.
عبدی این کاره است
پزشکیان از او بپرسد! -۲
♦️رئیس جمهور باید در جامعیت و اِشراف و مدیریت، یک سر و گردن بالاتر از اطرافیان و گردانندگان ستاد انتخاباتی باشد. هر نامزدی نیاز به مشاور دارد اما مشاوران نمی توانند جای قدرت استدلال و تشخیص را بگیرند. رئیس جمهور باید در عین مشورت، مجتهد سیاسی و مدیریتی باشد.
🔹خاتمی این گونه نبود که برخی اطرافیان فرصت طلب، او را مدیریت کردند و به بیراهه کشاندند و در عین حال، هر جا که به اندازه کافی سرویس نداد، یا نکشید و نتوانست، با بی شرمانه ترین فحاشی ها از خجالت او درآمدند.
🔹عباس عبدی از فعالان اصلاح طلب (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان) نوشته است: "چه کسی گفته کار رئیسجمهور ارائه برنامه اقتصادی است؟ رئیسجمهور وظیفه کلانتری دارد که بسیج بهترین نیروهای کارشناسی براساس ارزشهای مورد قبول مردم است. تفاوت پزشکیان با نامزدهای دیگر این است که عدم تخصص در حوزه اقتصاد را صادقانه ابراز میکند".
♦️اولا نامزدها حتما درس اقتصاد خوانده باشند، اما قطعا باید از اقتصاد -و سیاست خارجی، امنیت ملی، موضوعات فرهنگی و اجتماعی- غیر از نقدهای عمومی رایج در کف خیابان، سررشته و مطالعه و دریافت روشن داشته باشند و صاحب برنامه عملیاتی باشند.
🔹ثانیا آقای پزشکیان به مدت دو دهه دور از مدیریت اجرایی بوده، و بارها گفته که نه از اقتصاد سر در می آورد و نه از برخی موضوعات مهم سیاست خارجی مانند برجام. در این صورت باید پرسید: آیا قرار است او، اطرافیان و اعضای ستاد را مدیریت کند، یا بناست توسط آنها مدیریت شود؟
🔹این اظهارات ایشان را مرور کنید:
🔻"در زمانی که بنده نیز به عنوان عضو اکیپ مجلس در مورد برجام انتخاب شدم، با مطالعه آن به معنای واقعی، به دلیل تخصصی بودن بحث، زیاد متوجه قضایا نشدم، چرا که در موضوعات غیرتخصصی همواره سعی میکنم ورود پیدا نکرده و اصراری نداشته باشم...قبل از برجام، هر روز بابت تحریم ها هزار میلیارد تومان ضرر میکردیم.
🔻بنده فوق تخصص جراحی قلب هستم و ۱۷ سال در دانشگاه در این حوزه درس خوانده و صاحب تجربه شدم، اما هیچ وقت به خود اجازه نمیدهم در حوزههای دیگر پزشکی ورود پیدا کنم؛ در حالی که عدهای در آن مقطع احساس میکردند با خواندن دو کتاب میتوانند کارشناس برجام باشند.
🔻همین غیرتخصصی عمل کردن ما کشور را به این شرایط عجیب و غریب رسانده است. طوری که هیچکس نیز نمیخواهد اشتباه خود و ورود غیرکارشناسیاش را در چنین موضوعاتی بپذیرد.
🔻بنده، چندان از اقتصاد سر در نمیآورم.
🔻در مواردی به خصوصیسازی، معتقد نیستم؛ مثلا اعتقاد دارم که حوزه بهداشت و درمان، غیرقابل واگذاری است، اما در بقیه حوزهها، بازار آزاد را قبول دارم! اصلیترین چالش اقتصادی کشور، اجرا نشدن صحیح خصوصیسازی است؛ اگر یارانهها حذف شود و بازار، آزاد شود و سوبسیدها فقط به دهکهای پایین تعلق گیرد، مشکلات اقتصادی حل خواهد شد.
🔻بنده معتقدم که بنزین را باید به قیمت بازار آزاد، یعنی ۲۰ هزار تومان بدهند، اما به هر ایرانی چندین لیتر سهمیه بدهند".
🔹بدون متوجه شدن قضایای برجام، از کجا می شود فهمید قبل از برجام، هر روز "۱۰۰۰ میلیارد تومان" ضرر می کردیم؟ بعدش هم که آمریکا در روند معیوب و کلاهبردارانه برجام، دو برابر تحریم ها را برگرداند، آیا خسارات چند برابری را به اطلاع آقای پزشکیان رساندند؟!
🔹اگر ایشان " از اقتصاد سر در نمیآورد"، چگونه با قاطعیت از خصوصی سازی، حذف یارانه ها، آزاد سازی بازار، و رساندن قیمت بنزین به ۲۰ هزار تومان دفاع می کند؟!
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
. عبدی این کاره است پزشکیان از او بپرسد! -۲ ♦️رئیس جمهور باید در جامعیت و اِشراف و مدیریت، یک سر و
.
💢 عبدی این کاره است؛ پزشکیان از او بپرسد!
https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5039
@IMANI_mohammad
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
. 💢 عبدی این کاره است؛ پزشکیان از او بپرسد! https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5039 @IMANI_mohammad
.
