✍امروز هجدهم #ماه_رجب بنابر نقل کتاب مصباح المتهجد سالروز رحلت «ابراهیم» میوهی دل رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله است. سن ایشان هنگام وفات، كمتر از دو سال (حدود يک سال و ده ماهگی) بوده است.
جا دارد که دو روایت به این مناسبت قرار دهیم
➖من به فدای کسی شوم که پسرم ابراهیم را فدای او گردانیدم!
🌑صاحب كتاب نهاية الطلب و غاية السؤال حنبلى -به اسناد خود از ابن عبّاس مىگويد: نزد پيامبر صلّىاللّهعليهوآله بودم و بر ران چپ حضرت پسرش ابراهیم و بر ران راستش حسين بن على قرار داشت، و ایشان يك بار اين را و بار ديگر او را مىبوسيد كه جبرئيل با وحيى از جانب پرودگار جهانيان فرود آمد و چون از نزد ایشان رفت، فرمود: جبرئيل از جانب پرودگارم عزّ و جلّ آمد و گفت: اى محمّد! خداوند متعال به تو سلام مىرساند و مىفرمايد:لَسْتُ أَجْمَعُهُمَا لَكَ فَافْدِ أَحَدَهُمَا بِصَاحِبِهِ: اين دو تن را [در كنار يك ديگر] براى تو باقى نخواهم گذاشت پس يكى را فداى ديگرى كن.
⬅️پس پيامبر صلّىاللّهعليهوآله به ابراهيم نگريست و گريه کرد و به حسين نگريست و گريان شد و فرمود: مادر ابراهيم كنيز است، اگر بميرد كسى جز من بر او غمگین نمیگردد، در حالى كه مادر حسين، فاطمه و پدر او على، پسر عمويم است كه گوشت و خون من مىباشد، و اگر حسين بميرد دخترم و پسر عمويم و خودم بر او محزون میشويم. من حزن و غم خود را بر حزن آن دو برمىگزينم. اى جبرئيل! جان ابراهيم گرفته شود كه من او را فداى حسين كردم.
▪️راوى مىگويد: پس از سه روز ابراهيم وفات كرد و هرگاه پيامبر صلّىاللّهعليهوآله حسين را مىديد كه مىآيد، او را مىبوسيد و به سينهاش مىچسباند و دندانهای جلویش را مىمكيد و مىفرمود: فَدَيْتُ مَنْ فَدَيْتُهُ بِابْنِي إِبْرَاهِيمَ: فداى کسی شوم كه فرزندم ابراهيم را فدايش نمودم.
📚کشف اليقين ج ۱، ص ۳۲۱
#ماه_رجب
☑️ @JAMI_Alahadith
➖گریه رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در وفات فرزند دلبندشان
🛑وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيِّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ: أَخَذَ رَسُولُ اَللَّهِ بِيَدِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ فَأَتَى إِبْرَاهِيمَ وَ هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي لاَ أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى شَيْئاً وَ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ يَا رَسُولَ اَللَّهِ تَبْكِي أَ وَ لَمْ تَنْهَ عَنِ اَلْبُكَاءِ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّمَا نَهَيْتُ عَنِ اَلنَّوْحِ عَنْ صَوْتَيْنِ أَحْمَقَيْنِ فَاجِرَيْنِ صَوْتٍ عِنْدَ نَغَمِ لَهْوٍ وَ لَعِبٍ وَ مَزَامِيرِ شَيْطَانٍ وَ صَوْتٍ عِنْدَ مُصِيبَةٍ وَ خَمْشِ وُجُوهٍ وَ شَقِّ جُيُوبٍ وَ رَنَّةِ شَيْطَانٍ إِنَّمَا هَذِهِ رَحْمَةٌ وَ مَنْ لاَ يَرْحَمْ لاَ يُرْحَمْ لَوْ لاَ أَنَّهُ أَمْرٌ حَقٌّ وَ وَعْدٌ صِدْقٌ وَ سَبِيلٌ بِاللَّهِ وَ أَنَّ آخِرَنَا سَيَلْحَقُ أَوَّلَنَا لَحَزِنَّا عَلَيْكَ حَزَناً شَدِيداً وَ إِنَّا بِكَ مَحْزُونُونَ تَبْكِي اَلْعَيْنُ وَ يَدْمَعُ [يَحْزَنُ] اَلْقَلْبُ وَ لاَ نَقُولُ مَا يُسْخِطُ اَلرَّبَّ عَزَّ وَ جَلَّ
◾️از جابر بن عبد اللّه انصارى رضى اللّٰه عنه نقل شده است كه گفت: رسول خدا صلّىاللّٰهعليهوآله دست عبد الرحمن بن عوف را گرفت و به نزد [فرزندش] ابراهيم برد که در حال جان دادن بود. حضرت او را در دامن خود گذاشت و فرمود: اى فرزند عزيزم! من در برابر [اراده] خدای متعال مالك اختيار تو نيستم،[هيچ كارى از دست من براى تو،در مقابل ارادۀ خدا ساخته نيست.]
