بر ما نظری کن که در این شهر غریبیم
کنون که میدان شهود و لقا را برای محرمهای شاهد مهیا میگردانی، کنون که مهلت وقوف در میقاتهای مشعر و عرفاتت سپری گشتند و دهه لیال عشر را به والفجر منا میرسانی و دهه محرم حسینت را به عاشورا، چه شده است که هنوز طهارت پوشیدن احرام را کسب نکردهام و نظری از روی ربوبیتت به بنده مردهات نمیکنی، آیا میخواهی باور کنم کسی هست که از رحمتت دور است!؟
آنقدر از بندهات بیزار گشتهای که نمیخواهی سلامی دهد، همان بندهای که خود تربیت کردهای، تو رب منی و جز تو کسی نمیشناسم...
تو از درونم آگاهی، نگذار بپوسم.
🌷 سید احمد جان با همین کلمهها، راهم آوردی... ربط بین عبد و رب را یادم دادی... سید، شهید شاهد من ، به هوای پاک کلماتت، به راهبریات، محتاجم
ولایتت را اعمال کن ای عبد صالح خدا ، ما درین شهر غریبیم... غریب......
#شهید_سید_احمد_خیاط_نوری
#دستنوشتههای_شهید
#بسیجیهای_عارف_جنگ
https://eitaa.com/lashkarekhoban