eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه و خاطرات شانزده ساله بود که او را دیدم ، نوجوانی رشید و نورانی ، در حرم (س) باهم همراه شدیم، فارسی را کم میفهمید و عربی را کم میفهمیدم. ولی نگاه های با معنایش تمام حرف را میزد. ندیده بودم کسی با زیارتنامه حضرت معصومه (س) گریه کند ولی او گریه کرد و من از گریه او بغض کردم که ما چه داریم در کنار خود و قدرش را نمیدانیم،زیارت که تمام شد گوشه ای نشستیم، از حال و هوا که خارج شد گفتم:« من تا به حال در حرم بی بی گریه نکرده بودم ولی الان از گریه تو... ، گفت:« ؟ » گویی با مشت کوبید به سرم. اشک در چشمانم جمع شد. نه او چیزی گفت و نه من. دو سه روزی با هم بودیم. بود و . مردی بود برای خودش. 💐@Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات خاطره ای از بحث که می شود... می گوید: مادر من یک زن فوق العاده است. خبر بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت: الحمدلله که وقتی شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند ... خبر را هم که شنید همین طور .... دلم سوخت وقتی دیدمش ... مثل شده بود ... خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود ... جای کبودی و خون مردگی ها ... تصاویر و بابا و با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم... باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد، وقتی صورت را بوسید ، گفت : ببین دشمن چه بلایی سر آورده .... البته هنوز به ارباً اربا نرسیده .. «لا یوم کیومک یا اباعبدالله » باز خجالت آراممان کرد . 💐 @Jahad1370313💐
📿 ⚜حتـے اگر به اعتقادے ندارید براے امور دنیویتان زیارت عاشـــــورا بخــوانید..! 💐 @Jahad1370313💐
شھآدت آغازِخوشبختےاست . . . خوشبَختےاۍکھ پایٰان‌نَدارَد شھیدکھ بشوے خوشبَختِ‌اَبَدۍمیشَوۍ 💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر یکی از دوستان بابا به اسم ابوجاسم در تعریف میکرد که بعد از بابا   به طور محرمانه و امنیتی با چند تا از بچه های ،سر مزار بابا اومد و ساعت ها سر مزار بابا نشست و خیلی گریه کرد و درد دل کرد. همه ی بچه ها میگفتن نمیدونیم از چی خواست تا اینکه تقریبا کمتر از یک ماه بعد به رسید و همه گفتن که    از گرفت. 💐 @Jahad1370313💐
شھدا یہ تیپے زدن ڪہ خـُ♡ـدا نگاهشون ڪرد! دنبال این بودݩ ڪھ.. خوشگل خوشگلا، یوسُف زَهرا امام زماݩ[؏ـج]، نگاشوݩ ڪنہ..!😀🌱 حالا ټو برو هرتیپۍ ڪہ میخواۍ،بزن! اما . . . حواسټ باشہ ڪے داره نگات میڪنہ…👀😄 •حاج حسین یکتا 🍁@jahad1370313
زندگینامه و خاطرات 🔵 توسل به امام زمان (عج) ◾️بعد از و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با زندگی می‌کردم. یک شب قبل از ، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه می‌کند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال است. ◾️ شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی. ◾️شنبه از تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...» ◾️مادر بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود. ✍ به نقل از مادر 💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات یک روز من و در فرودگاه با هم ملاقات گذاشته بودیم و من از برای دیدار وی رفتم، به محض این که مرا دید گفت : چقدر لاغر شده ای تو مگر ورزش نمی کنی؟!! مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب ، ورزش»! و من فهمیدم که سخنان به چه میزان تاثیر گذار بوده و برای امثال به چه میزان با اهمیت است! راوی: سید کمیل باقر زاده 💐 @Jahad1370313💐
یادمان بــــاشہ گنـــــــــاه ڪھ‌ ڪࢪدیم آن ࢪا بہ حساب نگذاࢪیم 💐 @Jahad1370313💐
بعضے انسانہا بہ زمین آمده اند ٺا زمین قابݪ ٺماشا شود... آمده اند ڪھ‌ ٺاࢪیخ شڪوه شرافت و آزادگی شان را بہ نظاره بنشیند... آمده اند ٺا آبࢪو و اعٺباࢪ دنیا باشند اصݪا زمین از آمدن بعضے انسانہا بہ خود مۍباݪد... 💐 @Jahad1370313💐
اِنّی اَستَودِ عُكَ قَلبی قلبم را به تو میسپارم .. ای شهید💔 💐 @Jahad1370313💐
»وَوَجَشدَڪَ ضَالًّا فہدی» _وتو را گمشده یافت و هدایت ڪرد(: و تو گمنامے و من خودم را ... گم ڪردم;دسٺے بالا ببر شاید با دعاے"تــــــــو" پیدا شدم ... ! 💐 @Jahad1370313💐
خنده اٺ ࢪا چند صباحیسٺ ندیدم یڪ باࢪ دگࢪ خانہ‌اٺ آباد بگو سیــ🍎ــیب @Jahad1370313