عبدی این کاره است
پزشکیان از او بپرسد! -۲
🔹کشور ما سه سال قبل، از دولت پر خسارتی عبور کرد که ادعا کرده بود با یک توافق، همه تحریم ها را بی برو برگرد لغو کرده و دارد ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده در خارج را به علاوه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی به کشور می آورد؛
🔻دولتی که ادعا می کرد چنان رونقی به اقتصاد خواهد داد که مردم از پول ناچیز یارانه بی نیاز شوند؛
🔻دولتی که ادعا داشت تورم را تک نرخی می کند، اما رکورد تورم بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد را در چهار سال به ثبت رساند، تورم بالای ۷۰۰درصد در بخش مسکن و خودرو و ارز و طلا و سکه پدید آورد و در حالی به پایان رسید که موتور تورم، در حال تصاعد و انفجار بود؛
🔻دولتی که چند سال، قیمت ارز و بنزین را پایین نگه داشت تا مردم را در مستی کوتاه و موهوم برجام غوطه ور کند و ناگهان قیمت را به حد انفجار رساند: قیمت بنزین را در یک شب، سه برابر کرد و بهانه آشوب آبان ۹۸ را برای دشمنان ملت ایران فراهم ساخت؛
🔻و پس از سه سال حراج رانتی دست کم ۳۰ میلیارد دلار ذخائر کمیاب ارزی به قیمت ۴۲۰۰ تومان، اقدام به حذف بی سر و صدای ارز ۲۰ قلم کالا (از مجموع ۲۴ قلم کالا) کرد که بهانه تصاعد نرخ تورم تا ۶۰ درصد بود.
🔹کار به جایی رسید که وقتی آقای رئیسی انتخاب شد و هنوز دولت خود را به مجلس برای رای اعتماد معرفی نکرده بود، از اعضای دولت مستقر شنید: خزانه ارزی خالی و ریالی خالی است و نمی توانیم حقوق سر ماه کارکنان دولت را تامین کنیم!
🔹دولتی که هنوز تشکیل نشده بود، با ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری تا پایان سال، بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تعهد مالی (بدهی سر رسید شده) ناشی از فروش اوراق در دولت قبل، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته، و تجمعات خیابانی کارگران و بازنشستگان و فرهنگیان و... برای پرداخت حقوق یا تعهدات ادا نشده، مواجه شد!
🔹آقای پزشکیان و پنج نامزد دیگر، در شرایط نسبتا با ثبات اقتصادی وارد میدان رقابت انتخاباتی شده اند که حاصل مدیریت خستگی ناپذیر و شبانه روزی شهید رئیسی است.
🔹اما وضعیت تحویل گرفته شده در میانه سال ۱۴۰۰، آن قدر به هم ریخته بود که روزنامه اعتماد (با مدیریت تیم عبدی) خرداد ماه ۱۴۰۱، از قول ۶۱ کارشناس اقتصادی (عمدتا حامیان انتخاباتی آقای روحانی)، تیتر زد: "ایران در آستانه تورم سه رقمی". یعنی بالای ۱۰۰ درصد!
🔹جا دارد آقای پزشکیان از همین آقای عبدی که می گوید رئیس جمهور لازم نیست متخصص اقتصاد (و احتمالا سیاست خارجی و دیگر حوزه های مدیریتی) باشد، بپرسد:
🔻شما با کدام شرم و انصاف نداشته، ۳۰ آذر ۱۴۰۰ بر پایه خرابکاری دولت روحانی، به دولت نوپای رئیسی کنایه زدید و نوشتید: "دو پوست موز زیر پای دولت است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟"! و چرا در روزنامه های اعتماد و سازندگی، دلار ۴۲۰۰ تومانی را "استخوان در گلوی دولت" نامیدید!
🔹آقای پزشکیان حتما باید از بانیان آن خسارات بزرگ (از جمله محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان) بپرسد شما چگونه مهندسی کرده بودید که دولت بعد از شما نه قادر به تداوم پرداخت ارز دولتی باشد و نه جرئت حذف آن را داشته باشد؟
🔹آیا در این مهندسی، با ندانم کاری خسارت زدید؟ و یا می دانستید و قصد خیانت داشتید؛ چنان که مدیر آمدنیوز در فرانسه لو داد و گفت که با حمایت انتخاباتی از روحانی، دنبال اجرای پروژه ای (ضد) امنیتی و رساندن کشور به نقطه جوش بودند؟!
🔹آقای پزشکیان در اولین نطق تلویزیونی صادقانه حرف زد و صدای تهدید و اعتراض افراطیون مدعی حمایت را بلند کرد؛ چرا که در اظهاراتی منطقی گفت:
🔻"ما قرار نیست برنامۀ جدید بنویسیم و سیاست جدیدی اجرا کنیم. قدم اول ما این است که مسیری را که دولت پیش گرفته، ادامه دهیم.
🔻مشکل این است که هر کسی که می آید، مسیر را عوض می کند. هر دولتی که بخواهد بیاید، باید برنامۀ هفتم توسعه را اجرا کند. قطعا اولویت ما رفتن به سمت سیاستهای کلی نظام است.
