4. گریز اول.mp3
زمان:
حجم:
4.15M
#شهادت_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
#گریز_اول
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 56017_1398522133716_2707352.mp3
زمان:
حجم:
3.15M
#واحد
#شهادت_حضرت_رقیه
حرم سوخت
دلم سوخت
چادره روی سرم سوخت
چشام سوخت
پاهام سوخت
توی خیمه معجرم سوخت
آروم آروم آروم
باقد خمیده
دنبال تو میدوم نفس بریده
پدری رو نیزه
دختری تو صحرا
جز سکینه بابا جون بگو کی دیده
آروم آروم آروم
میگیره نفسهام
چی بگم نمونده سو بابا تو چشمام
هرچی بابا میگم
نمیدی جوابم
میبینی زخمی شده بابایی پاهام
بابا میشنوی صدامو ، سوز گریه هامو ، گوشوارمو بردن
بابا ،چادرو کشیدن ، گوشمو دریدن ، معجرمو بردن
۲
نمیدی
جوابم
اولین باره نمیگیری سراغم
یادت هست
میگفتی
که تویی چشم و چراغم
آروم آروم آروم
میباری رو نی ها
ینفر داره میاد با تازیونه
خوبه بسته چشمات
نمیبینی بابا
روی صورتم گذاشته یک نشونه
بابا ، کاش بشه برگردیم ، مدینه بهتربود ، حرمله ول کن نیست
بردن ، گهواره رو بابا ، زنده نمیمونه رباب نه، ممکن نیست
۳
تو رو نی
من اینجا
نمیدونم نیزه بهتره یا خارا
خوبه اون
بالایی
به موهات نگیره شعله های صحرا
آروم آروم آروم
پیر میشه سکینه
کاش میشد بیای برگردیم مدینه
آروم آروم آروم
میمیرم باباجون
رسم مهمون نوازیه کوفه اینه
غمای دل من
غمای ربابه
میبینی هنوز پی دو قطره آبه
همسفر میشم من
با شما بابا جون
بازار کوفه و شام کنج خرابه
سبک #سیدرضانریمانی👈🏻 (ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم)
قلبم گرفتاره ، روزم شب تاره
هرجا پا میزارم ، بابا پر از خاره
دستام بستست و پاهام زخمه چرا
مارو بردن تو بازارا شامیا؟
هلهله میکردن دور نیزه ای
که سرتو روی اون نی بود بابا
یکاری کردن با دخترت بابا
که مثل برگای زرد پاییزه
اگه حتی نازم بکنی آروم
موهام دونه دونه دونه میریزه
نمیدونم که تاریِ چشام
اثر سیلیه یا خستگی؟
اینکه پاهام دیگه نداره جون
اثر زخمه یا گرسنگی؟
بند دوم
موهام پریشونه ، تاریکه ویرونه
تو خواب دیدم بابا ، داریم میریم خونه
تو خواب دیدم جمعمون جمعه بابا
دیدم عمو رو با مشک تو خیمه ها
لالایی میخوند واسه اصغر رباب
منو صدا کردی و گفتی بیا
ندیدم زخمی روی لبات بابا
موهاتم خاکی نبود و خوش بودی
بهم گفتی که داری میای پیشم
میبنیم هم دیگه رو به این زودی
خودمو کجا مرتب بکنم؟
آخه خیلی خاکی شدم بابا
بزار عمه موهامو شونه کنه
اگه میشه کمی آهسته بیا
بند سوم
تو اومدی یا که ، آوردنت بابا؟
سختت نبود با سر ، بابا بیای اینجا؟
خوبه چشمات بسته میترسم بابا
نشناسی من رو دیگه با این موها
راستش من هم نشناختم صورتتو
اما یه نشونه داری رو لبا
یادم مونده اون لبای زخمی رو
که از این زخما شناختمت حالا
یادم هست رگهای نامرتب رو
ببینم میشناسمت بابا هرجا
لباسام خاکی تر از سر توعه
بزارم کجا سرت خاکی نشه؟
کجای ویرونه رو جارو کنم
بابایی بال و پرت خاکی نشه؟
#خادم_زینب
#شهادت_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
#پنح_صفر
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #حضرت_رقیه گریز به حضرت ابالفضل ع حاج حیدرخمسه
فایل صوتی 👆
📖 #متن_روضه
🔊 روضه احساسی حضرت رقیه سلام الله علیها
⚫️ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
**
سوره ی کوثرِ، امام حسین
جلوه ی مادرِ، امام حسین
