eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه و خاطرات 3⃣0⃣ روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر یکی از دوستان بابا به اسم ابوجاسم در تعریف میکرد که بعد از بابا   به طور محرمانه و امنیتی با چند تا از بچه های ،سر مزار بابا اومد و ساعت ها سر مزار بابا نشست و خیلی گریه کرد و درد دل کرد. همه ی بچه ها میگفتن نمیدونیم از چی خواست تا اینکه تقریبا کمتر از یک ماه بعد به رسید و همه گفتن که    از گرفت. @jahad1370313
زندگینامه و خاطرات 3⃣3⃣ به فوق العاده علاقه داشت، در بسياری از كارها به خصوص دينش از كسب تكليف ميكرد،او تمام اين و و را از گرفته بود. ⁉️ اكنون اين براي ما سوال است كه چگونه به رسيد!؟ جواب اين سوال بسيار واضح است همه ی اينها را از داشت، كه و او بود در و دوستش بود در شادی و غم و ياور و همدردش بود در سختی ها، اون شــدن امــروزش را مديون است. @jahad1370313
زندگینامه و خاطرات اولین بار وقتی مردم با چهره آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده  شرکت کرده بود. فرزند خوش ‌سیمای درست پشت سر ایستاده بود و به میهمان خوش‌ آمد می ‌گفت. گاهی شانه‌ های را می ‌بوسید و گاه بر می‌ گشت و با او نجوا می ‌کرد. رابطه صمیمانه و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. گاه او را به بعضی‌ از میهمانان معرفی می ‌کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می ‌کشیدند. منبع : عمارنامه 💐 @Jahad1370313 💐
-قرار نبود جدایی ما؛انقدر طول بکشد...💔 ❤🌷کانال شهید جهاد مغنیه 🌷❤️ @Jahad1370313
تو ٢٣ سالگی‌اش به جایی رسید که دشمن می‌ترسید رو در رو باهاش مقابله کنه! دست به ترورش زدند! ٢٣ سالگی رو رد کردی؟ یا مونده بهش برسی؟ شهید 💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر یکی از دوستان بابا به اسم ابوجاسم در تعریف میکرد که بعد از بابا   به طور محرمانه و امنیتی با چند تا از بچه های ،سر مزار بابا اومد و ساعت ها سر مزار بابا نشست و خیلی گریه کرد و درد دل کرد. همه ی بچه ها میگفتن نمیدونیم از چی خواست تا اینکه تقریبا کمتر از یک ماه بعد به رسید و همه گفتن که    از گرفت. 💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات یک روز من و در فرودگاه با هم ملاقات گذاشته بودیم و من از برای دیدار وی رفتم، به محض این که مرا دید گفت : چقدر لاغر شده ای تو مگر ورزش نمی کنی؟!! مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب ، ورزش»! و من فهمیدم که سخنان به چه میزان تاثیر گذار بوده و برای امثال به چه میزان با اهمیت است! راوی: سید کمیل باقر زاده 💐 @Jahad1370313💐
آن روز کـه در مـیـان صـحـبـتـت از امـام عـصـر شـهـادت را طـلـب کـردی🥀 یـادم رفـت بـه تـو بـگـویـم الـتـمـاس دعا💔🥀 کـه دعـایـت زود مـی گـیـرد دعـایـم کـن ای شـهید💔🥀 🍁@Jahad1370313🍁
سـلـام یـاور خـوبـم ،🥀 شـهـیـدپـرپـر خـوبـم،جـهـاد مـغـنـیـه💔 تـو مـاه ودلـبـر خـوبـم،جـهـادمـغـنـیه😍 الـا بـرادر خـوبـم،جـهـاد مـغـنـیـه❤️ از ایـنـکـه چـون تـو نـگـشـتـم پـر دردم....💔😭 ازایـنـکـه روح تـو بـی مـن پـریـد پــر دردم...💔🥀 از ایـن زمـانه ی بـی تـو چـقـدر بـیـزارم ز دام و دانـه ی بـی تـو چـقـدر بـیـزارم... 🍁@Jahad1370313🍁
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
:))🌱!'
🌺 روایت آخرین دیدار حاج قاسم خطاب به همراهان جهاد مغنیه : 🌺روایت آخرین دیدار  خطاب به همراهان  : 🌺 مراقب پسر من باشید خدا خیرتان دهد...! 🌺آخرین باری که  ،  را دید دو روز قبل از شهادتش بود؛ با لبی خندان و پُرانرژی مثل همیشه آمد دیدن  ، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسی کرد، به  اطلاع دادن  به دیدن شما آمده. 🔸  هم با اشتیاق فراوان برای دیدن او به برادران گفت بگویید سریع بیاید داخل پیش من. 🌺 تا  داخل اتاق شد  از جایش بلند شد او را محکم بغل کرد،  هم با لحن شیرین و همیشگی‌اش که  را عمو خطاب میکرد و لبخندی که همیشه زمان دیدن  بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشید عمو! و شانه‌ی  را بوسید، خم شد تا دست را ببوسد اما حاج آقا ممانعت کرد. 🌺 هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: آخر من آرزو به دل می‌مانم. 🌺 باهم نشستند و چای خوردن. برادری که مسئول بود آمد داخل اتاق، تا او را دید گفت: برادر، را اول به خدا دوم به شما میسپارم؛ جان شما و جان او! 🌺 ️ ایشان اجازه‌ی اینکه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد! 🔸 لبخندی زد و باز شانه‌ی را بوسید و دستش را بر روی شانه ایشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما؛ هم نگاهی پراز عشق و محبت به کرد و همینطور که به نگاه میکرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشید خدا خیرتان دهد...! 🌺آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بین و فهمیدن... ( @Jahad1370313)
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
🌱🤍'
•🤍🌱• سیدکمیـل‌بـاقـرزاده🎙: این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست . . چون از روی این سجاده یک جوان مؤمن انقلابی روزی پنج نوبت اوج می‌گرفت و به معراج می‌رفت.. نیمه‌شب‌ها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود . . در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونه‌های چون برگ گلش بر روی همین سجاده می‌غلتید.. پیشانی نورانی‌اش بر روی همین مهر فرود می‌آمد.. بند بند انگشتان دستش دانه‌های همین تسبیح را لمس می‌کرد.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که شهید جهاد مغنیه را به عرش می‌بُرد.. سجاده‌ای است که جهاد آن را از مقام معظم رهبری هدیه گرفته بود، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه می‌برُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناه‌گاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم . . . به نيابت از همه دوست‌داران شهيد جاى پاهاى جهاد عزيز بر روى سجاده‌اش را بوسيدم و بر روى اين سجاده متبرك كه هنوز و همچنان در گوشه اتاقش گسترده و دست نخورده است دو ركعت نماز حاجت خواندم.. 🌱 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ( @Jahad1370313)