به نام، یاد و توکل بر او
سلام و یادش واجب ۴
🌹يواشکی نمازش را تماشا میکردم.
حالت عجيبی داشت.
انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود.
طوری حمد و سوره میخواند
که گویا خدا را میبيند؛
ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد.
می گفت:
«اشکال کار ما اينه که برای همه،
وقت میذاريم، جز برای خدا.
نمازمون رو سريع میخونيم
و فکر میکنيم زرنگی کرديم؛
اما يادمون ميره اونی که به وقت
برکت میده،
فقط خودِ خداست» :
شهید علی رضا کریمی.
#یادش_واجب.
📚مسافر کربلا،ص ٣٢.
اللهم صل علی محمد و آل محمد 👇و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و مرغابی امام زمان
ما واقعا شهدامون عجیب و غریبن. اون دو تا برادر شهید"ثاقب و ثابت" که یادتونه؟ که دم در یه شیرخوارگاه پیداشون میکنن. یادتون اومد؟ اگه یادتون نیست مراجعه کنید به تاریخ ۷ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۱دقیقه در کانالم ایتا : #جلال_و_بی_بی_خانم
🌹🌹خب حالا یه شهید عجیب و غریب دیگه :
شهید یوسف قربانی زنجانی در این دنیا هیچکس نداشت. هیچکس.
در شش ماهگی پدر و در شش سالگی مادرش را از دست داد.مادر بزرگش در هشت سالگی و
برادرش در سانحه رانندگی.
و ... تمام.
🖤قبل از عملیات کربلای پنج، یکی از همرزمانش میبینه یوسف هر روز نامه مینویسه.
یه روز ازش میپرسه:
آقا یوسف، غواص یعنی چی؟ (ایشون از بچه های غواص بودن).
میپرسه: آقا یوسف غواص یعنی چی؟
گفته بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان.(عجب تعبیری. من که تا حالا نشنیده بودم. مرغابی امام زمان🌹👏🌹).
میپرسه : یوسف ، نامه هاتو پست میکنی؟
💐یوسف دستشو میگیره و قدم زنون میرن کنار ساحل رود اروند با چشمانی پر از اشک، نامه شو داخل آب می اندازه و آروم میگه:
من برای آب نامه مینویسم،
من کسی ندارم که.
خب حالا بیاییم ما براش بشیم همه کس. براش بشیم مادر، پدر، برادر و خواهر و در گروههایی که هستیم ارسال کنیم و یه سوره قدر و یه صلوات خالصانه به روح مطهرش هدیه کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم.
🍎ممنونم. خدا خیرتون بده.الهی🌹🤲🌹.
♥️#یادش_واجب🥀
هرشب ۵ دقیقه با قرآن را اینجا 👇👇جستجو بفرمایید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد 👇و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_کریمی_مهرجردی
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و کوچکترین شهید دفاع مقدس
🌹🌹دانش آموز ۱۲ ساله میبدی
🌹شهید محمدحسین ذوالفقاری در تاریخ ۲۸ دی ما ۱۳۶۰ در جبهه های جنگ و در منطقه عملیاتی شوش ، کارنامه قبولی شهادت را از حضرت حق دریافت کرد.
زادگاه او بخش شورک واقع در شهرستان میبد است که با تقدیم ۷۲ شهید و جاویدالاثر نام خود رادر ردیف حماسه سازان و قهرمان پروران کشور به ثبت رسانده است به گونه ای که در دوران دفاع مقدس به علت کثرت تقدیم لاله های ارغوانی به باغستان شهادت به نام" شهیدیه " تغییر نام داد.
طلوع دل انگیز او در دهم فروردین ماه ، سال ۱۳۴۸ بود.
هنوز ۵ بهار از عمرش نگذشته بود که در محضر ادیب عشق بر سر سفره وحی ، مائده های آسمانی نشست.
در مهرماه ۱۳۵۵ همزمان با بازگشایی مدارس ، محمد حسین در سن شش سالگی با نشاطی کودکانه پا به محیط با صفای مدرسه نهاد .در پرونده شخصیتی محمد حسین در دبستان سلمان این عبارت به چشم می خورد : دانش آموز محمد حسین ذوالفقاری از نظر دقت ،فهم ،حافظه ،کوشش،سرعت عمل و اتکا به نفس خوب است ودر تلاش انفرادی فعال و در فعالیت های گروهی مدیر می باشد.
در تابستان ۱۳۵۷ به همراه خانواده اش برای زیارت قبور ائمه اطهار و از طریق مرز کویت به کشور عراق عزیمت می نماید.
زائر کوی کربلا ، در عراق ، سیمای نورانی امام را در تبعید می بیند و نماز جماعت را به مقتدای خود حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مسجد شیخ انصاری اقامه می کند و در هنگام بازگشت عکس های امام را به همراه کتاب ممنوعه نهضت اسلامی را بدون اطلاع والدین خود ،مخفیانه به ایران آورد.
با آغاز جنگ تحمیلی ، محمد حسین ۱۲ ساله آهنگ جبهه میکند.
