eitaa logo
حسينيه ایران | یزد 🥇
1هزار دنبال‌کننده
866 عکس
1.4هزار ویدیو
29 فایل
. 🔺 تمامی تصاویر و کلیپ های هیئات عزاداری 🪧 https://zil.ink/marasematyazd 🪧 🔰 شهر جهانی یزد و شهرستان‌ها 🔸 محتوای هیأت و گزارشات روضه رو برامون بفرستید 👇🏻 🆔️ @marasematyazd 👈🏻 ✅️ منتخب هیئات محترم عزاداری حسینیه ایران _ یزد
مشاهده در ایتا
دانلود
شافع ترسا و گبر و ترک و تازی می شود چون خدا با خنده اش از خلق راضی می شود
🩸 روایت علیه‌السلام 🩸 🥀 اباصلت می‌گوید: حضرت به من فرمود: فردا من به این ظالم (مأمون) وارد می‌شوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر ندارم، با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود، با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مأمون وارد شد و گفت: مأمون تو را می‌خواند. امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من به دنبال او می‌رفتم تا حضرت وارد قصر شد و در پیش مأمون ظرفی بود که و میوه‌های دیگر داشت، و مأمون در حال خوردن انگور بود. هنگامی که چشمش به افتاد به سمت حضرت آمد و با او معانقه کرد و صورتش را بوسید و او را با خود نشاند، بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله، از این بهتر من ندیدم، علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی که از امده است! 🥀 به امام گفت: از ان بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مأمون گفت: باید بخوری، چرا نخوری، لابد تو ما را متهم به چیزی می‌کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد. 🥀 مأمون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که من را فرستادی... 🥀 پس در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد، من با او صحبت نکردم، تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد، سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام زیبا رو که شباهت بسیاری به علیه‌السلام داشت وارد شد، به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است؟! 🥀 فرمود: همان کس که من را از مدینه اورده است، می‌تواند از درب بسته وارد کند... 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی () هستم. 🥀 سپس علیه‌السلام به سمت پدر رفت و فرمود تا من هم وارد شوم، من هم وارد شدم. وقتی وارد شد علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند و بوسید و بعد در کنار بستر خود نشاند... 🥀 علیه‌السلام خود را به صورت به روی پدر انداخت و او را می‌بوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم، بعد علیه‌السلام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به پرنده‌ای خارج کرد که علیه‌السلام آن را گرفت و حضرت رضا علیه‌السلام چشم بست و به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ .
. بهترين چيزى كه بايد یاد بگیرند؛ چيزهايى است كه در بزرگسالى خود به آنها نياز خواهند داشت ! 🌿تنهامعلم‌عالم؛مولاعلیﷻ شرح‌نهج‌البلاغه،ج۲،ص۳۳۳
13_14030603_جان_نثاران_امام_زمان_عج_شب_اربعین.mp3
15.04M
🩸 ای حافظِ مَعجَرِت ابالفضل! 🔰 کربلایی وحید شکری .
. 🏷 جای تقیّه نیست پیمبر شهید شد در اصل از جفای دو همسر شهید شد 🩸نام خدیجه روی لبش بود دائماً حتماً به جرم عشق به مادر شهید شد 🏷 بعد از غدیر خم که علی شد امام خلق احیاگر ِ ولایت حیدر شهید شد 🩸از اوّلی و دوّمی و دخترانشان بغضی رسید و صاحب منبر شهید شد 🏷 بعد از صفر مصیبت اعظم شده شروع محسن به دست امّت کافر شهید شد 🩸زد دوّمی لگد به در ِ نیمه سوخته یک سوّم سلاله ی کوثر شهید شد 🏷 قنفذ،مغیره،ثانی و چل مرد بی حیا جوری زدند حضرت مادر شهید شد 🩸تیر سقیفه روز دوشنبه رها شد و با شعبه های آن، علی اصغر شهید شد ⚠️ شیعه نکن جفا به پیمبر، مگو: (وفات) جای تقیّه نیست پیمبر شهید شد ┄┄~❁~┄┄
. دو غم به دلت ماند ؛ ای حضرت مادر برای حسین و برای حسن... .
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 :: آه... نفسای آخرم، نگران و مضطرم 🎙 . ◾️منتخب هیئات حسینیه ایران _ یزد 🏴 @iran_yazd .
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الحسن علیه السلام احیای روضه های خانگی 🎥مراسمات عزا آخر ماه صفر 🎙در جمعیت از دور مشخص هستم💔 📅یازدهم شهریور ماه 🌿 کربلایی محمدرضا زارع . ◾️منتخب هیئات حسینیه ایران _ یزد 🏴 @iran_yazd .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸 علیه‌السلام 🔰 حاج سید رضا نریمانی 🌿صوت بسیار زیبا و شنیدنی...💔 . 🇮🇷 @iran_yazd