ھـور !'
『』 🌱|.• #پروفایل °. 🖤|.• #فاطمیھ °. 🌟|.• #خاص . . . . @bezibaeeyekrooya 🕸
اے تاج سر عالم و آدم زهرا
از کودکے ام دل به تو دادم زهرا
آن روز که من هستم و تاریکے قبر
جان حسنت برس به دادم زهرا😔😔
@bezibaeeyekrooya🖤➰
مهدی رسولی؛ تسبیحات حضرت زهرا.mp3
11.5M
#نواے_روح 😍
••{...اَلحَمدُالله کِه نوکَرِتَم...}••
#حاجمھدےرسولے 🖤
#فاطمیھ
#یازهرا
@bezibaeeyekrooya ❄️•.
ھـور !'
•.🕊 #یڪڪتاب_یڪزندگے •.🌈 #قسمتهفتم •.🌟 #ورزشباستانے •.💎[راوے:جمعےازدوستانشھید]
•.🕊 #یڪڪتاب_یڪزندگے
•.🌈 #قسمتهشتم
•.🌟 #پھلوانان
•.☘[راوے:حسیناللهڪرم]
•┈••✾❄♥❄✾••┈•
سید حسین طـحامے(ڪشتےگیر قھرمان جھان) به زورخانه ما آمد بود و با بچهها ورزش مےڪرد.
هرچند مدتے بود ڪه سیـد به مسابقات قھرمانے نمےرفت ، اما هنوز بدنے بسـیار ورزیده و قوے داشـت. بعد از پایان ورزش رو ڪرد به حاج حسن و گفت: حاجے ، کسے هست با من ڪشتے بگیره؟🌱
حاج حسن نگاهے به بچهها ڪرد و گفت: ابراهیم ، بعد هم اشاره ڪرد؛ بــرو وسط گود.
معمولا در ڪشتے پھلوانے ، حریفے ڪه زمین بخورد ، یا خاڪ شود مےبازد.🦋
ڪشتے شــروع شد. همه ما تماشا مےڪردیم. مدتے طولانے دو ڪشتےگیر درگیر بودند. اما هیچڪدام زمین نخوردند.
فشار زیادے به هردو نفرشان آمد ، اما هیچڪدام نتوانست حریفش را مغلوب ڪند ، این ڪشتے پیروز نداشت.🎭
بعد از ڪشتے سید حسین بلند بلند مےگفت: بارڪ الله ، بارڪ الله ، چه جوان شجاعے ، ماشاءالله پھلوون!🏁
ورزش تمام شده بود. حاج حسن خیره خیره به صورت ابراهیم نگاھ مےڪرد. ابراهیم آمد جلــو و باتعجب گفت: چیزے شده حاجے!؟🌵
حاج حســن هم بعد از چندلحظھ سڪوت گفت: تو قدیمهاے این تھرون ، دوتا پھلوون بودند به نامهاے حاج سید حسن رزاز و حاج صــادق بلور فروش ، اونها خیلے باهم دوست و #رفیق بودند.
توے ڪشتے هم هیچڪس حریفشــان نبود. اما مھمتر از همه این بود ڪه #بندھ هاے خالصے براے #خدا بودند.🌝
همیشه قبل از شروع ورزش ڪارشان رو با چند #آیھ_قرآن و یه روضه مختصر و با چشمان اشڪ آلود براے آقا #اباعبدالله (ع) شروع مےڪردند. نفس گرم حاج محمد صادق و حاج سید حسن ، مریض شفـا مےداد. 💜
بعد ادامه داد: ابراهیم ، من تو رو یه پھلوون مےدونم مثل اونها! ابراهیم هم لبخندے زد و گفت: نه حاجے، ما ڪجا و اونها ڪجا.
بعضے از بچهها از اینڪه حاج حســن اینطور از ابراهیم تعریـف مےڪرد ، ناراحت شدند.👀
فرداے آن روز پنج پھلوان از یڪے از زورخانههاے تھران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از ورزش با بچههاے ما ڪشتے بگیرند. همه قبول ڪردند ڪه حاج حسـن داور شود. بعد از ورزش ڪشتےها شروع شد.✌️
چھار مسابقه برگزار شد ، دو ڪشتے را بچههاے ما بردند ، دوتا هم آنها. اما در ڪشتے آخر ڪمے شلوغ ڪارے شد!
آنها سر حاج حسن داد مےزدند. حاج حسن هم خیلے ناراحت شده بود.
من دقت ڪردم و دیدم ڪشتے بعدے بین ابراهیـم و یڪے از بچههاے مھمان است. آنها هم ڪه ابراهیم را خوب مےشناختند مطمئن بودندڪه مےبازند. براے همین شلوغ ڪارے ڪردند ڪه اگر باختند تقصیر را بیندازند دور گردن داور!☄
همه عصبانے بودند. چند لحظھ اے نگذشت ڪه ابراهیم داخـل گود آمد. با لبخندے ڪه برلب داشت با همه بچههاے مھمان دست داد. #آرامش به جمع ما برگشت.☂
•┈••✾❄♥❄✾••┈•
•.⏳ #ادامه_دارد..
•.📚برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم¹
°✿° @bezibaeeyekrooya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️خدا رو حضرت زهرا سلام الله علیها..حساسه
از صدتا جوون که برا امام حسین علیه السلام سیاه میپوشن..ده تا شون بیشتر برا مادر سیاه نمیپوشن
👈برای فاطمیه چه کرده ایم؟😭😭😭
#رویای_جاݧ ❤️👑
🍃گفتم : نگرانتیم...
انقدر موقع اذان توے جادھ نزن ڪنــار...
چند دقیقھ دیرتر نماز بخونے چے میشھ؟!
افتادے دست ڪومولھ ها چے؟!
خندیــــــد...
گفت : تمام جنگ ما بخاطر همین نمازھ
تمام ارزش نماز هم توے
اول وقت خوندنشھ...
💚 #شهیدمهدےزینالدین 🌱
@bezibaeeyekrooya [🌼]
#خاص_ولے_ڪوتاه 🌟
خُودَم را گُم کَردَم؛
وَقتی فَھمیدَم مَھدےفـٰاطِمه،
گُمنـٰام میطَلَبَد...
°•°ʝoɨn↓
@bezibaeeyekroya 🌿
#زیباترین_انتظار
#خاص_ولے_ڪوتاه
•مَعنیِچشماِنتظٰاریرٰانَفهمیدَم•
↲وَلی↶
جٰانِمٰادَرت برگردِ💔]°
#اللھمعجللولیڪالفرج ✨
@bezibaeeyekrooya [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے 💖
میگفت..
یہ ڪار ڪن آقا #امام_زمان بھت بگہ
+ تو یڪے غصہ نخور؛
تو رو قبول دارم..🌸
#اللهمعجللولیڪالفرج
#زیباترین_انتظار