اشك از ديدگان حضرت جارى شد. عبد الرحمن به حضرت عرض كرد: يا رسول اللّٰه! گريه مىكنيد؟ مگر شما از گريه كردن نهى نفرموديد؟
_حضرت فرمود: من فقط از شیون از دو صدای احمقانه فاجرانه نهى كردم؛ صدایی به هنگام آوازهخوانىِ لهو و لعب و مزامیر شيطانى و صدايى که به هنگام مصيبت و [توأم] با خراشاندن صورت و پاره كردن گريبان و ناله [اعتراض آميز] شيطانى باشد. این [گريهی من] فقط رحمت است، و «كسى كه رحم نكند و ترحم نداشته باشد مورد ترحم واقع نمىشود.»
⬅️[آن گاه حضرت خطاب به فرزندش فرمود:] اگر نه اين بود كه [مرگ] امری حق و وعدهای راست و راهى است به سوى خدا و اين كه آخرين ما به اولين ما ملحق مىشوند، هر آينه حزن و اندوه ما در [مرگ] تو بسيار شديد مىشد. ما بر [مرگ] تو اندوهناكيم. ديده مىگريد و قلب اندوهناك مىشود ولى چيزى كه باعث غضب پروردگار عزّ و جلّ گردد نمىگوييم.
📚مسکّن الفؤاد ج ۱، ص ۱۰۲
#ماه_رجب
☑️ @JAMI_Alahadith
➖گفتند یا رسول الله، مردم را مجبور کن تا تعدادمان زیاد شود
🛑فَقَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ إِنَّ اَلْمُسْلِمِينَ قَالُوا لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَوْ أَكْرَهْتَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَنْ قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنَ اَلنَّاسِ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ لَكَثُرَ عَدَدُنَا وَ قَوِينَا عَلَى عَدُوِّنَا فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا كُنْتُ لِأَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِدْعَةٍ لَمْ يُحْدِثْ إِلَيَّ فِيهَا شَيْئاً وَ مٰا أَنَا مِنَ اَلْمُتَكَلِّفِينَ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِ يَا مُحَمَّدُ وَ لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي اَلْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً عَلَى سَبِيلِ اَلْإِلْجَاءِ وَ اَلاِضْطِرَارِ فِي اَلدُّنْيَا كَمَا يُؤْمِنُونَ عِنْدَ اَلْمُعَايَنَةِ وَ رُؤْيَةِ اَلْبَأْسِ فِي اَلْآخِرَةِ وَ لَوْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِهِمْ لَمْ يَسْتَحِقُّوا مِنِّي ثَوَاباً وَ لاَ مَدْحاً لَكِنِّي أُرِيدُ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْمِنُوا مُخْتَارِينَ غَيْرَ مُضْطَرِّينَ لِيَسْتَحِقُّوا مِنِّيَ اَلزُّلْفَى وَ اَلْكَرَامَةَ وَ دَوَامَ اَلْخُلُودِ فِي جَنَّةِ اَلْخُلْدِ
🔰از امام رضا نقل شده که از پدران بزرگوار خود از علىّ بن أبى طالب عليهمالسّلام نقل فرموده است كه: مسلمانان به رسول خدا صلّیاللّٰهعليهوآله عرضه داشتند: يا رسول اللّٰه! اگر آن كسانى از مردم را كه بر آنها قدرت داشتى، به اسلام آوردن مجبور مىكردى، تعداد ما زياد مىشد و در مقابلِ دشمنان قوی و نيرومند مىشديم
_رسول خدا صلّیاللّٰهعليهوآله فرمود: من نمىخواهم خداوند عزّ و جلّ را با بدعتى که در مورد آن، دستورى به من نداده است، ملاقات کنم و من از متکلّفین نیستم
🔻سپس خدای تعالی بر پیامبر نازل فرمود: ای محمّد! و اگر پروردگارت مىخواست، در دنیا همهى مردم روى زمين به اجبار و اضطرار يكجا ايمان مىآوردند همان طور كه در آخرت در موقع ديدن سختىها ايمان مىآورند و اگر اين كار را با آنها انجام مىدادم ديگر مستحقّ [مدح و] ثواب از جانب من نبودند ولی من از آنان مىخواهم که از روى اختيار و بدون اضطرار [و اجبار] ايمان آورند تا مستحقّ مقام و کرامت و نزديكى به من و جاودانگى در بهشت جاودان باشند.