🔻معطل ماندن برنامههای ما -یا چشماندازی که رهبر انقلاب مشخص کردند و نرسیدیم- نشان میدهد ما در اجرا نتوانستیم سیاستها و اهداف را پیاده کنیم".
🔹این سخنان در عین حال که هوشمندانه و منصفانه است، احتمالا نیم نگاهی هم به محبوبیت و پایگاه اجتماعی ساخته شده توسط رئیس جمهور شهید دارد. این نه تنها عیب نیست بلکه حسن هم هست که نامزدها بگویند می خواهند راه موفقیت های شهید رئیسی را ادامه دهند؛
🔹اما لازمه این کار، برائت از سیاستگذاران و مشاوران و مدیرانی است که مسیر پیشرفت درونزا را به سمت بیراهه طراحی شده از سوی غرب هدایت کرده و دولت را در موقعیتی سنگلاخ بلکه باتلاقی، تحویل آقای رئیسی دادند؛ و با این همه تقوا و تدبیر آن شهید، بر نیرنگ نابرداران ملت ایران چیره شد.
@IMANI_mohammad
.
بیچاره پزشکیان!
گروه فشار فعال شد
🔹دست فرمان مافیای رسانه ای افراطیون: "به پزشکیان فشار بیاورید، فشار... فشار"!
♦️بیچاره پزشکیان! قرار است شخصیت مستقل خود را داشته باشد، یا امر بر و گماشته هوچی های باج بگیری که می گویند برنامه تلویزیونی اول او، چنگی به دل شان نزد و باید مواضع تند بگیرد!
🔹هنوز از راه نرسیده، چقدر برای شخصیت پزشکیان حرمت و احترام قائل هستند! خدا عاقبت او را با این خرس خاله ها و لاشخورهای سیاسی به خیر کند.
@IMANI_mohammad
کارشناس بیطرف یا فعال سیاسی
دارای حبّ و بُغض؟!؟
♦️این که در گفت و گو با نامزدها از کارشناسان دعوت شود تا پرسش های کارشناسی بپرسند، اقدام خوب این دوره از انتخابات در صدا و سیماست.
🔹اما عنوان «کارشناس»، غلط انداز و اسباب گمراه سازی مخاطب خواهد بود، اگر فعالان سیاسی دارای سوگیری و موضع انتخاباتی، به اسم کارشناس در گفت و گو ها شرکت داده شوند.
♦️امشب آقای حسین انتظامی در گفت و گو با آقای قالیباف شرکت داده شده بود و اصرار داشت از موضع جریان سیاسی افراط گرایی که به آن منسوب است، این نامزد انتخابات را در موضوعاتی مانند اجرای حکم زندان دو تن از فعالان غرض ورز رسانه ای و فیلترینگ و اخراج اساتید [متخلف] زیر سوال ببرد.
🔹پرسشگری انتقادی -فارغ از درستی با نادرستی بودن پرسش - کار بدیهی رسانه از جمله در انتخابات است. اما شأن کارشناس و کارشناسی، غیر از شأن بازیگران سیاسی است و نباید این دو را با هم خلط کرد.
♦️ آقای انتظامی، در زمره کسانی است که از صدقه سر جمهوری اسلامی و فرصت های آن رشد کرده، اما در مرور زمان، با محافل سیاسی مخالف خوان در طیف افراطیون مدعی اعتدال و اصلاحات پیوند خورده و به همان ها سرویس داده است.
🔹او در دوره اخیر در خدمت دولت روحانی بوده است، چه در موقعیت اداره خبرگزاری خبرآنلاین که جزو کارکردهایش، تحریف گری و تخریب شخصیت های انقلابی (هماهنگ با جریان سیاسی رسانه ای معارضه جو) بوده است؛ چه به عنوان معاون مطبوعاتی و رئیس سازمان سینمایی و دستیار وزیر ارشاد دولت روحانی.
♦️او در اواخر دولت مرحوم هاشمی، معاون اقای لاریجانی در وزارت ارشاد شد و در انتخابات سال ۱۳۸۴ هم در ستاد لاریجانی فعالیت می کرد. انتظامی پس از ناکامی لاریجانی، در دوره شهرداری آقای قالیباف به روزنامه همشهری دعوت شد و سپس با همراهی برخی از افراد همسو در همشهری، خبر آنلاین را راه اندازی کرد و از آن به بعد، با طیف انقلابی زاویه گرفت و در خدمت طیفی درآمد که در روی کار آمدن دولت غربگرای روحانی شراکت داشتند.
🔹انتخابات اخیر از نگاه برخی افراطیون مدعی اعتدال، فرصتی برای بازگشت به دولت محسوب می شد، اما تایید نشدن لاریجانی، برنامه ریزی طیف مذکور را به هم ریخت. برخی از آنها بلافاصله به ستاد اصلاح طلبان پیوستند و برخی دیگر در حال بررسی هستند.
