شناخت دوستام ازم جوریه که هر یک ساعت یکبار میگن، "خوش به حال شوهر فاطمه، انقدر این دختر حرف میزنه براش و میخندونتش که پیر نمیشه."
این بندگان خدا نمیدونن اون بدبخت اگه تو پنج دقیقه از زندگی کردن با من کارش به بیمارستان نکشه، باید خداشو شکر کنه.
جنس مخالفی که با همه "🍃"، با تو "💚" رو اگه نباید انداخت سطل زباله، پس باید چیکار کرد؟
فیالبداهه.
جنس مخالفی که با همه "🍃"، با تو "💚" رو اگه نباید انداخت سطل زباله، پس باید چیکار کرد؟
فشار چیه؟ ببین دارم میخندم.
بخوام از تأثیرات علوم و فنون و پایههای آوایی تو زندگیم بگم، همین بس که فرقی نداره چه درس و جمله و کوفتی باشه. ناخودآگاه ریتم میگیرم و شروع میکنم به گفتن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن و مرگ.
فیالبداهه.
بخوام از تأثیرات علوم و فنون و پایههای آوایی تو زندگیم بگم، همین بس که فرقی نداره چه درس و جمله و
دیگه کم کم دارم به جایی میرسم که رو حرف زدنِ آدماهم ریتم بگیرم. مثلا یهو وسط حرف زدن مامانم میگم عههه مستفعل فاعلات مستف.
هدایت شده از کشکولیتا 𓂆
پدربزرگم و مادربزرگم هر دو بیمارستان هستن
منت سرم بذارید دعاشون کنید.