📚عيون أخبار الرضا ج ۱، ص ۱۳۴
#ماه_رجب
☑️ @JAMI_Alahadith
➖قسمت ششم #حدیث_چهارصدگانه امیرالمؤمنین علیهالسّلام
🔹زبان خود را نگهداريد و سلام كنيد سلامی [ شایسته] تا سود ببريد.
🔹كسانى كه شما را امين دانسته و امانت سپردند، امانتشان را برگردانيد گرچه كشندگان فرزندان پيامبران علیهمالسّلام باشند.
🔹چون وارد بازار شديد آنجا که مردم مشغول[ به دنیا و سرگرم کارند]، خدای عزّ و جلّ را بسيار ياد كنيد،چرا كه كفّارهی گناهان است و موجب زيادتى حسنات[ شما] مىشود و [ در این صورت] در زمرۀ غافلان نوشته نمیشويد.
🔹آنگاه كه ماه رمضان فرا رسيد برای بنده [سزاوار] نيست كه سفر كند؛ بخاطر این گفتار خدای عزّ و جلّ که فرمود: فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ «پس هر كس از شما این ماه را درك كرد، بايد روزه بگيرد.»
🔹در شرابخوارى و مسح بر كفش تقيّهای وجود ندارد.
🔹از غلوّ در مورد ما بپرهیزید. بگوييد ما بندگانی پرورده [ و دارای پرودگاریم] و[ سپس] در فضیلت ما هر چه خواستید بگوييد.
🔹هر كه ما را دوست دارد پس باید طبق رفتار ما عمل کند و از ورع و پرهیزکاری يارى گيرد زيرا كه ورع، بهترين چيزى است كه از آن براى امور دنيا و آخرت يارى گرفته مىشود.
🔹با کسی که از ما عیبجوئی میکند همنشينى ننماييد و در نزد دشمنان ما، به صورت علنی با اظهار محبت نسبت به ما، ما را مدح نکنید که نزد پادشاهتان خود را ذلیل[ و گرفتار] میکنید
🔹خود را به راستگويى ملزم كنيد كه آن وسیله نجات است
☑️ @JAMI_Alahadith
➖مضطرّ حقیقی
🛑وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلتَّيْمُلِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ وَ حَدَّثَنِي غَيْرُ وَاحِدٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ بُزُرْجَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: ... وَ هُوَ وَ اَللَّهِ اَلْمُضْطَرُّ اَلَّذِي يَقُولُ اَللَّهُ فِيهِ- أَمَّنْ يُجِيبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ يَكْشِفُ اَلسُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفٰاءَ اَلْأَرْضِ فِيهِ نَزَلَتْ وَ لَهُ
🔸از امام باقر علیهالسّلام نقل شده که فرمود: به خدا قسم که او (مهدی علیهالسّلام) همان مضطرّی است که خداوند دربارهاش میفرماید: أَمَّنْ يُجِيبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ يَكْشِفُ اَلسُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفٰاءَ اَلْأَرْضِ: [آیا آن بتها بهترند] یا آن [خدایی] که وقتی شخص مضطرّ[=درماندهای] او را بخواند اجابت می کند و ناخوشی و گرفتاری[اش] را برطرف میسازد، و شما را جانشینانِ زمین قرار میدهد؟
🔺[اين آيه] در بارۀ او و براى او نازل شده است.