♦️آقای انتظامی در بستری که ذکر شد، کارگزار رسانه ای یک طیف سیاسی- انتخاباتی دارای سوگیری و موضع گیری(حُبّ و بُغض) است. او می تواند فعالیت سیاسی و انتخاباتی خود را داشته باشد، اما نباید خود را به عنوان یک کارشناس بیطرف جا بزند، یا این گونه بازنمایی شود. این غشّ در معامله و موجب گمراه سازی مخاطب است.
🔹در موضوع سوالی هم که وی به شکل تخطئه پرسید، روشن است که او تعمدا فعالیت رسانه ای را صرفا به حق یکسویه (رفتار ولنگار توام با مصونیت و بدون مسئولیت راستگویی، پاسخگویی، و پرهیز از دروغ پراکنی، تخریب و تحریف، و لجن پراکنی) فروکاست و نگفت که دو فرد بازداشت شده، حکم دادگاه قانونی درباره شان اجرا شده است. چرا؟! شرط فعالیت رسانه ای، قبل از هر چیز، اخلاق مداری و صداقت و مستند نویسی به دور از پروژه بگیری و تهمت پراکنی و تخریب است. در موضوع فضای مجازی هم، قانونمندی، پاسخگو بودن و رعایت توامان حقوق و تکألیف عمومی، حرف اول را می زند.
@IMANI_mohammad
روایت نصفه و سوگیرانه
آقای «از اقتصاد سر در نمی آورم»
🔹 آقای پزشکیان، در برنامه گفت و گوی تلویزیونی به مرور برخی آمار های اقتصادی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ پرداخت و وضعیت را نا مطلوب توصیف کرد.
♦️فارغ از صحت و سقم این آمار، دقت و انصاف به این بود که ایشان، همین آمار را با سه سال پایانی دولت روحانی (۱۳۹۷- ۱۴۰۰) مقایسه بکند و اذعان کند که بسیاری از شاخص های اقتصادی ظرف سه سال اخیر، مثبت شده یا از شدت شاخص های منفی به ارث رسیده، کاسته شده است.
🔹البته چالش بزرگ آقای پزشکیان این است که راسا هیچ اِشراف اقتصادی مستقلی ندارد و تحلیل های ناقص و سوگیرانه مشاوران سیاسی را بازگو می کند. او پیش از این بارها اذعان کرده: «من پزشک هستم و چندان از اقتصاد سر در نمیآورم». ظاهراً به همین دلیل هم هست که امشب در برنامه گفت و گوی اقتصادی، به جای آقای پزشکیان، دو مشاور او (از جمله فرد سیاسی کاری مانند عبده تبریزی) حرف می زنند!
♦️اصرار حلقه مشاوران در ستاد انتخاباتی مدعیان اصلاحات برای زیر سوال بردن عملکرد دولت شهید رئیسی توسط پزشکیان، در حالی است که آقای پزشکیان در اولین گفت و گوی تلویزیونی - آنجا که هنوز خودش بود- اذعان کرد: "ما قرار نیست برنامۀ جدید بنویسیم و سیاست جدیدی اجرا کنیم. قدم اول ما این است که مسیری را که دولت پیش گرفته، ادامه دهیم".
@IMANI_mohammad
🔹فعال اقتصادی که خودش در تورم بازار مسکن سهیم بوده، چگونه می تواند مشاور اقتصادی ذی صلاح انتخاباتی باشد و نسخه مهار تورم بپیچد؟
♦️شما خودت بخشی از مشکل و مسئله هستید نه پاسخ و راه حل مسئله، آقای مثلاً مشاور!
@IMANI_mohammad
.
حیرتزده در میان مدعیان عدالت
و اقتصاد کاپیتالیستی
🔹وقتی یک نامزد سررشته ای از اقتصاد نداشته باشد، همراه خود دو مشاور اقتصادی به تلویزیون می آورد که یکی مدعی عدالت اجتماعی و دیگری طرفدار سیاست های اقتصادی کاپیتالیستی است.! بالاخره قرار است از کدام آنها تبعیت و تقلید کند؟ اصلا قرار استت اهل تشخیص باشد یا متحیر و تابع؟!
♦️شاید بپرسید هماهنگی در تیم اقتصادی چقدر مهم است ؟ تیم دولت، برای حل چالشهای بزرگ اقتصادی باید همدل و هماهنگ باشد. در غیر این صورت، دستگاهها، رفتار جزیرهای خواهند داشت و احیانا دچار تعارض و تناقض میشوند.
🔹به عنوان مثال روشن، دولت مدعی اصلاحات (خاتمی) چنان دچار کج کارکردی شد که مردم در انتخابات سال 84 به همه نامزدهای این طیف (هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده) «نه» قاطع گفتند. علت نارضایتی مردم، اولا انحراف گفتمانی دولت، و ثانیا آشفتگی ستاد اقتصادی آن بود. فقط چهار سال زمان برد تا طرح ساماندهی اقتصادی روی کاغذ بیاید! پس از آن هم درگیری در داخل دولت ادامه داشت.
♦️عملکرد ناهماهنگ دولت خاتمی چنان بحرانساز شد که بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت. رسول منتجبنیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه 1380 گفت: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل اقتصادی معتقد بودند. دستگاههای زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است».