نامٺ آغاز سࢪ نوشٺٺ بود و چہ زیبا "جہاد" با نامٺ ٺداعے شد... همچنان ادامہ داࢪد @Jahad1370313
شہادٺ پݪے اسٺ براے گذشٺن از همہ دݪبسٺگے ها خدایا میگذرم از دݪبسٺگے هایم بخاطر دین ٺو وصال ٺو... @Jahad1370313
یادواره شهدای مدافع حرم ، سردار شهید الله دادی و همراهان پنج شنبه ۲۵ دی ساعت ۱۴ جنب خانه شهید گلزار شهدای بهشت زهرای تهران 🍂@jahad1370313
🌾🌹 بـرادرم جـه‍ـاد روزی از فـراق تو آسـان نمـی گذرد... ما جاماندگان را دریـاب... الـغالي جـه‍ـاد عـماد مُغنيّة🍂 ششمین سالگرد شهادت داداشمون 🥀@jahad1370313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰خداوند عزوجل میفرمایند: آنکس که مرا طلب کند، مرا می یابد... و آنکه مرا یافت، مرا میشناسد... و آنکه مرا بشناسد، دوست می دارد... و وقتی مرا دوست داشت، به من عشق میورزد...💚 و کسی که به من عشق بورزد، من به او عشق میورزم...♥️ و کسی که من به او عشق بورزم، او رامیکشم!🌷 🍃و آنکس را که من بکشم، خون بهای او برمن واجب است! 🍃و آنکس که خون بهای او بر من واجب است، خون بهایش خودم میباشم! -------•🍃🌸🍃•------ @Jahad1370313 ------•🍃🌸🍃•-------
💭🖇 _________ راهِ شهادت بازِ یکی یکی آروم و یواش‌می‌پرن ما کجای این دنیا ایستادیم؟ -------•🍃🌸🍃•------ @Jahad1370313 ------•🍃🌸🍃•-------
[[🥀🥀]] على خُطى الجِهاد عِماد @Jahad1370313
_صَباحُ الحُبِّ بِتَوقيتِ عَينَيك!💞 |صبح بخیری پر از عشق با امضای چشمانت!🤍 🖤🌱 🖤🌿 (@Jahad1370313)
「🌿•••」 آه... اِی ‌آنڪه ‌خودَت‌ هَستۍ و جـٰایَت‌ خـٰالۍ است...(:💔 🖤🌱 (@Jahad1370313)
شهـادت؛ داستان ماندگارےِ آنانے استـــ ڪہ دانستند دنیا جاے ماندن نیست ...! ♥️🌱" • (@Jahad1370313)
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
🌱🤍'
•🤍🌱• سیدکمیـل‌بـاقـرزاده🎙: این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست . . چون از روی این سجاده یک جوان مؤمن انقلابی روزی پنج نوبت اوج می‌گرفت و به معراج می‌رفت.. نیمه‌شب‌ها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود . . در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونه‌های چون برگ گلش بر روی همین سجاده می‌غلتید.. پیشانی نورانی‌اش بر روی همین مهر فرود می‌آمد.. بند بند انگشتان دستش دانه‌های همین تسبیح را لمس می‌کرد.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که شهید جهاد مغنیه را به عرش می‌بُرد.. سجاده‌ای است که جهاد آن را از مقام معظم رهبری هدیه گرفته بود، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه می‌برُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناه‌گاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم . . . به نيابت از همه دوست‌داران شهيد جاى پاهاى جهاد عزيز بر روى سجاده‌اش را بوسيدم و بر روى اين سجاده متبرك كه هنوز و همچنان در گوشه اتاقش گسترده و دست نخورده است دو ركعت نماز حاجت خواندم.. 🌱 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ( @Jahad1370313)
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
:))🌿'
•. شهید جهاد همیشه از علاقه به امام زمان (عج) و لزوم تقویت این علاقه سخن می گفت، اینکه حضرت مهدی (عج) را در همه کارهایمان و ذهنمان حاضر بدانیم :)🌱 . - او همیشه روی رشد و تعالی خود و دیگران در همه زمینه ها تأکید داشت تا افراد شایسته ای آماده یاری صاحب الزمان (عج) باشند 🍃'! ♥️' 🌱' 『@𝐉𝐚𝐡𝐚𝐝𝟏𝟑𝟕𝟎𝟑𝟏𝟑
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
. .♥!'
• . ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم؛ مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی :)🌿' ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغهایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون پیروزی محقق می‌گردد . . ♥️!' . 🍃 ♥️'' ـــــــــ ـ ـ ـ 【 Eitaa.com/Jahad1370313
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
:)
• . ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم؛ مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی :)🌿' ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغهایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون پیروزی محقق می‌گردد . . ♥️!' . 🍃 🧡'' ـــــــــ ـ ـ ـ 【 Eitaa.com/Jahad1370313