📚الغيبة (للنعمانی) ج ۱، ص ۱۸۱
#امام_زمان علیهالسّلام
#تفسیر
☑️ @JAMI_Alahadith
➖قسمت هفتم #حدیث_چهارصدگانه امیرالمؤمنین علیهالسّلام
🔸به آنچه که نزد خدای عزّ و جلّ است اشتياق ورزيد
🔸 و خواهان طاعت و فرمانبرداریاش باشيد، و در طاعتش صبر [و پايدارى] نمائيد. و براى مؤمن چقدر زشت است كه رسوا و بىآبرو وارد بهشت شود.
🔸با کارهاى كه از پیش فرستادهاید، در قیامت ما را به زحمت نیندازید از اینکه برای شما خواهش و [درخواست] شفاعت کنیم
🔸 و خود را نزد دشمنانتان در قيامت رسوا نكنيد.
🔸 و نزد آنان بخاطر [طمع به] امور حقیر و بیارزش دنيا، مقام و منزلت [والای] خود را نزد خدا تكذيب نكنيد
🔸به آنچه که خدا دستور داده چنگ زنيد كه ميان هر يك از شما و رسيدنش به شادى و ديدن آنچه دوست دارد جز اين نيست كه رسول الله نزد او حاضر میشود. و آنچه در نزد خداست بهتر و ماندگارتر است و مژدهاى از جانب خداوند عزّ و جلّ به مؤمن مىرسد که چشمش روشن گشته و ديدار خدا را دوست مىدارد.
🔸برادران ناتوان خود را تحقير نكنيد،چراكه هر كس مؤمنى را تحقير كند خداوند او را با وى در بهشت گردهم نمىآورد مگر اين كه توبه كند.
🔸وقتی مؤمن نيازمندى [برادر مومن ]خود را دانست، دیگر نباید فرصت دهد که برادرش نیاز و درخواستش را اظهار کند[ یعنی همین که نیاز برادرش را متوجه شد، قبل از درخواستش، باید حاجتش را روا كند و تا زمان درخواستش صبر نکند ]
🔸بار يكديگر را برداريد. [در كارهاى سخت به همديگر كمك كنيد.] و به يكديگر مهرورزى و بخشش كنيد
🔸و مانند منافق نباشید که آنچه را كه انجام نداده، توصيف [و بیان] میکند
☑️ @JAMI_Alahadith
➖هارون الرشید ملعون از چه زمانی تصمیم به قتل امام کاظم علیهالسّلام گرفت❓
🛑فِي كِتَابِ أَخْبَارِ اَلْخُلَفَاءِ : أَنَّ هَارُونَ اَلرَّشِيدَ كَانَ يَقُولُ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ خُذْ فَدَكاً حَتَّى أَرُدَّهَا إِلَيْكَ فَيَأْبَى حَتَّى أَلَحَّ عَلَيْهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ آخُذُهَا إِلاَّ بِحُدُودِهَا قَالَ وَ مَا حُدُودُهَا قَالَ إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدُّهَا قَالَ بِحَقِّ جَدِّكَ إِلاَّ فَعَلْتَ قَالَ أَمَّا اَلْحَدُّ اَلْأَوَّلُ فَعَدَنُ فَتَغَيَّرَ وَجْهُ اَلرَّشِيدِ وَ قَالَ إِيهاً قَالَ وَ اَلْحَدُّ اَلثَّانِي سَمَرْقَنْدُ فَارْبَدَّ وَجْهُهُ وَ اَلْحَدُّ اَلثَّالِثُ إِفْرِيقِيَةُ فَاسْوَدَّ وَجْهُهُ وَ قَالَ هِيهِ قَالَ وَ اَلرَّابِعُ سِيفُ اَلْبَحْرِ مِمَّا يَلِي اَلْجُزُرَ وَ أَرْمِينِيَةَ قَالَ اَلرَّشِيدُ فَلَمْ يَبْقَ لَنَا شَيْءٌ فَتَحَوَّلْ إِلَى مَجْلِسِي قَالَ مُوسَى قَدْ أَعْلَمْتُكَ أَنَّنِي إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدَّهَا فَعِنْدَ ذَلِكَ عَزَمَ عَلَى قَتْلِهِ
✍در كتاب الخلفاء نقل شده است: هارونالرشيد به موسى بن جعفر پيشنهاد كرد كه فدك را پس بگيرد. امام عليهالسّلام امتناع میورزيد تا اینکه هارون اصرار زياد كرده، لذا امام علیهالسّلام فرمود: من فدك را نمىگيرم مگر با تمام حدود و مرزهایش
_گفت: حدود فدك كجا است؟!