🔹محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران، 13 بهمن 1379 تاکید کرد: «تابل قبول نیست که بعد از سه سال و نیم، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه اقتصادی یک کابینه مشترک باشیم. تیم اقتصادی خاتمی آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمیتوان کاری کرد».
♦️محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب هم 30 بهمن 1379 اظهار داشت: «تیم اقتصادی دولت، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سابق (سازندگی) تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب میکردند، با بنبست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند».
🔹عیسی کلانتری وزیر کشاورزی هم که پس از ادغام این وزارت در «جهاد کشاورزی» کنار رفت، شهریور 1380 گفت: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامهریزی است. تا اینها سر کار هستند وضع بهتر از این نمیشود. سرمایهگذاری کشاورزی با سالانه 2 درصد کاهش مواجه است. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد».
♦️عبدالعلیزاده وزیر مسکن نیز 25 تیر 1380 گفت: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمیکنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمیشوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانمکاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو میشوند. این سخنان، اعتراف من است» و حسین نمازی وزیر اقتصاد، شهریور 1380 تاکید میکرد: «سیاست تعدیل اقتصادی باعث گرانی شد».
🔹ناهماهنگی و تعارض و ناکارآمدی، تا پایان دولت خاتمی ادامه یافت؛ چنانکه او پس از هفت سال سردرگمی، در تاریخ 2 اردیبهشت 83، طهماسب مظاهری و محمد ستاریفر (وزیر اقتصاد، و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی) را یکجا برکنار کرد و گفت:
♦️«هر دو كمكهاي شاياني را به خصوص در تدوين طرح ساماندهي اقتصادي انجام دادند. اما در تعامل با يكديگر جرقههايي ميزدند كه باعث ناهماهنگي ميشد. ما با بررسيهايي كه انجام داديم، به منشوري مكتوب رسيديم كه بازهم اين دو دستگاه به هر دليل به يكديگر چفت نشدند و من توفيق ايجاد تفاهم و هماهنگي را ميان آنها نداشتم. يكسال و نيم از دولت باقی مانده. در اين مدت، كار تازهاي را نميتوانيم انجام دهيم، تنها در چارچوب برنامه سوم حركت ميكنيم و در اين مدت هماهنگي در ميان اعضاي دولت بسيار مهم است».
@IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۱
۱) از چشم انداز مدیریت اقتصادی دولت، باید به کدام نامزد انتخابات رای داد یا رای نداد؟ در پاسخ این سوال باید، مجموعه ای از شرایط را لحاظ کرد: نخست، خود نامزد و کارنامه اش. دوم، این که مشاوران و حامیان او کیستند و چه توقعاتی دارند؟ و چقدر می توانند هماهنگ عمل کنند؟، و سوم، برنامه اقتصادی نامزد؛ و این که چه بسته ای از راه حل ها را دارد؟
۲) همچنین باید بررسی کرد: نامزد مورد ارزیابی، چقدر مطالعه و تجربه و تشخیص برای مدیریت اقتصادی دارد یا فاقد آن است؟ کدام برنامه عملیاتی را برای اجرا تدارک کرده است؟ حامیان و مشاوران او چه نقشی دارند: نقش فرعی و کمکی، یا حاکم بر نامزد و همه کاره او؟ با کدام برنامه و تیم منسجم می خواهد بیماری مزمن در برخی دولت ها - مبنی بر تعارض کارکردی در میان اجزای تیم اقتصادی- را به حداقل برسانند؟
آیا با تیم مشاوران و حامیان، به ویژه اگر سهم خواه و دارای دیدگاه های متناقض (از مدعیان عدالت اقتصادی تا مدعیان اقتصاد کاپیتالیستی) باشند، می توان دولتی هماهنگ داشت و برنامه ای را به نفع مردم پیش برد؟ (تیم ناهماهنگی به جای آن که بتواند مسئله ای را حل کند، خود تبدیل به مسئله و مانع خواهد شد).
برنامه او برای تحول و اصلاحات اقتصادی به ویژه درباره «اصلاح ساختار بودجه و رفع ناترازی های مالی، هدفمند سازی و باز توزیع عادلانه تر منابع ملی (یارانه ها، تسهیلات کلان و فرصت ها)، ناترازی های تولید و مصرف انرژی، نظام گمرکی، مالیات، نظام بانکی، و تقویت پول ملی» کدام است؟ چه برنامه روشنی برای حمایت از محرومان، کاهش شکاف طبقاتی، حمایت از تولید، و تنوع بخشی به صادرات دارد؟
۳) نامزد انتخابات اگر خود اهل تشخیص مستقل و جمع بندی و درایت نباشد، قطعا دولت درست اداره نخواهد شد و به آشفتگی ستادی و فرماندهی گرفتار می شود؛ چنان که در برخی دولت ها به شکل تعارض میان وزارتخانه های اقتصاد، صمت، کار و رفاه، کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی دیده شد. به عنوان مثال، عملکرد ناهماهنگ در دولت مدعی اصلاحات چنان بحران ساز شد که حتی بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت.
