eitaa logo
ھـور !'
930 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
570 ویدیو
109 فایل
ـــــــ ــ بِنام‌خدای‌نوروامید؛🤍 رسته‌هور، گوشـه‌ی‌دنجی برای‌برقراری‌حال‌خوب‌دلِ‌شما:).. عکاس‌هور Https://Instagram/Same.graph.Com گوش‌جان @Majnonemadar شروط‌‌وادمین‌تبادل @Hur_Tab @G0NAHKAR به پیام پین شدھ سربزنید* هور:نور،خورشید،روشنایی✨
مشاهده در ایتا
دانلود
ھـور !'
🕊.• . °°📗تو شھید نمۍ شوۍ! . ➣• بعد از اینڪه در سال ۱۳۸۲ به عضویت سپاه در آمد ،از تبریز رفت. یڪۍ از بھـانه هاۍ ڪه آن موقع براۍ برگشتن محمود رضا به تبریز وجود داشت، وصلتش با خانواده اۍ تبریزۍ و به تبعِ آن ،انتقاڶ ڪارش به تبریز بود.. . ➣• علۍرغم اصرار هاۍما هیچ گاه به این ڪار تن نداد. در صُحبت هاۍ مفصّلۍ ڪه آن اوایل با هم مۍڪردیم، معتقد بود برگشتنش به تبریز ،مساوۍ با ڪوچڪ شدن مـاموریتش است. چون از اول در فڪر پیوستن به نھضت جھانۍ اسلام بود ،بعد از اینڪه این فرصت را بدست آورد ،به ڪار با بسیجۍ هاۍ جھان اسلام افتخـار مۍڪرد؛ اصلا این ترڪیب «نھضت جھانۍ اسلام» را من از محمود رضا یـٰاد گرفتم و آن را اولین بار از زبان او شنیدم. . ➣• حاضر نبود آمدن به تبریز را با چنین فرصتۍ عوض ڪند. ماندن در تِھران برایش به معنۍ ماندن در میانه میدانـرو برگشتن به تبریز به معنۍ پیشت میز نشینۍ و از دست دادن فرصت خدمتۍ بود ڪه برای آن ،نیـروۍ قدس را انتخاب ڪرده بود؛ . ➣• یادم هست یڪبار ڪه خیلۍ سخت گرفتم و تا صبح با او صحبت ڪردم، خیلۍ قـاطع به من گفت :«من پشت میز بروم میمیرَم!» بعد از اینڪه در تھران تشڪیل خانواده داد، در جواب برادرۍ ڪه به او پیشنھاد ڪرده بود خانوده اش را بردارد و برود تبریز زندگۍ ڪند،گفته بود:«تو شَھید نمۍشوۍ!» . (حیات جاودانه شھید محمود رضا بیضایۍبه روایت برادر) . به روایت:احمد رضا بیضایۍ 🌸🍃 • @bezibaeeyekrooya
ھـور !'
 👤•. امیـن‌روحیه بسیجی‌داشت. شغل‌نِظامی را دوست‌داشتم ومیخواستـم اویک پاسدارشود. بااینکه دررشته مھندسی‌قبول‌شد امااز سال ۸۸ درسپاه پاسداران مَشغول‌به ‌خـدمت‌شد ودریگان انصارالمھـدی فعالیت‌میکرد. دردوران دانشجویی‌نیز فعالیتھای‌بسیج وورزشی خـودرا باشدت بیشتـری‌دُنبال میکرد. باشَھیـدان دهقان‌وسیاوشی نیزدر همان‌دورانی که‌در بسیـج فعالیت‌داشت، آشنا شد. امین‌برای ازدواج‌مُحجبـه بودن وخانواده خوب‌داشتن‌را ملاک‌قرار داده‌بود.از مراسم‌ازدواجشان هیچ‌عکس وفیلمی نداریم. امین‌از دوربین‌دوری میکـرد وخواهش کرده‌بود که‌هیچکس ازمراسم تصویربرداری نَکنـد. یکبارکـه باهم صحبت میکردیم ازامین پرسیدم: من‌اگر بِمیـرم چه‌کار میکنی؟ گفت: "مادر نترس میدانم که‌قبل ازتو شھیـد میشوم." امین چندمدال قَھـرمانی کشوری‌در مسابقات‌ورزشی کسب‌کرده‌بود وکمربند مشکی‌دانِ³ در کیک‌بـوکسینگ داشت. تولد⇜۱۳۶۵.۱.۱ شھادت⇜۱۳۹۴.۷.۳۰ 🕊🇮🇷.•^ ↳•| @Bezibaeeyekrooya |•
ھـور !'