_فرمود: اگر حدود آن را معين كنم، تو آن را بر نمیگردانی.
_گفت: تو را قسم به حق جدّت كه حدود آن را معين كن.
⬅️فرمود: حد اول آن عَدَن است.
چهره رشيد تغییر کرد و گفت: ایهاََ[ بگو]
⬅️فرمود: و حد دوم، سمرقند است. رنگ صورت رشيد تیره شد
⬅️حضرت فرمود: حد سوم آن آفريقا است. اینبار چهره رشيد سياه شد و گفت: هِیه[حد ديگر را بگو]
⬅️فرمود: حد چهارم سيف البحر است كه هم مرز با جزائر و ارمنيه است.
_رشید گفت: ديگر براى ما چيزى باقى نماند پس بيا جاى من بنشين.
_حضرت موسى بن جعفر فرمود: من گفتم اگر حد و مرز را تعيين كنم، آن را باز نمیگردانی.
🔺هارون الرشید [ملعون] از آن موقع تصميم كشتن موسى بن جعفر عليه السّلام را گرفت.
📚المناقب ج ۴، ص ۳۲۰
_________________________________
✍#امام_کاظم علیهالسّلام با این بیان میخواست به هارون بفهماند که «فدک» یک قطعه زمینی که ما بر سر آن با دیگران اختلاف و دعوا داشته باشیم نیست. بلکه رمزی از مجموع قلمرو حکومت اسلامی است. اصحاب سقیفه با ستاندن ظالمانه آن از دختر پیامبر در واقع حق حاکمیت اهل بیت(علیهمالسّلام) را مصادره کردند. بنابراین اگر بخواهی حق ما را به ما بازدهی، باید تمام سرزمین های اسلامی را در اختیار حاکمیت ما بگذاری و خود نیز تسلیم امر و نهی ما باشی.
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم علیهالسّلام
☑️ @JAMI_Alahadith
➖فردا بدنم سبز شده و روز بعد خواهم مرد
🛑وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنِي شَيْخٌ مِنْ أَهْلِ قَطِيعَةِ اَلرَّبِيعِ مِنَ اَلْعَامَّةِ مِمَّنْ كَانَ يُقْبَلُ قَوْلُهُ قَالَ: جَمَعَنَا اَلسِّنْدِيُّ بْنُ شَاهَكَ ثَمَانِينَ رَجُلاً مِنَ اَلْوُجُوهِ اَلْمَنْسُوبِينَ إِلَى اَلْخَيْرِ فَأَدْخَلَنَا عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ قَالَ لَنَا اَلسِّنْدِيُّ يَا هَؤُلاَءِ اُنْظُرُوا إِلَى هَذَا اَلرَّجُلِ هَلْ حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ فَإِنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُرِدْ بِهِ سُوءاً وَ إِنَّمَا نَنْتَظِرُ بِهِ أَنْ يَقْدَمَ لِيُنَاظِرَهُ وَ هُوَ صَحِيحٌ مُوَسَّعٌ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ فَسَلُوهُ وَ لَيْسَ لَنَا هَمٌّ إِلاَّ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلرَّجُلِ فِي فَضْلِهِ وَ سَمْتِهِ. فَقَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ أَمَّا مَا ذَكَرَهُ مِنَ اَلتَّوْسِعَةِ وَ مَا أَشْبَهَهَا فَهُوَ عَلَى مَا ذَكَرَ غَيْرَ أَنِّي أُخْبِرُكُمْ أَيُّهَا اَلنَّفَرُ أَنِّي قَدْ سُقِيتُ اَلسَّمَّ فِي سَبْعِ تَمَرَاتٍ وَ أَنَا غَداً أَخْضَرُّ وَ بَعْدَ غَدٍ أَمُوتُ فَنَظَرْتُ إِلَى اَلسِّنْدِيِّ بْنِ شَاهَكَ يَضْطَرِبُ وَ يَرْتَعِدُ مِثْلَ اَلسَّعَفَةِ
