.
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#غزل
۱۱۵۹
بیا دلربایم فدایت شوم
دعا کن برایم فدایت شوم
به هر صبح و ظهرو شب و نیمه شب
بوَد این نوایم فدایت شوم
منآلوده و روسیاهم ببخش
ببین بینوایم فدایت شوم
تو مولای کلّ جهانی و من
تورا خاک پایم فدایت شوم
چه کم گردد از تو بزن یکدمی
غلامت صدایم فدایت شوم
همین بس ولینعمت من تویی
همین بس گدایم فدایت شوم
به هر آدمی فخر دارم که من
سگ این سرایم فدایت شوم
غریبه نیام اشکریز حسینم
ببین آشنایم فدایت شوم
✍️ #محمود_اسدی_شائق
#امام_زمان
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#غزل
آرزویم همه این است گدای تو شوم
یا که یک لحظه هوایی به هوای تو شوم
چه شود ای پسر فاطمه با یک نظرت
رسد آن روز که خاک کف پای تو شوم
نیستم لایق اگر، خادم کویت گردم
کاش از لطف، سگ درب سرای تو شوم
تو خدای کرمی و کرمی کن آقا
که منِ بی سرو پا نیز، برای تو شوم
من آلوده کجا مجلس جد تو کجا؟
راه دادی تو مرا، ای به فدای تو شوم
در فراقت به همین قطرهی اشکم که چکید
دارم امید که مشمول دعای تو شوم
✍️ #محمود_اسدی_شائق
.
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#امام_زمان عج
#زمزمه
۱۱۵۳
بیا آقا
بیا امروز توی روضهی زهرا
بمیرم واسه غریبی مولا
بیا آقا
ای بود و نبودم
ای تمام هستم
ای ماه دل آرا
دلتنگ تو هستم
میبینی
مادرت افتاد از نوا
یابن الحسن ای آقای ما
کارش بهجایی رسیده است
که در نمیاد ازش صدا
****
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
در افتاده
درو هل دادن که مادر افتاده
به زیر در زهرا با سر افتاده
در افتاده
دیدم که چل تن
با کینه رسیدن
ناموس علی رو
بین خون کشیدن
رد شدن
از رو دری که افروخته بود
از رو مادری که سوخته بود
انقد کوبیدن با پا رو در
که میخو به سینه دوخته بود
دیدم که
زخم پهلوی تو کاری بود
از سینهت خونابه جاری بود
یه جوری درفشار دادن
روی زمین از تو باری بود
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
👇
.
#امام_زمان عج
۱۱۶۳
بیا که شیعه ز هجران تو بریده بیا
تو مرهمی به زار و داغدیده بیا
تو از تمام بدی های ما گذشتی و باز
به خوبی تو کسی را ندیده دیده بیا
عزیز فاطمه! ای جان فاطمه، مولا
قسم به فاطمه جانها به لب رسیده بیا
چه رنجها که کشیده علی، چها دیده
که خورده بین گذر همسرش کشیده بیا
به دیدهای که پر از اشک شد لبِ گودال
به قامتی که روی تل شده خمیده بیا
به صورتی که ز سیلی کبود شد؛ برگرد
به گوش دخترکی که شده دریده بیا
به آن سری که روی نیزه رفت و کوچک بود
که خون تازه ز حلقوم او چکیده بیا
#محمود_اسدی_شائق✍
.
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#غزل
مولای من بیا که چه خالیست جای تو
تو جانِ جانِ فاطمهای، جان فدای تو
لایق نیام که پای گذاری به چشم من
سر مینهند خیل ملائک به پای تو
تا که نمردهام، رخ خود را نشان بده
ای کاش تا که بشنوم آقا صدای تو
ای کاش در نماز شبت، نیمههای شب
اسمِ من حقیر بُوَد، در دعای تو
تنها نه جمعهها و نه تنها سه شنبهها
پر میزند دلم همه شب در هوای تو
مولا قسم که هستیام از هستیِ شماست
جان میدهد به عالم هستی، صفای تو
دانم که گریه میکنی از غربت حسین
ای کاش تا که پاک کنم اشکهای تو
از لطف توست شائق اگر شعر تازه گفت
خاکم به سر، اگر که نگویم ثنای تو
#محمود_اسدی_شائق ✍️
#امام_زمان
.
#زمزمه
#حضرت_زینب
#امام_زمان
۱۱۹۹
یابنالحسن بیا که روز شیعه شد شب
جان محبان از فراقت گشته بر لب
آقا بیا قسم به حقّ عمه زینب
تا تو نیای دل غرقِ در تبه
جسم حسین به زیر مرکبه
ردّ طناب رو دست زینبه
آه
با زینب، یا صاحب الزّمانم
عجّل لِولیکَ میخوانم
(آقا جان بیا بیا آقا جان)
****
ای قبلهام ببین که رو به قبله هستم
پیراهن کهنهی تو باشد به دستم
بعدِ تو زخم رو پیشونیمو نبستم
من خواهر نیلی عذارتم
یکسال و نیمه بی قرارتم
امشب دیگه چشم انتظارتم
آه
از دوریت چشای من ترگشته
بیا تو ای یاور برگشته
(حسین جان ای بی کفن، حیرانم)
****
یادت میاد؟ که بین قتلگاه خمیدم
یادت میاد که رگ حنجرت رو دیدم
دستم برید تا نیزه از پهلوت کشیدم
یادم میاد شد آسمون کبود
داغ تو صبر از دل من ربود
موی تو رو یکی گرفته بود
آه
سعی کردم ولی نشد ای یارم
سرت رو از زیر پا بردارم
(حسین جان ای کشتهی عریانم)
****
ای سر بریده بعد تو من هم بریدم
خبر داری تو شام و کوفه چی کشیدم
زنای رقاصه رو پای نیزه دیدم
نیزههارو دیدم تکون دادن
به دخترات مگه امون دادن
با دستاشون مارو نشون دادن
آه
مست بودن دور ما تاب میخوردن
پیش چشم ما شراب میخوردن
(حسین جان، برادرِ عطشانم )
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#زمزمه_مهدوی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