۴) نمونه دیگر، ناهماهنگی در در دولت روحانی است؛ تا جایی که ۴ وزیر، نامه ای هشدار آمیز به او نوشتند و درباره رکود و تعطیلی اقتصاد هشدار دادند. پس از آن هم هم شاهد مجادلات میان رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، وزیر اقتصاد و رئیس وقت بانک مرکزی درباره مقصر بدهی های چند صد هزار میلیارد تومانی دولت بودیم. دردوره دوم هم، نحوه مدیریت دولت، به علاوه افتادن در تله فریب برجامی آمریکا، موجب رکود تورمی سه ساله و نهایتا معدل رشد "شش دهم درصدی" در طول ۸ سال شد.
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۲
۶) نامزد فاقد تشخیص و عمق، به جای این که متوجه باشد هر پرسش اقتصادی، پاسخ دقیق خود را می طلبد، معمولا یا مانند یک منتقد عوام فقط وضع موجود را تخطئه می کند و یا به ناچار، پاسخ قالبی از پیش ساخته و کلیشه ای در آستین دارد و همان را برای انواع پرسش های متنوع ارائه می کند! تصویر طنز آمیز چنین شخصیتی، می شود ماجرای شاگرد درس نخوانی که از مختصات جغرافیایی همه کشورها، فقط "افغانستان" را بلد بود و چه درباره پاکستان و ایران سوال می شد و چه درباره برزیل و آرژانتین و بنگلادش، می گفت: "کشوری است که با افغانستان مرز مشترک دارد [یا] ندارد، و اما افغانستان...!".
اما طنز تلخ و واقعی چنین شخصیتی، همان دولتمردی است که ۱۱ سال قبل در تبلیغات انتخاباتی، یک کلید را نشان داد و در برابر هر چالش و مشکل اقتصادی گفت "باید تحریم ها لغو شود تا فلان و بهمان مشکل هم حل شود"! او دربست، حل همه مشکلات را متوقف به لغو تحریم ها و آمدن سرمایه خارجی کرده بود؛ اما بعد از ۸ سال، در حالی رفت که ۴ میلیارد دلار بیشتر سرمایه گذاری جذب نکرده بود. در عوض، شمار تحریم ها را به دو برابر رسانده و فروش نفت را به چند صد هزار بشکه فرو کاسته بود. خزانه جارو شده بود؛ به علاوه کسری بودجه کمر شکن، و بدهی ها و تعهدات مالی انباشته؛ بنابراین، طبیعی بود که تورمی سنگین را به یادگار بگذارد.
۷) چنان عبرت هایی، ناظران را نگران می کند، هنگامی که می بینند فلان نامزد انتخاباتی می گوید من هیچ سر رشته ای از اقتصاد ندارم و سوالات جدی اقتصادی را از مشاورانم بپرسید(!) و یا این که او و مشاورانش، پاسخ هر پرسش مصداقی اقتصادی را به عبارت کلی "باید تحریم ها لغو شود و سرمایه گذاری خارجی بیاید" حوالت می دهند؛ و این دغدغه، جدا از نگرانی دیگر درباره جمع نقیضین، میان مشاوران مدعی عدالت خواهی و طرفداران دو آتشه نظام سرمایه سالاری است.
هنگامی که نامزدی بگوید چندان از اقتصاد سر در نمی آورد، طبیعی است که از یک سو به اقتضای دریافت فطری خود بگوید "قرار نیست برنامۀ جدید بنویسیم و سیاست جدیدی اجرا کنیم. قدم اول ما این است که مسیری را که دولت پیش گرفته، ادامه دهیم"؛ اما چند روز بعد، در اثر فشار برخی حامیان بی صداقت (مبنی بر این که باید ادبیات را عوض کنی و گرنه حمایت نمی کنیم)، تحلیل همان ها را بازگو و ادعا کند که شاخص های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ نا مطلوب بوده است! این رویکرد متناقض در حالی است که قضاوت منصفانه، مقایسه آمار ها و شاخص های سه سال اخیر، با سه سال پایانی دولت قبل (۱۳۹۷- ۱۴۰۰) است؛ مقایسه ای که نشان می دهد بسیاری از شاخص ها مثبت شده، یا از شدت شاخص های منفی، کاسته شده است.
۸) جای دوری نرویم. محتوای نشست اعضای دولت قبل با آیت الله رئیسی در مرداد ۱۴۰۰ -زمانی که هنوز کابینه جدید، از مجلس رای اعتماد نگرفته بود- ویترین وضغیتی است که تحویل شهید رئیسی شد:
- اسحاق جهانگیری در این جلسه می گوید:«واقعا شرایط کشور دشوار است. ما تقریبا کم سابقه ترین دوران ۴۰ ساله را داشتیم. با اینکه جنگ تحمیلی را هم داشتیم. توی شرایطی که به هرحال با فشار خارجی، آمریکایی ها و مسائل ما در منطقه، مسائل داخلی بسیار سخت شده بود. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی، منابع کشور هم که ته کشیده، این هم شرایط دشوار بودجه، شرایط اقتصاد دشوار شده، بالاخره آقای رئیسی در چنین شرایطی مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفته اند.»