🇮🇷•< الفاظ ولغات قاصِرند، بـرای‌معرفیت؛ پـدرآسمانی‌ایران.. ازکدام رشادت‌ها وفَداکاری‌هایت بنویسم؟ نگفتهُ ننوشته ماهمه عـٰاشقت هستیم؛ راهت‌پابرجاست، پـدرِشھدای‌ایران..>
⊰♥️⊱  ⇜در پایگاه شکاری امیدیه به دنیا آمد حسین از ڪودکی دلداده خاندان وحی و از همان ڪودکی ارتباط ناگسستنی با مسجد داشت و از پا منبر‌هایِ آیت‌الله مجتهدی شده بود. . ⇜در کنار درس‌هایِ مدرسه به صورت آزاد درس‌هایِ طلبگی و حوزوی هم می‌خواند.هم‌چنین علاقه خاصی هم به ورزش داشت.پس از اخذ دیپلم در رشته تڪنسین اتاق عمل پذیرفته شد اما لباس سبز سپاه را به این شغل ترجیح داد. . ⇜حسین به بسیج اعتقاد ویژه‌ای داشت و می‌گفت هرچیزی را رها کردید بسیج را رها نکنید. در فتنه ۱۳۸۸ پانزده ساله بود که از ناحیه کتف آسیب دید. . ⇜حسین سه بار به سوریه اعزام شد و همیشه در جواب بے‌تابی‌های مادرش می‌گفت من اگر شهید شوم شما سریع از طریق تلگرام خبر دار می‌شوید و عکسم را هم می‌زنند و می‌گویند شهید حسین معزغلامی. تولُّد↠|۶فـَروردین۱۳۷۳| شَهادَتْ↠|۴فـَروردین۱۳۹۶| . . .↠💌⇅• 📚『@Bezibaeeyekrooya
ھـور !'
#به_وقت‌شھادت🦋🍃 #استورۍ
⊰♥⊱ 🕊^^ در خانواده‌ای‌روحانی با اصالت سیستانی زاده‌شد. سن¹²سالگی به حوزه‌علمیه‌مشھد رفت و به تحصیل مقدمات علوم‌اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه‌قم شد. . گفتنی است مرتضی‌مطھری که از شخصیت‌های مھم در انقلاب‌اسلامی است، به عنوان یک شخصیت سیستانی کمتر شناخته می‌شود. پدربزرگِ مرتضی مطھری یعنی آخوند مُلامحمدعلی‌کیخا، از علمای برجسته سیستانی بوده که به همراه خانواده خویش یعنی پدرمرتضی مطھری به منطقه خراسان کوچ می‌کنند و برای همین ایشان کمتر به عنوان یک سیستانی شناخته شده‌اند. . مرتضی‌مطھری در شامگاه روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبھشت ۱۳۵۸ پس از پایان جلسه‌ای در منزل یدالله‌سحابی به همراه گروهی از رجال سیاسی‌انقلابی، در تاریکی شب و هنگام خروج از محل جلسه، هدف گلولهٔ یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. قاتلان او سه نفر به نام‌های محمدعلی بصیری، حمیدنیکنام و وفاقاضی‌زاده بودند.. وِلادت➛|۱۳بَھمن۱۲۹۸| شھادَت➛|۱۱اُردیبھشت۱۳۵۸| ☄💌°•~ 📚「 @bezibaeeyekrooya
ھـور !'
#به_وقت‌شھادت♥ #سردارمونـه ◍⃟🔐 @Bezibaeeyekrooya
ای‌شھید!!! [☔️]هوای دلم، بارانِ‌نگاهت را می‌خواهد؛ می‌شود بر من بباری؟ هوای‌دلم که پُـر شود، از بارانِ‌نگاهت منم‌چون طُ لایقِ‌شھادت می‌شوم.. ◍⃟🍃@Bezibaeeyekrooya
ھـور !'