🌑محمّد بن بشار گوید: پيرمردى از اهل قطيعة الربيع[يكى از محلات شهر بغداد]از اهل سنّت و البته از كسانى كه كلامش پذيرفته مىشود، گفته است: سندى بن شاهك[زندانبان]، ما را كه هشتاد نفر از بزرگان و سرشناسان و اهل خير بوديم جمع كرد و ما را نزد موسى بن جعفر عليهما السّلام برد و گفت: اى جماعت! به اين مرد نگاه كنيد آيا حادثهاى[صدمهاى-شكنجهاى]به او وارد شده است؟ همانا امير المؤمنين[هارون!!] نسبت به او قصد سويى نداشته است و ما فقط منتظريم تا او بيايد و[با موسى بن جعفر] بحث و گفتوگو كند. او هم صحيح و سالم بوده و تمام امورش در رفاه بوده است، خودتان از او بپرسيد.[اين در حالى بود كه] تمام همّوغم ما هشتاد نفر ديدن فضل و كمال و مقام امام عليهالسّلام بود.
▪️موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: امّا اينكه گفت من در توسعه و رفاه نسبى هستم همينطور است[كه مىبينيد.]فقط به شما افراد خبر مىدهم كه اينها در هفت دانه خرما به من سم و زهر خوراندهاند. فردا بدنم سبز شده و روز بعد خواهم مرد. من[با شنيدن اين كلام از امام عليه السّلام]به سندى بن شاهك نگاه كردم،ديدم مضطرب بود و مثل شاخ و برگ خرما مىلرزيد.
📚الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۳۱
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️ @JAMI_Alahadith
➖آشنایی امام کاظم علیهالسّلام با زبان پرندگان
🛑حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عُمَرَ عَنْ بَشِيرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أُحِبُّ أَنْ تَتَغَذَّى عِنْدِي فَقَامَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَتَّى مَضَى مَعَهُ وَ دَخَلَ اَلْبَيْتَ فَإِذَا فِي اَلْبَيْتِ سَرِيرٌ فَقَعَدَ عَلَى اَلسَّرِيرِ وَ تَحْتَ اَلسَّرِيرِ زَوْجُ حَمَامٍ فَهَدَرَ اَلذَّكَرُ عَلَى اَلْأُنْثَى وَ ذَهَبَ اَلرَّجُلُ لِيَحْمِلَ اَلطَّعَامَ فَرَجَعَ وَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَضْحَكُ فَقَالَ أَضْحَكَ اَللَّهُ سِنَّكَ بِمَ ضَحِكْتَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا اَلْحَمَامَ هَدَرَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَمَامَةِ فَقَالَ لَهَا يَا سَكَنِي وَ عِرْسِي وَ اَللَّهِ مَا عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْكِ مَا خَلاَ هَذَا اَلْقَاعِدِ عَلَى اَلسَّرِيرِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ تَفْهَمُ كَلاَمَ اَلطَّيْرِ فَقَالَ نَعَمْ« عُلِّمْنٰا مَنْطِقَ اَلطَّيْرِ وَ أُوتِينٰا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ »
◀️علی بن ابی حمزه میگوید: مردی از وابستگان امام ابو الحسن[کاظم] علیهالسّلام خدمت ایشان رسید و گفت: فدایت گردم! دوست دارم با من غذا بخوری. ابو الحسن علیهالسّلام بلند شد [ و با او به راه افتاد] تا به خانه رسیدند. در خانه، تختی بود. امام علیهالسّلام بر تخت نشست. زیر تخت، یک جفت کبوتر بود. کبوتر نر با ماده بغبغو میکرد. آن مرد برای آوردن طعام، بیرون رفت و وقتی بازگشت، امام را دید که میخندد.