- وزیر وقت صمت: «در برق صنایع، ۶۰ درصد شبها و ۳۰ درصد روزها برق هست. برق فولادمان هم ۵۰ درصد بعضی مواقع وصل است و بعضی مواقع قطع و الان تولیدمان کاهش داشته است.»
- وزیر وقت نیرو: «جناب آقای رئیسی در جریان باشند که با توجه به کاهش نسبی دما، خوشبختانه فعلا امکان افزایش تولید برق فراهم شده؛ منتها این افزایش مرتب نیست؛ یعنی ما حتی ۷۰ درصد تا ۸۰ درصد هم در بعضی مواقع قطعی داشتیم....». [ظرفیت نیروگاهی در دولت هفتم و هشتم ۶۰ درصد، در دولت نهم و دهم ۶۸ درصد، اما در دولت روحانی تنها ۲۳ درصد رشد کرد]
- وزیر وقت جهاد کشاورزی: «برای گندم ۱.۲ میلیارد دلار و برای روغن ۱.۱ میلیارد دلار نیاز داریم؛ علاوه بر ارزی که مربوط به نهادههای دامی است و اگر بخواهیم آنرا ثابت نگه داریم، یک میلیارد دلار هم اینجا نیاز داریم.»
💢 ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۳
۹) مدیریت هوشمند؛ پیش نیاز تحول اقتصادی است. اقتصاد با تولید قدرتمند می شود. مسئولیت مهم هر دولت، حباب زدایی از اقتصاد و واقعی کردن آن است. اما دولت قبل در هر دو حوزه، به خطا عمل کرد: در تقویت تولید کم گذاشت، یا خلاف اقتضائات رفتار کرد؛ اما در مقابل، اقتصاد را از حباب انباشت.
دمیدن حباب ، با وعده های انتخاباتی آغاز شد و سپس با بزک کردن برجام، شدت گرفت. گردش کار پیچیده اقتصاد را در «برجام و امکان خام فروشی نفت» خلاصه کردند و دروازه واردات را گشودند. مدلی از «تنظیم بازار» که زحمتی نداشت، اما چشم و دهان پرکن بود. سهمیه بندی بنزین و کارت سوخت، ناگهان حذف شد و قاچاق رونق گرفت؛ خسارت حداقل روزانه ۱۰۰ میلیارد تومانی و ۱۴۰ هزار میلیارد تومان، ظرف چهار سال. بختک «پرداخت یارانه پنهان و غیر هدفمند»، دوباره روی اقتصاد ما افتاده بود. بنزین را گران وارد کردند و ارزان، دست قاچاقچیان یا پر مصرف ها سپردند!
درآمد ارزی کمیابی را که چندی بعد در مضیقه قرار می گرفت، به قیمت نابودی تولید ملی، دست وارد کننده ها و دلالان دادند و تورم را سر سفره مردم آوردند. در متن همین سوء تدبیر، ۱۸ میلیارد دلار به قیمت ۴۲۰۰ تومان ظرف دو ماه حراج شد.
۱۰) نامزد ها و حامی آنها، نوعا از تغییر حرف می زنند، اما کدام تغیی؛ پیشرفت یا پسرفت؟ دو مسیر بیشتر نیست: تداوم و ارتقای مسیری که رئیس جمهور شهید(ره) در زمینی ناهموار هموار کرد و مقدمه احیای چند هزار کارخانه، رشد اقتصادی، رونق دیپلماسی، و افزایش اقتدار و بازدارندگی ملی شد؛ و یا بازگشت به دوره ای که یک دهه اقتصاد فریز شده را بر جا گذاشت، ظرفیت های ملی را به تعطیلی کشاند، دست و زبان دشمنان زیاده خواه را دراز تر کرد، و موجب سرخوردگی و کاهش مشارکت ملی در ابعاد گوناگون شد. طبعا صادقانه نیست اگر نامزدی، به پایگاه اجتماعی و محبوبیت و امیدی که شهید رئیسی با مجاهدت خستگی ناپذیر خلق کرد، چشم بدوزد؛ و در عین حال، عکس آن ممسیر و پشت سر بانیان پسرفت و عقبگرد حرکت کند.
گندم نمایی و جو فروشی، جفای بزرگی است که برخی مدعیان خط امام (ره) و عدالت خواهی، با شعار "سلام بر سه سید فاطمی/ خمینی و خامنه ای، خاتمی" در انتخابات خرداد 1376، و سپس میرحسین موسوی در انتخابات 1388 مرتکب شدند و نهایتا در حالی که با ارتکاب فتنه تقلب، حماسه دشمن شکن انتخابات را به اسباب آشوب افکنی نیابتی تبدیل کرده بودند، گرای "تحریم های فلج کننده" را به مشاوران ارشد دولت آمریکا دادند. تحریم هایی را که خود در ساخت آن سهیم بودند، بهانه منجی نمایی خویش در سال 1392 قرار دادند و با همان نردبان، از دیوار مردم بالا رفتند و ایران قدرتمند را گرفتار چالش های بعدی کردند.
💢 یادداشت روز کیهان
@IMANI_mohammad
.