پدرش می گوید : پس از دیدن دوره آموزش نظامی آمد و گفت:پدر می خواهم بروم جبهه.
گفتم:درس واجب تر است.
گفت:در آینده هم می شود درس خواند ،اکنون لازم است بروم.
گفتم: تو چه کار می توانی انجام دهی؟ توخیلی کوچکی هنوز ۱۲ سال بیشتر نداری!
ناراحت شد و گفت:می گویید من نروم ؟حتی نمی توانم برای رزمندگان آب ببرم که این چنین حرفی به من می زنید ؟
گفتم: چرا.
گفت:پس می روم، سر انجام عازم جبهه شد، با این که فرزند بزرگترم هم در جبهه بود حرفی نزدم. چون او اصلا فرزند این دنیا نبود و دل به این دنیا نبسته بود .نوجوان بود ولی روح بزرگی داشت.
محمد حسین در تاریخ ۲۳ مهر۱۳۶۰چون شهابی رهیده از خاکریز شهر با سرعت نور راهی کهکشان پر فروغ جبهه شد.
وقتی برادر بزرگتر محمد حسین در تاریخ ۱۸ آذرماه ۱۳۶۰در منطقه بستان به فیض عظیم شهادت نائل شد ، مسئو لین تصمیم گرفتند بدون این که وی از شهادت برادرش مطلع شود، او را روانه میبد نمایند.
یکی از همرزمانش می گوید:
او از شهادت برادرش مطلع بود. وقتی به او گفتم حالا که برادرت به شهادت رسیده ، بهتر است که به میبد بروی.او با روحیه ای عالی جواب داد : اگر بروم دیگر نمی گذارند به جبهه برگردم.هنگامی که اصرار کردم گفت او برای خودش شهید شده ،آخرت برای اوست نه من . و ادامه داد : اسلحه برادرم را برمیدارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است. سرانجام او را برای مراسم برادرش به میبد روانه می کنند . هنوز مراسم چهلم برادرش برگزار نشده بود که او با پیشانی بند سبز رنگ یا ثارالله رهسپار عرصه های عشق و ایثار می گردد و پس ازحماسه آفرینی ها بی شمار در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۶۰ در دشت شقایق خیز شوش بر اثر اصابت چندین ترکش خمپاره به هردو دست و هر دو پا در حالی که زمزمه یا حسین بر لب داشت به لاله های هم رزم خود پیوست .
پیکر پاکش که همچون" شیشه عطری شکسته" فضای مراسم تشییع را عطر افشان نموده بود به طرف زادگاهش شهیدیه میبد تشییع و در جوار برادر شهیدش علیرضا در گلزار شهدای همیشه جاوید به عنوان دهمین شهید این منطقه به خاک سپرده شد.
#یادش_واجب
#راهش_سبز_پررهرو.
منبع :شیشه عطری که شکست.
نویسنده :صدرالدین دهقان
🌹خبرگزاری یزد فردا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_کریمی_مهرجردی
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و مرغابی امام زمان
ما واقعا شهدامون عجیب و غریبن. اون دو تا برادر شهید"ثاقب و ثابت" که یادتونه؟ که دم در یه شیرخوارگاه پیداشون میکنن. یادتون اومد؟ اگه یادتون نیست مراجعه کنید به تاریخ ۷ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۱دقیقه در کانالم ایتا : #جلال_و_بی_بی_خانم
🌹🌹خب حالا یه شهید عجیب و غریب دیگه :
شهید یوسف قربانی زنجانی در این دنیا هیچکس نداشت. هیچکس.
در شش ماهگی پدر و در شش سالگی مادرش را از دست داد.مادر بزرگش در هشت سالگی و
برادرش در سانحه رانندگی.
و ... تمام.
🖤قبل از عملیات کربلای پنج، یکی از همرزمانش میبینه یوسف هر روز نامه مینویسه.
یه روز ازش میپرسه:
آقا یوسف، غواص یعنی چی؟ (ایشون از بچه های غواص بودن).
میپرسه: آقا یوسف غواص یعنی چی؟
گفته بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان.(عجب تعبیری. من که تا حالا نشنیده بودم. مرغابی امام زمان🌹👏🌹).
میپرسه : یوسف ، نامه هاتو پست میکنی؟
💐یوسف دستشو میگیره و قدم زنون میرن کنار ساحل رود اروند با چشمانی پر از اشک، نامه شو داخل آب می اندازه و آروم میگه:
من برای آب نامه مینویسم،
من کسی ندارم که.
خب حالا بیاییم ما براش بشیم همه کس. براش بشیم مادر، پدر، برادر و خواهر و در گروههایی که هستیم ارسال کنیم و یه سوره قدر و یه صلوات خالصانه به روح مطهرش هدیه کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم.
🍎ممنونم. خدا خیرتون بده.الهی🌹🤲🌹.
♥️#یادش_واجب🥀
هرشب ۵ دقیقه با قرآن را اینجا 👇👇جستجو بفرمایید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد 👇و عجل فرجهم و فرجنا بهم و بحقهم
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_کریمی_مهرجردی
@Jalal_va_bibikhanom
به اين 👇متن دقت بفرماييد