گفت صدا گریه برا کجاست؟! گفتن امیر این حسین یه دختر داره .. نانجیب گفت سرِ باباش رو براش ببرید .. وای وای وای .. سرم بابا وای وای وای .. از بس زدنم، کمرم بابا منابع: 1)منتخب التواريخ،‌ باب پنجم، ‌ص۲۲۹ كامل بهائی، ج 2 ص 179 انوار الشهادة ص 244 ریاض القدس: 2/326 نفس المهموم ص 456
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تویی همسنگر شاه ولایت سراپای وجود تو عنایت تو چون زهرا امید عالمینی منم شرمنده ی لطف و عطایت ▪️ ای گل باغ وفا ام البنین همسر شیر خدا ام البنین ای که هستی مام عباس علی درد ما را کن دوا ام البنین ▪️ بود ام البنین روح شهامت نموده در ره دین استقامت بود باب الحوائج همچو عباس از او بر ما شده عمری کرامت ▪️ ام بنین همسر شیر خداست مام علمدار شه کربلاست پاک وجود او بود چو زهرا رهرو و همنام گل مصطفاست ▪️ ای که هستی به جهان باب نجات علوی سیرت و زهرا جلوات مام عباس تویی ام بنین بر تو و عشق و وفایت صلوات ▪️ ما جمله گدایان سر کوی تو هستیم با دست تهی بر سر راه تو نشستیم ای فاطمه ی ام البنین مادر عباس بنما نظری از کرمت دل به تو بستیم ▪️ روح پر احساس یا ام البنین عطر و بوی یاس یا ام البنین یاور حیدر ز بعد فاطمه مادر عباس یا ام البنین ▪️ جهان امشب ز چه اندوهگین است به هر کس بنگری زار و غمین است به جنت مرتضی ماتم گرفته شب سوک و غم ام البنین است ▪️ ای که چون فاطمه ای باب نجات می رسد از تو به عالم برکات حضرت ام بنین، کفو علی بر تو و جود و سخایت صلوات ▪️ ای که هستی به جهان باب نجات علوی سیرت و زهرا جلوات ام عباس تویی ام بنین بر تو و عشق و وفایت صلوات ▪️ جهان در ماتم ام البنین است همان کاو رحمت حق بر زمین است بود او مادر عباس و گریان ز داغ او امیرالمؤمنین است