نمک لشکرِ، امام حسین
نازنین دخترِ، امام حسین
اِی، اِی بزرگِ، قبیله ی عشاق
یا رقیه، تویی هُوَ الرَزاق
این رفیقمون تعریف میکرد، دامادشون مدافع حرم بابلسر، شهید شد یه دختر داشت، مهر امسال رفت مدرسه، خواهرِ گفت بچه رو میبری، آره دایی شه، ظهر رفت بیارتش، گفت عقب بشین جلو وسایله، اومد از اون ور زد رو شیشه، بشینم جلو؟ گفتم بچه است، وسایلو عقب گذاشتم نشست یه آخی شی گفت، گفتم ای بابا، چی شده دایی؟ گفت دیگه کسی نمیفهمه بابا ندارم، ما که نمیفهمیم، دختر دارا، دختر این جوریه من نمیدونم، وای اگر دوستاش بفهمن بابا نداره، بچه ان دیگه، اینو بابام خریده، لذا تو خرابه سرو که آوردن، اومد سرو بلند کنه خورد زمین، پا نداره، میخواست ببره بچرخونه، دیدید بابا دارم، جــــــــان
دست پرورده ی ، قبیله تویی
صاحبِ، شوکتی، جلیله، تویی
نازدار همه قبیله، تویی
پای معشوقِ خود قَتیله، تویی
بی بی جان صاحب، صحن و بارگاهی تو
بی بی جان بر گنه کارها، پناهی تو
میبری دل زِ دلبران حرم
اِی، میاندارِ دختران حرم
قمر بنی هاشم، میخواست بره میدان، به آقا عرض کرد اجازه میدی برم؟، فرمود میخای بری برو، اما یه سر به اون خیمه بزن، اومد از کنار این پرده نگاه کرد واویلا، دخترا رو جمع کرده، یه مشک گرفته تو، یه عمو دارم ...
میبری دل ، زِ دلبران حرم
ای میاندارِ دخترانِ، حرم
خون ما، نذر آستانِ حرم
ای فدایت ، مدافعانِ حرم
شود آیا کِی، رو سِپید شَوم
بر دفاع از حرم، شهید شوم (من کارم تمومه، همین دوتا بند)
رویَت، آینه دار زهرا بود (فهمیدی؟)
گیسوانت، ضریح بابا، بود
( آخه چرا بود؟ آخه موی سوخته، دست بخوره، میریزه )
چادر، اولت چه زیبا، بود
در بغل کردن تو دعوا، بود
تو خودت، قبله گاهِ، حاجاتی
دست گیری، رقیه ساداتی
بسم الله الرحمن الرحیم
یه بند روضه و ، حاج حسن ، حاج آقا روح الله، حاج ابراهیم عزیزم، براتون میخونن، به حضرت رقیه، امروز پیر شدم با این دو تا، اگه بگم شاید محاسنم سفید شد، دروغ نگفتم
ای زمین خورده، ای زمین خورده، ضربه ها خوردی
تاحالا شنیدی یکی میگه الان پا میشم چپ و راستت، چپ و راست میزدنش...
زجر ول کن نبود، حرمله میزد
دخترک را، بدون فاصله ، میزد (میدونی یاد کجا افتادم؟)
قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد میزد
جای هر کس، (نه نه نه) ، تازه میکرد نفس را، و مجدد، میزد
(این میکشه وا)
وای، از دست مغیره، چقدر ، بد میزد
این برا ، این برا عقبی ها، که احساس میکنم تماشا ، نمیدونم گردن خودت، من اینو برا تو میخونم، برا مدافع های حرم، تیپ فاطمیونِ غریب، برسه برا اون ها
ای زمین خورده، ضربه ها خوردی
ضربه ها را، تو بی هوا، خوردی
بگم یا نه؟ بی هوا، زیر بوته ها، نگاه کرد دید یه بوته داره میلرزه، گفت پیداش کردم، آروم آروم اومد، با لگد، بچه اومد بیرون، نزن، أینَ اَبوی؟، أینَ اَبوی؟، آوردش بالا، یدونه که زد، دیگه نگفت أینَ اَب، أینَ عَمّیَ العَبّاس؟ عموم کجاست؟، یتیم گیر آورده
حسیـــــــــــــــــــن
#شهادت_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴
@MaddahionlinYEKNET_IR_zamine_shabe_6_moharram1399_mohammad_hosein_haddadian.mp3
زمان:
حجم:
8.25M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🌴سلام کریم آل عبا یا حسن مجتبی
🌴بده برات یه کربلا
🎙 #محمدحسین_حدادیان
▪️ #شهادت_حضرت_رقیه(س)