تمرکز غرب روی انتخابات ایران «بزرگترین قدرت منطقه»
روزنامه انگلیسی گاردین ضمن انتشار مطلبی جهتدار به نفع یکی از نامزدهای انتخاباتی در ایران، نامزدی او را «مبارزه سخت» توصیف کرد.
«پاتریک وینتور» دبیر سرویس دیپلماتیک گاردین، نامزد مذکور را «گزینهای برای اعمال تغییراتی هر چند جزئی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران» نام برده و نوشت: «تنها نامزد طیف[...]، فرزندانش را پس از مرگ همسرش به تنهائی بزرگ کرد. او با یک نبرد سخت اما نه غیرممکن روبهرو میشود تا رایدهندگان سرخورده را متقاعد کند که او فرصتی برای تغییر است. بهترین شانس او این است که شکاف ایدئولوژیک بین رقبای دیگر ادامه یابد و رای آنها را تقسیم کند. او پس از اینکه همسرش را از دست داد، هرگز دوباره ازدواج نکرد. پسرش میگوید حتی زمانی که مادرش زنده بود، این پدر بود که برای خانواده آشپزی میکرد. آزمون اصلی او در مناظرههای تلویزیونی صورت میگیرد، جایی که رقبای تندرو دیدگاههای محافظهکارانه مشابهی دارند. او حمایت طیف متبوع را به دست آورده، اما بسیاری- به ویژه رای دهندگان جوان در مناطق شهری- از سیاست رویگردان شدهاند. مخالفان رژیم میگویند حضور او در انتخابات برای افزایش مشارکت طراحی شده و ادعا میکنند که او در نهایت در صورت لزوم از حجاب حمایت میکند. گفته میشود که نظام سیاسی امیدوار است مشارکت مردم به بالای 50 درصد برسد.».
سوگیری و حساسیت روزنامه انگلیسی از این جهت مهم است که این روزنامه ژانویه 2024 (اواخر دیماه سال گذشته) در تحلیلی به قلم «سایمون تیسدال» سردبیر خارجی بخش خارجی خود، تحلیلی با این عنوان قابل توجه را منتشر کرد:
«The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is».
گاردین در این یادداشت با اشاره به پیروزیهای چند سال اخیر ایران در دو حوزه میدان و دیپلماسی نوشته بود: «آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است. اهرم سیاسی واشنگتن رو به کاهش است، دیپلماسی آن ناکارآمد است و اقتدارش، مورد تمسخر قرار میگیرد؛ تشدید حملات بیپایان حوثیها در یمن، واقعیت ناخوشایند دیگری را برجسته میکند؛ قدرت مسلط در خاورمیانه، دیگر آمریکا و متحدینش، مصر، عربستانسعودی یا حتی اسرائیل نیست؛ بلکه این ایران، متحد اصلی حوثیها است؛ ایالاتمتحده، هرگز در جهان عرب، محبوبیت نداشت و فقط به عنوان یک شر ضروری، تحمل میشد، اما این دیگر ایرانِ غیرعرب است که اکنون در صندلی رانندگی است؛ اگرچه سیاستمداران تندرو اسرائیل، هنوز پیام هفتم اکتبر را دریافت نکردهاند، اما با اوضاع وحشتناک غزه، وضعیت، تغییر کرده و از همیشه بدتر شده است؛ سفیر عربستان در لندن، هفته گذشته به بیبیسی گفت که دولت یهود دیگر نباید به عنوان یک مورد خاص در نظر گرفته شود. شبکه محور مقاومت، فارغ از اینکه از دستورات ایران، پیروی میکنند یا خیر، در هر صورت در کنار هم عمل میکنند و آشکار است که ایران یک ائتلاف کنترلشده از راه دور تشکیل داده است؛ بمباران پایگاههای حوثیها نیز، واقعیت را تغییر نخواهد داد و به احتمال زیاد، بر عکس به روایت مقاومت ضد غربی و ضد اسرائیلی تهران در سراسر منطقه، دامن خواهد زد.
ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به گذشته، سال گذشته، گامهای عملگرایانهای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خلیج فارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستانسعودی را احیا کرد؛ هیچ رابطه عشقی هم در میان نیست و مهمترین جنبه این معامله واقعگرایانه، این بود که چین میانجی آن بود. دوستی جدید ایران با چین و روسیه، بیش از عوامل دیگر قدرت مالی ایران را متحول کرده است و جنگ اوکراین به رهبری غرب نیز، کاتالیزور این انتقال بوده است. جنگ و پیامدهای آن، این باور را در پکن و مسکو متبلور کرد که رهبری جهانی آمریکا در حال افول است و نظم جهانی مبتنی بر قوانین واشنگتن، برای فروپاشی و جایگزینی، آماده است. پس از سالها رکود و ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی داخلی، اقتصاد ایران در حال رشد است.
پس از ۴۵ سال تلاش، تحریم و تهدید تهران، جواب نداده است؛ آمریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبهرو هستند که یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است که توسط شبه نظامیان قدرتمند و همچنین، قدرت اقتصادی نیز، حمایت میشود؛ اگر میخواهیم از یک درگیری گستردهتر اجتناب کنیم، به یک رویکرد دیپلماتیک تازه نیاز است.»
@IMANI_mohammad