گفت: خداوند بر لب و دندانت خنده بنشاند! برای چه میخندی؟
_حضرت فرمود: «این کبوتر نر برای ماده خود، آواز خوانْد و به او گفت: ای آرام دلم! ای عروسم! به خدا سوگند، نزد من هیچ کس در زمین، محبوبتر از تو نیست، جز آن کسی که بر این تخت نشسته است».
_گفتم: قربانت گردم! مگر شما سخن پرندگان را متوجه میشوی؟
_فرمود: «آری. عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ: [معرفت به] زبان و منطق پرندگان را به ما آموختهاند، و از هر چیزی به ما عطا کرده اند
📚بصائر الدرجات ج ۱، ص ۳۴۶
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️ @JAMI_Alahadith
➖فضیلت زیارت امام کاظم علیهالسّلام
🛑حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْوَشَّاءِ عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: زِيَارَةُ قَبْرِ أَبِي مِثْلُ زِيَارَةِ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ
▪️امام رضا علیهالسّلام فرمود: زيارت
قبر پدرم، مثل زيارت قبر حسين [عليهالسّلام] مىباشد.
📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۳۰۰
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️ @JAMI_Alahadith
➖رفتار امام کاظم علیهالسّلام با شخص ناصبی که به ایشان دشنام میداد
📜نقل شده است که: مردی از نوادگان عمر بن خطّاب در مدینه، امام کاظم علیهالسّلام را آزار میداد و هرگاه ایشان را میدید، به حضرت دشنام میداد و به علی علیهالسّلام ناسزا میگفت. برخی از اطرافیان امام کاظم به ایشان گفتند: ما را رها کن و[اجازه بفرما] که این بدکار را به قتل برسانیم. امام کاظم آنان را از این کار، به شدّت منع کرد و سراغِ [نشانی] آن مردِ عمریّ را گرفت. گفته شد در فلان منطقه از مدینه کشاورزی میکند.
امام علیهالسّلام، سوار بر مَرکب، به سویش رفت و او را در مزرعه اش دید. با الاغش داخل مزرعه شد. آن مرد فریاد زد: زراعت ما را لگدمال مکن!
اما امام چنین کرد و با الاغ از داخل زراعت به سوی مرد رفت تا نزدیک وی رسید. پیاده شد و در کنارش نشست. با او گشاده روی شد[ و خوش و بِش کرد] و خندید و به وی فرمود: «چه قدر خسارت بر زراعت تو وارد کردم؟».
_مرد گفت: صد دینار.
_فرمود: «امید داری چه قدر محصول به دست بیاوری؟»
_گفت: غیب نمی دانم.
_فرمود: من فقط گفتم چه قدر امید داری؟».
_گفت: امید دارم دویست دینار محصول به دست آورم.
_حضرت کیسهای💰 به وی داد که در آن، سیصد دینار[سکهی طلا] بود و فرمود: «زراعت تو بر جایش باقی است و خداوند، آنچه امید داری، به تو روزی میکند».
🔺آن مرد عمریّ، به پا خاست و سرِ ایشان را بوسید و خواست تا از تقصیرش درگذرد و او را ببخشد. امام به وی لبخندی زد و بازگشت و به مسجد رفت و آن مرد را دید که در مسجد، نشسته است. آن مرد وقتی نگاهش به امام علیهالسّلام افتاد، گفت: خداوند، می داند رسالت خود را کجا قرار دهد!
یاران امام کاظم علیهالسّلام به سوی آن مرد شتافتند و به وی گفتند: داستانت چیست؟ تو تا به حال به گونه ای دیگر سخن می گفتی؟!
_مرد گفت: «شنیدید الآن چه گفتم» و شروع به دعا کردن برای امام کاظم علیهالسّلام کرد. مجادله میان او و یاران امام ادامه یافت. وقتی امام کاظم علیهالسّلام به خانه اش بازمیگشت، به اطرافیانش که [پیش از آن،] می خواستند مرد را بکشند، فرمود: كَيْفَ رَأَيْتُمْ أَصْلَحْتُ أَمْرَهُ وَ كُفِيتُ شَرَّهُ: چگونه دیدید[ و نظرتان چیست؟ من با این مقدار پول]، کارش را اصلاح کردم و از شرّش در امان گشتم»
📚کشف الغمة ج ۲، ص ۲۲۸
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
☑️ @JAMI_Alahadith