#به_وقت‌شھادت💙✨
⊰♥⊱ 📖°• در خانواده‌ای‌فرهنگی بزرگ‌شد و همه فرزندان از همان‌کودکی باحضور در مساجد وجلسات‌مذهبی با اسلام وقرآن آشنا می‌شدند وعلاقه‌زیاد و ارتباط‌عمیق شھید محمدحسین‌یوسف‌الھی با نھج‌البلاغه نیزریشه در همین‌دوران داشته‌است. . همرزمان این شھیدِبزرگوار می‌گویند: حسین از عرفای‌جبھـه بود و زیبا‌ترین نمازشب را می‌خواند، ولی کسی‌او را نمی‌دید، رفیق‌خـدا بود ومشکلات را با الھام‌هایی که بـه‌او می‌شد، حل‌می‌کرد به مرحله‌یقین رسیده‌بود و پرده‌های حجاب را کنار زده بود، شھیدمحمد‌حسین‌یوسف‌الھی درزمان جنگ ایران وعـراق درلشکر ۴۱ثارالله و در واحداطلاعات وعملیات مشغول به فعالیت و بعد‌ها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب‌شد. . این شھیدبزرگوار در طول جنگ‌تحمیلی، ٥مرتبه به شدت‌مجروح شد ودر نھایت در عملیات‌والفجر۸ به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های‌شیمیایی دربیمارستان لبافی‌نژاد شھرتھران بـه شھادت رسید.. وِلادت➛|۲۶اسفند۱۳۳۹| شھادَت➛|۲۷بھمن۱۳۶٤| 🦋🍃~° 💌「 @bezibaeeyekrooya
[🍀]غلامحسین نزدیکی میدان خراسان‌تھـران‌زاده‌شد. وی دوره دبستان را در مدرسه مترجم‌الدوله و دوره‌متوسطه را در دبیرستان‌مروی بـه‌پایان رساند. درسال ۱۳۵۴ پس از اخذدیپلم‌ریاضی در رشته‌دامپروری دانشکده‌کشاورزی شھرستان ارومیه تحصیلات‌دانشگاهی‌اش را آغاز کرد، اما به دلیل فعالیت‌های‌اسلامی، سیاسی و مشارکت در جلسات‌سخنرانی بعد از یک سال ونیم از دانشگاه اخراج‌شد و بعد از انقلاب با گرفتن دیپلم‌ِادبی درکنکورسراسـری ثبت نام و موفق به کسب‌رتبه ۱۰۴رشته حقوق‌قضایی در دانشگاه‌تھران شد. . او درطول خدمت‌سربازی باعلمای شھرایلام و بخصوص آیت‌الله‌صدری "امام‌جمعه‌پیشین‌ایلام" رابطه‌نزدیک داشت به‌طوری که اخبار وموضوعات پادگان را در اختیارایشان قرارمی‌داد که این موضوع باعث‌شد که از باقری به عنوان راننده یک‌افسر جز استفاده خدمتی به عمل‌آید. . حسن باقری درتاریخ ۹بھمن اندکی پیش از آغازعملیات والفجرمقدماتی، به‌همراه گروهی‌از اعضای سپاه‌پاسداران، درحال انجام عملیات‌شناسایی در منطقه فکه‌و درسنگر دیده‌بانی، مورد اصابت‌گلوله خمپاره قرارگرفت وبه شھادت‌رسید.♥✨ ↳|• @Bezibaeeyekrooya •|❥
🙎‍♂🌿نوید ته‌تغاری‌خانه‌مان بود، ولی انگار از همه بزرگ‌تر بود. مدیـرخانه ما بود. همه در کارهایشان از نوید مشورت می‌گرفتند. از ۸سالگی نماز و روزه‌اش قطع‌نمی‌شد. خیلی وقت‌ها می‌گفتم: + تو هنوز به سن تکلیف نرسیدی روزه گرفتن بر تو واجب نیست. ــ بـرای عمو و دایی‌ام که شهید شدند روزه می‌گیرم.. چندبار وقتی‌تصاویر جنایت‌های‌داعش را در تلویزیون پخش می‌کردند، نوید رو به من می‌کرد ــ من هم دوست دارم بروم سوریه. مامان راضی باش. + چطور دلم رضایت‌بدهد بـه‌رفتنت؟ ــ اگر ما نرویم پای‌اجنبی به کشورما می‌رسد. به ناموس‌ما رحم نمی‌کند. + اگر رضایت‌ندهم چه؟ نویدجان، مااز سهم‌خودمان شهید دادیم، هم عمویت‌شهید است، هم دایی‌ات.. ــ خندید و گفت: نه مامان. این سهم‌مادرانتان است. آن موقع بخاطر حرف و حدیث‌هایی که دورادور شنیده‌می‌شد، گفتم: + نوید اگر تو بروی‌سوریه شاید بعضی‌ها فکرکنند برای پول‌رفته‌ای! ــ خندید وگفت: مامان من یک‌ریال هم از این راه پول نمی‌گیرم. خودم می‌خواهم‌بروم سوریه. من بـرای حضرت‌زینب"س" و امام‌حسین"ع"می‌روم. مأموریت آخر: ۲۱مرداد اعزام‌شد. قبل از رفتنش من چندبار اصرارکردم، نرود. تازه‌داماد بود؛ ٤ماه از عقدش می‌گذشت. + مامان‌جان تو می‌خواهی یک‌زندگی جدید شروع‌کنی. می‌خواهیم برایت‌خانه بگیریم. عروسی‌بگیریم. خودت بالای‌سر کارهایت‌بمان. ــ نه مامان، این دفعه هم بروم، بعد برمیگردم سرفرصت کارهای‌عروسی را انجام‌می‌دهیم. قراربود آذرماه مراسم ازدواجش را برگزارکنیم، اما شهیدشد و پیکرش را تشییع‌کردیم..♥^^ ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